اوضاع و احوال این روزهای ملوان همانند روزهای پس از یک سیل عظیم است. نتایج ملوان باعث شده تا هر عملی عواقب بسیاری را در پیش داشته باشد و همه ترجیح میدهند در این اوضاع سکوت کنند. شاید سکوت معنیدار بازیکنان و مدیریت به نوعی ناشی از این دیدگاه باشد. هر عملی و هر حرفی هزینه گزافی را برای آن گروه و آن فرد به دنبال خواهد داشت. از آن ملوان تا اين ملوان
مشکلات بسیار زیادی در اطراف ملوان وجود دارد که یکی از آنها عدم وجود منابع مالی مناسب برای تیم است و نمیتوان تاثیر آن را بر روی نتایج تیم نادیده انگاشت. اما اینکه تمام مشکلات را به گردن مسائل مالی بياندازيم با آن مکتبی که ملوانیهای دهه ۵۰ و ۶۰ از آن پیروی میکردند بسیار در تناقض است. مشکلات مالی نبايد یک بهانه برای فرار به جلو و در نظر نگرفتن نتایج بد این تیم باشد.
ملوان پس از بازی با سپاهان که به باخت این تیم منجر شد بازیهای سهل و آسانتری را در پیش دارد و در واقع به راحتی میتواند با همان بازیهایی که ملوان را به رتبههای بالایی جدول رساند دوباره خود را احیاء کند. البته باید این نکته اساسی را در نظر گرفت که تیمهای انتهای جدولی همانند یک بمب عملنکرده هستند و هر لحظه احتمال انفجارشان وجود دارد تا روزگار تیمی را به سیاهی بکشانند.
پايهها تق و لق شدهاند!
اگر میخواهید معنی واقعی را پیدا کنید مشکلات مالی را باید در تیمهای پایه ملوان جستجو کرد. گویا این عدم نتیجهگیری به تیم پایههای ملوان هم تسری پیدا کرده است. تیمهای پایهای که با هزینههای بخور و نمیر اداره میشوند. تیم امید ملوان در دیدار با داماش باخت و تیم جوانان ملوان نیز در دیدار با تیم فجر سپاسی در انزلی شکست خورد تا در این هفته ناکامیهای ملوان کامل شود.
امان از صداي ناهمگون اطرافيان
اینکه مسئله شانس در عدم نتیجهگیری ملوان چقدر مهم است را خود احمدزاده که آن را بیان کرده میداند اما این خود تیمها هستند که باید در زمین نتیجه بگیرند نه اینکه بازی را بر مبنای شانس ببینند. شانس جزء کوچکی از فوتبال است اما همه فوتبال نیست. مسلهای که حتی بسیاری جرات پرداختن به آن را ندارند وجود نوعی دستهبندی در بین بعضی از افراد دور و اطراف ملوان است. عدهای که پس از باخت موضعهای مخالف شدید میگیرند اما در خوشیها یکصدا از اتحاد میگویند و خود را شریک آن میدانند. شاید همان دیدگاههای افراطی و مریض باعث شده که ملوان به این اوضاع گرفتار شود.
این روزها صحبت از ورود یک فرد جدید به ضلع مربع مربیان ملوان است که کمکم حرفها بر روی زبان میآید تا بعدها اگر کسی به این جمع اضافه شد برای هواداران تازگی نداشته باشد. تنها كمك موثر برای یک مربی که در چنین شرایطی قرار دارد حمایت از او است، نه اینکه از هم اکنون به فکر جانشین برای او باشند. شاید همان اطرافيان فکر میکنند با به هم زدن تمرکز یک تیم بتوان آن را وارد یک باتلاق کرد.
نتيجهگيري در حد بمب اتم
کارنامه احمدزاده در نیمفصل دوم چیزی شبیه به بمب اتمی هیروشیما است. کسب ۷ امتیاز آن هم از ۱۰ بازی اصلا کارنامه قابل قبولی نیست. ۱۷ هفته نیمکتنشینی احمدزاده بر روی نیمکت ملوان ۲۳ امتیاز را برای این تیم به ارمغان آورده است. ملوان در ۶ بازی اخیر خود حريفان سختي داشت. آنها با هر ۵ تیم بالانشین جدول مصاف داشتند اما از این ۵ بازی فقط ۲ بازی را مساوی کردند. البته برد در برابر داماش کمی از ناراحتی آنها کاسته اما این دلیل کافی برای جبران نتايج ضعيف نیست. شاید تنها چیزی که ملوانان را در این روزها خوشحال کند بازیهای پیش رو باشد تا با جبران گذشته کمی رو به جلو حرکت کنند.
مس را ببريد؛ اين يك دستور است!
با این اتفاقات و حملهای که احمدزاده به مدیران باشگاه کرده است این مسئله را که او بتواند فصل دیگر در ملوان بماند باید هدایتی پاسخ دهد. با نتایج بد ملوان باید انتظار داشت که کاسه صبر هواداران ملوان در حال سرریز شدن باشد اما اینکه آنها تا چه هنگام این نتایج را تاب خواهند آورد مسئلهای است که اگر ملوان بخواهد این نتایج را ادامه دهد زمان آن به زودی فرا خواهد رسید. روزهای سرد زمستانی برای ملوان تا بازی با مس به همین گونه در حالت اغماء خواهد ماند. شرایطی که باید فقط نظارهگر ماند و منتظر اتفاقات بود تا چه چیزی برای ملوان رقم خواهد زد. یک پیروزی برای ملوان در بازی با مس که این روزها با لوکا دوباره احیاء شده در حکم یک «جفت شش» است. اگر در بازی با مس برای ملوان نتیجه بدی رقم بخورد آن گاه است که اوضاع در حکم آشفتهبازاری خواهد شد که کسی قادر به جمع کردن آن نیست.
