با وجود نکات نگران کننده اي که در اقتصاد عمان به چشم مي خورد و مهم ترين آنها، اتکاي وافر اقتصاد عمان به درآمدهاي نفتي است؛ تا حدي که تنها در 1370 / 1991 درآمد نفت، 86/1 درصد از درآمدهاي صادراتي عمان را تشکيل مي داد، نکات اميدوار کننده اي نيز در اقتصاد آن کشور وجود دارد که عبارت اند از: بهره گيري از ذخاير عظيم گاز و توسعه ي شبکه ي گاز رساني، کاهش يا تغيير نظام اقتصاد مصرفي، بومي کردن نيروي کار و کاهش وابستگي به نيروي 350000 نفر مهاجران، به خدمت گرفتن بيشتر منابع معدني چون اورانيوم و سرب و توسعه ي 38/2 درصدي نيروي کار بخش صنعت.
اما در سطح روابط خارجي، عماني ها نخست با پرتغالي ها و سپس با ايرانيان درگير بوده اند. ايرانيان دو بار طي سال هاي 1121 و 1171 / 1750 و 1800 به عمان لشکر کشيدند. انگليسي ها، پرتغالي ها را از عمان راندند، ولي خود طي ساليان دراز به شکل مستقيم و غير مستقيم بر عمان چنگ انداختند. عمان در اواخر قرن دوازده شمسي / هجده ميلادي خود را تحت الحمايه ي انگليس قرار داد، و اين تحت الحمايگي در 1270 / 1891 با انعقاد قرارداد جديد، تشديد شد؛ ولي سرانجام در 1330 / 1951 به استقلال دست يافت.
ب - تشکيلات حکومتي :
عمان فاقد قانون اساسي است و تمام قوانين مورد نياز اين کشور، طي فرامين شاه تعيين و به مرحله ي اجرا در مي آيد. همه ي تشکيلات اداري و سياسي اين کشور، زير نظر مستقيم سلطان کار مي کنند. پادشاه وظايف نخست وزير و وزراي دفاع، امور اقتصاد و دارايي و امور خارجه را انجام مي دهد. عمان از داشتن يک مجلس مردمي نيز محروم است. در اين کشور در 1360 / 1981 يک مجلس مشورتي انتصابي 45 نفره تشکيل شد که در 1369 / 1990 جاي خود را به مجلس شوراي ملي داد، ولي اعضاي مجلس جديد هم از سوي معاون نخست وزير در امور قانون، انتخاب و رياست آن از سوي دولت تعيين مي شود. در اين کشور هيچ اتحاديه، حزب و انجمن سياسي وجود ندارد و تشکيل و فعاليت گروه هاي سياسي ممنوع است.
تا قبل از کودتاي سلطان قابوس، عمان از ارتش مجهز، منظم و ملي بي بهره بود و وظيفه ي حراست از آن کشور را نيروهاي خارجي، به ويژه انگليسي ها انجام مي دادند و تا مدت ها پس از آن نيز، مشاغل و پست هاي مهم ارتش در اختيار افسران و سربازان عالي رتبه ي انگليسي قرار داشت. از دهه ي شصت شمسي / هشتاد ميلادي به بعد، کار جايگزيني افسران بومي به جاي افسران انگليسي و سربازان پاکستاني ، بلوچي و ... آغاز شده است . ولي هنوز هم ، تعداد قابل توجهي از بيگانگان در ارتش آن کشور اشتغال به کار دارند. به هر جهت، در دهه هاي اخير ، تلاش براي ايجاد يک ارتش منظم و ملي آغاز شده و ارتش عمان به سه نيروي دريايي، زميني و هوايي، و به ترتيب به دو، نوزده و دو هزار نيرو مجهز شده است. ارتش جديد، مجهز به تانک هاي چيفتن، موشک هاي اگزوسه و هواپيماهاي بمب افکن تاکتيکي جاگوار است. يک نيروي پنج هزار نفري مردمي (3) نيز موسوم به «القرق الوطينه» ارتش را در انجام مأموريت ها ياري مي رساند. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، عمان توجه و هزينه بيشتري را براي ارتقاي کمي و کيفي نيروي دريايي خود، مبذول داشته است.
