• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

سفر به ژاپن ... سرزمین آفتاب

Maryam

متخصص بخش ادبیات
27486.jpg


ژاپن كشوری جزیره ای است در امتداد شمال شرقی ساحل قاره آسیا قرار گرفته و مركب از 4 جزیره عمده به نامهای هكایدو، هنشو، شكوكو و كیوشو و 6848 جزیره كوچك (مجموعاً 6852 جزیره) می‌باشد و 377727 كیلومتر مربع وسعت دارد. خاك ژاپن معادل 3/0 درصد از مساحت خاكی كره زمین را تشكیل می‌دهد. 73% مساحت ژاپن، از كوهساران جنگلی تشكیل شده است.
بلندترین قله كوهستانی ژاپن «فوجی» نام دارد و ارتفاع آن 3776 متر می‌باشد.

تاریخ باستانی ژاپن با‌هاله ای از داستانهای موهوم پوشیده است. قدیمی‌ترین سابقه تاریخی ژاپن به قرن سوم میلادی بر می‌گردد. در قرن چهارم میلادی در نیمه شرقی هنشو و كیوشوی جنوبی یك جامعه متحد ژاپنی وجود داشت كه پایتخت آن در منطقه یاماتو (نارا در حال حاضر) قرار داشت. در راس این حكومت، امپراطور قرار داشت. در اواسط قرن ششم میلادی بودائیسم از طریق كره به ژاپن رخنه كرد و به عنوان یك مذهب با اهمیت در ژاپن محسوب شد. در اواخر قرن ششم، ژاپن به شدت تحت تاثیر فرهنگ چینی قرار گرفت. در سال 701، سلسله قوانینی تحت عنوان تای هو با اقتباس از قوانین چینی تدوین گردید كه در آن سیستم كشوری و مجازاتها تعیین گردیده بودند.
در سال 710 نارا، به طور رسمی‌ پایتخت ژاپن گردید و این دوره حكومت ژاپن به عصر نارا معروف شد كه 80 سال دوام داشته است.


در سال 794 میلادی پایتخت از نارا به كیوتو منتقل گردید و عصر هیآن آغاز گردید. این دوره چهارصد سال به طول انجامید. در سال 1192 میلادی، عصر كاماكورا افتتاح شد. طی دوران نارا و هی‌آن، سیستم حكومت مستقیم بر مردم و سرزمینی كه در اصل بر طبق سلسله قوانین تای هو استوار بود، بتدریج فرو پاشید و در كشور سیستم تیولی حكمفرما شد و همزمان با آن قدرت گروههای سامورایی (مردان جنگی) شروع به افزایش نمود. در طی این دوران، چندین فرقه بودایی بوجود آمد و نظر به اینكه مفاهیم آنها آسانتر از بودائیسم ناب بود مردم عادی به این فرق پیوستند، لذا این فرقه‌ها رشد سریعی داشتند. امپراطور به منظور جلوگیری از قدرت بیشتر سامورایی‌ها، مبادرت به تعیین حكمرانان منطقه‌ای نمود و بدین ترتیب قدرت سیاسی كشور در ظاهر تحت عنان امپراطور و اشرافیان قرار گرفت. عصر كاماكورا به مدت 140 سال ادامه داشت.

تاریخ ژاپن بسیار درخشان و سرشار از لحظه های هیجان‌انگیز است. این تاریخ یکی از متنوع‌ترین و منحصر به فردترین فرهنگها در سراسر جهان را خلق کرده است.
حالا ژاپن یک کشور پادشاهی است که برمبنای قانون اساسی اداره می‌شود و اما در آنجا قدرت پادشاه بسیار محدود شده است. درحقیقت پادشاه مقامی تشریفاتی دارد که مقامش به عنوان "سمبل یک کشور و سمبل اتحاد مردم" تعریف شده است. درحالیکه حاکمیت مطلق به مردم ژاپن تفویض شده است، قدرت توسط نخست وزیر ژاپن و سایر اعضای منتخب Diet (مجلس ژاپن) حفظ می‌شود.


ادعای بزرگی است اگر بگوییم می‌خواهیم شما را با تمام جنبه‌های ژاپن آشنا سازیم اما گروه فرهنگی سیمرغ در نظر دارد هر چند در حد بضاعت اما با نگاهی جدید و متفاوت با کنار هم گذاشتن عناصر برجسته تمدن ژاپن؛ شما را با گوشه‌ای ناچیز از سرزمین آفتاب آشنا کند.
در این هفته به صورت روزانه شما را به دیدن بخشهای گوناگون کشور ژاپن دعوت می‌کنیم و در این مسیر همراهی شما را چشم در راهیم.
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
آشنایی با تاریخ و فرهنگ ژاپن
27497.jpg


ژاپن سرزمین طلوع آفتاب، کشور سامورایی‌ها، کشوری با پیشرفته‌ترین تکنولوژی و درخشان‌ترین فرهنگ و آیین و مناسک است. ژاپن مکانی پر رمز و راز و سرشار از جذابیت‌های استنائی است. چه چیز خاصی آنجا نهفته است؟


japan_1.jpg

بیایید نگاه دقیق‌تری به این کشور جذاب بیندازیم!

ژاپن دربرگیرنده مجمع الجزایری است که در شرق آسیا و بین اقیانوس آرام و دریای ژاپن واقع شده است. حدودا شامل 300 جزیره می‌شود که بزگ ترین این جزیره‌ها هونشو، هوکایدو، کیوشو و شیکوگو نام دارند. ژاپن کمی ‌از کالیفرنیا کوچکتر است.
ژاپن کشوری کوهستانی و بیشتر جزیره‌های آن آتشفشانی هستند؛ به خاطر همین کشوری زلزله خیز به شمار می‌آید و درسال حدود 1500 لرزش داریم که اکثر آنها هم منجر به زمین لرزه می‌شود.

ژاپن حدود 128 میلیون نفر جمعیت دارد و بزرگترین منطقه یعنی توکیو که شامل شهر پایتخت توکیو و چند استان دیگر می‌شود یکی از بزرگترین پایتختهای جهان بوده که بالغ بر 30 میلیون نفر جمعیت دارد.
در یک کتاب چینی به نام Book of Han برای اولین بار نام ژاپنی‌ها آورده شده است.

طبق گزارشات چینی‌ها از سه دوره پادشاهی، قدرتمندترین پادشاه این مجمع الجزایر در قرن سوم یاماتایی کوکو نام داشته و براساس یک افسانه امپراطور جیمو در 11 فوریه سال 660 قبل از میلاد ژاپن را کشف کرده و او اولین امپراطور ژاپن به شمار می‌آمده. البته این داستان کاملا نمادین است.
تاریخ ژاپن بسیار درخشان و سرشار از لحظه‌های هیجان انگیز است. این تاریخ یکی از متنوع‌ترین و منحصر به فرد ترین فرهنگها در سراسر جهان را خلق کرده است.

حالا ژاپن یک کشور پادشاهی است که برمبنای قانون اساسی اداره می‌شود و اما در آنجا قدرت پادشاه بسیار محدود شده است. درحقیقت پادشاه مقامی‌تشریفاتی دارد که مقامش به عنوان "سمبل یک کشور و سمبل اتحاد مردم" تعریف شده است. درحالیکه حاکمیت مطلق به مردم ژاپن تفویض شده است، قدرت توسط نخست وزیر ژاپن و سایر اعضای منتخب Diet (مجلس ژاپن) حفظ می‌شود.
ژاپن ملتی پیشرو در زمینه تحقیقات، علم و تکنولوژی محسوب می‌شود. این کشور حتی برنامه‌هایی برای تحقیقات در فضا دارد که شامل ساختمان سازی در ماه 2030 نیز می‌شود. پس ما به زودی می‌توانیم سامورایی‌های فضایی را هم ببینیم!!


و حالا در مورد سامورایی‌ها!

آداب و رسوم و فرهنگ ژاپن آنقدر جالب توجه است که نمی‌توانیم برای توصیف آن کلمات مناسبی را پیدا کنیم. این فرهنگ تحت تاثیر فرهنگ آسیا، اروپا و امریکای شمالی بوده است.
هنرهای سنتی ژاپن عبارتند از: ایکبانا، اریگامی، عروسک سازی، سفالگری، اجرای مراسم سنتی مثل مراسم سنتی چای، باغبانی و شمشیربازی. مانگا را نیز نباید فراموش کنیم؛ کتاب مصور خاص ژاپنی‌ها به نام anime که انیمیشن تلویزیون و فیلم‌های بسیاری از آن تاثیر می‌گیرند.

ژاپن کشوری مذهبی است، مذهب در ژاپن به سوی بازگشت به فطرت انسان گرایش دارد و این باعث تنوع بسیار زیاد آداب مذهبی شده است.
برای مثال والدین و فرزندان طبق آیین شینتو جشن می‌گیرند، دانش آموزان قبل از امتحان دعا می‌خوانند، زوجها مراسم ازدواجشان را در کلیسای مسیحی برگزار می‌کنند و مراسم تدفین در معابد بودایی انجام می‌شود.
فرهنگ ژاپن از فرهنگ‌های مختلف بهترین‌ها را اقتباس کرده و رسم و رسوم خاص و یگانه ژاپن را به وجود آورده است.


تماشا کردن شکوفه‌های گیلاس
یکی از رسم‌های جالب مردم ژاپن است. میلیونها نفر از آنها همه ساله بعد از ناپدید شدن آسمان گرفته و غم زده زمستان برای دیدن ‌هانامی، یا همان تماشای شکوفه‌های گیلاس دسته جمعی به پارکها و باغهای معابد می‌روند.
وقتی که در یک روز بهاری نسیم ملایمی ‌گلبرگهای سفید و صورتی به اندازه دانه‌های برف رقصان در باغ را با خود حمل می‌کند، به راحتی می‌توانیم چگونگی شور و اشتیاقی که ژاپنی‌ها برای دیدن این شکوفه‌های کم دوام با جنبه مقدس، دارند را درک کنیم.


japan_6.jpg


یکی دیگر از هنرهای جذاب و هیجان‌انگیز ژاپنی‌ها کیمونو است. کیمونو و یاکوتا لباسهای سنتی ژاپنی‌ها به شمار می‌آیند. جنس کیمونو از ابریشم و همیشه هم بسیار گران بوده است. پوشیدن کیمونو نیاز به تمرین‌های خاص دارد. اما بی شک ارزشش را دارد. چراکه هنگام پوشیدن حس واقعا شگفت انگیزی به انسان دست می‌دهد! کیمونو لباسی کاملا زنانه و دوست داشتنی است.

japan_7.jpg

امروز زنان ژاپنی در مراسم رسمی ‌و یا سنتی مثل مراسم تدفین، جشنهای عروسی و یا آیین و مناسک کیمونو می‌پوشند و به ندرت کسی در زندگی روزمره از کیمونو استفاده می‌کند. رنگ و مدل کیمونو بسته به سن و وضعیت تاهل و تجرد شخصی که آن را می‌پوشد و مراسمی ‌که در آن شرکت می‌کند متفاوت است.