مشکلات بسیار زیادی در اطراف ملوان وجود دارد که یکی از آنها عدم وجود منابع مالی مناسب برای تیم است و نمیتوان تاثیر آن را بر روی نتایج تیم نادیده انگاشت. اما اینکه تمام مشکلات را به گردن مسائل مالی بياندازيم با آن مکتبی که ملوانیهای دهه ۵۰ و ۶۰ از آن پیروی میکردند بسیار در تناقض است. مشکلات مالی نبايد یک بهانه برای فرار به جلو و در نظر نگرفتن نتایج بد این تیم باشد.
ملوان پس از بازی با سپاهان که به باخت این تیم منجر شد بازیهای سهل و آسانتری را در پیش دارد و در واقع به راحتی میتواند با همان بازیهایی که ملوان را به رتبههای بالایی جدول رساند دوباره خود را احیاء کند. البته باید این نکته اساسی را در نظر گرفت که تیمهای انتهای جدولی همانند یک بمب عملنکرده هستند و هر لحظه احتمال انفجارشان وجود دارد تا روزگار تیمی را به سیاهی بکشانند.
پايهها تق و لق شدهاند!
اگر میخواهید معنی واقعی را پیدا کنید مشکلات مالی را باید در تیمهای پایه ملوان جستجو کرد. گویا این عدم نتیجهگیری به تیم پایههای ملوان هم تسری پیدا کرده است. تیمهای پایهای که با هزینههای بخور و نمیر اداره میشوند. تیم امید ملوان در دیدار با داماش باخت و تیم جوانان ملوان نیز در دیدار با تیم فجر سپاسی در انزلی شکست خورد تا در این هفته ناکامیهای ملوان کامل شود.
امان از صداي ناهمگون اطرافيان
اینکه مسئله شانس در عدم نتیجهگیری ملوان چقدر مهم است را خود احمدزاده که آن را بیان کرده میداند اما این خود تیمها هستند که باید در زمین نتیجه بگیرند نه اینکه بازی را بر مبنای شانس ببینند. شانس جزء کوچکی از فوتبال است اما همه فوتبال نیست. مسلهای که حتی بسیاری جرات پرداختن به آن را ندارند وجود نوعی دستهبندی در بین بعضی از افراد دور و اطراف ملوان است. عدهای که پس از باخت موضعهای مخالف شدید میگیرند اما در خوشیها یکصدا از اتحاد میگویند و خود را شریک آن میدانند. شاید همان دیدگاههای افراطی و مریض باعث شده که ملوان به این اوضاع گرفتار شود.
این روزها صحبت از ورود یک فرد جدید به ضلع مربع مربیان ملوان است که کمکم حرفها بر روی زبان میآید تا بعدها اگر کسی به این جمع اضافه شد برای هواداران تازگی نداشته باشد. تنها كمك موثر برای یک مربی که در چنین شرایطی قرار دارد حمایت از او است، نه اینکه از هم اکنون به فکر جانشین برای او باشند. شاید همان اطرافيان فکر میکنند با به هم زدن تمرکز یک تیم بتوان آن را وارد یک باتلاق کرد.
نتيجهگيري در حد بمب اتم
کارنامه احمدزاده در نیمفصل دوم چیزی شبیه به بمب اتمی هیروشیما است. کسب ۷ امتیاز آن هم از ۱۰ بازی اصلا کارنامه قابل قبولی نیست. ۱۷ هفته نیمکتنشینی احمدزاده بر روی نیمکت ملوان ۲۳ امتیاز را برای این تیم به ارمغان آورده است. ملوان در ۶ بازی اخیر خود حريفان سختي داشت. آنها با هر ۵ تیم بالانشین جدول مصاف داشتند اما از این ۵ بازی فقط ۲ بازی را مساوی کردند. البته برد در برابر داماش کمی از ناراحتی آنها کاسته اما این دلیل کافی برای جبران نتايج ضعيف نیست. شاید تنها چیزی که ملوانان را در این روزها خوشحال کند بازیهای پیش رو باشد تا با جبران گذشته کمی رو به جلو حرکت کنند.
مس را ببريد؛ اين يك دستور است!
با این اتفاقات و حملهای که احمدزاده به مدیران باشگاه کرده است این مسئله را که او بتواند فصل دیگر در ملوان بماند باید هدایتی پاسخ دهد. با نتایج بد ملوان باید انتظار داشت که کاسه صبر هواداران ملوان در حال سرریز شدن باشد اما اینکه آنها تا چه هنگام این نتایج را تاب خواهند آورد مسئلهای است که اگر ملوان بخواهد این نتایج را ادامه دهد زمان آن به زودی فرا خواهد رسید. روزهای سرد زمستانی برای ملوان تا بازی با مس به همین گونه در حالت اغماء خواهد ماند. شرایطی که باید فقط نظارهگر ماند و منتظر اتفاقات بود تا چه چیزی برای ملوان رقم خواهد زد. یک پیروزی برای ملوان در بازی با مس که این روزها با لوکا دوباره احیاء شده در حکم یک «جفت شش» است. اگر در بازی با مس برای ملوان نتیجه بدی رقم بخورد آن گاه است که اوضاع در حکم آشفتهبازاری خواهد شد که کسی قادر به جمع کردن آن نیست.