شادابی در مدرسه برای رشد دانش*آموز
در شرایطی که بیشتر خانه*های شهری تبدیل به آپارتمان*های کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است، حداقل کاری که می*توان برای تامین بهداشت جسمی و روحی كودكان و نوجوانان داشته باشیم، ایجاد فضای شادی*بخش در مدرسه است.
دانش*آموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه می*گذرانند و اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود، به شاد زیستن فرزندان خود کمک کرده*ایم.
شاداب سازی مدارس را باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست و جو کرد. همچنین برای دستیابی به تحقق آرمان*های مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولی جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد شود.
براى این که سلامت جسمانى و روانى کودکان، دانش*آموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم.
از آن جا که شادى بزرگترها عامل مؤثر در شادى و نشاط کودکان است و اولیا و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانش*آموزانى شاد تربیت کنند، با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب مردم مى توانند تغییرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى دائمى دست یابند و فقط در این صورت است که مى توانند شادى را در وجود فرزندانشان نیز پرورش دهند.
سیراب نشدن فرزندان از محبت و عاطفه کافی، بی تعادلی روحی و روانی را به*دنبال دارد. ناآشنایی خانواده*ها با روش*های مؤثر تعلیم و تربیت را می*توان با آموزش احساس مسئولیت در برابر خود، خانواده، واقع بینی همراه با نگرش مثبت، تقویت روحیه همکاری و کار گروهی، آموزش مهارت*های زندگی، تقویت مهارت ادراکی و..... به کمک تمامی دست*اندرکاران محیط آموزش تا حدود زیادی حل کرد تا در نهایت محیطی شاداب و البته قانونمند ایجاد شود و فرزندانی مفید، هدفمند و کاربردی پرورش یابند.
مدارس، تامین*کننده نیروی کیفی جامعه*اند، نه فقط تامین*کننده تعداد زیادی نیروی انسانی که به*عنوان تحصیل کرده، روانه جامعه می*شوند. پس شناسایی و ایجاد زمینه برای رشد خصایل ممتاز بشری، اولین دغدغه دست*اندرکاران تعلیم و تربیت در فعالیت*های علمی یا فرهنگی است که باید با تمام وجود، خود را وقف ایفای این وظیفه سنگین کنند.
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودی یک دانش*آموز در بعد جسمانی، شناختی، عاطفی، اخلاقی و معنوی می*شود. چنانچه یک بعد از این ابعاد دچار صدمه شود، یا مورد غفلت قرار گیرد، دانش*آموز به توانایی*ها و شایستگی*های کامل دست نخواهد یافت.
شاد زیستن برای کودک به همان اندازه مهم است که تغدیه خوب، محبت کردن و حفاظت از او اهمیت دارد. زیرا سلامت روحی، روانی و جسمانی او را تامین می*کند.
میزان شادی و خنده در مدارس ما بسیار پایین است. در مدرسه خالی از شادی، سخن*گفتن از شادی قدری مشکل خواهد بود. یکی از مشکلات هر جامعه، غفلت از شادی و نشاط و در نتیجه افزایش بیماری*های مختلف روانی از قبیل اضطراب و افسردگی است. زندگی با شادی و نشاط معنا پیدا می*کند و در پرتو آن دانش*آموزان به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی می*توانند پله*های ترقی را بپیمایند. جامعه زنده و پویا جامعه*ای است که عناصر شادی*آفرین در آن فراوان باشد.
در گذشته به*نظر می*رسید که وظیفه آموزش و پرورش، تولید عده*ای فارغ التحصیل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند، اما چنین می*نماید که در قرن جدید نظام*های آموزش و پرورش این مرحله را پشت سر گذاشته*اند و سرلوحه تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است: «شوق زندگی کردن را به دانش*آموزان بیاموزیم». پس باید معتقد باشیم که درحقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است.
در آموزش و پرورش مدرن، افزون بر مهارت*های خواندن، حساب کردن و نوشتن، نیازهای جدیدی در قالب کسب مهارت زیستن و حل مسأله و چگونگی رویارویی با چالش*های هزاره سوم مطرح شده است. هرگونه ارتباط و تعلیمی که بدون روح تحرک، پویایی و شادی باشد، به شکست منتهی می*شود.
در شرایطی که بیشتر خانه*های شهری تبدیل به آپارتمان*های کوچک و به دور از فضاهای بازی شده است، حداقل کاری که می*توان برای تامین بهداشت جسمی و روحی كودكان و نوجوانان داشته باشیم، ایجاد فضای شادی*بخش در مدرسه است.
دانش*آموزان چندین ساعت از روز را در مدرسه می*گذرانند و اگر فضاسازی مناسبی در مدارس انجام شود، به شاد زیستن فرزندان خود کمک کرده*ایم.