حال به سراغ مراسم چای می‌رویم. مراسم چای آیینی سنتی به شمار می‌آید که در آن چای سبز (یاماتچا) آماده شده توسط استاد ماهر در محیط آرام به گروه کوچکی از مهمانان داده می‌شود. در این مراسم هر چیزی زمان و مکان خاص و دلیل ویژه خودش را دارد. چیدمان ساده گلها روی تاقچه نیز باید به گونه ای باشد که وقتی مهمانها وارد شدند همه گلها را تحسین کنند. شیرینی‌هایی که قبل از چای به مهمانها داده می‌شود با وسیله ای به اسم کوروموجی خورده شده و این وسیله برای نشان دادن فصلهای سال طراحی شده اند.
مراسم چای مثل مدیتیشن برای حضور داشتن در زمان حال اجرا می‌شود.


japan_8.jpg


ژاپن کشور خیلی بزرگی نیست. اما در آنجا شهرهای خیلی زیادی را خواهید یافت که ارزش دیدن دارند. ما سه شهر ژاپن که حتما باید ببینید را به شما معرفی می‌کنیم:

اولین شهر توکیو یعنی پایتخت ژاپن می‌باشد کلمه توکیو پایتخت شرقی ژاپن معنی می‌دهد.
توکیو شهری مدرن و جهانی همراه با آسمان خراشها، فروشگاه‌های الکترونیکی، مجتمع‌های خرید بزرگ و بارها و کلوبهای بی‌شمار می‌باشد. اما توکیو با عبادتگاه‌ها و معابد و حمام‌های عمومی‌اش به سنت و تاریخ نیز وابسته است. طیف گسترده ای از موزه‌های شهر به سنت (هنر و تاریخ) اختصاص دارند.


نیکو
منطقه ای دیگر در ژاپن است. نیکو شهری کوچک اما باشکوه و میزبان مناطق چشمگیر، معابد بودایی و طبیعتی واقعا ناب برای کشور ژاپن به شمار می‌آید.

japan_10.jpg


شهر بعدی اساکا نام دارد. از زمانی که که تاریخ ژاپن ثبت شده اساکا شهری مهم و مرکز تجاری این کشور به حساب می‌آمده است. در یک کلام اساکا اولین پایتخت ژاپن بوده است.
درگذشته پایتخت تجاری ژاپن و تا به امروز از بزرگترین شهرهای ژاپن و نهمین شهر بزرگ جهان به شمار می‌آید. اساکا طبق سنت "آشپزخانه کشور" یا پایتخت خوش خوراک نامیده می‌شده و به خاطر ساکنان واقع بین و آشپزی سالمش معروف شده و در کنار لذتها و خوشی‌های شهر نشینی دارای جذابیتهای تاریخی و فرهنگی نیز می‌باشد.
توسعه دادن بخش‌های ساحلی اساکا دوباره این شهر را در نظر توریستها به عنوان شهری مهم و جذاب احیا می‌کند.

شهر مهم بعدی توکیو است. توکیو با صدها باغ و معبد بین سالهای 794 و 1868 پایتخت امپراطوری ژاپن بوده و هنوز هم مرکز فرهنگی ژاپن به شمار می‌آید. باغهای شنی شیب دار به طرز جالبی با سقفهای معابد و عبادتگاه‌های اسرارآمیز شینتو تراز شده و در یک امتداد هستند.
باوجود 1600 معبد بودایی، 400عبادتگاه شینتو، عمارتهای سه گانه وتعداد زیادی باغ و موزه کیوتو تبدیل به گنجینه ارزشمند فرهنگی ژاپن شده است. 17 تا از باغها و مکانهای این شهر در سازمان یونسکو به ثبت رسیده است.
ما بیشتر از این نمی‌توانیم این شهر را توصیف کنیم. برای اینکه تجسم کردن آن غیر ممکن است و بهتر است خودتان همه اینها را ببینید‍!


japan_12.jpg


و همه اینها بخش بسیار کوچکی از ژاپن به حساب می‌آید و ما نمی‌توانیم تمام جذابیتها و اسرار این کشور را در این متن برایتان بیاوریم. فقط توانستیم تاحدودی ژاپن را معرفی کرده و زیبایی اش را تحسین کنیم.



تهیه و ترجمه: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ/مریم محبعلی‌نژاد
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
شناخت تکنیک اُریگامی(هنر سنتی ژاپن)


27126.jpg


تاریخچه پیدایش اریگامی
اُریگامی (Origami) یا «هنر کاغذ و تا» یکی از کاردستی‌های محبوب ژاپنی است که امروزه در سراسر جهان طرفداران زیادی دارد.
هدف این هنر آفریدن طرح‌های جالب از کاغذ با کمک تاهای هندسی است. معنای لغوی این واژه در زبان ژاپنی «تا کردن کاغذ» است و تمام مدلهای کاغذ و تا را در بر دارد، حتی آنهایی که ژاپنی نیستند. اریگامی فقط از تعداد کمی از تاهای گوناگون استفاده می‌کند، ولی همین تاها می‌توانند به روش‌های گوناگونی ترکیب شوند تا طرحهای متفاوتی ایجاد کنند.




2551.112.5.jpg
به طور کلی، این طرحها با یک برگ کاغذ مربع شکل آغاز می‌شود، که هر روی آن ممکن است به رنگ متفاوتی باشد و بدون بریدن کاغذ ادامه می‌یابد.

2551.112.7.jpg
البته بر خلاف باور عمومی، اریگامی‌های باستانی ژاپن، کمتر سختگیری روی این قرارداد داشته و گاهی از بریدن کاغذ در هنگام آفریدن طرح (کیریگامی) و یا شروع کردن با کاغذهای مستطیل، دایره، و دیگر کاغذهای غیرمربع استفاده می‌شده است.
کاغذ در سال 105 میلادی (حدود 1900 سال قبل) توسط تسایی لون وزیر کشاورزی چینی‌ها اختراع شد. چند سال بعداز آن بود که تولید کاغذ افزایش یافت و در اختیار توده مردم قرار گرفت. از این زمان بود که هنرتا دادن کاغذ در ‌چین شروع شد. آنها چندین قرن اسرار تولید کاغذ و تادادن آنرا نزد خود حفظ نمودند تا بعد به کره و ژاپن راه یافت، در ژاپن بود که کار تا دادن کاغذ کاملتر شد و به صورتی رواج پیدا نمود که جزئی از زندگی مردم گردید، و سالها بعد از آن بود که به کشورهای اروپایی راه پیدا نمود. در کشورهای اروپایی این هنر با علم مدرن آمیخت.
سمبل اریگامی
Craneپرنده دریایی سمبول اریگامی است.
2551.112.6.jpg

فواید اریگامی
هماهنگی بین چشم و دست، مهارت در کارهای فکری که نیاز به انجام ترتیب و توالی خاص دارد، مهارت در دقت، افزایش شکیبایی و صبر، افزایش مهارتهای خاص جسمانی، افزایش نتیجه گیری‌های منطقی و ریاضی و ...
مکانهایی که بر اساس اریگامی ساخته شده اند:
۱-ساختمان کتابخانه عمومی شهر سیاتل بر اساس اریگامی ساخته شده است.

2551.112.1.jpg

کتابخانه عمومی سیاتل
۲- ساختمان بزرگترین تلسکوپ فضایی جهان بنام چشم شیشه ای، بر اساس قوانین اریگامی طراحی گردیده است.
اریگامی دنیای ریاضیات، مهندسی و علوم و هنرهای دیگر را دچار تحول کار آمدتری نموده است:
این یک باکی بال(Buckyball) کروی مانند است که از 360 تا پنج ضلعی زیگ زاگی ساخته شده است.

2551.112.4.jpg

این هم یک باکی بال دیگر است که از 810 پنج ضلعی ساخته شده است.

2551.112.3.jpg

این عکس‌ها نمونه ای از کارهای پروفسور تام هال است.
پروفسور تام هال P.H.D خود را در رشته ریاضی از دانشگاه Rhode Island در سال 1997 گرفت.
تز او در فهرست رنگ‌آمیزی نقشه‌های هندسی بود.
وی در حال حاضر به بررسی ریاضی اریگامی می‌پردازد (کاغذ های تا شو)


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
گذری بر شعر ژاپن
27544.jpg


"میجیكاــ اوتا" كه در اصطلاح زینوــ ژاپنی تانكا هم گفته می‌شود یكی از فرمهای قالب كلاسیك و بسیار قدیمی ‌ژاپن است. شعر تانكا فرم ثابتی دارد كه تشكیل شده از پنج خط كه به ترتیب دارای ۵ ۷ ۵ ۷ ۷ هجا می‌باشند. این پنج خط دارای دو قسمت است و دومین قسمت یا جواب قسمت اول است یا به قسمت اول برمی‌گردد. سه خط اول معمولا تصویری طبیعی و واقعی است و دو خط دیگر به احساسات اشاره دارد. تانكا شعر بسیار ظریف عاشقانه و آهنگینی است كه در آن احساساتی والا مانند عشق تنهایی و مرگ به صورت كاملا ظریفی بیان می‌شود. اغلب این گونه اشعار دارای سبك بسیار بالا و فاخر ادبی هستند. در هایكو كه آن را می‌توان نهایت ایجاز شاعرانه محسوب كرد نوع نگاه شاعر به طبیعت و زاویهء دیدش كلید دست یابی به تجربهء حسی شاعر را كه مستور مانده است در اختیار خواننده قرار می‌دهد اما طبیعت در شعر تانكا عامل تداعی است تداعی تجربه ای كه خواننده نیز در آن سهیم می‌شود جدا از تفاوت طولی این دو فرم شاید بتوان ‌هایكو و تانكا را به رباعی و دوبیتی تشبیه كرد كه ویژگی بارز اولی ایجاز است و دومی ‌حس آمیزی و بیان عاطفی. از تانكانویسان معروف ژاپن می‌توان به اونو نو كوماچی" تویوتاما تسونو" ایزومی‌شی كی بو "ماتسوباشو" ایشی كاوا" و "تاكوبوكو " كه او را به عنوان رمبوی ژاپن می‌شناسند اشاره كرد.

