Maryam
متخصص بخش ادبیات
محمد بن حسن جهرودي طوسي مشهور به خواجه نصير الدين طوسي در تاريخ 15 جمادي الاول سال 598 هجري قمري در طوس ولادت يافته است. او به تحصيل دانش علاقه زيادي داشت و از دوران جواني در علوم رياضي و نجوم و حكمت سرآمد شد و از دانشمندان معروف زمان خود گرديد. طوسي يكي از سرشناس ترين و با نفوذترين چهره هاي تاريخ اسلامي است. علوم ديني و علوم عملي را زير نظر پدرش و منطق و حكمت را نزد خالويش بابا افضل ايوبي كاشاني آموخت. تحصيلاتش را در نيشابور به اتمام رسانيد و در آنجا به عنوان دانشمندي برجسته شهرت يافت. خواجه نصير الدين طوسي را دسته اي از دانشوران خاتم فلاسفه و گروهي او را عقل حادي عشر (يازدهم) نام نهاده اند. علامه حلي كه يكي از شاگردان خواجه نصير الدين طوسي مي باشد درباره استادش چنين مي نويسد: خواجه نصير الدين طوسي افضل عصر ما بود و از علوم عقليه و نقليه مصنفات بسيار داشت. او اشرف كساني است كه ما آنها را درك كرده ايم. خدا نوراني كند ضريح او را. در خدمت او الهيات، شفاي ابن سينا و تذكره اي در هيئت را كه از تأليفات خود آن بزرگوار است قرائت كردم. پس او را اجل مختوم دريافت و خداي روح او را مقدس كناد. نصيرالدين زماني پيش از سال 611 در مقابل پيشروي مغولان به يكي از قلعه هاي ناصرالدين محتشم فرمانرواي اسماعيلي پناه برد. اين كار به وي امكان داد كه برخي از آثار مهم اخلاقي، منطقي، فلسفي و رياضي خود از جمله مشهورترين كتابش «اخلاق ناصري» را به رشته تحرير درآورد. وقتي كه هولاكو به فرمانروايي اسماعيليان در سال 635 پايان داد طوسي را در خدمت خود نگاه داشت و به او اجازه داد كه رصدخانه بزرگي در مراغه احداث كند كه شروع آن از سال 638 بود. براي كمك به رصد خانه علاوه كمكهاي مالي دولت اوقاف سراسر كشور نيز در اختيار خواجه گذارده شده بود كه از عشر (يك دهم) آن جهت امر رصدخانه و خريد وسايل و اسباب و آلات و كتب استفاده مي نمود در نزديكي رصد خانه كتابخانه بزرگي ساخته شده بود كه در حدود چهارصد هزار جلد كتب نفيس جهت استفاده دانشمندان و فضلا قرار داده بود كه از بغداد و شام و بيروت و الجزيره بدست آورده بودند در جوار رصدخانه يك سراي عالي براي خواجه و جماعت منجمين ساخته بودند و مدرسه علميه اي جهت استفاده طلاب دانشجويان. اين كارها مدت 13 سال به طول انجاميد تا اينكه ايلخان هلاكوي مغولي در سال 663 درگذشت. ليكن خواجه تا آخرين دقايق عمر خود اجازه نداد كه خللي در كار آنجا رخ دهد و كوشش بسيار نمود كه آن رصد خانه و كتابخانه از بين نرود.
