صرع (epilepsy) عبارت است از اختلال يا از بين رفتن موقتى هشيارى كه به صورت ناگهانى رخ مى دهد و غالباً همراه با حركات عضلانى كه ممكن است به صورت حركت كوچك پلك ها ظاهر شود و يا با تكان هاى خيلى شديد همراه باشد و تمام بدن را در بر گيرد.
صرع عبارت است از تغييرات ناگهانى اختلاف پتانسيل بين داخل و خارج سلول عصبى و برحسب نوع سلولى كه در معرض اين تغيير قرار مى گيرد تظاهرات بالينى گوناگونى به صورت تغيير در سطح هشيارى، فعاليت هاى حركتى، تغييرات رفتارى، تغييرات حسى و سيستم عصبى خودكار ايجاد مى شود.
به طور كلى علل صرع را مى توان در دو گروه كلى زير قرار داد:
1 - صرع اوليه (ايديوپاتيك): كه اختلال مشخصى در سيستم عصبى مركزى وجود ندارد و اغلب زمينه ژنتيكى دارد.
2 - صرع ثانويه يا علامتى: كه با اختلال مشخص در سيستم عصبى مركزى تعريف مى گردد. در مجموع اين دو گروه طيفى از ضربات ناگهانى سر، عفونت ها، تومورهاى مغزى، اختلالات متابوليك مغز، مشكلات زايمان و فاكتورهاى ژنتيك را در بر مى گيرند.
بعضى از زنان دريافته اند حملاتشان درست قبل يا در دوران قاعدگى شان رخ مى دهد. اكثر زنانى كه متوجه تأثيرات دوره قاعدگى در حملاتشان هستند، مى دانند كه در هر زمان ديگرى نيز ممكن است دچار حمله شوند، اما ميزان بروز اين حملات در حوالى زمان عادت ماهانه بيشتر است. هنگامى كه زنى نزديك به دوران قاعدگى دچار حمله مى گردد، اين نوع صرع به عنوان «صرع قاعدگى» شناخته مى شود. دليل اين مسئله هنوز به طور كامل روشن نيست، و ممكن است ناشى از تغييرات هورمون هاى جنسى (استروژن و پروژسترون) در زمان قاعدگى و يا در اثر افزايش مايعات بدن در اين زمان باشد. براى بعضى از اين افراد، افزودن برخى از داروها در هفته قبل از دوران قاعدگى مى تواند مفيد باشد كه در هر حال انجام اين كار بايد طبق دستور پزشك صورت گيرد.
از آنجا كه امروزه روش هاى مؤثر جلوگيرى در دسترس است، داشتن فرزند به صورت امرى انتخابى درآمده است. زنان مبتلا به صرع مى توانند از همه روش هاى مرسوم جلوگيرى استفاده كنند كه متداول ترين آنها قرص ضدباردارى است. طبق شواهد موجود، قرص هاى ضدباردارى هيچگونه تأثير نامطلوبى بر روى صرع ندارد. اما داروى ضدصرع مى تواند روى سوخت و ساز اين قرص ها تأثير بگذارد و اثر آن را كاهش دهد. يعنى مصرف همزمان قرص هاى ضدباردارى و داروى ضد صرع، مى تواند اثر قرص ضدباردارى را تا حدى كم كند. اگر داروهاى ضد صرع مصرف شده، حاوى آنزيم هاى القا كننده كبدى نباشد، قرص هاى ضدباردارى تركيبى با مقادير كم هورمون استروژن، معمولاً اثر خوبى خواهند داشت. ديدن هر لكه خون بين عادت ماهانه مى تواند نشان دهنده اين باشد كه مقادير هورمون استروژن كافى نبوده است. در صورت مشاهده اين رخداد بايد احتياط هاى لازم (استفاده همزمان از يك روش ديگر جلوگيرى از باردارى) به عمل آيد. در چنين مواقعى احتمال دارد كه نياز به افزايش استروژن وجود داشته باشد. در اين شرايط، افزايش ميزان بروز عوارض جانبى استروژن با مقادير بالا، چندان در نظر گرفته نمى شود. چون در اين وضعيت، قرص ضدباردارى با سرعت بيشترى توسط بدن از بين مى رود. حتى با وجود استفاده از تركيب با مقادير بالاى استروژن، اثربخشى قرص ضدباردارى در مقايسه با زمانى كه بدون داروهاى القا كننده مصرف مى شوند، كاهش خواهد يافت. با اين حال اثر آن با روش هاى ديگر قابل مقايسه است. مسائل مربوط به قرص هاى ضدباردارى با مقادير پايين نبايد در كل نشانه نامناسب بودن اين قرص ها براى زنان تلقى شود. در همين حال در زمان تجويز قرص هاى ضدباردارى براى زنان مصروع، مى بايست عوامل خطرزاى ديگر نظير سن، چاقى، افراط در سيگار و غيره را در نظر گرفت.
