هميشه همه جا شنيدهايم كه آقا بايد به خواستگاري خانم برود و خانمها نبايد در اين مورد پيشدستي كنند
ولي واقعا اين تفكرات چقدر درست است؟
آيا به راستي يك خانم نميتواند از يك آقا خواستگاری کند؟
شبها خواب راحتي نداريد، مدام نگرانيد و احساس ميكنيد بايد كاري انجام داد ولي نميدانيد كار درست چيست؟
به او علاقهمنديد و او را موقعيت مناسبي براي ازدواج ميدانيد
ولي با خود ميگوييد مگر ميشود يك خانم از يك آقا خواستگاري كند؟ مردم چه ميگويند؟
خود او چه فكري خواهد كرد؟
اطرافيان همه به شما ميگويند خانم بايد صبر كند تا برايش خواستگار بيايد ولي شما مرد مورد علاقه خود را يافتهايد؛ كسي كه به درستي تمام ويژگيهاي او را بررسي كردهايد و مطمئن هستيد كه او كاملا صلاحيتهاي لازم را دارد و از اين ميترسيد كه او را از دست بدهيد و تا آخر عمر موقعيتي همچون او پيدا نكنيد و.... اگر شما هم گرفتار چنين وضعيتي هستيد اين مطلب ميتواند راهنماي خوبي براي شما باشد.
اعتماد به نفس داشته باشيد
گاهي خانم و آقا با هم آشنا ميشوند و دوست دارند براي ازدواج يكديگر را بيشتر بشناسند، ولي به هر دليلي راحت با هم صحبت نميكنند، در چنين موقعيتي ممكن است خانم احساس كند كه فرد مقابل موقعيت مناسبي براي ازدواج است چون به لحاظ شخصيتي ويژگيهاي مثبت و خوبي دارد يا.... در نتيجه خانم دوست دارد رابطه را كمي جديتر كند و به سمت ازدواج ببرد اما خجالت ميكشد يا كسر شأن خودش ميداند كه موضوع را با طرف مقابل مطرح كند يا احساس ميكند اگر درخواستي مبني بر ازدواج مطرح كند غرورش شكسته ميشود، البته من قبول دارم كه خانمها بهخصوص در كشور ما بيشتر تمايل دارند كه انتخاب بشوند و آقايان به سراغشان بروند؛ وقتي اين روند برعكس شود و خانم فعال باشد و انتخاب كند، ممكن است به او القا شود كه كار اشتباهي ميكند يا خودش احساس كند كه جايگاهش را پايين آورده و بهطور كلي آن حس اعتماد به نفسش را از دست بدهد.
از طرف ديگر نيز اطرافيان به اين رويه دامن ميزنند مثلا وقتي متوجه اين موضوع(مطرح كردن درخواست از طرف خانم) ميشوند شروع به نصيحت و سرزنش ميكنند، در واقع انتخابي كه براساس علاقه بوده را زير سوال ميبرند، من فكر ميكنم بيشتر نگراني خانمها از اين قضيه به دليل اعتماد به نفس نداشتن و ترس از برداشتهاي ديگران از اين كار است.
شانس يكبار به در خانه شما ميآيد
بيشتر اوقات بهخصوص در خانوادههاي سنتي ميگويند يك خانم بايد منتظر بماند و نبايد پيشدستي كند و...چون ممكن است به او صفتهاي ناروا نسبت داده شود يا... حتي اگر ما اين فرض را قبول كنيم اما بايد بدانيم در زندگيمان كم پيش ميآيد فرد مناسبي را پيدا كنيم كه مطابق با معيارهايمان باشد و ويژگيهاي لازم را نيز داشته باشد، پس چرا وقتي چنين موقعيتي پيش ميآيد از انتخابمان دفاع نكنيم و به سمت آن حركت نكنيم كه به دستش بياوريم؟! در اينجا بايد روي اين نكته اساسي تاكيد كنيم كه هر فردي چه خانم و چه آقا بايد براي بهدست آوردن چيزي كه آن را درست و صحيح ميداند تلاش كند، بنابراين براي بهدست آوردن كسي هم كه او را به درستي بررسي كرده، به او علاقهمند شده و او را براي ادامه زندگي مناسب ميداند بايد تلاش كرد به قولي حداقل بايد يك چراغ سبز نشان داد تا طرف مقابل متوجه اين علاقه و قصد ازدواج شود. وقتي هيچ اقدامي نكنيد به راحتي ممكن است يكديگر را از دست بدهيد و بهنظر شما اگر چنين اتفاقي بيفتد آيا تا آخر عمر حسرت از دست دادن اين رابطه را نخواهيد خورد؟
باورهايي كه شما را اسير ميكنند
همه ما انسانها در زندگيمان در يك دايره امن زندگي ميكنيم؛ اين دايره امن عادتها و باورهاي شرطي شده ماست كه حاضر نيستيم از آنها تخطي كنيم. براي درك بهتر كيسه خوابي را تصور كنيد كه در آن خوابيدهايد، قدرت حركت شما بسيار كم است، كيسه خواب تا گردن شما آمده است و اصلا نميتوانيد آزادانه حركت كنيد. زمانهايي اين عادتها، باورها و محدوديتهاي ذهني كه خود فرد براي خودش ايجاد كرده دقيقا شبيه كيسه خواب ميشود و اجازه نميدهد فرد به سمت خواستههايش حركت كند. بايد باورهايي را كه اجازه حركت به شما نميدهند شناسايي كنيد تا برخوردي آگاهانه داشته باشيد.