قسمت اعظم 150 رساله و نامه هاي طوسي به زبان عربي نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با ابن سينا قابل قياس است جز آنكه ابن سينا پزشك بهتري بود و طوسي رياضيدان برتري. از پنج كتابي كه در زمينه منطق نوشته شده است اساس الاقتباس از همه مهمتر است. در رياضيات تحريرهايي بر آثار آوتولوكوس، آرستاخوس، اقليدس، آپولونيوس، ارشميدس، هوپسيكلس، تئودوسيوس منلائوس و بطلميوس نوشت. از جمله مهمترين آثار اصيل وي در حساب هندسه و مثلثات جوامع الحساب بالتخت و التراب، رساله الشافيه و اثر معروفش كتاب شكل القطاع است كه به نوشته هاي رگيومونتانوس اثر گذارده است. معروفترين آثار نجومي وي زيج ايلخاني كه در سال 650 نوشته شده مي باشد و همچنين تذكره في علم الهيئه است. كتاب تنسوق نامه و كتابهايي در زمينه اختربيني نيز نوشته است. احتمالاً برجسته ترين كار طوسي در رياضيات در زمينه مثلثات بوده است در كشف القناع عن اسرار شكل القطاع، وي نخستين كسي بود كه مثلثات را بدون توسل به قضيه منلائوس يا نجوم توسعه بخشيد و هم او بود كه براي نخستين بار قضيه جيوب را، كه رويداد برجسته اي در تاريخ رياضيات است به روشني بيان كرد. در نجوم تذكره في علم الهيئه وي شايد كاملترين نقد بر نجوم بطلميوسي در قرون وسطي و معرف تنها الگوي رياضي جديد حركات سيارات است كه در نجوم قرون وسطي نوشته شده است. اين كتاب به احتمال زياد از راه نوشته هاي منجمان بيزانسي به كوپرنيك اثر گذاشته است و همراه با كار شاگردان طوسي متضمن تمام تازه هاي نجومي كوپرنيكي است به استثناي فرضيه خورشيد مركزي آن. نصير الدين طوسي با اينكه سرو كارش بيشتر در سياست و اجتماع بوده روشن ترين راه را كه براي رسيدن به جهان جاوداني نشان مي دهد ديانت است. اگرچهت در تمام توشته هاي خود دم از استقلال و معرفت مي زند اما آشكارا مي گويد دانش تنها از ايمان و دين حاصل مي شود و حقيقت دانش را دين ميداند كه تسلي بخش جانها و روان بخش كالبدهاي افسرده است. طوسي بيشتر به عنوان منجم معروف است و رصدخانه وي يك مؤسسه علمي در تاريخ علم به شمار مي رود. كتاب تنسوق نامه او از لحاظ موضوع فقط در مقايسه با مشابهش يعني كتاب بيروني (كتاب الجماهر في معرفت الجواهر) در درجه دوم اهميت قرار دارد. طوسي يكي از پيشروترين فلاسفه اسلامي است كه تعيمات مشّائي ابن سينا را پس از آن كه در طول دو سده در محاق «كلام» قرار گرفته بودند احياء كرد. او مظهر نخستين مرحله تركيب تدريجي مكتبهاي مشّائي و اشراقي است. اخلاق ناصري وي رايج ترين كتاب اخلاقي بين مسلمانان هند و ايران بوده است. تجريد العقايد او در كلام مبناي الهيات اصولي شيعه دوازده امامي است. طوسي احتمالاً بيش از هر فرد ديگر مايه احياي علوم اسلامي بوده است. گروهي خواجه را برهم زننده وحدت دو ملت عربي و اسلامي مي پندارند و مي گويند به دست او وحدت عربي در آن زمان پاشيده شد. در حقيقت خواجه در اين باب گناهي نداشت و اگر لياقت خواجه پس از آن همه وقايع و خونريزي به داد مسلمانان نرسيده بود جهان اسلامي امروز چه وضعيتي داشت؟ در سال 672 هجري قمري نصير الدين طوسي با جمعي از شاگردان خود به بغداد رفت كه بقاياي كتابهاي تاراج رفته را جمع آوري و به مراغه بازگرداند اما اجل مهلتش نداد و در تاريخ 18 ذي الحجه سال 672 هجري قمري در كاظمين نزديك بغداد دار فاني را وداع گفت. نصير الدين طوسي ستاره درخشاني بود كه در افق تاريك مغول درخشيد و در هر شهري كه پاگذارد آنجا را به نور حكمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاريك وجود چنين دانشمندي مايه اعجاب و اعجاز بود.
