میری رستوران بین راهی دستشویی، میای بیرون یه نفر دنبالت میدوئه که آقا پولش!!! میگی آخه آقا جان این دستشویی هم کثیفه، هم چاهش گرفته، هم صابون نداره!!! یارو چنان داد و فریاد میکنه انگار دزد گرفته!!! آخر مجبور میشی پول رو بدی
طرف با هزار بدبختی از خورد و خوراک زن و بچش زده پنجاه تومن جور کرده سر عقد بده به بچه برادرش
اونوقت فامیلای دختره میخونن چرا بیشتر ندادی ؟ چرا ویلا ندادی ؟
تو تاکسی بودیم، بعد راننده هه اومد از یه فرعی تو اصلی بپیچه به راست، از 5 نفر آدم تو ماشین 4 نفر سمت چپو نگاه کردن که ببینن ماشین میاد یا نه. تنها کسی که نگاه نکرد راننده بود
اولین جلسه ی کلاس بود، استاد اسامی بچه ها را یکی یکی می خواند، رسید به اسم «بارانه». شخص مورد نظر را که پیدا کرد پرسید: واسه چی بارانه؟ دختر جواب داد: واسه اینکه روز تولدم بارون میومده ! برادر اهل دلی از ته کلاس گفت: خوبه اون روز آفتابی نبوده
[FONT=tahoma, sans-serif]
توی صف بربری وایسادم ، یارو میگه شما هم توی صفی ؟ گفتم پَ نَ پَ من از اداره بازرسی و نظارت بر کیفیت و قیمت نان مزاحم میشم ، طبیعی رفتار کن سه نشه ![FONT=tahoma, sans-serif].
[FONT=tahoma, sans-serif].تا حالا دقت کردین وقتی حالت خوبه و دوست داری جوک تعریف کنی هیچکس حالش رو به راه نیست ، ولی وقتی تو حالت گرفته است همه میخوان با نمک بازی دربیارن....
داره رعد و برق میزنه مامانم میخواد بره پشت بوم لباسارو جمع کنه ،
میگه وای چه رعد و برقی نکنه برق بگیرتم ؟!؟!؟! پاشو تو برو …
ینی دهنم وا موند از این حرف مامانم …
من سر راهیم ، میدونم !..