اوزیریس ، ایزیس و هوروس
مصریان قدیم مى گفتند اوزیریس (خداى کشاورزى ) با خواهرش ایزیس (الهه مادر) ازدواج کرد و از ایشان فرزندى به نام هوروس (خداى آفتاب ) به دنیا آمد. اوزیریس به دست برادر خود به نام ست (خداى خشکسالى ) کشته شد. ایزیس جسد شوهر مقتول خویش اوزیریس را با زحمت فراوان به دست آورد و آن را به مصر برگرداند و پنهان کرد. هنگامى که ست از این قضیه آگاه شد جسد را پیدا کرد و آن را به چهارده قطعه پاره پاره ساخت و هر قطعه را در مکانى در مصر به خاک سپرد. آن مکانها به برکت پاره هاى آن جسد آباد و بارور شدند. هوروس که اکنون بزرگ شده بود، به خونخواهى پدر، با عموى خود جنگید و با آنکه یک چشم خود را از دست داد، بر عمو پیروز شد و او را اسیر کرد و نزد مادر خویش ایزیس آورد. ایزیس برادر شوهر خود را بخشید. آنگاه هوروس قطعات جسد پدر را به یکدیگر پیوند داد و به کمک خداى حکمت او را زنده کرد. اوزیریس از آن پس ، در جهان نماند و این عالم را به فرزندش هوروس سپرده به جهان زیر زمین رفت و فرمانرواى مردگان شد.
پرستش آفتاب
پرستش آفتاب در مناطق مختلف جهان سابقه اى دیرینه دارد و در مواردى از قرآن مجید (از جمله در سوره نمل ، آیه 24) به آن اشاره شده است . به راستى در میان تمام خدایانى که در کنار آفریدگار پرستیده مى شدند، هیچ یک از آنها برکات بى پایان خورشید را نداشت . در مصر قدیم براى ساعات مختلف روز، خدایانى که نماینده خورشید بودند، قرار داده شد: مثلا خداى بامداد خپرع ، خداى نیمروز رع و خداى شامگاهان اتوم بود.
همچنین سوسکى که سرگین گردان نامیده مى شود، نماینده خورشید در روى زمین به شمار مى رفت . مصریان قدیم آن حشره را بسیار مقدس مى دانستند و تصویر او را در طلسمات و بر سینه و پیشانى مجسمه پادشاهان ترسیم مى کردند و از آن برکت و نیکبختى مى خواستند.
آمون خداوندي است که قدرت و توانايي بفرعون عطا ميکرد و وي را بر دشمن پيروز مي گردانيد و به همين جهت است که اين خداوند در شهر طب يک خداوند ملي بشمار مي رفت و ان را بنام " آمون رع " سلطان خدايان لقب مي دادند و تصوير وي در مقبره ها مانند خداوندي است که در کشتي جاي گرفته و شب هنگام در مدت دوازده ساعت ، جهان زيرزمين را روشن ميکرد و در کتيبه ها و سنگ نوشته هاي معبد لوکسور نقل شده که جشن ولادت آمنهوتپ فرعون مصر در حقيقت جشن عشق و محبت آمون خداوند بزرگ خورشيد مي باشد.
پسر و جانشين آمنحوتپ در سال چهارم سلطنت خود درصدد بر امد اصلاحاتي در دين مصريان پديد آورد و دستور داد فقط دين و مذهب آتون يا آتن در تمام مصر به رسميت شناخته شود و آتن نام ديگر خداوند خورشيد است و وي نام خود را از آمنهوتپ به آخناتون تبديل نمود و پايتخت خود را از شهر طب به آخناتن نزديک شهر کنوني تل العماره تغيير داد و در اين شهر معبد جديد براي خداوند خود بنا کرد و در اين معبد هيچگونه مجسمه اي نصب ننمود و خداي خود را فقط در هيکل قرص خورشيد نمايان ساخت بحالتي که پرتو ان به اطراف پراکنده مي شد و وظايف روحاني را خود فرعون به عهده گرفت و مراسم عبادت و پرستش و عبادت در اين معبد مانند مراسمي بود که در عهد قديمتر در معبد خورشيد معمول بود .و در محوطه اين معبد يک ستون سنگي بنام " ابليسک " خورشيد بر پا کرد . در مراسم مذهبي فقط ميوه و نان پخش مي کردند و سرودي را که بوسيله خود اخناتون در ستايش خورشيد سروده شده بود مي خواندند و خورشيد را در اين سرود به صفت آفريننده آدمي و باني خيرات خطاب ميکردند و همه افراد در اين دين جديد اعم از اهل مصر يا بيگانه فرزندان آتن خداوند بزرگ بشمار ميرفتند و در اين عقيده يکنوع يکتا پرستي نهفته بود و حتي ساکنان متصرفات آسيايي فرعون را نيز شامل مي شد و در اين متصرفات ساکنان سوريه خداوندي موسوم به آدونيس و يا يهوديان خداي موسوم به آدونه را مي پرستيدند .
زماني که فرعون مصر " آخناتون " در حيات بود ، هيچکدام از خدايان مصري رسميت نداشتند و فقط آتن پرستيده مي شدو در واقع ميتوان گفت که در ان زمان عملا بر ضد خدايان مصر و بالخصوص بر ضد آمون و تثليث نخستين قيام شده و معابد اين خدايان متروک و ثروت اين معابد به معبد بزرگ آتن منتقل گشته بود و نام اين خدايان از سنگ نوشته ها و کتيبه هاي معابد و حتي از مقبر آمنحوتپ سوم پدر اخناتون در سلطنت پسر وي تحت نفوذ روحانيان عبادت و پرستش آمون بجاي اتن برقرار شد و نام فرعون جديد از توت عنخ آتن به توت عنخ آمون تبديل گرديد و طولي نکشيد که عبادت آمون همه جا معمول شد و در معبد وي بقدري ثروت جمع گرديد که با سه چهارم ثروت خدايان ديگر برابري ميکرد و در کتيبه رامسس سوم نقل شده که از جمله ثروت معبد آمون تعداد 81323 غلام و 421362 عدد دام و گوسفند ميباشد و روحانيون اين معبد به قدرت بسيار رسيدند تا به جايي که در زمان فراعنه سلسله بيستم سلطنت واقعي مصر در اختيار انان قرار داشت و مي توان گفت که خدايان در اين زمان مستقيما بوسيله روحانيون در سرزمين مصر سلطنت ميکردند و اين روحانيان تسلط خود را بسرزمين حبشه نيز وسعت دادند. معابد بزرگ آمون در شهر هاي طب ، لوکسور و کارناک برقرار بود و ويرانه هاي اين معابد در حال حاضر نظر هزاران جهانگرد و توريست را بخود جلب مي نمايد .