یکی از ویژگی های افراد موفق هدفمند بودن آنهاست. با هدفمندی و یافتن راه های صحیح دست یابی به اهداف، تغییرات مطلوب بسیاری را مي توان در زندگی بوجود آورد.
در اینجا با فرایند هدف گذاری آشنا می شویم.
الف ـ تعیین خواسته ها
ابتدا باید خواسته های خود را به روشنی مشخص کنید.در زندگی روزمره چه چیزهایی وجود دارد که شما را ناراحت می کند و مایل هستید آن را تغییر دهید؟ به چه موضوعاتی اشتیاق دارید؟ چه چیزهایی کیفیت زندگی شما را تغییر میدهد؟ چه موضوعاتی احساس رضایتتان را افزایش می دهد؟ دلتان می خواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتی فراگیرید؟ چه خصلتی به وجود آورید؟ چه تصمیمی در زمینه مالی باید بگیرید؟ چه آرزوهایی دارید؟ چه خدماتی از شما ساخته است؟ چه چیزهایی زندگی تان را کمی راحت تر می کند؟و...
اینها سوالاتی هستند که به شما کمک می کنند، به تصویر روشنی از خواسته ها ونیازهای خود برسید.خواسته ها و اهداف خود را در این هشت حیطه مشخص کنید:
١. اخلاقی و معنوی
٢. تحصیلی
٣ . شغلی
٤. مالی
٥. سلامت جسمانی
٦. سلامت روانشناختی
٧. اجتماعی
٨. تفریحی
ب ـ انتخاب اهداف
به فهرستی که از خواسته های خود تهیه کردید مراجعه کنید و از بین آنها:
٤ هدف بلند مدت (اهدافی که دستیابی به آنها ماه ها یا سال ها طول می کشد)
٤هدف میان مدت(اهدافی که دست یابی به آنها هفته ها یا چند ماه طول می کشد)و
٤هدف کوتاه مدت(کاری که می توانید طی چند روز یا کمتر انجام دهید)
انتخاب کنید.
سپس این١٢ هدف انتخاب شده را ارزیابی کنید و مناسب ترین آنها را برگزینید.جهت ارزیابی فاکتورهای زیر را درنظر بگیرید.شدت علاقه واشتیاق شما برای هر هدف چقدر است؟ رسیدن به این هدف چقدر می تواند کیفیت زندگی شما را تغییردهد؟ چقدر زمان،تلاش،استرس یا پول برای رسیدن به این هدف باید صرف کنید؟ چه موانعی در رسیدن به هدف وجود دارد؟
ودر نهایت از هر یک از اهداف بلند مدت،میان مدت وکوتاه مدت،یک هدف را که احتمال دستیابی به آن بیشتر است وبا توجه به فاکتورهای ذکر شده از فیلتر شما گذشته است را انتخاب کنید.به اینصورت شما تا اینجا 3هدف را برای خود مشخص کرده اید.
ج ـ برنامه ریزی برای اهداف
حال وقت آن است که ببینید چگونه،کی،کجا وبه کمک چه کسانی به اهداف خود دست می یابید.مراحلی را که برای رسیدن به هدف لازم است در یک چارچوب زمانی فهرست کنید.
ببینید چه خصلتها یا مهارت هایی را برای رسیدن به هدف باید در خود ایجاد کنید.
چه عواملی ممکن است مانع اجرای برنامه ی شما شود و چه نیروهایی شما را به سمت هدف سوق میدهد.با شناسایی این عوامل وپیش بینی راهکارها با آمادگی بیشتری وارد مرحله عمل می شوید.
می توانید با گفتن مراحل دستیابی به هدف، به یکی از دوستان یا اعضای خانواده، خود را برای اجرای برنامه متعهد کنید.
د ـ عمل
بدین ترتیب شما دارای مجموعه ای از اهداف هستید که تکلیف خود را با آنها می دانید چرا که برای رسیدن به آنها دارای یک برنامه مشخص با چارچوب زمانی روشن هستید.آستینها را بالا بزنید حالا نوبت اجراست ،به برنامه عمل کنید، اما شادی و لذت را فراموش نکنید.ما می خواهیم با شادمانی به هدف برسیم نه اینکه ابتدا به هدف برسیم بعد شادی کنیم.
وقتی در مسیر تغییر و تکامل باشیم و مسئولیت رفتارمان را خود، به عهده بگیریم احساس شادی و رضایت دور از انتظار نیست.
وقتی به هدفها نزدیک می شوید بلافاصله هدفی تازه انتخاب کنید.
هرهفته حداقل یک هدف کوتاه مدت را انجام دهید چرا که موجب تقویت روحیه شده وشما را برای رسیدن به اهداف بزرگتر یاری می کند.
ﻫ ـ بازنگری
نحوه عملکرد خود برای رسیدن به هدف را بازنگری کنید. اگر متوجه شدید که لازم است تغییراتی لحاظ شود انعطاف پذیر باشید و با ترمیم و تصحیح مراحل، احتمال رسیدن به هدف را افزایش دهید. ببینید کجای کار ایراد داشته، شاید اطلاعات شما ناکافی بوده، شاید اهداف شما واقع بینانه نبوده یا اینکه اشکالی در برنامه ریزی وجود داشته، شایدمدیریت زمانی ضعیف بوده وگاهی هم ترس از شکست مانعی است در رسیدن به هدف. در هر صورت فرضیات و شیوه کار خود را آنقدر عوض کنید تا به هدف برسید.
