[h=3]قنات 2500 ساله گناباد یکی از عجایب تمدن ایران
آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد میرفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را...
آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد میرفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را...
قنات قصبه عظیمترین قنات گناباد و شاید یکی از عجایب تمدن تاریخ بشر باشد که از گذشتههای دور توجه بسیاری را به خود جلب کرده است. ناصرخسرو عمق چاه قنات را هفتصد گز و طول آن را چهار فرسنگ ذکر کرده است. از میان اراضی کوی شرقی گناباد (قصبه شهر سابق) در سمت جنوب غربی از محلی معروف به برج علی ضامن، از داخل رسوبهای ریز دانه آغاز شده و بطول کلی 331 هزار و 33 متر در یک رشته اصلی به نام قصبه و چهار رشته منشعب به نام دولاب کهنه، دولاب نو، رشته فرعی اول و رشته فرعی دوم قصبه جریان دارد. رشته اصلی قصبه که 131هزار و 35 متر طول دارد و در امتداد دره پرآب خانیک حفر شده و عمق مادر چاه آن نیز بیش از 200 متر است.
قطعه سفالهای پراکنده در اطراف دهانه چاههای این رشته حاکی از این است که رشته قصبه واقع در کانال اولیه اصلی قنات بوده که در زمان هخامنشیان حفر شده و به دنبال آن رشتههای دیگر قنات در مواقع خشکسالی حفر شده است. اما ریزش پی در پی قنات، پیشینیان را به یافتن راه چارهای ترغیب کرد که طی آن در فاصله 683 متری، قنات را به دو شاخه تقسیم کنند تا در صورت ریزش و بسته شدن یکی از کانالها، آب از دیگری خارج شده و در داخل انباشته نشود.
چاههای قنات قصبه به دو صورت چاههای کم عمق و عمودی و چاههای عمیق و پله ای هستند، به این معنی که ابتدا هفتاد تا یکصد متری چاه عمودی حفر شده و سپس با زاویه قائمه در کف آن کانالی افقی و بلند هوا، به سمت مسیر قنات بطول سه تا پنج متر حفر شده و مقنی به تعداد هر چاه چرخی در انتهای کانالهای افقی و بر فراز چاههای عمودی استوار میکرده، خاک ارسال شده از عمق را کارگران از طنابی به طناب دیگر میبستند این نوع چاهها به دو منظور حفر شده اند: 1- اینکه در موقع حمله و هجوم دشمن نتوانند قنات را کور کنند، چون در نهایت جلوی کانالهای افقی بسته میشد و دیگر اینکه از وزن طنابها بکاهند زیرا اگر مثلا در چاه 300 متری بخواهند از یک ریسمان و یک چرخ استفاده کنند، وزن طناب خیس شده حدود یک تن خواهد رسید، که انتقال آن مشکل خواهد بود، در مجموع قنات قصبه با طول 33 کیلومتر دارای 408 حلقه چاه که عمق مادر چاه آن 300 متر بوده که 28 متر آب روی هم انباشته شده است که بجز شعبه اصلی شعبات فرعی دیگری نیز وجود دارد که از مجموع این کانالها 60درصد آن مسدود و میزان آب دهی آن 40درصد موجود 150 لیتر در ثانیه است.
قنات قصبه شهر گناباد به لحاظ موقعیت و قدمت آن که بر دو هزار و 500 سال و هم اکنون یکی از بهترین مکانهای گردشگری محسوب میشود و هر ساله بازدید کنندگان بسیاری را به خود جذب میکند نیاز به بازسازی و مرمت و فضاسازی دارد که در جذب گردشگران داخلی و خارجی گامی مؤثر برداشته خواهد شد. این قنات که در قسمت اولیه آن به طول 500 متر کانالهای آن جهت مسیر بازدید کنندگان از داخل قنات بازگشایی شده است اما به لحاظ استحکام بخشی آن و ایجاد اماکن رفاهی در مسیر و خارج آن نیاز به اعتباری از سوی ارگانها و سازماندهی دولتی دارد. شایان ذکر است طرح جامع گردشگری این قنات هماکنون در دست تهیه و بررسی است.
جایگاه تاریخی قنات قصبه
گذشته از روایات اسطورهای و توجیهات لغوی که بر قدمت دیرپای قنوات گناباد و حاصل فیض آن قنوات یعنی شهر گناباد دلالت دارد، برخی به صراحت بنیاد آن قناتها را به دوران هخامنشی نسبت دادهاند و با شگفتی سفالهای جمع آوری شده بر کناره برخی از چاههای شاخه اصلی قنات قصبه نیز قابل مقایسه با سفالهای مربوط به دوران هخامنشی در نواحی باختر و دهانه غلامان سیستان است.