ج - سياست ها و خط مشي ها :
سياست خارجي عمان فراز و نشيب هايي به خود ديده است. در دوران سلطنت سعيد بن تيمور (1311 - 1349 / 1932 - 1970) بر اثر اعمال سياست استبدادي، عمان به يکي از منزوي ترين کشورهاي جهان تبديل شد و روابط اين کشور با عالم خارج در پائين ترين سطح قرار داشت. سلطان قابوس پس از جلوس به تخت سلطنت در 1349 / 1970 به برقراري ارتباط با دنياي خارج همت گمارد. نياز به جلب حمايت جهاني براي سرکوب جنبش ظفار، عمان را وارد ساخت تا ارتباط بيشتري با جهان خارج برقرار نمايد. سقوط شاه ايران سبب گرايش بيشتر عمان به آمريکا و پيوستن به شوراي همکاري خليج فارس شد. از 1364 / 1985 خط مشي روشن تر و فعال تري در سياست خارجي عمان ديده مي شود که گسترش ارتباط با ايران، برقراري رابطه با شوروي سابق، گشايش دفتر ساف و ايفاي نقش ميانجي گري در حل بحران هاي منطقه اي، از آن جمله است.
انگليس نفوذ دير پا در عمان دارد. اين کشور، اولين دولت غربي بود که با عمان رابطه برقرار کرده و هم اينک نيز رابطه قديمي دو کشور حفظ شده است. حضور و نفوذ انگليس در اين کشور بيش از هر کشور ديگر است و عمان يک کشور تابع سياست هاي لندن شناخته مي شود. نفوذ آمريکا نيز از 1350 / 1971 و به ويژه در دهه ي شصت شمسي در ابعاد مختلف به خصوص نظامي رو به گسترش نهاد. آمريکا در حال حاضر پايگاه هاي مهم و استراتژيکي در خاک عمان دارد.
با روي کار آمدن رژيم مارکسيستي در يمن جنوبي و حمايت آنان از مخالفان ضد دولتي عمان، روابط دو کشور به تيرگي گراييد. همسايگان دو کشور با مشاهده پيروزي انقلاب اسلامي و حمله ي شوروي به افغانستان، عمان و يمن جنوبي را به انعقاد قرار داد صلح در 1362 / 1983 تشويق کردند. ديدار ابوبکر العطاس رئيس جمهوري يمن جنوبي از عمان در 1367 / 1988 به ارتقاي همکاري ها و حل اختلافات باقي مانده مرزي کمک کرد. ولي قرارداد مرزي بين عمان و آن کشور پس از اتحاد دو يمن در 1372 / 1993 در صنعا به امضا رسيد.
عمان با امارات متحده عربي اختلافات ارضي داشته و گاه اين اختلاف به درگيري نظامي محدود منجر شده است. پس از پيروزي انقلاب اسلامي، به توصيه غرب، عمان با دريافت کمک مالي سالانه از امارات متحده عربي، ادعاهاي ارضي خود را مسکوت گذاشت و با برقراري روابط سياسي و سفر متقابل سران دو کشور، اختلافات موجود، شديداً کاهش يافت، ولي هنوز به کلي حل نشده است.
عمان در گذشته با عربستان سعودي هم اختلاف ارضي داشته است. اما هم اکنون عمان با درک موقعيت برتر عربستان در شوراي همکاري خليج فارس و بهره مندي از کمک هاي مالي آن کشور ،مشکلات موجود را حل و رابطه خوبي با آن کشور برقرار نموده است. و البته ديدار ملک فهد در 1368 / 1989 از مسقط، آغازي براي حل و فصل دائمي اختلافات مرزي بود.