• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

دولت ماننا در آذربایجان

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ

ماننا، اولين دولت منسجم در ايران بود كه موفق به ايجاد اتحاد سراسري در بين سران اقوام مختلف ترك (قوتتي ها، سابير ها، هوري ها، آذها، توروك ها و ...) و جمع كردن آنها در زير پرچم وحكومت مشترك شد. از اوايل قرن 18 ق.م متحد شدن قبايل ماننا سبب شد كه اين قبايل بتوانند يك دولت بزرگ ايجاد كنند. ( ا . ن . قلي اوف، تاريخ آذربايجان، ص 170، 1359 تهران)
ماننا Manna در اوايل به صورت اتحاديه قبايلي از طرف اقوام مختلف قوتتي - لولوبي در اواخر سده هاي 15 ق . م در ساحل غربي و جنوبي درياچه اورميه تشكيل شده و به مرور زمان با پيوستن ديگر اقوام ترك و التصاقي زبان ( سابير ها، توروك ها و ... ) ساكن در آذربايجان به آن اتحاديه، از اوايل قرن 9 ق . م منجر به ايجاد دولت قدرتمند ماننا شد. دكتر "ر . رئيس نيا" در اين باره مينويسد: شرايط و زمينه تشكيل دولت ماننا ابتدا در اراضي اطراف درياچه اورميه با اتحاد چند تا از قبايل و ايل هاي قوتتي - لولوبي فراهم شد، قدرتمندترين اين قبايل قوتتي -لولوبي، ايل ماننا بود كه در جنوب و جنوب شرق درياچه اورميه ساكن بودند و به علت نقش مهم آنان در تشكيل دولت ماننا، آن دولت با اسم آن قبيله معروف شد. (آذربايجان در مسير تاريخ، ص 197).

آشوريان و اورارتوها نيز آن دولت را ماننا مي ناميدند. بر اساس اسناد تاريخي بدست آمده، دولت ماننا Manna قديميترين دولت در ايران ميباشد كه مرزهاي جغرافيايي آن با مرزهاي كنوني آذربايجان ( منظور ايالت آذربايجان كه در زمان پهلوي به چند قسمت تقسيم شده است ) تطبيق مي كند. "م . دياكونوف" با شمردن دقيق مناطق ماننا نتيجه گيري مي كند كه: دقيقا ميشود گفت كه اراضي ماننا كه بعدها آتروپات ماد خوانده شد با اراضي آذربايجان كنوني تطبيق مي كند. ( تاريخ ماد ص 65 )
مرزهاي جغرافيايي دولت ماننا از ايالت "ايللي پي Ellipi" در نزديكي كرمانشاه كنوني و نامار در لرستان شروع شده تا كناره هاي رود آراز(ارس) ادامه داشت، و از سال 717 ق.م با درايت و كارداني ايرانزو ( ار+يانزي) شاه ماننا، قوتتي هاي ماد مركزي نيز به ماننا پيوستند و همه اراضي آذربايجان در داخل يك سيستم سياسي قرار گرفت و در نتيجه مرزهاي ماننا تا شرق قم (كلمه اي تركي به معني شنزاز)، كاشان و مناطق شرقي قزوين گسترش يافت. (پروفسور ذهتابي، تاريخ ديرين تركان ايران، ص 300)
البته قسمتهايي از سرزمين هاي غربي ماننا در نزديك به يك قرن در اشغال و تحت سلطه اورارتو بود، كه در بخش مربوط به اورارتو به آن اشاره شد. بعدأ در قرن ششم قبل از ميلاد اين دولت ماننا بود كه از نظر سياسي، اقتصادي و مدنيت قلب امپراتوري ماد را تشكيل مي داد. (تاريخ ماد، ص 140)

