
موسی یک مخلص (به فتح لام) واقعی بود و این مقام مقامى است بسیار با عظمت، مقامى توأم با بیمه الهى از لغزشها و انحرافها، مقام نفوذناپذیرى در برابر شیطان كه جز در سایه جهاد مداوم با نفس و اطاعت مستمر و پىگیر از فرمان خدا به دست نمىآید.
در قرآن داستانهایی از انبیا و پیامبران ذکر شده که نشان میدهد آنها از درگاه الهی طلب رحمت می کردند و این رحمت واسعه شامل حال آنها شده است ما طی دو مقاله به چند مورد از آنها اشاره می کنیم:
اصحاب کهف و رحمت الهی
ماجراى اصحاب كهف در قرآن به طور فشرده (از آیه 9 تا 27 سوره كهف) آمده است که در برابر دوری جستن از خدایان دروغین پروردگار متعال به آنها رحمتش را ارزانی داشته است.
ما در ابتدای این نوشتار به دو آیه از سوره کهف اشاره میکنیم که نشان دهنده شامل بودن رحمت الهی بر این بندگان خاص خدا است.
إِذْ أَوَى الْفِتْیَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقالُوا رَبَّنا آتِنا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَ هَیِّئْ لَنا مِنْ أَمْرِنا رَشَداً (کهف ـ 10)
آن گاه كه آن جوانمردان به غار پناه بردند، گفتند: پروردگارا! از سوى خود رحمتى به ما عطا كن و براى ما رشدى در كارمان فراهم ساز.
" كهف" كلمه پر مفهومى است كه همان بازگشت به ابتدایىترین نوع زندگى بشر را به خاطر مىآورد، محیطى كه در آن نور و روشنایى نیست، و شبهاى تاریك و سردش یادآور دردهاى جانكاه انسانهاى محروم است، نه از زرق و برق دنیاى مادى در آن خبرى است، نه از بستر نرم و زندگى مرفه!.
مخصوصا با توجه به آنچه در تاریخ نقل شده كه اصحاب كهف وزیران و صاحبمنصبان بزرگ شاه بودند كه بر ضد او و آئینش قیام كردند روشن مىشود كه گذشتن از آن زندگى پرناز و نعمت و ترجیح غارنشینى بر آن تا چه حد شهامت و گذشت و همت و وسعت روح مىخواهد؟!.
خطوط رحمت الهى بر دیوار چنین غارى نقش بسته، و آثار لطف پروردگار در فضایش موج مىزد، خبرى از بتهاى رنگارنگ مسخره در آن نبوده، و دامنه طوفان ظلم جباران به آن كشیده نمىشد.
انسان را از آن فضاى محدود و خفقان بار محیط جهل و جنایت رهایى مىبخشید و در فراخناى اندیشه آزاد غوطهور مىساخت.
آرى این جوانمردان موحد آن دنیاى آلوده را كه با تمام وسعتش زندان جانكاهى بود ترك گفتند، و به غار خشك و تاریكى كه ابعادش همچون فضایى بیكران مىنمود روى آوردند و نهایتا رحمت الهی را طلب کردند.
تعبیر به" مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً" (رحمتى از ناحیه خودت) اشاره به این است كه اصحاب کهف وقتى به غار پناه بردند دست خود را از همه جا كوتاه مىدیدند و تمام اسباب و وسائل ظاهرى در برابرشان از كار افتاده بود و تنها به رحمت خدا امیدوار بودند.

و آن گاه كه از مشركان و آنچه جز خداى مىپرستند فاصله گرفتید، پس به غار پناه برید، تا پروردگارتان از رحمت خود براى شما گشایشى بخشد و برایتان در كار (و سرنوشت) شما گشایشى فراهم آورد.
این آیه از قول رهبر اصحاب كهف است كه به جوانمردانِ همراه خویش، امید رحمت الهى و گشایش مىدهد. (تفسیر مجمع البیان) و نشان میدهد آنكه براى خدا قیام كند و با هجرت، دست از مسكن و جامعهى خود بكشد، مشمول الطاف الهى مىشود و رحمت الهی شامل حالش میگردد.
اگر انسان گامهاى نخستین را در راه" اللَّه" بردارد، و براى او بهپاخیزد، كمك و امداد الهى به سراغ او مىشتابد، و همانطور که در آیه می خوانیم آنها در انتظار نشر رحمت الهى و یافتن راه نجات بودند.
مىدانیم راه حق راهى است با موانع بسیار و دشواریهاى فراوان كه اگر لطف خدا شامل حال انسان نشود پیمودن آن تا وصول به مقصد كار مشكلى است. و البته لطف خداوند بالاتر از آن است كه بنده حقجو و حق طلبش را در این مسیر تك و تنها بگذارد.
موسى پیامبرى مخلص و برگزیده
وَ وَهَبْنا لَهُ مِنْ رَحْمَتِنا أَخاهُ هارُونَ نَبِیًّا (مریم ـ 53)
و از رحمت خویش، برادرش هارونِ پیامبر را به او بخشیدیم.
این آیه اشاره كوتاهى به موسى علیه السلام دارد كه فرزندى است از دودمان ابراهیم، و موهبتى است از مواهب آن بزرگمرد كه خط او را تعقیب و تكمیل كرد. سپس موهبتی را كه خداوند به این پیامبر بزرگ مرحمت فرمود بازگو مىكند.
برای تببین رحمت الهی که در این مرحله شامل حال موسی علیه السلام شده بود لازم است به چند آیه گذشته مروری گذرا داشته باشیم و برخی نکات آن را بازگو کنیم:
در آیات قبل اشاره کرده بود که او به خاطر اطاعت و بندگى خدا به جایى رسید كه" پروردگار او را خالص و پاك ساخت و مسلما كسى كه به چنین مقامى برسد از خطر انحراف و آلودگى مصون خواهد بود چرا كه شیطان با تمام اصرارى كه براى منحرف ساختن بندگان خدا دارد خودش اعتراف مىكند كه قدرت بر گمراه كردن" مخلصین" ندارد.
پس موسی یک مخلص (به فتح لام) واقعی بود و این مقام مقامى است بسیار با عظمت، مقامى توأم با بیمه الهى از لغزشها و انحرافها، مقام نفوذناپذیرى در برابر شیطان كه جز در سایه جهاد مداوم با نفس و اطاعت مستمر و پىگیر از فرمان خدا به دست نمىآید.
بنابراین وقتی قرآن سرانجام در این آیه از مطالب آیات گذشته نتیجه میگیرد و میگوید: از رحمت خود، برادرش هارون را كه او نیز پیامبرى بود به او بخشیدیم" تا پشتیبان و یار و همكار او باشد معلوم می شود که رحمت الهی بر موسی علیه السلام به خاطر مقام رفیعش بوده است.
فرآوری: آمنه اسفندیاری
بخش قرآن تبیان
منابع:
تفسیر نور
تفسیر نمونه