قسمت اعظم 150 رساله و نامه هاي طوسي به زبان عربي نوشته شده است. وسعت معلومات و نفوذ او با ابن سينا قابل قياس است جز آنكه ابن سينا پزشك بهتري بود و طوسي رياضيدان برتري. از پنج كتابي كه در زمينه منطق نوشته شده است اساس الاقتباس از همه مهمتر است. در رياضيات تحريرهايي بر آثار آوتولوكوس، آرستاخوس، اقليدس، آپولونيوس، ارشميدس، هوپسيكلس، تئودوسيوس منلائوس و بطلميوس نوشت. از جمله مهمترين آثار اصيل وي در حساب هندسه و مثلثات جوامع الحساب بالتخت و التراب، رساله الشافيه و اثر معروفش كتاب شكل القطاع است كه به نوشته هاي رگيومونتانوس اثر گذارده است. معروفترين آثار نجومي وي زيج ايلخاني كه در سال 650 نوشته شده مي باشد و همچنين تذكره في علم الهيئه است. كتاب تنسوق نامه و كتابهايي در زمينه اختربيني نيز نوشته است. احتمالاً برجسته ترين كار طوسي در رياضيات در زمينه مثلثات بوده است در كشف القناع عن اسرار شكل القطاع، وي نخستين كسي بود كه مثلثات را بدون توسل به قضيه منلائوس يا نجوم توسعه بخشيد و هم او بود كه براي نخستين بار قضيه جيوب را، كه رويداد برجسته اي در تاريخ رياضيات است به روشني بيان كرد. در نجوم تذكره في علم الهيئه وي شايد كاملترين نقد بر نجوم بطلميوسي در قرون وسطي و معرف تنها الگوي رياضي جديد حركات سيارات است كه در نجوم قرون وسطي نوشته شده است. اين كتاب به احتمال زياد از راه نوشته هاي منجمان بيزانسي به كوپرنيك اثر گذاشته است و همراه با كار شاگردان طوسي متضمن تمام تازه هاي نجومي كوپرنيكي است به استثناي فرضيه خورشيد مركزي آن. نصير الدين طوسي با اينكه سرو كارش بيشتر در سياست و اجتماع بوده روشن ترين راه را كه براي رسيدن به جهان جاوداني نشان مي دهد ديانت است. اگرچهت در تمام توشته هاي خود دم از استقلال و معرفت مي زند اما آشكارا مي گويد دانش تنها از ايمان و دين حاصل مي شود و حقيقت دانش را دين ميداند كه تسلي بخش جانها و روان بخش كالبدهاي افسرده است. طوسي بيشتر به عنوان منجم معروف است و رصدخانه وي يك مؤسسه علمي در تاريخ علم به شمار مي رود. كتاب تنسوق نامه او از لحاظ موضوع فقط در مقايسه با مشابهش يعني كتاب بيروني (كتاب الجماهر في معرفت الجواهر) در درجه دوم اهميت قرار دارد. طوسي يكي از پيشروترين فلاسفه اسلامي است كه تعيمات مشّائي ابن سينا را پس از آن كه در طول دو سده در محاق «كلام» قرار گرفته بودند احياء كرد. او مظهر نخستين مرحله تركيب تدريجي مكتبهاي مشّائي و اشراقي است. اخلاق ناصري وي رايج ترين كتاب اخلاقي بين مسلمانان هند و ايران بوده است. تجريد العقايد او در كلام مبناي الهيات اصولي شيعه دوازده امامي است. طوسي احتمالاً بيش از هر فرد ديگر مايه احياي علوم اسلامي بوده است. گروهي خواجه را برهم زننده وحدت دو ملت عربي و اسلامي مي پندارند و مي گويند به دست او وحدت عربي در آن زمان پاشيده شد. در حقيقت خواجه در اين باب گناهي نداشت و اگر لياقت خواجه پس از آن همه وقايع و خونريزي به داد مسلمانان نرسيده بود جهان اسلامي امروز چه وضعيتي داشت؟ در سال 672 هجري قمري نصير الدين طوسي با جمعي از شاگردان خود به بغداد رفت كه بقاياي كتابهاي تاراج رفته را جمع آوري و به مراغه بازگرداند اما اجل مهلتش نداد و در تاريخ 18 ذي الحجه سال 672 هجري قمري در كاظمين نزديك بغداد دار فاني را وداع گفت. نصير الدين طوسي ستاره درخشاني بود كه در افق تاريك مغول درخشيد و در هر شهري كه پاگذارد آنجا را به نور حكمت و دانش و اخلاق روشن ساخت و در آن دوره تاريك وجود چنين دانشمندي مايه اعجاب و اعجاز بود.