قرار نيست فقط آقايان فعال باشند
بهنظر من در مرحله آشنايي پيش از ازدواج هر 2 طرف بايد نقشي فعال داشتهباشند؛ نبايد اينگونه فكر كرد كه فقط بايد آقا نقش فعال داشته باشد و بهتر است خانم كاملا خودش را كنار بكشد چون ممكن است اين روند در باقي زندگي زناشويي نيز ادامه پيدا كند و آقا احساس كند بايد حرف آخر را او بزند، مسئوليت زندگي بايد به دوش او باشد و خانم را كنار بزند. وقتي اين روزها خانمها در عرصههاي اجتماعي از جمله در دانشگاهها و مجامع ديگر فعاليت بيشتري دارند اينها نشانه اين است كه خانمها ميخواهند اثرگذاري بيشتري داشته باشند و يكي از مهمترين اثرگذاريهايشان ميتواند در مقوله ازدواجشان باشد چون قرار است يك عمر با كسي زندگي كنند، پس بايد براي چيزي كه ميخواهند كمي تلاش كنند.
اينكه شما چگونه از فرد مورد نظرتان درخواست كنيد كاملا بستگي به خانواده و فرهنگي دارد كه در آن بزرگ شدهايد؛ اينكه كاملا سنتي است يا نه و اين واقعا مهم است وقتي شما تفكري سنتي داريد و ترجيح ميدهيد كه همه چيز ابتدا از فيلتر خانواده عبور كند بنابراين بهتر است ابتدا به خانوادهتان بگوييد تا از طريق آنها مثلا پدر يا برادر يا مادر درخواستتان را مطرح كنيد. اما اگر به اين قائل هستيد كه خودتان ارتباط برقرار كنيد ابتدا بايد در ذهنتان فرد را سبك و سنگين كنيد و ببينيد آيا او با معيارهاي شما مطابقت دارد و وقتي از اين مورد مطمئن شديد، حالا ميتوانيد از او سوال كنيد كه آيا شما مايل هستيد ما بيشتر با هم آشنا بشويم؟آيا اين موقعيت را داريد؟
در اينجا نيازي نيست احساساتي بيان شود و بگوييد كه به او علاقهمند شدهايد چون او خود تا حدي متوجه خواهد شد.
با اين سوال شما چند چيز را متوجه ميشويد اول اينكه آيا او آمادگي ازدواج دارد؟
يا آيا كسي در زندگي او وجود دارد كه شما خبر نداريد؟
و.... وقتي شما فرض رابطه را بر آشنايي بيشتر براي ازدواج بگذاريد مواظب هستيد از بهوجود آمدن علاقه بيشتر جلوگيري كنيد و در نتيجه ميتوانيد آگاهانه تصميم بگيريد.
البته بهتر است خانوادهها نيز در جريان اين آشنايي قرار بگيرند و اينكه چنين شخصي در زندگي شما وجود دارد و شما در حال فكر كردن به ازدواج هستيد.
دنبال نشانهها باشيد
هر خانمي درصورتي براي آشنايي بيشتر راغب ميشود و درخواستش را مطرح ميكند كه احساس كند طرف مقابل نيز به او علاقهمند است اما اين توجه ويژه را از كجا بايد فهميد؟
2 نفر ممكن است در جاهاي مختلفي با هم آشنا شوند از محيط كار يا دانشگاه گرفته تا محيطهاي فاميلي بنابراين بايد نشانههاي درست را بشناسيد مثلا وقتي در محيط دانشگاه فردي از شما جزوه بگيرد اين به معناي علاقهمندي نيست اما پيش ميآيد گاهي فرد به دليل تجربيات كمش اين موضوع را درست متوجه نميشود. وقتي ميتوانيد در علاقه فردي شك كنيد كه او خود بهطور عملي اين علاقه را نشان دهد مثلا از زبان او جملاتي مانند من گهگاهي راجع به شما فكر ميكنم... يا بعضي از رفتارهاي شما براي من جالب شده... يا جملاتي با اين معنا اما در لفافه را بشنويد.