فراموش نكنيد كه:
«بیشتر مردم همان اندازه خوشبختند که خودشان می خواهند»
«آبراهام لینکلن»
در اینجا با فرایند هدف گذاری آشنا می شویم.
الف ـ تعیین خواسته ها
ابتدا باید خواسته های خود را به روشنی مشخص کنید.در زندگی روزمره چه چیزهایی وجود دارد که شما را ناراحت می کند و مایل هستید آن را تغییر دهید؟ به چه موضوعاتی اشتیاق دارید؟ چه چیزهایی کیفیت زندگی شما را تغییر میدهد؟ چه موضوعاتی احساس رضایتتان را افزایش می دهد؟ دلتان می خواهد چه مطالبی را بیاموزید؟ چه مهارتی فراگیرید؟ چه خصلتی به وجود آورید؟ چه تصمیمی در زمینه مالی باید بگیرید؟ چه آرزوهایی دارید؟ چه خدماتی از شما ساخته است؟ چه چیزهایی زندگی تان را کمی راحت تر می کند؟و...
اینها سوالاتی هستند که به شما کمک می کنند، به تصویر روشنی از خواسته ها ونیازهای خود برسید.خواسته ها و اهداف خود را در این هشت حیطه مشخص کنید:
١. اخلاقی و معنوی
٢. تحصیلی
٣ . شغلی
٤. مالی
٥. سلامت جسمانی
٦. سلامت روانشناختی
٧. اجتماعی
٨. تفریحی
ب ـ انتخاب اهداف
به فهرستی که از خواسته های خود تهیه کردید مراجعه کنید و از بین آنها:
٤ هدف بلند مدت (اهدافی که دستیابی به آنها ماه ها یا سال ها طول می کشد)
٤هدف میان مدت(اهدافی که دست یابی به آنها هفته ها یا چند ماه طول می کشد)و
٤هدف کوتاه مدت(کاری که می توانید طی چند روز یا کمتر انجام دهید)
انتخاب کنید.
سپس این١٢ هدف انتخاب شده را ارزیابی کنید و مناسب ترین آنها را برگزینید.جهت ارزیابی فاکتورهای زیر را درنظر بگیرید.شدت علاقه واشتیاق شما برای هر هدف چقدر است؟ رسیدن به این هدف چقدر می تواند کیفیت زندگی شما را تغییردهد؟ چقدر زمان،تلاش،استرس یا پول برای رسیدن به این هدف باید صرف کنید؟ چه موانعی در رسیدن به هدف وجود دارد؟
ودر نهایت از هر یک از اهداف بلند مدت،میان مدت وکوتاه مدت،یک هدف را که احتمال دستیابی به آن بیشتر است وبا توجه به فاکتورهای ذکر شده از فیلتر شما گذشته است را انتخاب کنید.به اینصورت شما تا اینجا 3هدف را برای خود مشخص کرده اید.
ج ـ برنامه ریزی برای اهداف
حال وقت آن است که ببینید چگونه،کی،کجا وبه کمک چه کسانی به اهداف خود دست می یابید.مراحلی را که برای رسیدن به هدف لازم است در یک چارچوب زمانی فهرست کنید.
ببینید چه خصلتها یا مهارت هایی را برای رسیدن به هدف باید در خود ایجاد کنید.
چه عواملی ممکن است مانع اجرای برنامه ی شما شود و چه نیروهایی شما را به سمت هدف سوق میدهد.با شناسایی این عوامل وپیش بینی راهکارها با آمادگی بیشتری وارد مرحله عمل می شوید.
می توانید با گفتن مراحل دستیابی به هدف، به یکی از دوستان یا اعضای خانواده، خود را برای اجرای برنامه متعهد کنید.
د ـ عمل
بدین ترتیب شما دارای مجموعه ای از اهداف هستید که تکلیف خود را با آنها می دانید چرا که برای رسیدن به آنها دارای یک برنامه مشخص با چارچوب زمانی روشن هستید.آستینها را بالا بزنید حالا نوبت اجراست ،به برنامه عمل کنید، اما شادی و لذت را فراموش نکنید.ما می خواهیم با شادمانی به هدف برسیم نه اینکه ابتدا به هدف برسیم بعد شادی کنیم.
وقتی در مسیر تغییر و تکامل باشیم و مسئولیت رفتارمان را خود، به عهده بگیریم احساس شادی و رضایت دور از انتظار نیست.
وقتی به هدفها نزدیک می شوید بلافاصله هدفی تازه انتخاب کنید.
هرهفته حداقل یک هدف کوتاه مدت را انجام دهید چرا که موجب تقویت روحیه شده وشما را برای رسیدن به اهداف بزرگتر یاری می کند.
ﻫ ـ بازنگری
نحوه عملکرد خود برای رسیدن به هدف را بازنگری کنید. اگر متوجه شدید که لازم است تغییراتی لحاظ شود انعطاف پذیر باشید و با ترمیم و تصحیح مراحل، احتمال رسیدن به هدف را افزایش دهید. ببینید کجای کار ایراد داشته، شاید اطلاعات شما ناکافی بوده، شاید اهداف شما واقع بینانه نبوده یا اینکه اشکالی در برنامه ریزی وجود داشته، شایدمدیریت زمانی ضعیف بوده وگاهی هم ترس از شکست مانعی است در رسیدن به هدف. در هر صورت فرضیات و شیوه کار خود را آنقدر عوض کنید تا به هدف برسید.
فراموش نكنيد كه:
«بیشتر مردم همان اندازه خوشبختند که خودشان می خواهند»
«آبراهام لینکلن»