سال 1984، در يكي از روزهاي همين سال، خبري تيتر نخست خبرگزاريها شد كه همه نگاهها را به خود معطوف داشت. اين خبر چيزي نبود جز <ابتلاي قهرمان بوكس جهان به پاركيسنون.> محمدعلي كلي - مرد طلايي بوكس جهان- در سن 42 سالگي به پاركينسون مبتلا شده بود. قهرماني كه تا آن زمان سه بار لقب برترين مرد بوكس جهان را به دست آورده بود، فقط پس از گذشت سه سال از بازنشستگياش، مغلوب پاركينسون و اسير ويلچر شد.
ردپاي پاركينسون
بدون شك "محمدعلي كلي" وقتي بيپروا روي رينگ بوكس ميزد، از پيشرفت آرام پاركينسون در مغزش بيخبر بود. پاركينسون يك اختلال مغزي است كه در سال 1817 به وسيله دكتر جيمز پاركينسون كه يك جراح بود، تشخيص داده شد. اين بيماري يك بيماري مزمن به شمار ميآيد كه فقط بخش كوچكي از مغز را تحت تاثير قرار ميدهد. اين سرزمين محدود از مغز، مساحت كوچكي در مغز مياني است. تخريب تدريجي سلولهاي اين بخش از مغز، باعث كاهش ترشح دوپامين ميشود.
دوپامين، پيامرسان و به زباني ديگر يك پستچي بين سلولهاي مغزي است كه ارتباط اين سلولها را با يكديگر برقرار ميكند. پاركينسون عوارض متفاوتي را براي بخشهاي مختلف بدن اين قهرمان به ارمغان آورد. آرامآرام يك نيمه بدنش دچار لرزشهاي مداوم شد.
در اين شرايط در حالي كه تمام حركات بدنش كند شده بود و اعضاي بدنش سفت ميشدند، پاركينسون باعث شد محمدعلي نتواند موقعيت خود را در فضا به درستي حفظ كند و تعادلش برهم ميخورد. اين بيماري خيلي آهسته پيشرفت ميكند و از زمان تشخيص، كمكم مشكلات آن آغاز ميشود. پاركينسون توانست در نهايت، قهرمان شكستناپذير جهان را ناتوان و اسير ويلچر كند.
دستهاي پنهان
هنوز علت اصلي بروز اين بيماري مشخص نشده است ولي دقيقا مشخص است كه پس از ابتلا به اين بيماري، چه رخدادهايي در مغز پيش ميآيد.
علايم پاركينسون زماني خود را نشان ميدهند كه 80 درصد سلولهاي بخش معيني از مغز از بين رفته باشند، دقيقا مشابه آنچه در مغز كلي رخ داده بود.
هنوز دقيقا مشخص نيست كه چرا بعضيها بدشناستر از ديگران هستند و سلولهاي اين بخش از مغزشان از بين ميروند.
در ژوئن سال 2007 ميلادي، يك گروه از دانشمندان نشان دادند كه پايين بودن كلسترول بدخون به مرگ سلولهاي مغزي منجر ميشود. اين محققان تاكيد داشتند افرادي كه داروهاي كاهنده كسترول خون را مصرف ميكنند، احتمال ابتلايشان به آلزايمر افزايش مييابد.
اگر دوست داشته باشيد بدانيد چه عواملي احتمال ابتلاي شما به اين بيماري را افزايش ميدهد، بايد گفت برگ برنده اول در دست پاركينسون، سن شماست.
افرادي كه در سنين بالاتري قرار گرفته باشند، احتمال ابتلاي آنها به آلزايمر بيشتر است.
علايم اين بيماري معمولا پس از 65 سالگي پيدا ميشوند ولي 15 درصد افراد مبتلا به پاركينسون در سنين زير 50 سالگي به اين بيماري مبتلا ميشوند، درست مثل محمدعلي كه در همين گروه 15 درصدي قرار داشت.