در این قسمت به معرفی تویوتاما تسونو وگ زیده اشعار او می‌پردازیم.

میتویوتاما تسونو در‌ هاکایدو متولد شد.‌ هاکایدو، شمالی ترین جزیره از چهار جزیره بزرگی است که ژاپن را تشکیل می‌دهند. پدرش قایقران بود. از آنجا که تویوتاما دریا را خیلی دوست داشت اجازه داشت هر از گاهی به همراه پدر به سفرهای کوتاه دریایی برود. تویوتاما خیلی زود با یک آرشیتکتور ازدواج کرد. و به همراهش به توکیو و سپس به پاریس رفت.
در ‌هایکو‌های او افکار، احساسات و تصاویر ژاپنی و اروپایی ترکیب می‌شوند و به همین دلیل ویژگی تقریبا یگانه ای دارند.
تویوتاما در پاریس به علت بیماری سل و نبود امکانات درمانی در سن ۳۲ سالگی چشم از جهان فرو بست

خواب دیدم
بیدار شده ام و موی شانه می‌کنم
حال بیدارم
و بر موی شانه می‌زنم
یا شاید
رویاست این هم؟
.........................................
تنها کسی
که چراغ را فرو می‌کُشد
بر چارچوب چنجره
درمی‌یابد عمق شب پر ستاره را.
...................................
بر توفان اعتنا نمی‌کند
درخت قان
وقتی بر گردش می‌پیچد،
اما غریب ترین عطرش را
می‌بخشد به نوازش لطیف باران.
...................................
چنانم اندوهگین می‌کند،
که پرنده می‌ترسد میان بیشه زار
اگر، نزدیک تر شوم.
.................................................
دیگران
آنچه را می‌گویی، می‌شنوند
و من
آنچه را نمی‌گویی.
..................................
کمال
از آن درختی است
که تنها ایستاده.
.................................................
پیش تر
آستین مقابل چشمان می‌گرفتم
تا لبخندی را پنهان کنم.
حالا، پنهان می‌کنم
اشک‌ها را.


گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
کابوکی؛ تئاتر سنتی ژاپن


27559.jpg


کابوکی ( kabuki) نام گونه ای از تئاتر سنتی ژاپن می‌باشد. شهرت کابوکی به دلیل سبک درام و نوع لباس زینتی بازیگران آن است. حروف کانجی کلمه کابوکی، از چپ به راست به معنای آوازه خوانی، رقص، مهارت است و به همین دلیل است که کابوکی گاهی ”هنر آوازخوانی و رقص” ترجمه می‌شود. حروف این کلمه، به دلیل اینکه از زبان چینی وارد شده اند، مفهوم واقعی لغت را نشان نمی‌دهند.
در کانجی، “مهارت Skill” به طور کلی به بازیگر تئاتر کابوکی اشاره می‌کند و خود لغت کابوکی از kabuku مشتق شده که به معنای “تکیه دادن” و یا ”غیرمعمول بودن” است پس کابوکی می‌تواند به مفهوم تئاتر پیشرو یا تئاتر عجیب باشد. اصطلاح kabukimono به طور کلی به کسانی اشاره می‌کند که لباسهای عجیب می‌پوشند و با غرور در خیابان راه می‌روند.

۱۶۰۳-۱۶۲۹: حضور زنان در تئاتر کابوکی
kaboki1.jpg


پیدایش کابوکی به سال ۱۶۰۳ برمی‌گردد، زمانیکه یک مایکو (زنی که به معبد شینتویی خدمت می‌کند) به نام Okuni، سبک جدیدی از رقص و نمایش را در شهر کیوتو اجرا کرد. در این نمایش‌ها، زنان نقش زن و مرد را در نمایشنامه‌های کوتاهی درباره زندگی روزمره اجرا می‌کردند. این سبک به سرعت محبوب شد و حتی از اوکونی خواسته شد که در دربار امپراطور آن زمان، نمایش اجرا کند. به دنبال این موفقیت، گروه‌های بازیگری مشابه به رقابت با اوکونی پرداختند و به این صورت، کابوکی تبدیل به نمایش و رقص دسته جمعی شد که توسط زنان به اجرا درمی‌آمد. بعد از مدتی، به دلیل اینکه نمایش با امور غیراخلاقی همراه شد و باعث شد حتی بعضی کابوکی را با مفاهیم نادرست بشناسند، در سال ۱۶۲۹ زنان از اجرای کابوکی منع شدند.
از آنجا که کابوکی نمایش محبوبی بود، از پسران جوان برای به عهده گرفتن نقش زنان استفاده شد. دلیل انتخاب آنها این بود که دارای عضلات و صدای ظریف‌تری نسبت به مردان بودند و جایگزین بهتری برای نقش زنان به حساب می‌آمدند. به همراه تغییر جنسیت بازیگران، تغییر دیگری نیز در نوع نمایش و رقص‌ها پیش آمد و آن اضافه شدن هیجان و حتی خشونت به اجراها بود. اما این تغییر نیز به انحراف کشیده شد و به دلیل فساد اخلاقی که بین بازیگران و بعضی از مشتریان پیش آمد، در سال ۱۶۵۲ از حضور پسران جوان به عنوان بازیگر جلوگیری به عمل آمد.

در دوره Genroku در سالهای (۱۶۸۸-۱۷۰۴) کابوکی بصورت یک نمایش رسمی ‌درآمد. در این دوره کابوکی و نوع دیگری از تئاترهای خیمه شب بازی به نام ningyō jōruri که بعدها به نام bunraku شناخته می‌شد، به هم نزدیک شدند و در اجراها با یکدیگر همکاری کردند و از هم تاثیر گرفتند. نمایشنامه نویس معروف به نام Chikamatsu Monzaemon یکی از حرفه ای‌ترین نمایشنامه نویسان کابوکی، نمایشنامه‌های زیادی نوشته که مهم ترین آنها، نمایشنامه Sonezaki Shinju (خودکشی بخاطر عشق) که در اصل برای bunraku نوشته شده بود، و برای کابوکی دوباره نویسی شد.

در نیمه قرن ۱۸، بصورت مقطعی، از محبوبیت کابوکی کاسته شد و جای خود را به بونراکو که در طبقات پایین تر اجتماع پرطرفدار بود، داد.


kaboki2.jpg

Okuni، کسی که سبک جدیدی از رقص و نمایش را در شهر کیوتو اجرا کرد.

کابوکی بعد از انقلاب میجی (Meiji)

تغییرات فرهنگی زیادی که در سال ۱۸۶۸ بعد از سقوط شوگان تاکوگاوا (Tokugawa shogunate) رخ داد و نیز حذف فرهنگ سامورایی و آغاز ارتباط ژاپن با دنیای غرب، به روی کارآمدن مجدد کابوکی کمک بسیاری کرد. در این حال، بخاطر انزوای این تئاتر در دوران جدید، بازیگران تلاش کردند تا شهرت این تئاتر را در میان طبقات بالای اجتماع افزایش دهند و سبکهای سنتی را به مدرن تبدیل کنند.
در طول بمباران جنگ جهانی دوم، تعداد زیادی از تماشاخانه‌های کابوکی تخریب شدند و اشغالگران بعد از جنگ اجرای کابوکی را ممنوع کردند. با اینهمه بعد از بین رفتن ممنوعیت، در سال ۱۹۴۷، نمایش کابوکی مجدداً به روی صحنه رفت.


تئاتر کابوکی امروز

تاثیرات جنگ جهانی دوم، دوران سختی را برای تئاتر کابوکی رقم زد. گذشته از خرابی و صدماتی که به بزرگترین شهرهای ژاپن وارد آمد، تمایل مردم برای پذیرش تفکرات و سبکهای متعلق به دوران گذشته، کم شده بود و کابوکی نیز از این موج جدید درامان نماند. در این میان کارگردانی به نام تتسوجی تاکچی، بخاطر ابداعاتی که در ساخت کابوکی کلاسیک ایجاد کرد و مسبب تولد دوباره کابوکی و جلب توجه مردم در یکی از ایالات ژاپن به نام “کانسای” شد، محبوبیت فراوانی دارد. در میان تمام ستارگان جوانی که در کابوکی‌های او ایفای نقش نموند، معروفترینشان ناکامورا گانجیرو بود که این دوره از اجراهای کابوکی را به افتخار او، نامگذاری کرده بودند.

امروز کابوکی، هنوز نسبتاً محبوب باقی مانده است و تقریباً مشهورترین سبک تئاتر سنتی ژاپن محسوب می‌شود و بازیگران آن در تلویزیون و سینما نیز حضور دارند. حتی در انیمیشن‌های سنتی ژاپن نیز از مفاهیم کابوکی استفاده می‌شود.
علاقه به کابوکی حتی به غرب نیز راه یافته است. بازیگران کابوکی تورهایی را در آمریکا و اروپا برگزار نموده اند و بعضی نمایشنامه نویسان غربی از مضامین کابوکی در آثارشان استفاده نموده اند.
در ۲۴ نوامبر سال ۲۰۰۵، یونسکو از کابوکی، به عنوان یکی از شاهکارهای معنوی میراث بشریت نام برد.

برخی ارکان تئاتر کابوکی
طراحی صحنه:

بخشی از صحنه نمایش در کابوکی، “هاناماچی” نامیده می‌شود، که در آن قسمتی از صحنه به شکل راهرویی به سمت تماشاگران باز می‌شود. این سکو در کابوکی نقش مهمی‌ دارد و فقط راهرویی برای ورود و خروج‌ها یا راهی به سمت سکوی اصلی نیست، بلکه صحنه‌های مهمی ‌روی آن اجرا می‌شود. صحنه کابوکی در طول قرن ۱۸ تغییرات زیادی کرد و مدرن تر شد. برای نمونه، اضافه شدن تعدادی حقه‌های نمایشی به صحنه مثل امکان غیب و ظاهر شدن بود.
کابوکی می‌تواند به مفهوم تئاتر پیشرو یا تئاتر عجیب باشد.

Mawari-butai (سکوی چرخان):

سکویی که گرد و چرخدار است و حول سکوی اصلی و ثابت می‌چرخد و برای انتقال و تغییر صحنه ای به صحنه ای دیگر بسیار مناسب است.

Seri:

سکوهایی که قابلیت افزایش یا کاهش ارتفاع دارند و برای بالا بردن یا پایین آوردن بازیگر در صحنه‌ها استفاده می‌شود.

