کودکان در دنیای اطراف خود شرایط متفاوتی را ممکن است تجربه کنند.این تجربه بر حسب سن رشدی و تکاملی کودک میتواند بسیار متفاوت باشد.در سنین ابتدایی کودکی وی ممکن است قادر به بیان بسیاری از تجارب واحساسات درمورد مسایل پیرامون خود نباشد.در چنین شرایطی کودک ما ممکن است انچه را که نمیتواند به لفظ دراورد از طریق نقاشی به ما انتقال دهد.
زبان نقاشی اطلاعات با ارزشی را در اختیار والدین، معلمان ، روانشناسان ، روانﭜزشکان و همه كسانی كه به نوعی خواهان درك و دریافت راز و رمزجهان كودك هستند میگذارد.خطوط ترسیمی درنقاشی كودك می تواند انعكاسی از دنیای هیجانی وی باشد.
مراحل ترسیم نقاشی درکودکان با افزایش سن متحول می گردد بطوریکه در یك سالگی که مقارن با راه افتادن کودک است وی لكه ها و خطوطی را ترسیم میكند، در یك و نیم سالگی این خطوط به خطوط منحنی و مارپیچ تبدیل میشوند، در دو و نیم سالگی خطوط به صورت نقطه چین و خطوط افقی و عمودی در می آیند، در 3 سالگی خط خطی کردن ها بتدریج كمتر شده و پاره ای از شكلها در نقاشی كودكان دیده میشود و در 4 سالگی كودكان وقت بیشتری را برای نقاشی میگذارند و آنها را شفاها توضیح میدهند.
در 5 سالگی همه بچه ها میتوانند نقاشی را كامل تر كنند به گونه ای كه قادر به ترسیم خانه ،درخت و آدم هستند. انتظار میرود تا سن 11 تا 12 سالگی اشكال كامل تر شوند.
ازنقاشی كودكان میتوان بیشتر به منزله منبعی جهت کسب اطلاعاتی درمورد شخصیت کودک استفاده کرد ولی نمیتوانیم به طور كامل به عنوان شاخص هوش كودك از آن استفاده كنیم چرا که عوامل زیادی درهوش كودك تاثیر دارند كه یكی از آنها نقاشی است.
در نقاشی كودكان محل ترسیم نقاشی درصفحه ،شیوه مرزبندی و نوع رنگ میتواند اطلاعاتی را به ما بدهد.
همه ﭜرسشهای ﭜنهانی، شادیها، اضطرابها، عشقها و ترسهای کودک در نقاشی وی بازیافته می شوند.
نقاشی های کودک به مانشان می دهد که او خود راچگونه می بیند وچگونه با جهان اطراف خود ارتباط برقرار می کند با این حال شرط احتیاط این است كه هرگز براساس یك نقاشی به تنهایی به ترسیم شخصیت كودك نپردازیم و نقاشی در كنار بقیه مسائل تفسیر شود.
زبان نقاشی اطلاعات با ارزشی را در اختیار والدین، معلمان ، روانشناسان ، روانﭜزشکان و همه كسانی كه به نوعی خواهان درك و دریافت راز و رمزجهان كودك هستند میگذارد.خطوط ترسیمی درنقاشی كودك می تواند انعكاسی از دنیای هیجانی وی باشد.
مراحل ترسیم نقاشی درکودکان با افزایش سن متحول می گردد بطوریکه در یك سالگی که مقارن با راه افتادن کودک است وی لكه ها و خطوطی را ترسیم میكند، در یك و نیم سالگی این خطوط به خطوط منحنی و مارپیچ تبدیل میشوند، در دو و نیم سالگی خطوط به صورت نقطه چین و خطوط افقی و عمودی در می آیند، در 3 سالگی خط خطی کردن ها بتدریج كمتر شده و پاره ای از شكلها در نقاشی كودكان دیده میشود و در 4 سالگی كودكان وقت بیشتری را برای نقاشی میگذارند و آنها را شفاها توضیح میدهند.
در 5 سالگی همه بچه ها میتوانند نقاشی را كامل تر كنند به گونه ای كه قادر به ترسیم خانه ،درخت و آدم هستند. انتظار میرود تا سن 11 تا 12 سالگی اشكال كامل تر شوند.
ازنقاشی كودكان میتوان بیشتر به منزله منبعی جهت کسب اطلاعاتی درمورد شخصیت کودک استفاده کرد ولی نمیتوانیم به طور كامل به عنوان شاخص هوش كودك از آن استفاده كنیم چرا که عوامل زیادی درهوش كودك تاثیر دارند كه یكی از آنها نقاشی است.
در نقاشی كودكان محل ترسیم نقاشی درصفحه ،شیوه مرزبندی و نوع رنگ میتواند اطلاعاتی را به ما بدهد.
همه ﭜرسشهای ﭜنهانی، شادیها، اضطرابها، عشقها و ترسهای کودک در نقاشی وی بازیافته می شوند.
نقاشی های کودک به مانشان می دهد که او خود راچگونه می بیند وچگونه با جهان اطراف خود ارتباط برقرار می کند با این حال شرط احتیاط این است كه هرگز براساس یك نقاشی به تنهایی به ترسیم شخصیت كودك نپردازیم و نقاشی در كنار بقیه مسائل تفسیر شود.