وقت عمل است
فرض كنيد طرف مقابل به هر دليل از جمله خجالتي بودن يا.... هيچچيزي از خود نشان ندهد و شما را در اين ابهام و دوگانگي قرار ميدهد كه آيا درخواستتان را مطرح كنيد يا نه؟
پيشنهاد من هميشه اين است كه «بايد بيشتر اقدام كنيم و كمتر فكر كنيم» وقتي بيشتر فكر كنيد و كمتر اقدام كنيد مدام درگيريهاي ذهني داريد، ذهنتان شلوغ و مشغول است و در كل حال خوبي نداريد بنابراين براي اينكه از اين ابهام و حال بد بيرون بياييد بايد درخواستتان را مطرح كنيد؛ در اين حالت يا جواب مثبت ميشنويد يا منفي و حالت سومي وجود ندارد، در هر صورت شما از اين ابهام بيرون ميآييد و اگر جواب او نه باشد خيالتان راحت ميشود و او را از ذهنتان بيرون ميگذاريد و بيهوده خيالبافي نميكنيد و هر رفتار كوچك و بياهميت او را نشانه عشقش نميدانيد و ميفهميد كه اصلا در ذهنش جايگاهي نداريد و تكليفتان روشن ميشود.
جواب «نه» هم به نفع شماست
يك ويژگي روانشناسي كه همه آدمها دارند اين است كه بيشتر آنها ميترسند و با ترسهايشان زندگي ميكنند و حاضر نيستند كه با ترسهايشان روبهرو شوند و فرار را ترجيح ميدهند، در بيشتر موارد ما ترس از دست دادن داريم.
اگر شما بتوانيد روي آن بخش از وجودتان كار كنيد و بهخودتان تلقين كنيد كه شما چيزي براي از دست دادن نداريد تا حدي از اين ترس جواب رد شنيدن رها ميشويد.
با خود فكر كنيد آيا حاضر هستيد به هر قيمتي، حتي به قيمت نقاب زدن طرف مقابل را بهدست بياوريد؟
شما نميتوانيد تمام عمر نقش بازي كنيد، اگر قرار است جواب رد بشنويد امروز بهتر است تا بعد از مدتها نقش بازي كردن او را از دست بدهيد، صادق بودن بهترين است.
وقتي شما جواب رد بشنويد 2 حالت بيشتر ندارد يا او از اول به شما علاقهاي نداشته است و بهتر اينكه زود متوجه شدهايد يا آن آدم آنقدر سطحي است كه اين كار صادقانه شما را نادرست تعبير كرده و همان بهتر كه به اين زودي از او شناخت بهدست آوردهايد و قضيه را منتفي كردهايد. شما بايد احساس كمبود را در خودتان از بين ببريد و بفهميد كه جواب رد دادن او نشانه بيارزشي شما نيست؛ اين خيلي طبيعي است كه كسي از شما خوشش نيايد، قرار نيست كه همه شما را دوست داشته باشند.
اگر من پيشنهاد بدهم بعدا سرزنش نميشوم؟
گاهي اين ذهنيت براي خانمها بهوجود ميآيد كه اگر درخواستشان را مطرح كنند ممكن است خودشان را تحميل كنند و بعدا در زندگي مشترك سرزنش شوند و احساس امنيت را در زندگي زناشويي از دست بدهند، گاهي خانوادهها نيز همين مسئله را بيان ميكنند اما من فكر ميكنم ما بايد مسئوليت انتخابهايمان را قبول كنيم حالا يك جا آقا درخواست ميكند يك جا خانم، فرقي ندارد، نكته ديگر اينكه شما درخواست ازدواج نكردهايد و فقط درخواست كردهايد كه همديگر را بيشتر بشناسيد تا در نهايت با يكديگر به اين نتيجه برسيد كه آيا براي ازدواج با هم مناسب هستيد يا نه.
البته اگر شما بهعنوان يك دختر بخواهيد درخواستي را مطرح كنيد اول بايد ببيند آيا او آدم سوءاستفادهگري هست يا نه؟ و اگر هم او بعدا سوءاستفاده كرده و شما را سرزنش كند به راحتي ميتوانيد به او بگوييد كه شما باهم به اين نتيجه رسيدهايد كه با يكديگر ازدواج كنيد.