Chūnori:

تکنیکی است که در آن سیمی‌به لباس بازیگر متصل است و از آن برای به پرواز درآوردن بازیگر بالای سکو یا قسمت مشخصی از تالار نمایش استفاده می‌شود. امروزه این تکنیک‌ها کمتر مورد استفاده قرار می‌گیرد.
در کابوکی نیز مانند بقیه هنرهای نمایشی ژاپن، جابجایی و یا تغییرات در صحنه، گاهی وقتی بازیگر در حال بازی و پرده‌ها نیز باز هست، انجام می‌شود و اینکار با Hiki Dōgu یا واگن کوچک مخصوص اینکار انجام می‌گیرد.
Kuroko به دستیاران صحنه گفته می‌شود که لباس یکدست مشکی می‌پوشند و تشخیص آنها مشکل است و باید با سرعت وسایل صحنه را جابجا کنند و تغییرات را برای صحنه بعد نمایش در حال اجرا آماده کنند یا به بازیگر کمک کنند تا لباسش را به سرعت تعویض کند طوری که تماشاگران متوجه نشوند.


اصول اجرا:

نمایشهای کابوکی در سه دسته جای می‌گیرند. تاریخی/خانوادگی/رقص.
اجراهای تاریخی اغلب درباره حوادث تاریخی بسیار مهم ژاپن بود. در دوره حاکمیت شوگان‌ها، سانسور شدیدی برای ممنوعیت انتقاد از دولت وقت انجام می‌شد و در نتیجه مضمون نمایشنامه‌ها راجع به وقایع دیگر مانند جنگهای سال ۱۱۸۰ یا ۱۳۳۰ ژاپن بود.
بر خلاف اجراهای تاریخی که بیشتر درباره طبقه سامورایی‌ها بود، اجراهای خانوادگی (داخلی)، درباره محدودیت‌ها و مشکلات اجتماعی، و بخصوص راجع به زوج‌هایی بود که بخاطر مشکلات و موانع نمی‌توانستند در این دنیا کنار هم زندگی کنند و تصمیم می‌گرفتند تا بعد از مرگ با هم باشند و خودکشی می‌کردند.
در کابوکی از گریم و ماسک‌های مخصوصی (برای حیوانات یا موجودات غیرطبیعی) نیز استفاده می‌شود و رنگ‌های مورد استفاده نشانگر شخصیت نقشی است که بازیگر برعهده دارد.
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
کیودو، هنر کمانگیری ژاپنی
27674.jpg


کیودو (Kyudo) هنر کمانگیری ژاپنی‌ست که قدمتی بسیار کهن دارد. تاریخ این طریقت، همواره با افسانه‌ها و اسطوره‌های سرزمین آفتاب تابان همراه بوده و امروزه این هنر، یکی از هنرهای بسیار مهم و اصیل ژاپن محسوب می‌شود.
تاریخ‌نگاران، بنابر دستاوردهای باستان شناسی و جمع آوری وقایع نامه‌ها و گاه‌شمارهای باستانی، عموماَ سیر تحولات و تکامل هنر کیودو را به پنج بخش تاریخی در ژاپن تقسیم می‌کنند که عبارت است از: دوره پیش از تاریخ (7000 قبل از میلاد تا 330 میلادی)، دوره باستانی (330 تا 1192 میلادی)، دوره فئودالی یا ملوک الطوایفی (1192 تا 1603 میلادی)، دوره انتقالی (1603 تا 1912 میلادی) و دوران معاصر (1912 میلادی تا زمان حاضر).

آن‌گونه که مشهود است، استفاده از تیر و کمان در ژاپن، همانند بسیاری از تمدن‌های باستانی دیگر، قدمتی بسیار زیاد داشته و به عصر انسانهای بدوی باز می‌گردد. این ابزار در دورانهای پیش از تاریخ، وسیله ای برای شکار حیوانات و پرندگان بوده و نیز در جنگ‌های قبیله ای کاربرد داشته و رفته رفته تکامل یافته و در دوران‌های تاریخی ژاپن، علاوه بر کابرد در شکار، عموماَ در جنگ‌ها مورد مصرف بوده است و در طول دوره‌ی تاریخی ژاپن، بیشتر به عنوان یک سلاح جنگی کاربرد داشته. امروزه این ابزار به یک وسیله‌ی ورزشی بدل شده و هنر استفاده از آن در ژاپن کیودو نامیده می‌شود که معنای آن راه کمانگیری ست.
برآورد می‌شود که امروزه بیش از نیم میلیون هنرجوی کیودو، در این هنر رزمی ‌به فعالیت مشغولند. در ژاپن تخمین زده شده که نیمی ‌و یا شاید بیشتر از نیمی ‌از هنر جویان کیودو را بانوان تشکیل می‌دهند.

کمان ژاپنی یا یومی ‌(Yumi)، کمانی استثنایی با طول غیر معمول در حدود دو متر است یعنی طولی عموماَ بیشتر از قامت یک هنرجوی کیودو یا یک کیودوکا (Kyudoka).
یومی ‌در زمان‌های باستان، از خیزران یا بامبو (Bamboo)، چوب و چرم ساخته می‌شد. امروزه علاوه بر یومی‌هایی که به همان سبک سنتی ساخته می‌شوند، یومی‌هایی با مواد مصنوعی جدید نیز تولید می‌شود و مورد کاربرد هنرجویان است.

تیر یا خدنگی که توسط یومی ‌پرتاب می‌شود یا (Ya) نام دارد و عموماَ از خیزران یا بامبو ساخته شده و البته امروزه از مواد مصنوعی و... نیز در ساخت آن استفاده می‌کنند. در زمان‌های گذشته در انتهای تیرها، پر عقاب یا قوش می‌گذاشتند، اما امروزه در راستای حفظ پرندگان در حال انقراض و حفاظت محیط زیست، سازندگان تیرها، از پر قو یا بوقلمون استفاده می‌کنند.
تیرهای استفاده شده در هنر کیودو، اصطلاحاَ به دوگونه تقسیم می‌شوند: تیر نر یا‌ هایا (Haya) و تیر ماده یا ئوتویا (Otoya). تیرهایی که جهت بافت تیر و پر آن در جهت عقربه‌های ساعت است ‌هایا و تیرهایی که دارای بافت خلاف جهت عقربه‌های ساعت هستند ئوتویا نامیده می‌شوند. کیودوکا یا تیرانداز عموماً در هر راند تیراندازی دو تیر به سوی هدف پرتاب می‌کند و اولین پرتاب را با تیر‌ هایا انجام می‌دهد.

هنرجویان کیودو برای تیر اندازی یک دستکش نیز به دست راست خود می‌کنند که یوگاکه (Yugake) نام دارد و از مواد گوناگون مانند پوست آهو تهیه می‌شود.

سیبل یا هدفی که تیر به سوی آن پرتاب می‌شود ماکیوارا (Makiwara) نام دارد و حصیری ست. هنرجویان کیودو برای شروع تمرین از مسافت بسیار نزدیک به هدف تیر می‌اندازند و به مرور این مسافت را افزایش می‌دهند. تیر اندازی از مسافت نزدیک به هدف، این امکان را به هنرجو می‌دهد تا با دقت، تمرکز و ظرافت بیشتری به پرتاب تیر همت گمارد. تکنیک‌های استفاده از تیر و کمان در طریقت کیودو دارای قوانین و مقررات بسیار مهم و منظمی‌ست. فدارسیون مرکزی کیودو ژاپن (ANKF) قوانین و مقررات ویژه‌ای تحت عنوان‌ هاستسو (Hassetsu) یا هشت مرحله‌ی پرتاب تیر را در نظام نامه‌ی کیودو (Kyudo Kyohon) وضع کرده که تمامی‌ هنرجویان موظف به رعایت این قوانین هستند که هریک از این مراحل، دارای دستور العمل‌ها و توضیحات خاصی‌ست.

این هشت پایه عبارتند از:
1- آشیبومی‌(Ashibumi): محل استقرار و وضعیت پاها.
2- دوزوکوری (Dozukuri): شکل بدن.
3- یوگامائه (‎Yugamae): گرفتن کمان.
4- اوچیئوکوشی (Uchiokoshi): بالا بردن کمان.
5- هیکی واکه (Hikiwake): کشیدن آغازین کمان.
6- کای (Kai): کشیدن کامل کمان.
7-‌هاناره (Hanare): رها کردن تیر.
8- ذان شین (Zanshin): تعقیب پرتاب تیر و ایستایی ذهن و بدن تیرانداز.

این هشت مرحله‌ی پرتاب، هریک دارای متد، دستور العمل‌ها و قوانین خاص و ثابتی است که هنرجویان کیودو موظف به رعایت و پیروی از آن هستند.

تمرکز صحیح و قرار گرفتن در وضعیت مراقبه در هنگام تیراندازی، یکی از اصولی ترین بخش‌های این هنر است. آرامش کیودوکا و مراقبه در حین پرتاب تیر، نیازمند تمرین‌ها و ممارست‌های ذهنی ست که هنرجویان پیش از انجام تمارین خود به تقویت آن می‌پردازند.
در این میان استفاده از روشهای مراقبه، کمک بسیار مفیدی ست برای هنرجویان. استفاده از روشهای طریقت باستانی ذن (Zen) در این راستا در زمان‌های گذشته بسیار کاربرد داشته و امروزه نیز مورد توجه است. ذن مکتب بسیار دیرینه سالی ست که در چین تولد یافت و حدوداَ در قرن دوازدهم میلادی به ژاپن راه یافته و پیشرفت‌های بسیاری کرد.
بسیاری از سامورایی‌ها به سوی طریقت ذن سوق پیدا کرده و این مکتب در بسیاری از آداب و رسوم و هنر‌های ژاپنی نفوذ کرد و فرهنگ ژاپن را تحت تأثیر خود قرار داد.