منابع آشوري و اورارتويي نشانگر آن است كه ماننا يكي از دولت هاي مهم و خيلي متمدن منطقه بود و سرزمين هايش آباد و مردمش ثروتمند بودند، بعد ها اين دولت ماننا بود كه پايه و اساس دولت ماد را پي ريزي كرد.
در مورد پايتخت ماننايي ها اختلافات زيادي وجود دارد اما در منابع قديمي تر پايتخت ماننايي ها در زيوه واقع در 40 كيلومتري شرق شهر سقز امروزي قرار داشت. ( قرانتوسكي، داندامايو و ...، تاريخ ايران از آغاز تا به امروز ص 53 ).
و در بعضي موارد هم اطراف بوكان و تپه حسنلو به عنوان پايتخت ماننايي ها معرفي مي شود. اما كاوش هاي اخير در منطقه و مخصوصا بعد از مطالعاتي كه w.faber بر روي كتيبه اورارتويي داش تپه(در موزه لندن) انجام داده است، مشدا(مشتا) يا داش تپه امروزي در 21 كيلومتري شمال مياندوآب را به عنوان پايتخت ماننايي ها معرفي كرده است.
البته دلايل ديگري هم براي اين مدعا وجود دارد. از جمله اينكه دكتر رحيم رئيس نيا در كتاب "آذربايجان در مسير تاريخ" و در صفحه 197 اشاره مي كند كه: مانناها در سواحل جنوبي و جنوب شرقي درياچه اورميه ساكن بودند. با توجه به اينكه حسنلو در غرب درياچه اورميه و زيويه و بوكان در چند صد كيلومتري جنوب درياچه قرار دارند اما داش تپه دقيقا در سواحل جنوبي درياچه اورميه قرار گرفته است، پس نزديكترين گزينه به اين موقعيت جغرافيايي داش تپه در شمال مياندوآب است.
دليل ديگر روايتي است كه اهالي منطقه و مخصوصا روستاي داش تپه در مورد داش تپه دارند. آنها باور دارند كه قبر زرتشت پيامبر ماننايي ها درون اين تپه قرار دارد. و كتيبه اورارتويي كه w.faber به موزه لندن منتقل كرده دقيقا از همين محل پيدا شده است.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
بعضي منابع حاكي از آن است كه مانناييها صاحب خط بودنده اند. نظر "ا . م . دياكونوف" در اين مورد اين است كه خط آنها به ظن قوي مأخوذ از خط اورارتويي بوده است. اين خط به گمان او نوعي از خط ميخي بوده است. گذشته از اين خط ميخي، در نواحي اطراف درياچه اروميه هيروگليفهاي اورارتويي متداول بوده است، به عنوان مثال بر روي ديس سيمين كه در زيويه پيدا شده، هيروگيليفهايي از اين نوع نقش گرديده است. زبان مردم ماننا زبان اقوام قوتتي و لولوبي و هوري بود كه تا حدود زيادي به زبان ايلاميها نزديك بود.
بعد از آنكه قوتتي ها در سال 2109 ق . م حاكميت بابل را از دست دادند و به وطن خويش برگشتند، بطور مكرر مورد حمله و لشگركشي بابل و در اعصار بعدي آشور قرار گرفتند، و اين حملات اقوام و ايل هاي قوتتي - لولوبي ها را هر چه بيشتر منسجم تر ميكرد و آنها لزوم ايجاد يك دولت واحد و مقتدر را احساس ميكردند ولي حملات مكرر دشمنان و نفاق بين قبايل مختلف فرصت انجام اين كار را از آنان سلب ميكرد. هدف بابليان و آشوريان از حمله به آذربايجان علاوه بر غارت ثروت آن، جلوگيري از انسجام و اتحاد قوتتي - لولوبي ها و تشكيل دولت توسط آنها كه ميتوانست امنيت بابل و آشور را تهديد كند، بود.
منابع تاريخي نشانگر آن است كه با وجود حملات مكرر بابل، قوتتي - لولوبي ها موفق شدند دوباره در حوالي قرن 18 ق . م دولت مستقلي تشكيل بدهند و از شاهان معروف آنها ملكه ناوار بود كه در اوايل قرن 18 ق . م با تركهاي سايبر در شمال سوريه و دولت ايلام بر عليه بابل - اككد متحد شد و ده هزار سرباز به كمك دولت ايلام فرستاد. از قرن 15 ق . م آشوريان هر چند سال يكبار به قصد غارت به آذربايجان لشكر كشي مي كردند و چون در آن زمان بين شاهان محلي در آذربايجان اتحاد لازم وجود نداشت لذا از آشوريان شكست خورده و مجبور به پرداخت خراج به آشور مي شدند. با گذشت زمان دولت آشور قويتر مي شد و براي ساختن بنا ها و عبادتگاههاي خود احتياج به مصالح ساختماني، انواع سنگهاي زينتي، طلا و نقره داشت و منطقه ارتته در آذربايجان در آن زمان مشهور به داشتن اين منابع و معماران و استادان ماهر بود، و آشوري ها براي تهيه احتياجات خود به آذربايجان حمله ميكردند.
"تيقلت پيله سر اول" در سال 1114 ق. م: به كمك خداي آشور سرزمينهاي نائير كوهستاني (اطراف سلماس) را فتح كردم، امر دادم كه از آنجا اوبسيدين، بازالت، خالتو و هئماتيت به آشور بياورند و عبادتگاه، سالن و خرمخانه خداي آداد را تزئين كنند. ( "م . ت . ذهتابي"، تاريخ ديرين تركان ايران، ص 265 )
آشوريان با حملات مكرر خود به آذربايجان، سنگهاي تزئيني، طلا، نقره و معماران، صنعتگران و استادان آذربايجاني را به آشور ميبردند تا بنا ها و عبادتگاه هاي عظيم نينوا را بسازند.
تا زماني كه قوتتي - لولوبي ها با ايجاد امپراتوري ماد موفق به سرنگوني دولت آشور شدند، در مدت بيش از هزار سال مورد حمله و هجوم آشوريان قرار داشتند. آشوري ها ويراني هاي زيادي را در آذربايجان پديد آوردند و بنا به كتيبه هاي خود آنها، هدفشان چپاول و غارت ثروت آذربايجان بود. چونكه بارها تجربه كرده بودند كه قادر به در اشغال نگه داشتن اين سرزمين نيستند، چون مردم دلير و غيرتمند ماننا - ماد، با وجود اختلافات داخلي شان، جانانه از وطنشان دفاع ميكردند. اولين و آخرين باري هم كه آشوريان موفق به در اشغال نگه داشتن قسمتهايي از ماد مركزي شدند، منجر به قيام سراسري سال 673 ق . م شد كه در نهايت بعد از چند دهه به نابودي كامل آشوريان ختم شد. مردم آذربايجان با رشادت و مردانگي از سرزمين خود دفاع ميكردند، هم كتيبه هاي خود آشوريان و هم "هرودت" به دلاوري و از خودگذشتگي مردم ماننا - ماد در مقابل تجاوزات آشور اشاره كرده اند.
حملات مكرر آشوريان، قوتتي - لولوبي ها را تضعيف كرده و توان ايجاد يك دولت قوي و فراگير در آذربايجان را از آنها سلب مي كرد، تا اينكه دولت آشور به علت حملات مكرر آرامي ها در اواخر قرن 11 و اوايل قرن 10 ق . م تضعيف شده و قادر به لشكر كشي به آذربايجان نشد. قوتتي - لولوبي ها از آن فرصت استفاده كرده و پايه و اساس دولت هاي ماننا و ماد مركزي را ريختند.
رهبران ماننا در ابتدا براي حفظ استقلال و آزادي ملت خود، بعضأ براي مبارزه با تهاجمات آشور با اورارتوها متحد مي شدند و بعضا نيز براي مقاومت در برابر سلطه گري هاي اورارتو ، با آشور متحد ميشدند.
ساكنين آذربايجان و كردستان امروزي تا عصر ششم قبل از ميلاد كلا غير آريايي بودند، ساكنين آنجا عبارت بودند از قوتتي - لولوبي ها و اقوام خويشاوند و نزديك به آنها، و همه آنها التصاقي زبان بودند. ( "م . دياكونوف"، تاريخ ماد، ص 146)
در روستاي زئوه در 40 كيلومتري ساق قيز يك قلعه ماننايي مربوط به سده 9 ق . م پيدا شده است، در آنجا آثار و وسايل هنري فراواني بدست آمده كه نشانگر تمدن درخشان ماننا ميباشد. از جمله اين آثار يافت شده يك جام شراب زرين ميباشد كه شكل يك اوزان (آشيق) ميباشد و طرز لباس، ساز و طرز بدست گرفتن ساز عين عاشيق هاي امروزي آذربايچان ميباشد.
ماننايي ها در صنعت قنات سازي، پرورش اسب، ساختن باغات ميوه (خصوصا انگور) و كشاورزي، صنعت فلزكاري و معماري مشهور بودند.
قديمي ترين ظرف منقش به تصوير شطرنج، جامي است كه از ويرانه هاي حسنلو در آذربايجان به دست آمده است و آن را از قرن نهم پيش از ميلاد يعني دوره ماننا، مي دانند. اين نقش در بخش زيرين جام از يك طرف داراي 10 خانه و از طرف ديگر 9 خانه دارد