باردارى
براى يك زن مبتلا به صرع، ضرورت دارد قبل از باردارى و در دوران باردارى تحت نظر يك پزشك متخصص قرار گيرد. اگر زن مصروعى كه داروى ضد صرع مصرف مى كند، تصميم به باردارى بگيرد، بايد قبل از آن خوردن اسيد فوليك مكمل (4 تا 5 ميلى گرم در روز) را شروع كند، زيرا ثابت شده است كه مكمل اسيد فوليك قادر است خطر به وجود آمدن اختلالات عصبى را در جنين كاهش دهد.
صرع و وراثت
دو عامل تعيين كننده پيشرفت صرع عبارت اند از: ميزان آمادگى شخص براى تشنج و نيز وجود سابقه صدمه مغزى. در صورت وجود شرايط مساعد كننده صرع، فرد مستعد ابتلا به اين بيمارى است. همچنين هر شخص داراى يك «آستانه حمله» با سطح مقاومت مشخص نسبت به حملات است. آستانه حمله نشان دهنده ميزان آمادگى شخص براى تشنج است. اگر آستانه حمله خيلى پايين باشد، يعنى آمادگى شخص براى تشنج زياد است. در اين صورت اغلب بيمار دچار حملات خود به خودى مى شود. اگر آستانه حمله بالا باشد، آنچنان كه در بيشتر مردم چنين است، آمادگى شخص براى تشنج كم است. چنين فردى به آسانى دچار تشنج نمى شود و تعدادى عوامل محيطى مانند صدمه به مغز لازم است تا حمله آغاز شود. اين آستانه بخشى از آستانه ژنتيكى شخص است و به طور ژنتيكى قادر به انتقال به هر كودك است. بنابراين براى بروز صرع در هر فردى يك عامل ژنى لازم است. اما ميزان بروز آن متغير است. در بعضى خانواده ها ممكن است صرع در تعداد زيادى از افراد آن بروز كند و در خانواده اى ديگر تنها يك عضو مبتلا وجود داشته باشد. خطر وجود صرع در كودكى كه از والدين مصروع به دنيا مى آيد بستگى به ماهيت صرع والدين و سطح آستانه حمله آنها دارد.
اگر يكى از آنها مصروع باشد احتمال ابتلا به صرع در نوزاد افزايش مى يابد، اما ميزان اين افزايش اغلب كم است. اگر والدين هر دو مبتلا به صرع باشند، در آن صورت خطر بيشترى بچه را تهديد مى كند.
يائسگى
ميانگين سن زنان براى پايان دوره هاى ماهانه و دوران بارورى، حدود پنجاه سالگى است. زنان در اين زمان اغلب دچار گـُر گرفتگى و تغيير سريع حالات روحى مى شوند. براى گـُرگرفتگى و ديگر نشانه هاى مربوط به يائسگى، اغلب درمان به روش جايگزينى هورمون استروژن، توصيه مى شود. اگر با خوردن هورمون جنسى، كنترل حملات مشكل شود، بايد قطع هورمون مدنظر قرار گيرد. مكمل هورمون استروژن اغلب براى پيشگيرى از كاهش كلسيم تجويز مى شود.