شاداب سازی مدارس را باید در ابعاد ظاهری و ابعاد معنوی جست و جو کرد. همچنین برای دستیابی به تحقق آرمان*های مربوط به شاداب سازی مدارس باید تحولی جدی در نگرش مدیران و مسئولان نظام آموزش و پرورش ایجاد شود.
براى این که سلامت جسمانى و روانى کودکان، دانش*آموزان، اطرافیان و خودمان حفظ شود، باید سعى کنیم با شناسایى عوامل مؤثر بر شادى، موجبات تقویت عوامل مثبت و تقلیل عوامل منفى مؤثر بر شادى را فراهم کنیم.
از آن جا که شادى بزرگترها عامل مؤثر در شادى و نشاط کودکان است و اولیا و مربیان غمگین نمى توانند فرزندان و دانش*آموزانى شاد تربیت کنند، با ارائه نظام اعتقادى درست براى دستیابى به شادى، مى توان به افزایش شادى در میان افراد جامعه کمک کرد. به این ترتیب مردم مى توانند تغییرى مثبت در زندگى خود به وجود آورند، احساس پیشرفت و لذت در زندگى داشته باشند و به شادى دائمى دست یابند و فقط در این صورت است که مى توانند شادى را در وجود فرزندانشان نیز پرورش دهند.
سیراب نشدن فرزندان از محبت و عاطفه کافی، بی تعادلی روحی و روانی را به*دنبال دارد. ناآشنایی خانواده*ها با روش*های مؤثر تعلیم و تربیت را می*توان با آموزش احساس مسئولیت در برابر خود، خانواده، واقع بینی همراه با نگرش مثبت، تقویت روحیه همکاری و کار گروهی، آموزش مهارت*های زندگی، تقویت مهارت ادراکی و..... به کمک تمامی دست*اندرکاران محیط آموزش تا حدود زیادی حل کرد تا در نهایت محیطی شاداب و البته قانونمند ایجاد شود و فرزندانی مفید، هدفمند و کاربردی پرورش یابند.
مدارس، تامین*کننده نیروی کیفی جامعه*اند، نه فقط تامین*کننده تعداد زیادی نیروی انسانی که به*عنوان تحصیل کرده، روانه جامعه می*شوند. پس شناسایی و ایجاد زمینه برای رشد خصایل ممتاز بشری، اولین دغدغه دست*اندرکاران تعلیم و تربیت در فعالیت*های علمی یا فرهنگی است که باید با تمام وجود، خود را وقف ایفای این وظیفه سنگین کنند.
نشاط و شادابی در مدرسه باعث رشد و تکامل همه ابعاد وجودی یک دانش*آموز در بعد جسمانی، شناختی، عاطفی، اخلاقی و معنوی می*شود. چنانچه یک بعد از این ابعاد دچار صدمه شود، یا مورد غفلت قرار گیرد، دانش*آموز به توانایی*ها و شایستگی*های کامل دست نخواهد یافت.
شاد زیستن برای کودک به همان اندازه مهم است که تغدیه خوب، محبت کردن و حفاظت از او اهمیت دارد. زیرا سلامت روحی، روانی و جسمانی او را تامین می*کند.
میزان شادی و خنده در مدارس ما بسیار پایین است. در مدرسه خالی از شادی، سخن*گفتن از شادی قدری مشکل خواهد بود. یکی از مشکلات هر جامعه، غفلت از شادی و نشاط و در نتیجه افزایش بیماری*های مختلف روانی از قبیل اضطراب و افسردگی است. زندگی با شادی و نشاط معنا پیدا می*کند و در پرتو آن دانش*آموزان به ویژه در دوران نوجوانی و جوانی می*توانند پله*های ترقی را بپیمایند. جامعه زنده و پویا جامعه*ای است که عناصر شادی*آفرین در آن فراوان باشد.
در گذشته به*نظر می*رسید که وظیفه آموزش و پرورش، تولید عده*ای فارغ التحصیل است که فقط بتوانند امرار معاش کنند، اما چنین می*نماید که در قرن جدید نظام*های آموزش و پرورش این مرحله را پشت سر گذاشته*اند و سرلوحه تعلیم و تربیت در یک جمله خلاصه شده است: «شوق زندگی کردن را به دانش*آموزان بیاموزیم». پس باید معتقد باشیم که درحقیقت رشد پایدار ما در گرو شادی پایدار است.
در آموزش و پرورش مدرن، افزون بر مهارت*های خواندن، حساب کردن و نوشتن، نیازهای جدیدی در قالب کسب مهارت زیستن و حل مسأله و چگونگی رویارویی با چالش*های هزاره سوم مطرح شده است. هرگونه ارتباط و تعلیمی که بدون روح تحرک، پویایی و شادی باشد، به شکست منتهی می*شود.