ذن در هنر‌های رزمی‌ از جایگاه ارزشمند و مهمی ‌برخوردار بوده و امروزه نیز حضور آن بسیار مشهود است. هنر کیودو تنها یک ورزش یا تفریح نیست، بلکه این هنر، موجبات تجلی روح و روان فرد را فراهم آورده و تأثیری مستقیم بر زندگی و تفکرات یک کیودوکا به جای خواهد گذاشت.
کیودو نمادی‌ست از فرهنگ، اصالت و ذهنیت مردمان ژاپن، مردمان سرزمین آفتاب تابان.
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
موسیقی ژاپن
27782.jpg

موسیقی سنتی ژاپن در گروه‌های کوچک و با سازها و صداهای محدودی اجرا می‌شود. کمپوزیسون این موسیقی معمولا از فرم‌های 3 قسمتی به نام jo-ha-kyu تشکیل می‌شوند و شامل یک پیش درآمد است که تاثیر اصلی آن در مرکزی و محوری و نزدیک به قطعه آخر است. این فرم بخش اعظم آثار موسیقیایی ژاپنی را تشکییل می‌دهد و‌ هارمونی به سبک غربی که تاکید آن بر روی ملودی و ریتم است، معمولا در موسیقی ژاپنی شنیده نمی‌شود.


muzicjapan.jpg


موسیقی برای عبادت

موسیقی شینتو (Shinto) یعنی موسیقی دینی قدیم ژاپن، kagur a (موسیقی خدایان) نامیده می‌شود. از این موسیقی در مراسم رسمی ‌معابد و یا مراسم سلطنتی و در جشنواره‌های مردمی‌ شینتو استفاده می‌شود. کاهن معابد، دعای شینتو (norito) را می‌خواند تا از طریق آنها تزکیه یابد و نعمت‌های خدایان نصیب عبادت‌کنندگان شود. ترانه‌ها و رقص‌های جشنواره‌های نیز برای سرگرمی ‌خدایان خوانده و اجرا می‌شود. موسیقی ایینی شینتو مشخصا با سازی بنام suzu گانک (kane) در جشنواره‌های موسیقی استفاده می‌شود. در این جشنواره‌ها عده ای همراه ذکر و دعا برای خدایان در خارج از معبد حرکاتی شبیه رقص نیز انجام می‌دهند.

wol_error.gif
Deze afbeelding is verkleind. Klik op deze balk om de volledige afbeelding te bekijken. De originele afbeelding is 785x590.
NewPicturejapan.jpg

ذکر‌های بودائی به یکی از زبان‌های سانسکریت، چینی و یا زاپنی نوشته می‌شوند. این اوراد با موسیقی تک لحنی و یا سازهای کوبه ای همراهی می‌شنود. اوراد و دعاهای ژاپنی ساده تر از ذکر‌ها و معمولا ریتمی‌ هستند. حرکات موزون دایره وار در جشنواره‌های مردمی ‌بودائی و معمولا با صدای خوانندگان و گاهی فلوت، طبل و عودی 3 سیمه بنام shamisen همراهی می‌شوند. این حرکات موزون تابع هیچ سنی و جنسیتی نیست و یکسان است.

muzicja.jpg


موسیقی درباری

منشا موسیقی قدیمی ‌ژاپن به قرن هشتم میلادی و قبل تر بر می‌گردد. در قرن 9‌ام به موسیقی komagaku (موسیقی کره و منچوری) و tagaku (موسیقی چین و هند) تقسیم شد. سازهای بادی شامل فلوت‌هایی با اسامی ‌komabue، ryueki یا kagurabue، نی‌های دوتایی به نام hichiriki و نوعی ارگ که شامل 17 نی بامبو است که با دهان نواخته می‌شود هستند. فلوت و نی دوتایی ملودی را می‌نوازد و ارگ دهانی موسیقی پس زمینه را تشکیل می‌دهد. در موسیقی رقص (bugaku) از ساز‌های زهی استفاده نمی‌شود.

موسیقی تئاتری ژاپن
در اویل قرون وسطی تحت تاثیر موسیقی بودائی و شامل تعدادی عود و روایتی بود که heikebiwa نامیده می‌شد و برای نمایش no به کار گرفته می‌شد. هم نوازی عود شمال طرح‌های ملودیک و ریتمیکی است که احساسات و شرایط خاصی را نشان می‌دهد. موسیقی No شامل قسمت‌هایی برای آواز و ساز‌هاست. هنر پیشه یا گروه هم سرایان می‌خوانند و ساز‌هایی چون طبل شانه‌ای و طبل روی زانو آنها را همراهی می‌کند.
در یک گروه سازی کامل hayashi از فلوت هم استفاده می‌شود که در نمایشی، قسمت‌های رسمی ‌را نشانه گذاری می‌کند، به رنگ لحظات تعزلی اضافه می‌کند و هم استفاده می‌شود. در نمایش no از ملودی‌های سنتی و الگو‌های ریتمیک در فرم‌های توصیف شده استفاده می‌شود. آواز طبال‌ها بخش از هر طرح موسیقیایی را تشکیل می‌دهد و ممکن است بر زمان بندی موسیقی تاثیر بگذارند.
 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
عقاید و باورهای ابتدایی و باستانی مردم ژاپن
27873.jpg


مردم و مراحل تمدن ژاپن
مردمى‌که اکنون به ژاپنى معروفند، از همان سپیده دم تاریخشان، ساکن آن گروه از جزایرى شده بودند که در دامنه شرقى آسیا قرار دارند. وقتى که اولین بار در صحنه تاریخ نمودار شدند کمابیش به شکل مردمى‌در یک گروه همگن نبودند. بومیان، یعنى آینوهاى پشمالو و با چشمان گودرفته، گویا روزگارى تقریبا در سراسر این مجمع الجزایر پراکنده بودند، اما مهاجران و مهاجمان مدام آن‌ها را به شرق و شمال پس مى‌راندند. خاستگاه این مهاجمان هنوز تاریک است: احتمالا از یک نژاد نبودند. اول یک گروه نیرومندشان در جزیره تسوکوشى (کیوشوى کنونى) و در طول سواحل شمالى جزیره اصلى تخته قاپو شدند. مقدر بود که این گروه، فرمانروایان کل این سرزمین و نژاد اصیل این مردم شوند. آن‌ها از بومیان بالا بلندتر بودند. بومیان میانه بالا بودند و درازچهره، سیه چشم و سیه مو، و غالبا هم بینى عقابى. به جز این‌ها مهاجمانى هم، که احتمالا مالایایى بودند، از جنوب از طریق جریان سیاه یا در راستاى زنجیره جزایر کوچک از راه رسیدند. این مردم تخت چهره چابک منش، خود را در میان اشغالگران قدیمى‌تر این مجمع الجزایر جازدند و سرانجام هم توانستند در نقاط گوناگون طول سواحل جنوبى مستقر شوند.

این دوره انقیاد بومیان و جنگ و جدال‌هاى جنوب، مهاجمان و مهاجران دیگرى را به سراسر این جزایر کشاند که عوامل آن، فشار مهاجرت در آسیاى شمالى و دیگرگونى‌هاى در سلسله‌هاى چینى و کره‌اى بود. مهاجران، چینى‌ها و کره اى‌هاى صلح جویى بودند که در کار تمدن سازى نژاد اصلى ابزارهاى مفیدى شدند. مهاجمانى که بعدها آمدند بربرهایى از جنگل‌ها و سواحل سیبرى بودند که به جزایر دریاى شمال و سواحل شمالى حمله مى‌کردند، اما رانده یا سرانجام جذب مى‌شدند. مردم ژاپن، به رغم این عناصر چندگونه و تزریق مدام خون نو، توانستند به نسبت در همان آغاز تاریخشان به وحدت ملى برسند، و یک حقیقت شایان ذکر این است که کم پیش آمده که در میان آن‌ها حس تقسیم نژادى تا تخاصم نژادى پدید آمده باشد و این تا حدى برخاسته از سیماى جغرافیایى این کشور است، که دریاهاى ناآرام پیرامونش را گرفته، و شکل دراز و باریکش را زنجیره کوه‌ها به دره‌ها و دشت‌هاى بى‌شمار تقسیم کرده است. نوآمدگان براى این که بتوانند در گروه‌هاى بزرگ به آن جا برسند مى‌بایست دریانوردى کنند که این کار بسیار سختى بود؛ گروه اندکى که هر بار مى‌آمدند به سادگى جذب مى‌شدند؛ و فرمانروایان جزیره اصلى توانستند قبایل گردنکش را در طول جزیره دورتر و دورتر برانند، و از این رو به تدریج توانستند قلمروى متحد بسازند. اما تا این جا در دست یابى به وحدت ملى عامل مهم ترى نقش داشت که همان منش و توانش نژاد اصلى بود. آنان نیرومند و دلیر و متحد بودند، با این باور که از نسل خدایان آسمانى اند، که برترینشان هم بانو خداى خورشید بود، که او را حافظ نیاکان خاندان شاهى و ملت مى‌دانستند. جهت مهاجرت مردم گویا همیشه رو به شرق بوده است، و مى‌گویند از این که به هنگام نبرد رو به خورشید باشند پرهیز مى‌کردند. نژاد پیروز، در پیشروى‌شان، کیش خدایان خود را در میان مغلوبان بر تخت نشاندند و اینان را هم در آیین نیایششان پذیرفتند. شوق و شور و توانایى، روح دلیر و خوى متغیر، دلیرى در جنگاورى و شوق دینى، این‌ها صفاتى است که مى‌توان در سراسر تاریخشان به چشم دید و کمابیش به شکل میراث این مردم باقى مانده است. همدلى مردم را در احساسشان به طبیعت و در عشقشان به نظم در زندگى مشترک اجتماعى (یاکومونى) مى‌توان دید. بستگى تنگاتنگشان با طبیعت در زندگى و شعرشان نمودار مى‌شود. این شاید تا حدى، هم ناشى از تاثیر بوم و اقلیم باشد و هم ناشى از زود رسیدنشان به تمدن کشاورزى اسکان یافته. این سرزمین که از راه سلسله کوه‌هاى قابل عبور به همه جاى آن مى‌توان رفت، سرشار از رودها و دریاچه‌هاست، مطلوب خانه و کاشانه و توسعه زندگى مشترک اجتماعى بود. اقلیمش معتدل، چشم اندازهایش گوناگون و محصولات دریایى‌اش غنى بود و فقدان چشم گیر جانوران درنده، به توسعه کامل گرایش صلح دوستى و به توانایى برقرارى نظم و رسیدن به همبستگى یارى مى‌کرد. در کهن ترین دوره تاریخ ژاپن، صحنه اصلى رخداد، ساحل اقیانوس آرام بود، که همیشه بهار است. گرچه این سوى کشور دستخوش توفان‌هاى گوناگون است و دریا گاهى خشن است، زندگى مردم بیشتر در هواى آزاد مى‌گذرد و کشتزارها در سراسر سال از علف‌ها و گل‌ها مى‌درخشند. هر کس که به کشت کارانى نگاه مى‌کند که در میان شکوفه‌هاى زرد شلغم روغنى کار مى‌کنند، یا ترانه‌هاى ماهیگیرانى را مى‌شنود که بر آب آرام دریا پارو مى‌کشند - آبى که ارغوان زرین غروب آفتاب را باز مى‌تابد - یک احساس آرامش ساده و شاد در او پیدا مى‌شود. امروزه هم همین چشم اندازها را داریم، که بى‌گمان چندان فرقى با روزگاران کهن ندارند. از چشم اندازهاى تماشایى آب‌هاى نیلگون خلیج‌ها و شاخابه‌هاى بسیار، شیب‌هاى آرام کوه‌ها، انحناهاى زیباى آتشفشان‌ها و سنگ پوزهاى تند پوشیده از درختان رؤیایى، نمى‌شود که در یک دل حساس، عشق ظریف به طبیعت بیدار نشود. این نعمت‌هاى طبیعى همیشه به شکل تاثیرى مهربانانه بر حیات احساسى این ملت باقى مى‌ماند. پاسخ همدلانه دل، حرکت پذیرنده اندیشه و انعطاف جان پرورده تاثیر محیط طبیعى بود و با تماس مکرر با تمدن‌هاى دیگر شتاب مى‌گرفت. آن گاه مسیر و سرنوشت تمدن ژاپنى‌ها با منش نهادین مردم، که به تاثیرات بیرونى آمیخته بود، تعیین مى‌شد. مردم مى‌توانستند نورسیدگان را جذب کنند و جریان‌هاى گوناگون تمدن و دین را هم، که یکى پس از دیگرى از قاره آسیا مى‌رسیدند، با هم سازگار کنند. این مردم که نه تنها از این واردات و تاثیرات برنمى‌آشفتند، بلکه همیشه آن‌ها را به سود خود مى‌گرداندند، در راه پیشرفت تلاش‌هاى پرتوش و توان مى‌کردند. گاهى جان‌هایشان مبهوت اثر مداوم نفوذهاى نو بود، اما زود تعادلشان را به دست مى‌آوردند؛ ژاپنى‌ها ثابت کردند که مى‌توانند مشکلات تازه را حل کنند و تمدن بیگانه را با نبوغ و نیازهاى پیرامونشان سازگار کنند. به این طریق امپراتورى جزیره اى مخزنى شد براى هنرها، دین‌ها و ادبیات گوناگون قاره آسیا، و بسا چیزها در خود حفظ کرده است که دیگر در خانه‌هایشان در قاره از دست رفته اند. در تاریخ ژاپن بخش بزرگى از این دلبستگى در تنوع این واردات و در وجوه واکنش مردم به آن‌ها نهفته است. کل تاریخ ژاپن گزارشى است از این کنش‌ها و واکنش‌ها، که گوناگونى‌هاى فرهنگ را پدید آوردند، و پر است از جنگ و جدال‌ها و سازش‌ها، کشاکش‌ها و ترکیب‌ها. امروزه امکانش خیلى کم است که بتوان به دقت باز شناخت که چه چیزى اصیل است و چه چیزى بیگانه. با این همه، به نظر مى‌رسد که منش بنیادى این مردم نسبتا دست نخورده مانده، یعنى بسیار حساس اما خیلى کم نافذ است، کنش گر و به ندرت متفکر است. از طرف دیگر، هرچند گاهى نفوذهاى قدرتمند بیگانه راه یک توسعه کاملا آزاد و مستقل ایمان و اندیشه‌هاى مردم را مى‌بستند، اما همین‌ها خود همیشه سبب مى‌شدند که صفات بومى ‌نیرو و والایى بگیرد. حتى امروزه هم بر همین روال است، یعنى حالا که ژاپن دیگر یک ملت گوشه گرفته خاور دور نیست بلکه یک قدرت جهانى است که از راه‌هاى گوناگون نقش‌هاى سیاسى و فرهنگى خود را ایفا مى‌کند، باز میراث تمدن باستانى او در تمام مراحلش روبه روى تاثیر نیروهاى عظیم تمدن جدید مى‌ایستد.