اگر يكي از افراد فاميل شما به اين بيماري مبتلا باشد، باز هم احتمال ابتلاي شما به بيماري افزايش پيدا خواهد كرد. به نظر ميرسد مردان بيش از زنان به پاركينسون مبتلا ميشوند.
بانوان يائسهاي كه ميزان هورمون استروژن در بدنشان كاهش يافته و از هورمون درماني استفاده نميكنند هم بيش از ديگران به پاركينسون مبتلا ميشوند.
در ميان همه اين عوامل، كلي دو احتمال بد را به همراه داشت و آن هم اينكه مردي بود كه يكي از بستگانش نيز به پاركينسون مبتلا بود. مثل اينكه دنيا هيچ وقت همه خوبيها و راحتيها را به يك نفر نميدهد. با بروز نشانههاي خطر <كلي> روانه بيمارستان شد و ملاقات با پزشكان مختلف يكي پس از ديگري آغاز شد.
تست اختصاصي براي تشخيص بيماري پاركينسون وجود نداشته. پزشك براساس تاريخچه پزشكي و علايمي كه برايش بازگو ميكرد، بيماري را تشخيص داد. براي رسيدن به تشخيص، معاينات گوناگون و معاينات عصبي روي كلي انجام شد.
يكي از مشكلات تشخيص پاركينسون در سالمندان اين است كه گاهي علايم اين بيماري به پاي ضعف معمولي ناشي از كهولت سن گذاشته ميشود.
در اين شرايط، تشخيص بيماري به عقب ميافتد و در آينده ممكن است با علايم شديدتري، تشخيص داده شود ولي اي كاش، كلي قهرمان در زمان مناسب به اين علايم دقت ميكرد.
دارو و درمان
پاركينسون بيماري كشندهاي نيست. بنابراين از اين بابت نگران نباشيد. شايد نتوان آن را به صورت كامل درمان كرد ولي ميتوان نشانهها و عوارض آن را كنترل نمود. هدف اصلي در درمان بيماران، افزودن به كيفيت زندگي افراد مبتلا است، مشابه كاري كه پزشكان براي قهرمان قصه ما انجام دادند.
پزشكان دارودرماني، فيزيوتراپي و يا جراحي را به او پيشنهاد كردند. بسياري از علايم و عوارض اين بيماري بهوسيله مصرف داروها قابل كنترل خواهند بود.
كلي براي انجام درمانهاي فيزيوتراپي به يكي از مراكز فيزيوتراپي معرفي شد. فيزيوتراپيست تلاش كرد تواناييهاي حركتي او را بهبود بخشيده و دامنه حركات او را گسترش دهد. جراحي در درمان اين بيماري چندان رايج نيست.
داروهايي كه براي درمان پاركينسون تجويز ميشوند عوارض خاص خود را دارند. گيجي، فرسودگي، كوفتگي عضلاني و كاهش فشارخون ازجمله عوارض اين داروها هستند.
علایم پارکینسون
* بدخط شدن: دست خط ممكن است درهم و شلوغ شود و ديگر آن ظرافت و زيبايي سابق را نداشته باشد.
* از بين رفتن حالتهاي صورت: زبان بدن شامل بخشي از حالاتي ميشود كه هنگام صحبتكردن به چهره خود ميدهيم. حالاتي كه در غم، شادي، عصبانيت و تعجب به چهره خود ميدهيم، بخش مهمي از ارتباط ما را با ديگران تشكيل ميدهند. حالات چهره به وسيله "عضلات حالتدهنده" صورت ايجاد ميشوند. يك سر اين عضلات به پوست صورت متصل است و با انقباض اين عضلات ميتوانيم حالات چهره خود را دگرگون كنيم. در افراد مبتلا به پاركينسون، عضلات حالتدهنده صورت به درستي عمل نميكنند.
* آهستهتر صحبتكردن: كاهش بلندي صدا هنگام صحبت كردن يكي ديگر از علايمي است كه بهتر بود به آن توجه ميكرد.
* افسردگي و اضطراب
* كشيدن پا روي صورت در سمت مبتلا: اين نشانه ممكن است در مبتلايان به پاركينسون بهصورت بسيار خفيف ديده شود.