در مطالعات و بررسیهای میدانی مسیر قنات و پیمایش در سطح میتوان قطعه سفالهایی را در کنار خاک ریز دهانه چاهها مشاهده کرد که تنها مدرک و سند قابل تشخیص زمان احتمالی در ارتباط با قنات محسوب میشوند و بر کنار چاههای قنات قصبه سفالهایی مشاهده شدند که با عنایت به آنها میتوان دوران حفر یا لایروبی شاخه اصلی یا شاخههای فرعی را حدس زد. سفالهای قرن چهارم و نهم هجری که در کناره برخی چاههای کنارههای فرعی قنات قصبه گناباد مشاهده شدند به ما امکان میدهند به احتمال اظهار نظر کنیم که شاخه اصلی به طول 6403 متر ابتدا در امتداد شمال به جنوب حفر شده و در دورههای بعد به مقتضای نیاز شاخههای فرعی در جهت جنوب غربی از شاخههای اصلی جدا شده است.
با توجه به سفالهای جمع آوری شده که قابل مقایسه با سفالهای دوران هخامنشی است اگر بپذیریم که این قنات کهنترین قنات منطقه است، احتمالا ایجاد قنات گناباد مقدم بر وجود آن شهر یا تشکیل اجتماعی در آن منطقه بوده زیرا که عرصه بیابانی گناباد بجز قنات که آب را از سفرههای در عمق صدها متر به سطح زمین انتقال میدهد منبع آبی دیگری اعم از چشمه و رودخانه دائمی وجود ندارد و بدیهی است که لازمه یکجانشینی منبع مطمئن تامین آب مایه حیات است.
بنابراین قبل از ایجاد قنوات گناباد نمیتوانسته است شهری بزرگ بوده باشد. اما ایجاد و حفر یک قنات به عظمت قنات قصبه احتیاج به نیروی انسانی ماهر، منابع مالی و ساختار اجتماعی و سیاسی معینی است. حال کدام قنوات قبل از قنات قصبه وجود داشته است یک سوال اساسی باستانشناسی است. منتهی میتوان اینطور تصور کرد که با حفر قنات قصبه و رسیدن آب آن به شهر گناباد، شهر رونقی دیگر گرفته و توسعه و رشد آن شتاب گرفت. با این فرض میتوان تا حدی پذیرفت که چنانچه در کتب کهن نامی از گناباد میان آید که قنات گناباد از پیشینه کهنتری نسبت به شهر گناباد برخوردار است. یعنی به احتمال زیاد زمانی گناباد ارزش آن را یافته است که وارد تاریخ مدون و مکتوب شود که با آب قنات قصبه رشد کرده و جایگاهی در منطقه یافته بوده است.
«احمد بن یحیی البلاذری» مورخ قرن سوم هجری از حضور «نیزک طرخان، بزرگ هپتالیان) و سپاهی از ترکان در «جنابد» و جنگ او با یزدگرد ساسانی در آن شهر خبر میدهد. پس از آن جنابد دو متون معتبر جغرافیایی چون اشکال العالم در سال 310 هجری قمری، مسالک و ممالک در سال 340 هجری قمری، سفرنامه ابن حوقل صوره الارض در سال 367 هجری قمری و احسن التقاسیم فی معرفه الاقالیم در سال 375 هجری قمری راه یافته و در توصیف آن آمده است که آبش از قنات تامین میشود.
نخستین کسی که توصیف نسبتا مفصلی از قنات گناباد آورده ناصر خسروی قبادیانی است که در سال 444 هجری از شهر تون عازم گناباد بوده و آن بخش از سفرنامه اش را چنین نگاشته است:
«چون از شهر تون برفتیم آن مرد گیلکی مرا حکایت کرد که وقتی ما از تون به گناباد میرفتیم دزدان به بیرون آمدند و بر ما غلبه کردند، چند نفر از بیم خود را در چاه کاریز افکندند. بعد از آن جماعت یکی را پدری مشفق بود و یکی را به مزد گرفت و در آن چاه گذاشت تا پسر او را بیرون آورد، چندان ریسمان و رسن که آن جماعت داشته حاضر کردند و مردم بسیار آمدند، هفتصد گز رسن فرو رفت تا آن مرد به بن چاه رسید، رسن در آن پسر بست و او را مرده بیرون کشیدند و آن مرد چون مرده بیرون آمد گفت آبی عظیم که در این کاریز روانست و آن کاریز چهار فرسنگ میرود و آن را میگفتند که کیخسرو فرموده است.»
به نظر میرسد که حکایتی ناصر خسرو در سفرنامه خود آورده مبدا اظهار نظرهای بعدی شده که بعدا او در مورد قنات گناباد ارائه شده است ."حمد ا.. مستوفی" در سال 740 هجری قمری ظاهرا با استفاده از روایت ناصر خسرو،این گونه در مورد قنات نوشته است:« چهار فرسنگ درازای کاریز است و چاه آن تخمینی هفتصد گز باشد و چند موضع میباشد و مجموع را آب از کاریز و بیشتر کاریزها از طرف جنوب به شمال میرود.»