عقاید و باورهای ابتدایی و باستانى مردم ژاپن
دین مردم ژاپن مجموعه ای است از اعتقادات باستانی که از آنیمیسم یا پرستش ارواح نشأت گرفته است. این دین تا پیش از قرن ششم میلادی نامی ‌نداشت و در آغاز مبتنی بر اصول و فروع کلامی ‌نبوده است، بلکه بعدها برای مقابله با طریقه‌ی بودایی که به تازگی در ژاپن رواج گرفته بود، دارای مبادی اساسی شده است.


توتم پرستى در میان ساکنین اولیه ژاپن
ساکنین اولیه ژاپن اقوام آئینو نام دارند. این قوم به سمت جزیره شمالى هوکائیدو یا پزو رانده شدند. در میان آنان آثار و بقایاى توتم پرستى دیده مى‌شود. توتم این قوم ریشه خرس دارد و طبق سرگذشت افسانه اى، در اثر آمیزش زنى با یک خرس، به وجود آمده است.


عید خرس در میان ساکنین اولیه ژاپن
عید خرس، از مهم‌ترین اعیاد این قوم است که با تشریفات خاصى در روزى معین، بچه خرسى را از مادرش جدا مى‌کنند. زنى از اقوام آئینو آن بچه خرس را شیر مى‌دهد و آنگاه مردى او را خفه مى‌کند و سپس قطعه قطعه نموده مى‌خورند. در برخى از نقاط ژاپن، مردم همچنان گرفتار اوهام و اساطیر و خرافات‌اند؛ چنانکه برخى از آنان نژاد خود را به روباه مى‌رسانند. این حیوان در اعصار گذشته بسیار مقدس بوده است. زیرا روباه با خداى برنج موسوم به انیارى شریک است. تصویر روباه در معابد این گروه نمایان است. این قوم گاهى خود را به بیمارى روحى شگفت انگیزى گرفتار مى‌سازند و آن تخیل حلول روباه در آنان است و معتقدند که این حلول از راه پوست و زیر ناخن است. آنان زندگى خود را زندگى روباه مى‌دانند.


شینتو دین بومى ‌مردم ژاپن
دین بومى‌مردم ژاپن شین تو نام دارد و مانند کیش ابتدائى چین، یکى از اشکال جان پرستى مى‌باشد. در برخى نقاط ژاپن آثار توتم پرستى نمایان است. علاوه بر این، دین کنفوسیوس و بودا در ژاپن رواجى بسزا دارند که اولى از چین وارد شده و دومى‌از کره راه یافته است. پیشینه عقاید و مراسم مردم قدیم ژاپن، عارى از هر گونه شکل و جهت خاصى بود. در قرن ششم میلادى در پاسخ به آئین بودا (در زبان ژاپن: بوت سودو)، لغت شین تو: (راه خدایان) را وضع کردند. مردم ژاپن تا قرن پنجم میلادى طرز نگارش را از چینیان اقتباس مى‌کردند. کتاب مقدس شین تو کوجی کى (امور قدیم) در قرن هشتم میلادى به زبان ژاپنى نگاشته شد. در همان عصر (قرن 8) کتاب مقدس دیگرى به نام نیهون مى‌ نگارش یافت.


افسانه شینتو
در اساطیر قوم ژاپن، طی افسانه ای جالب، سرگذشت اصل و مبدأ آن سرزمین و آن مردم و پیدایش خاندان سلطنتی آن قوم بیان شده و در کتابی بنام کوجیکی بسیاری از اساطیر باستانی مذکور است و خلاصه آن افسانه از این قرار است: در ابتدا عالم وجود به صورتی آشفته در هم آمیخته بود و در طول ایام آسمان و بحر محیط از یکدیگر جدا شدند و خدایان چند در کیهان مه آلود و مبهم و تیره نمایان گشتند و بتدریخ نابود گردید تا سرانجام در صحنه هستی فقط دو خدای قادر توانا باقی ماندند که آنها جزایر ژاپن و ساکنان آن را آفریدند. ایندو آلهه یکی مذکر بنام ایزاناگی و دیگری مؤنث موسوم به ایزانامی. پس آن مرد و پلی متحرک بین زمین و آسمان (احتمالا به صورت قوس و قزح) خلق کردند. در آن هنگام جهان به صورت شورابه ای غلیظ بود و ایزاناگی از فراز پل فرود آمد و نیزة جواهر نشان خود را در آن شورابه فرو برد. آن را به هم آمیخت و آن قدر این عمل را ادامه داد تا غلظت یافته، جمود حاصل کرد، پس نیزة خود را از آن بیرون آورد مایعی که از نوک آن فرو می‌ریخت بر روی هم گرد آمده به صورت جزیره ای درآمد، پس آن دو خدای نر و ماده برفراز آن جزیره رفته، ساکن گشتند. خدای ماده، ایزانامی ‌در آنجا بزایید و از زهدان او هشت جزیرة دیگر به دنیا آمد. اسطورة شینتو بسیار در هم آمیخته و طولانی است و باید بدقت در آن نگریست، وقایعی را که در حول و حوش مبدأ و منشأ آن به وقوع پیوسته و موجب و موجد وقایع و حوادث عظیم شده در نظرآورد.


