[FONT=bkoodakbold]پیوند روزگار بسته به مویی ست هش دار غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
A asl_davood متخصص بخش کتابخانه الکترونیکی 2012 , September 17 #21 پیوند روزگار بسته به مویی ست هش دار غمخوار خویش باش غم روزگار چیست
ث ثمره کاربر ويژه 2012 , September 17 #22 پیش چشم تو بمیرم که بدین بیماری می کند درد مرا از رخ زیبای تو خوش حضرت حافظ
R Reza Sharifi مدير ارشد تالار 2012 , October 22 #23 پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـیست حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکیست اینهمه جنگ و جدل حاصل کوتهنظری است گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست ... عماد خراسانی
پیش ما سوختگان مسجد و میخانه یکـیست حرم و دیر یکی، سبحه و پیمانه یکیست اینهمه جنگ و جدل حاصل کوتهنظری است گر نظر پاک کنی کعبه و بتخانه یکیست ... عماد خراسانی
R Reza Sharifi مدير ارشد تالار 2012 , November 28 #24 پیوستن دوستان به هم آسان است دشوار بریدن است و آخر آن است شیرینی وصل را نمیدارم دوست از غایت تلخیی که در هجران است وحشی بافقی
پیوستن دوستان به هم آسان است دشوار بریدن است و آخر آن است شیرینی وصل را نمیدارم دوست از غایت تلخیی که در هجران است وحشی بافقی
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , January 9 #25 پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است گردنده فلک نیز بکاری بوده است هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین آن مردمک چشمنگاری بوده است خیام نیشابوری
پیش از من و تو لیل و نهاری بوده است گردنده فلک نیز بکاری بوده است هرجا که قدم نهی تو بر روی زمین آن مردمک چشمنگاری بوده است خیام نیشابوری
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , March 23 #26 پابرهنه، تا کجا دویده ای، که این همه گل شکفته است؟! کیکاوس باکیده
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , March 23 #27 پرنیان مهتابم در خموشی شبها؛ همچو کوه پابرجا، سر بنه به دامانم. سیمین بهبهانی آخرین ویرایش: 2013 , March 23
س سایه کاربر ويژه 2013 , March 23 #28 پدرم گفت و چه خوش گفت که در مکتب عشق هر کسی لایق آن نیست که بردار شود شالبافان
س سایه کاربر ويژه 2013 , March 23 #29 پرتو عمر چراغی ست که در بزم وجود به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است سایر مشهدی
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , March 23 #30 پنهان مساز راز غم خویش در سکوت باری، در آن نگاه، چو فریاد می کنی سیمین بهبهانی
M meh-ran1 کاربر ويژه 2013 , March 23 #31 پاک وصافی شو از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده
دختر مهتاب متخصص بخش آموزش خیاطی 2013 , March 24 #32 پر كن اين پيمانه را اي هم نفس پر كن اين پيمانه را از خون او مست مستم كن چنان كز شور مي بازگويم قصه افسون او فروغ فرحزاد
پر كن اين پيمانه را اي هم نفس پر كن اين پيمانه را از خون او مست مستم كن چنان كز شور مي بازگويم قصه افسون او فروغ فرحزاد
N Narsisa کاربر ويژه 2013 , July 13 #33 پنچه ی قصد دشمنان می نرسد به خون من وین که به لطف می کشد منع نمی توانمش سعدی
M Miss zahra متخصص بخش تکنولوژی 2013 , September 4 #34 پیش از آن کاندر جهان باغ می و انگور بود از شراب لایزالی جان ما مخمور بود ما به بغداد جهان لاف انا الحق میزدیدم پیش از این کان دار و گیر و نکته منصور بود
پیش از آن کاندر جهان باغ می و انگور بود از شراب لایزالی جان ما مخمور بود ما به بغداد جهان لاف انا الحق میزدیدم پیش از این کان دار و گیر و نکته منصور بود
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , September 7 #35 پروانه ز من، شمع ز من، گل ز من آموخت افروختن و سوختن و جامه دریدن
F fatemeh متخصص بخش ادبیات و دینی 2013 , September 7 #36 پروانه بر آتش زند از بهر تو خود را ای شمع تو هم حرمت پروانه نگه دار
M Miss zahra متخصص بخش تکنولوژی 2013 , September 11 #37 پاک وصافی شو از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان پند حکیم محض ثواب است وعین خیر فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید
پاک وصافی شو از چاه طبیعت به در آی که صفایی ندهد آب تراب آلوده پیر پیمانه کش من که روانش خوش باد گفت پرهیز کن از صحبت پیمان شکنان پند حکیم محض ثواب است وعین خیر فرخنده آن کسی که به سمع رضا شنید