mitra mehr
متخصص بخش خانه و خانواده
معمولا افراد در مقابل مشكلاتی كه قادر به حل آنها نیستند، عكس العمل های متفاوتی دارند؛ برخی سعی می كنند با مشكلات كنار آمده و به زندگی شان ادامه بدهند. عده ای دیگر می كوشند تا از راهكارهای دیگر برای حل مشكلشان بهره بگیرند. بعضی نیز به علت كم صبری دیگر تاب تحمل مشكلات را نداشته و سعی می كنند از آنها فرار نمایند.یكی از مهمترین و بارزترین این راهكارها برای افراد مجرد، ازدواج است. بسیاری از جوانان برای دور شدن از مشکلات زندگی دوران تجردشان چون فشار از سوی اعضای خانواده در مور ازدواج، تحصیل، مسائل فردی و ...، فشار از سوی افراد فامیل، فشار از سوی اطرافیان و یا حتی جامعه به دلیل افزایش سن و... و یا حتی فشار از سمت دوستان جنس مخالف جهت رسوایی و بسیاری دلایل دیگر به دنبال ازدواج می‌روند و گمان می‌کنند، قادرند آن مشکلات را با ازدواج و تشكیل یك زندگی جدید از بین برده و حل نمایند. در حالیكه معمولاً این افراد به دلیل برخی امور مهم در امر ازدواج نیز موفق نبوده و مشكلی به مشكلاتشان می افزایند.
در ذیل به برخی از این امور اشاره می گردد:
* فردی كه به دلیل فرار از مشكلات تن به ازدواج می دهد حتما به خاطر مشغله فكری حاصل از فرار از درگیری ها، دیگر در مورد معیارها و ملاك های همسر آینده، تطابق آن ویژگی ها با خصوصیات فرد مقابل و در نهایت درست تصمیم گیری كردن، نمی اندیشند و دغدغه ای در مورد تناسب در زمینه های مختلف با فرد مقابل ندارد. در واقع هدف این گونه افراد از ازدواج دستیابی به موفقیت نیست بلكه به دنبال پیدا كردن راهی جهت فرار از مشكلات و وضعیت موجود می باشد. اما درست پس از ازدواج و فراموشی مشكلات گذشته تازه به این نتیجه می رسد كه با همسرش هیچ تناسبی نداشته و از سوی وی درك نمی شود. همین امر (عدم تناسب) باعث ایجاد تنش و درگیری در زندگی نوپای آنها می گردد.
* معمولا این افراد هرگز نمی توانند مشكلات و فشارهای دوران تجردشان را حتی پس از ازدواج نیز فراموش نمایند. همین امر باعث ورود مشكلات گذشته به زندگی جدید و لطمه وارد كردن به آن می شود.
* در اینگونه ازدواج ها نه تنها مشكلات دوران مجردی از بین نمی رود بلكه مشكلات زندگی مشترك نیز به آنها اضافه می گردد و فرد مصداق كامل ضرب المثل معروف «از چاله در آمدن و به چاه افتادن» می شود.
هدف این گونه افراد از ازدواج دستیابی به موفقیت نیست بلكه به دنبال پیدا كردن راهی جهت فرار از مشكلات و وضعیت موجود می باشد. اما درست پس از ازدواج و فراموشی مشكلات گذشته تازه به این نتیجه می رسد كه با همسرش هیچ تناسبی نداشته و از سوی وی درك نمی شود
* وقتی این افراد پس از ازدواج با مشكلات بیشتری مواجه می گردند، دچار حس افسردگی شدید و شكست در زندگی می گردند. همین امر باعث از بین رفتن زیبایی های زندگی مشترك و در نتیجه شكست در آن می گردد.
* متاسفانه معمولاً این افراد زمانی متوجه اشتباهشان می شوند كه افراد دیگری چون همسر و فرزندشان را نیز درگیر مشكلات عدیده قبل و حال خود نموده اند و به نوعی بدین وسیله با احساسات آنها بازی نموده اند.