سیماهاى عمومى ‌شین تو
«در آن بوم، خدایان (یا ارواح) بودند بى شمار، که با تابش شب تابان مى‌درخشیدند، و خدایان بدسگال بودند که به کردار مگسان وزوز مى‌کردند، و نیز درختان و گیاهان بودند که مى‌توانستند سخن بگویند.» این را درباره مجمع الجزایر ژاپن گفته اند هنگامى‌که بنیادگذار ملت اندیشید که از آسمان بدین کشور فرود آید. و در جاى دیگر گفته اند که «آن خدایى که در آغاز این دولت را بنیاد نهاد، از آسمان فرود آمد و این دولت را در دوره اى که آسمان و زمین از یکدیگر جدا شدند، و هنگامى‌که درختان و گیاهان سخن مى‌گفتند، بنیاد نهاد.» دینى را مجسم کنید که تا پرستش این خدایان یا ارواح مى‌رسد و تقریبا هیچ آموزه اخلاقى یا نظرات متافیزیکى ندارد. این دین را نمى‌توان جز به صفت «ابتدایى» نامید، هر چند این اصطلاح دقیقا در معناى مردم شناسى آن نیست. نظام‌هاى معینى، گهگاه، بر شالوده آن اندیشه‌هاى ابتدایى بنانهاده شده اند، و در واقع تلاش‌هاى کمابیش موفقى صورت گرفته است که یک زندگى ملى بر پایه پرستش آن خدایى گذاشته شود «که در آغاز این دولت را بنیاد نهاد.» باورها و اعمال وابسته به آن خدایان و ارواح حتى در این روزهاى قرن بیستم هم به شکل یک نیروى زنده در میان مردم باقى مانده و نشان دهنده عناصر بنیادى زندگى دینى و اجتماعى است، عناصرى که شاید از آن‌ها شاخه‌هاى نو دین یا شبه دین پدید آید و مى‌آید. کل مجموعه باورها وپرستش به شین تو معروف است که به معناى «راه خدایان (یا ارواح)» است و شاید بتوان آن را دین ملى یا عامیانه ژاپنى‌ها نامید، همان طور که دین باستانى و بومى ‌آنان بود. اما نام شین تو در قرن ششم میلادى پیدا شد، به این قصد که فرقى بگذارند میان دین بومى ‌و آیین بودا، و «راه» خوانده شدنش شاید ناشى از تاثیر آیین دائو باشد، که دین چینى «راه» بود آیین دائو دینى است که یافت‌هاى فراهنجارى را به مثابه هدف آرمانى یا امکان فرجامین انسان‌ها در حیات جسمانى مى‌داند، و این با آموزه‌هاى اجتماعى واخلاقى آیین کنفوسیوس در تقابل است - که دین ترکیبى اى بود از طبیعت گرایى وفراطبیعت گرایى که تاثیر زیادى در باورهاى عام مردم چین و کره داشت، و تعجبى نداشت که نظریه پردازان شین تو سیماهاى مشابهى در آن یافتند و برخى اندیشه‌ها و اعمال دائوى را پذیرفتند. به هر حال، شین تو در اساس بیشتر یک مجموعه باورها و آداب باستانى است، نه یک نظام دینى. این باورها به رغم تاثیرات نظام‌هاى بیگانه، مثل آیین بودا و آیین کنفوسیوس، در طى فراز و فرودهاى تاریخ به نسبت دست نخورده مانده اند. به این ترتیب چندان غیرطبیعى نیست که هواخواهان شین تو حتى امروزه هم دینشان را چنین مى‌خوانند: «راهى به دنبال شیوه خدایان» یا «آن گونه که خدایان بدان دست مى‌یازیدند» (کامى‌ناگارا نو میچى). اما از سوى دیگر نباید فراموش کرد که تلاش‌هایى که مکررا براى سازمان دادن این باورهاى ابتدایى به صورت دین ملى یادولتى صورت گرفته، حول ستایش پادشاه به مثابه خلف «خدایى که دولت را بنیاد نهاد»، خصوصا بانوخداى خورشید، مستقر شده است. این بانو خدا برترین خداى دین شین تو است.

 

Maryam

متخصص بخش ادبیات
گزارش تصویری: مجموعه‌ای بی‌نظیر از دیدنی‌های ژاپن
27590.jpg



japan1x.jpg




japan2.jpg




japan4.jpg




japan5.jpg




japan7.jpg




japan8.jpg




japan10.jpg




japan_photo_4.jpg




japan_photo_9.jpg




japan12.jpg







گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
 

shika hime

متخصص بخش جانوران
ایکه بانا (Ikebana (生 け花

ikebana_vase.jpg


ایکه بانا

ایکه بانا هنر گل آرایی ژاپنی است که به آن کادو
(華 道, kadō") هم گفته می شود.

ایکه بانا در زبان ژاپنی به معنی" آرایش گلهای زنده" است و کادو به معنی "روش گلها".



fiik008.jpg


ایکه بانا در لباس
تاریخچه

ایکه بانا ریشه در پیشکش گلها به پیشگاه خدایان دارد.ریشه های قدیمی این هنر را در هند و مذهب بودایی میتوان پیدا کرد.در قرن سوم میلادی در چین در مذهب چان بوداییسم(Ch’anBuddhism) پیشکش گلها آغاز شد و به عنوان یک هنر توسعه پیدا کرد. حدود 700 هنر گل توسط راهبان بودایی از چین به ژاپن آورده شد.

ایکه بانا در ژاپن در دوره ی موروماچی Muromachi (1573- 1333) آغاز شد.ابتدا این نوع گل آرایی به قصد مراسم مذهبی انجام می شد.

بنابراین سه عامل مذهبی در پیدایش این هنر در ژاپن موثر بوده:. 1- مراسم مذهبی ای که در آن مردم دسته های گل یا گلبرگ ها را بر روی آب می ریختند و بعد، آنها را تزئین میکردند و در معابد به بودا هدیه می كردند.2- تاثیر مراسم مذهبی دیگری که در آن ژاپنی ها درخت کاج(Tokiwagi Tree) را تزئین می کردند و به عنوان پیشکش برای احضار خدایان روی محراب و قربانگاه قرار میدادند. امروزه نیز این نوع درخت کاج به عنوان تزئین در سال نو برای احضار و فراخواندن خدایان استفاده میشود.3-تاثیر راهبان بودایی که در زمان سلسله تانگ چین برای تکمیل آموزشهای بودایی به چین رفته بودند و موقع برگشت گل آرایی چینی را نیز باخود به ژاپن آوردند.

همچنین در دوره ی موروماچی مکانهایی برای اقامت سامورایی ها ساخته شد که اتاق مخصوصی برای تزئین گل داشتند. مفهوم گل آرایی در اصل برای تزئین این اتاقها ایجاد شد.

بنابراین این گل آرایی ابتدا از هند به چین و از چین به ژاپن انتقال یافت و در ژاپن به اوج شهرتی رسید كه هنوز ادامه دارد به شكلی كه مدارس متعددی به منظور آموزش این فن در ژاپن و دیگر نقاط جهان وجود دارد.

AmaryllisIkebanaC.jpg
اصول بودایی ایکه بانا

در ژاپن هدف از مطالعه و پرداختن به هنر، بیداری و روشنایی دل است، نه صرفاً هنر برای هنر.در تاریخ فرهنگ مردم ژاپن، هنر و دین رابطه ای تنگاتنگ دارند. از این دیدگاه، گل آرایی، صرفاً امری تزئینی تلقی نمی شود بلكه بیان ابعادی بسیار عمیق و پیچیده درون آدمی است. گل آرایی باید شكوه طبیعت را تداعی كند. در گل آرایی ژاپنی تركیب مثلث نقش بسزایی دارد. بنابر اصل مثلث، كل گیتی به سه بخش تقسیم می شود: آسمان، زمین و جهان آدمیان.اصل مثلث كه اساس گل آرایی است، ریشه در آیین بودا دارد، كه اصلی معنوی به شمار می رود.اندیشه عدد سه در آیین بودا از هند به چین و از آنجا به ژاپن راه یافت و آغاز این سه گانگی، نقطه عزیمت شاخه های گوناگون هنر قرار گرفت. در اصل مثلث انسان هم خود و هم غیر را می آراید، زیرا دل گل و دل عالم و آدم یكی است، انسان در زندگی اش با گیاه و نیز با كل عالم، پیوند ذاتی دارد، هم راه به جهان دارد هم راه به خاك. در چرخه این مثلث، جای انسان، بین آسمان و زمین است. شاگرد راستین این هنر نه تنها از جهان روبرنمی گرداند، بلكه با دیدی بهتر به جهان می نگرد و سرنوشت خود را با روی باز می پذیرد، به آنچه در اختیار اوست رضایت می دهد و به انكار جهان نمی پردازد.

آیین نامه ایکه بانا


در آیین نامه گل آرایی ژاپنی چنین آمده است:در مجلس درس خاموش و نیك رفتار باش ؛ فروتن باش و مپندار كه بیش از دیگران می دانی كه این بس شایسته است و به خود نیز غره مباش؛ نادان است كسی كه می پندارد استاد گل آرایی است اما از ظرافت هنری و حس انسانی بویی نبرده است؛ چیره دستی و ظرافت از آن كسی است كه با ذوقی خاص خانه را گل آرایی كند، حتی اگر شیوه گل آرایی اش چندان استادانه نباشد؛ شرط ادب آن است كه با گل رفتاری نرم و مهربان داشته باشیم؛ بیش از ذات گل از او چیزی نطلبیم.

ویزگیهای استاد ایکه بانا

بنابر یك سنت قدیمی استاد گل آرایی باید نه خصلت داشته باشد تا به جان (تعلیم راستین) راه یابد و این حاصل نمی شود مگر این كه به روح آن تعلیم دست یابد.۱ - گل آرایی، میان بالا و پست، پیوندی معنوی پدید می آورد.۲ - هیچ را در دل داشته باش كه خود همه چیز است.۳ - فارغ از تمامی غم ها بودن.۴ - با گیاهان و ذات طبیعی پیوند داشتن.۵ - تمام آدمیان را دوست بدار و حرمت ایشان را نگه دار.۶- خانه را از نظم و حرمت سرشار كن.۷ - روح راستین، زندگی را با روح می سازد، گل آرایی را با احساس دینی درآمیز.۸ - هماهنگی جسم و جان.۹ - عدم پیروی از نفس و رهایی از بدی ها و حفظ خویشتنداری.

سبکهای ایکه بانا

ایکه بانا دارای سبک های مختلفی است مثل "ریکا" و "موری بانا". ریکا در قرن پانزدهم رایج بوده و در اون گلها رو طوری میچیدند و نسبت میدادن که بیانگر عظمت طبیعت باشند مثلا شاخه های درخت کاج سمبل سنگ و صخره و گل های داوودی سمبل رودخانه. اما امروزه از این سبک کمتر استفاده میکنند.


سبک موری بانا در دوران مدرنیزه شده ژاپن به وجود آمده و سادتره .

طرح و روش گل آرایی ایکه بانا

طرح گل آرایی ایکه بانا حالت سه شاخه دارد. بلندترین شاخه‌ نشان آسمان، خدا و ... می‌باشد؛ شاخه‌ی كوتاه‌تر نشان انسان است؛ و كوتاه‌ترین شاخه نشان زمین و هر آنچه در آنست می‌باشد.


در گل­آرایی Ikebana روی كشیده شدن كار تأكید می­شود. در این گل­آرایی هماهنگی رنگ، فرم، فاصله گذاری و نیز محسوس بودن طبیعت بسیار مهم است.

در گل­آرایی ژاپنی از ظرف­ها با رنگ‌های لعابی استفاده می‌شود حتی ظرف‌هایی كه رنگ مشكی هم دارند مورد استفاده قرار می‌گیرند.