"سلمنسر سوم" در سال 842 ق.م قيام مردم نامار را سركوب كرده و يانزي سيني شاه منطقه بيت هميان در جنوب نامار را بر سر حكومت نامار گذاشت. يانزي در سال 834 ق.م از اطاعت آشور سر پيچيد و سلمنسر براي تنبيه او دوباره بدانجا لشكر كشيد و نامار را ويران كرد. "يانزي سيني" به خاك ماد پناه برد. "سلمنسر سوم" آن را بهانه قرار داد و به ماننا - ماد حمله كرد. بعد از گذشتن از رود دياله 27 منطقه اميرنشين در پارسوا ( ايالت جنوبي ماننا ) را تابع خود كرد. او بعدأ منطقه مئسي در مسير شمالي رود جيغاتي را گرفته و از رودخانه گذشته و به منطقه همدان وارد شد. با گذشتن از رود جيغاتي مناطق آرازياش و خارخار را گرفت و براي اولين بار در منابع آشوري اين مناطق با نام مشترك "آماداي" ذكر شده است. سلمنسر در سالنامه اش از فتح چهار قلعه ، كوآكيندا ،Kuakinda ، تارزانابي Tarzanabi، ائسامول Esamul، كي نابليلا Kinablila در نزديكي همدان در آماداي خبر ميدهد و به تاييد زبانشناسان همه اين اسامي مربوط به اقوام قوتتي مي باشد. سلمنصر سوم با اسير كردن يانزي به نينوا برگشت.
پارسوا ، طبق كتيبه هاي آشوري در قسمتهاي جنوبي بستر رود دياله، يعني در شمال شرق نامار واقع شده بود. پارسوا parsuva يا پارشوا Parshuva به معني كناره و مرز در زبان آشوري بود و ارتباطي به قوم پارس ندارد.



[TR]
[TD="class: alt1, align: left"]
[/TD]
[/TR]


 
بالا