در بعضى از زنان، صرع مى تواند در اين مرحله از زندگى پيشرفت كند. بعضى از زنان كه سال ها دچار حمله بودند ممكن است متوجه بهبودى يا از بين رفتن حملات در اين زمان شوند.
صرع عبارت است از تغييرات ناگهانى اختلاف پتانسيل بين داخل و خارج سلول عصبى و برحسب نوع سلولى كه در معرض اين تغيير قرار مى گيرد تظاهرات بالينى گوناگونى به صورت تغيير در سطح هشيارى، فعاليت هاى حركتى، تغييرات رفتارى، تغييرات حسى و سيستم عصبى خودكار ايجاد مى شود.
به طور كلى علل صرع را مى توان در دو گروه كلى زير قرار داد:
1 - صرع اوليه (ايديوپاتيك): كه اختلال مشخصى در سيستم عصبى مركزى وجود ندارد و اغلب زمينه ژنتيكى دارد.
2 - صرع ثانويه يا علامتى: كه با اختلال مشخص در سيستم عصبى مركزى تعريف مى گردد. در مجموع اين دو گروه طيفى از ضربات ناگهانى سر، عفونت ها، تومورهاى مغزى، اختلالات متابوليك مغز، مشكلات زايمان و فاكتورهاى ژنتيك را در بر مى گيرند.
بعضى از زنان دريافته اند حملاتشان درست قبل يا در دوران قاعدگى شان رخ مى دهد. اكثر زنانى كه متوجه تأثيرات دوره قاعدگى در حملاتشان هستند، مى دانند كه در هر زمان ديگرى نيز ممكن است دچار حمله شوند، اما ميزان بروز اين حملات در حوالى زمان عادت ماهانه بيشتر است. هنگامى كه زنى نزديك به دوران قاعدگى دچار حمله مى گردد، اين نوع صرع به عنوان «صرع قاعدگى» شناخته مى شود. دليل اين مسئله هنوز به طور كامل روشن نيست، و ممكن است ناشى از تغييرات هورمون هاى جنسى (استروژن و پروژسترون) در زمان قاعدگى و يا در اثر افزايش مايعات بدن در اين زمان باشد. براى بعضى از اين افراد، افزودن برخى از داروها در هفته قبل از دوران قاعدگى مى تواند مفيد باشد كه در هر حال انجام اين كار بايد طبق دستور پزشك صورت گيرد.
از آنجا كه امروزه روش هاى مؤثر جلوگيرى در دسترس است، داشتن فرزند به صورت امرى انتخابى درآمده است. زنان مبتلا به صرع مى توانند از همه روش هاى مرسوم جلوگيرى استفاده كنند كه متداول ترين آنها قرص ضدباردارى است. طبق شواهد موجود، قرص هاى ضدباردارى هيچگونه تأثير نامطلوبى بر روى صرع ندارد. اما داروى ضدصرع مى تواند روى سوخت و ساز اين قرص ها تأثير بگذارد و اثر آن را كاهش دهد. يعنى مصرف همزمان قرص هاى ضدباردارى و داروى ضد صرع، مى تواند اثر قرص ضدباردارى را تا حدى كم كند. اگر داروهاى ضد صرع مصرف شده، حاوى آنزيم هاى القا كننده كبدى نباشد، قرص هاى ضدباردارى تركيبى با مقادير كم هورمون استروژن، معمولاً اثر خوبى خواهند داشت. ديدن هر لكه خون بين عادت ماهانه مى تواند نشان دهنده اين باشد كه مقادير هورمون استروژن كافى نبوده است. در صورت مشاهده اين رخداد بايد احتياط هاى لازم (استفاده همزمان از يك روش ديگر جلوگيرى از باردارى) به عمل آيد. در چنين مواقعى احتمال دارد كه نياز به افزايش استروژن وجود داشته باشد. در اين شرايط، افزايش ميزان بروز عوارض جانبى استروژن با مقادير بالا، چندان در نظر گرفته نمى شود. چون در اين وضعيت، قرص ضدباردارى با سرعت بيشترى توسط بدن از بين مى رود. حتى با وجود استفاده از تركيب با مقادير بالاى استروژن، اثربخشى قرص ضدباردارى در مقايسه با زمانى كه بدون داروهاى القا كننده مصرف مى شوند، كاهش خواهد يافت. با اين حال اثر آن با روش هاى ديگر قابل مقايسه است. مسائل مربوط به قرص هاى ضدباردارى با مقادير پايين نبايد در كل نشانه نامناسب بودن اين قرص ها براى زنان تلقى شود. در همين حال در زمان تجويز قرص هاى ضدباردارى براى زنان مصروع، مى بايست عوامل خطرزاى ديگر نظير سن، چاقى، افراط در سيگار و غيره را در نظر گرفت.