ابتدا اسفنج را روی سه پایه پلاستیكی محكم كرده و سپس روی ظرفی لعابی قرار می‌دهند. سه گل با ارتفاع مختلف تهیه كرده و روی اسفنج محكم می‌كنند. قسمت پشت اسفنج را با خزه می‌پوشانند و خزه را با سیم به فوم وصل می‌كنند. از وسایل دریایی هم می‌توان در این كار استفاده كرد. هم‌چنین جلوی گل‌آرایی را با میوه‌های خشك شده پر می‌كنند و كمی گردی هم می گذارند.

ایکه بانا هنری که در قدیم دختران دم بخت یاد میگرفتند
در قدیم دختر های دم بخت می بایست ایکه بانا, مراسم چایی و هنر خوشنویشی ژاپنی رو بخوبی یاد می گرفتن .

ikebana1.jpg


 

shika hime

متخصص بخش جانوران
خرافات در ژاپن

ظاهرا جامعه ژاپن هم از شر خرافات در امان نیست! یکی از خرافات رایج در میان ژاپنی ها, نحسی میانسالی است. یعنی افراد در سن 42 سالگی از نظر مردم در وضعیت خطرناک و نحسی بسر می برند و باید تا حد ممکن از مراوده و معامله با آنها پرهیز کرد! تا حدی که برای مثال اگر یک آقا یا خانم ژاپنی تا این سن موفق به ازدواج نشده باشد، بعید است در سن 42 سالگی شانسی برای یافتن همسر مورد نظر بیابد! یا مثلا چنانچه فردی بخواهد سرمایه گذاری یا کار خاصی را شروع کند, سایر افراد در مراوده با او احتیاط می کنند!

جالب این که چنانچه افرادی به این خرافه اعتقادی نداشته و با فرد مزبور مراوده کنند نیز مشمول احتیاط می شوند.
اعتقاد خرافی بر این است که احتمال انواع و اقسام بلاها و بد شانسی و ورشکستگی و حتی مرگ برای خانم و آقای 42 ساله وجود دارد و پس از گذر از این سن, این خطرات و نحسی ها رفع می شود!در واقع بخت افراد در این مقطع سنی دچار تعطیلی موقت می شود و بنابراین فرد نباید بخاطر شکست ها و بد شانسیهایش ناراحتی به خود راه بدهد چون مقصر بخت است نه خودش.

نحسی شماره چهار

عدد چهار به این خاطر که تلفظش به ژاپنی به معنی مرگ (شی) می باشد عدد نحس محسوب می شه. برای همین معمولا در زمان هدیه دادن سعی می کنن مثلا اگر گل هستش تعدادش حتما از 4 کمتر یا بیشتر باشه. حتی بعضی ها اگر چهار فرزند داشته باشند اینو نحس می دونن و معتقدند که ممکنه یکی از بچه ها فوت کنه برای همین معمولا یا تعداد فرزندانشون کمتر از 4 تاست و یا اگه چهار شد حتما به پنج می رسونندش!! خیلی از هتل ها و بخصوص بیمارستان ها هم اتاقی با شماره 4 یا حتی طبقه ای با عنوان طبقه چهار ندارند.

فرو کردن چوب های غذا خوری (اُهاشی) در برنج

معمولا فقط در مراسم ختم اهاشی را در برنجی که به رسم احترام اهدا می کنند فرو می کنند. در غیر این صورت قرار دادن چوبها بصورت عمودی در غذا بخصوص برنج شگون ندارد.

غذا را با اهاشی به اهاشی دیگر دادن

فقط در زمانی که در مراسم جمع آوری استخوان فرد متوفی بعد از سوزاندن که یکی از بخش های مراسم عذا داری است و با اهاشی های مخصوص انجام می شود این کار را می کنند.

خوابیدن به سمت شمال

خوابیدن به سمت شمال باعث خواب ابدی می شود.

دیدن ماشین حمل جسد
اگر ماشین مخصوص حمل جسد ببینند، انگشت شست خود را برای جلوگیری از بدشگونی پنهان می کنند!


ناخن گرفتن در شب

عقیده دارند کسی که در شب ناخن بگیرد، در هنگام فوت والدینش نمی تواند بر بالین آنها باشد.

دراز کشیدن بعد از غذا خوردن
اگر کسی بعد از غذا خوردن فوری دراز بکشد تبدیل به گاو می شود.


سوت زدن در شب

اگر کسی در شب سوت بزند، مار نیشش می زند.

البته ناگفته نمونه که بازار فالگیری و کف بینی هم حسابی در این کشور داغه و در خیلی جاها می شه بساط فالگیری و کف بینی رو دید. هر روز هم یک قسمت کوچک روزنامه و یا برنامه صبحگاهی تلوزیون به پیشگویی شانس و اقبال در اون روز برای خوانندگان یا بینندگان اختصاص داره .این موارد تنها نمونه هایی از باورهای خرافی مردم ژاپن است. به همین خاطر هم در بیشتر معابد، فروشگاه هایی هست که طلسم های جلوگیری از نحسی و بد شگونی و یا به ارمغان آوردن خوش شانسی فروخته می شود. به این طلسم ها به ژاپنی می گن (اُماموری). این طلسم ها دعاهایی هستند که کاهنان معبد بر روی کاغذ نوشته و در بسته های رنگی کوچکی از جنس پارچه قرار می دهند و در آنها کاملا بسته شده و به هیچ وجه نباید باز شود. این طلسم ها هرکدام مخصوص مورد خاصی هستند مثل دعای ثروت، سلامتی، عشق، موفقیت در امتحان، امنیت در هنگام رانندگی و .... همچنین در اکثر معابد صندوق هایی هستند که با پرداخت معمولا 100 ین می توان کاغذی را دریافت کرد که به آن (اُمی کو جی) گفته می شود و در این کاغذ آینده شما در آن سال پیشگویی شده. معمولا بعد از خوندن کاغذ پیشگویی اونو به شاخه درختی که در معبد هست گره می زنند به این منظور که اگه پیشگویی خوب بوده حتما برآورده بشه و اگر هم بد بوده نحسی اون از بین بره. برای همین هم وقتی پا به یک معبد می گذارین می تونین بینید مردم چقدر به گوشه کنار معبد دخیل بسته اند. این مناظر بخصوص در هنگام سال نو که همه ژاپنی ها برای ادای احترام به معابد می روند خیلی دیدنی تر هستند.


اگه شما هم علاقمند به اُمی کوجی هستید
اینجا رو کلیک کنین و یکی از صفحات رو انتخاب کنین. بالاخره دنیا دنیای تکنولوژیه و همه چیز در همه جا پیدا می شه حتی معبد سایبر!!!

کاغذ های اُمی کوجی

20020103Omikuji%20&%2312539;Japanese%20fortune-telling%200.jpg


کاغذ های اُمی کوجی که به شاخه های درخت معبد گره زده شدن


نمونه هایی از اُماموری که در معابد می فروشند
 

shika hime

متخصص بخش جانوران
جشن تاناباتا (فستیوال ستاره )


جشن تاناباتا بر اساس یک داستان تاریخی و رومانتیک چینی است. شوکوجو خیاط امپراطور آسمانها بود. این دختر شب و روز خود را طوری به کار دوخت و دوز اختصاص داده بود که امپراطور تحت تاثیر این از خود گذشتگی قرار گرفت و تصمیم گرفت وی را به عقد ازدواج کنگیو در آورد. کنگیو چوپانی بود که در سوی دیگر کهکشان راه شیری زندگی می کرد.

شوکوجو از اینکه می توانست با کنگیو زندگی کند انقدر خوشحال بود که وظایف کاری خودش را فراموش کرد. امپراطور ابتدا از این سهل انگاری وی چشم پوشی کرد و دلیل آن را تازه مزدوج بودن این دو جوان در نظر گرفت. ولی مدتی از ازدواج آن دو گذشت و کماکان شوکوجو نسبت به وظایفش کم توجهی می کرد، این مساله باعث خشم امپراطور شد و او امکان دیدار شوکوجو با همسرش را ممنوع اعلام کرد. از آن پس فاصله بین این دو جوان به اندازه کهکشان راه شیری بود. شوکوجو که تمام امید خود را از دست داده بود تمام روز گریه کرد. و این باعث شد که دل امپراطور نرم شود و اجازه دهد که این زوج جوان سالی یکبار یکدیگر را ملاقات کنند.
از آن پس تنها سالی یکبار در غروب روز هفتم ماه هفت (جولای) این دو نفر از دو طرف کهکشان به عشق دیدار هم به سوی یکدیگر حرکت می کردند. و به این ترتیب فستیوال تاناباتا یا جشن ستاره (1) به نشانه پیوند عشاق از زمان سلسله اِدو در ژاپن بوجود آمد.


در این روز مردم شاخه های درخت بامبو را با رشته های رنگی و فانوس های کاغذی تزئین می کنند و هر کس هر آرزویی که دارد بر روی یک تکه کاغذ می نویسد و به درخت آویزان می کند. شب پس از جشن این شاخه ها را به امید برآورده شدن حاجاتشان به آب رودخانه می سپارند.


(1) ستاره وِگا سمبل دختر خیاط و ستاره آلتِر سمبل پسر چوپان است.





فکر کنم در شهر "سندای" این فستیوال و تزئیناتش خیلی شهرت داشته باشه .
.
 

shika hime

متخصص بخش جانوران
از سفر ژاپن

site.jpg

kimono.jpg


کیمونو

saaze_sonnati.jpg


ساز سنتی ژاپنی و نوازندگان آن

khoraaki_vitrin.jpg

رستوران ها ظاهراً نمونه غذاهایی رو که سرو می کنن در معرض نمایش می گذارن تا شما به دلیل ناآشنایی با اسامی در تشخیص محتواشون دچار مشکل نشین. فکر خوبیه
smile.gif


akvomelon.jpg


هندوانه به سبک ژاپنی

aaraameshe_gorbe.jpg


فضای شهری توام با آرامش برای من و شما و این گربه ی تن آسا
smile.gif


bache.jpg


هورااا ! یه بچه ژاپنی دیدم

ice_creame.jpg


ابزارآلات برای صرف بستنی قیفی به شکل بهداشتی اش!

bench.jpg


دمی بر روی این نیمکت زیبا بیاساییم و گپی بزنیم!

china_town.jpg


اینجا محله ی چینی هاست

dragon.jpg


و این هم البته اژدهایش!

korsi.jpg


فکر کردین فقط ما "کرسی" داریم؟! اونها هم دارن برقی اش هم دارن!

statue.jpg
 
بالا