• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

خاطراتی از دوره اولین شکست

rahnama

پدر ایران انجمن
البته شکست وجود ندارد . راه اشتباه رفتن برای کاری بخصوص را شکست میگویند
خاطره اولین راه اشتباه رفتن(بقول عامیانه شکست)
 

rahnama

پدر ایران انجمن
من از اولین سال استخدام در رژیم طاغوت بعنوان مسئول اداره استخدام شدم و بعد از انقلاب هم چون کارم (بر خلاف رشته تحصیلیم زمین شناسی) مددکاری بود و در این زمینه تخصص خوبی داشتم مسئولیتم روز بروز بیشتر می شد. فقط به کارم فکر میکردم و واقعا پول برایم ارزشی نداشت. نه اضافه کاری میگرفتم و نه حق ماموریت . روزهای جمعه هم کار میکردم. کارم مددکاری بود و کار با انسان . بحدی جذب کارم شدم که مادیات را فراموش کرده بودم تا که متوجه شدم باید پول داشته باشم که زندگی کنم . خانواده نیاز داشت مایحتاج اولیه اشان تامین شود. از اداره زدم بیرون و به شغل آراد . چون مددکار بودم نمی توانستم یک سری رموز پولدار شدن را بکار ببرم و بقول عامیانه شکست خوردم . بد جوری هم شکست خوردم ولی توانستم کم کم جبران کنم و خدا را شکر...
اکنون میتوانم بگم شکست خوردم؟ میتوانم بگم راه را اشتباه رفتم؟
بنظرم نه.
ولی اطرافیان می گفتند هوشنگ در زندگی شکست خورده.
این خاطره اولین ... من. .
وقتی خاطره خود را می نویسید یکبار دیگر خاطره من را بخوانید.
با یک برنامه حساب شده بلند شدم , خودم را تکاندم و مسیر بعدی را رفتم. دیدم خیلی راحت است.
 
بالا