باردارى
براى يك زن مبتلا به صرع، ضرورت دارد قبل از باردارى و در دوران باردارى تحت نظر يك پزشك متخصص قرار گيرد. اگر زن مصروعى كه داروى ضد صرع مصرف مى كند، تصميم به باردارى بگيرد، بايد قبل از آن خوردن اسيد فوليك مكمل (4 تا 5 ميلى گرم در روز) را شروع كند، زيرا ثابت شده است كه مكمل اسيد فوليك قادر است خطر به وجود آمدن اختلالات عصبى را در جنين كاهش دهد.
صرع و وراثت
دو عامل تعيين كننده پيشرفت صرع عبارت اند از: ميزان آمادگى شخص براى تشنج و نيز وجود سابقه صدمه مغزى. در صورت وجود شرايط مساعد كننده صرع، فرد مستعد ابتلا به اين بيمارى است. همچنين هر شخص داراى يك «آستانه حمله» با سطح مقاومت مشخص نسبت به حملات است. آستانه حمله نشان دهنده ميزان آمادگى شخص براى تشنج است. اگر آستانه حمله خيلى پايين باشد، يعنى آمادگى شخص براى تشنج زياد است. در اين صورت اغلب بيمار دچار حملات خود به خودى مى شود. اگر آستانه حمله بالا باشد، آنچنان كه در بيشتر مردم چنين است، آمادگى شخص براى تشنج كم است. چنين فردى به آسانى دچار تشنج نمى شود و تعدادى عوامل محيطى مانند صدمه به مغز لازم است تا حمله آغاز شود. اين آستانه بخشى از آستانه ژنتيكى شخص است و به طور ژنتيكى قادر به انتقال به هر كودك است. بنابراين براى بروز صرع در هر فردى يك عامل ژنى لازم است. اما ميزان بروز آن متغير است. در بعضى خانواده ها ممكن است صرع در تعداد زيادى از افراد آن بروز كند و در خانواده اى ديگر تنها يك عضو مبتلا وجود داشته باشد. خطر وجود صرع در كودكى كه از والدين مصروع به دنيا مى آيد بستگى به ماهيت صرع والدين و سطح آستانه حمله آنها دارد.
اگر يكى از آنها مصروع باشد احتمال ابتلا به صرع در نوزاد افزايش مى يابد، اما ميزان اين افزايش اغلب كم است. اگر والدين هر دو مبتلا به صرع باشند، در آن صورت خطر بيشترى بچه را تهديد مى كند.
يائسگى
ميانگين سن زنان براى پايان دوره هاى ماهانه و دوران بارورى، حدود پنجاه سالگى است. زنان در اين زمان اغلب دچار گـُر گرفتگى و تغيير سريع حالات روحى مى شوند. براى گـُرگرفتگى و ديگر نشانه هاى مربوط به يائسگى، اغلب درمان به روش جايگزينى هورمون استروژن، توصيه مى شود. اگر با خوردن هورمون جنسى، كنترل حملات مشكل شود، بايد قطع هورمون مدنظر قرار گيرد. مكمل هورمون استروژن اغلب براى پيشگيرى از كاهش كلسيم تجويز مى شود.
در بعضى از زنان، صرع مى تواند در اين مرحله از زندگى پيشرفت كند. بعضى از زنان كه سال ها دچار حمله بودند ممكن است متوجه بهبودى يا از بين رفتن حملات در اين زمان شوند.