* افزايش شوره سر و چربشدن پوست
ردپاي پاركينسون
بدون شك "محمدعلي كلي" وقتي بيپروا روي رينگ بوكس ميزد، از پيشرفت آرام پاركينسون در مغزش بيخبر بود. پاركينسون يك اختلال مغزي است كه در سال 1817 به وسيله دكتر جيمز پاركينسون كه يك جراح بود، تشخيص داده شد. اين بيماري يك بيماري مزمن به شمار ميآيد كه فقط بخش كوچكي از مغز را تحت تاثير قرار ميدهد. اين سرزمين محدود از مغز، مساحت كوچكي در مغز مياني است. تخريب تدريجي سلولهاي اين بخش از مغز، باعث كاهش ترشح دوپامين ميشود.
دوپامين، پيامرسان و به زباني ديگر يك پستچي بين سلولهاي مغزي است كه ارتباط اين سلولها را با يكديگر برقرار ميكند. پاركينسون عوارض متفاوتي را براي بخشهاي مختلف بدن اين قهرمان به ارمغان آورد. آرامآرام يك نيمه بدنش دچار لرزشهاي مداوم شد.
در اين شرايط در حالي كه تمام حركات بدنش كند شده بود و اعضاي بدنش سفت ميشدند، پاركينسون باعث شد محمدعلي نتواند موقعيت خود را در فضا به درستي حفظ كند و تعادلش برهم ميخورد. اين بيماري خيلي آهسته پيشرفت ميكند و از زمان تشخيص، كمكم مشكلات آن آغاز ميشود. پاركينسون توانست در نهايت، قهرمان شكستناپذير جهان را ناتوان و اسير ويلچر كند.
دستهاي پنهان
هنوز علت اصلي بروز اين بيماري مشخص نشده است ولي دقيقا مشخص است كه پس از ابتلا به اين بيماري، چه رخدادهايي در مغز پيش ميآيد.
علايم پاركينسون زماني خود را نشان ميدهند كه 80 درصد سلولهاي بخش معيني از مغز از بين رفته باشند، دقيقا مشابه آنچه در مغز كلي رخ داده بود.
هنوز دقيقا مشخص نيست كه چرا بعضيها بدشناستر از ديگران هستند و سلولهاي اين بخش از مغزشان از بين ميروند.
در ژوئن سال 2007 ميلادي، يك گروه از دانشمندان نشان دادند كه پايين بودن كلسترول بدخون به مرگ سلولهاي مغزي منجر ميشود. اين محققان تاكيد داشتند افرادي كه داروهاي كاهنده كسترول خون را مصرف ميكنند، احتمال ابتلايشان به آلزايمر افزايش مييابد.
اگر دوست داشته باشيد بدانيد چه عواملي احتمال ابتلاي شما به اين بيماري را افزايش ميدهد، بايد گفت برگ برنده اول در دست پاركينسون، سن شماست.
افرادي كه در سنين بالاتري قرار گرفته باشند، احتمال ابتلاي آنها به آلزايمر بيشتر است.
علايم اين بيماري معمولا پس از 65 سالگي پيدا ميشوند ولي 15 درصد افراد مبتلا به پاركينسون در سنين زير 50 سالگي به اين بيماري مبتلا ميشوند، درست مثل محمدعلي كه در همين گروه 15 درصدي قرار داشت.
اگر يكي از افراد فاميل شما به اين بيماري مبتلا باشد، باز هم احتمال ابتلاي شما به بيماري افزايش پيدا خواهد كرد. به نظر ميرسد مردان بيش از زنان به پاركينسون مبتلا ميشوند.
بانوان يائسهاي كه ميزان هورمون استروژن در بدنشان كاهش يافته و از هورمون درماني استفاده نميكنند هم بيش از ديگران به پاركينسون مبتلا ميشوند.
در ميان همه اين عوامل، كلي دو احتمال بد را به همراه داشت و آن هم اينكه مردي بود كه يكي از بستگانش نيز به پاركينسون مبتلا بود. مثل اينكه دنيا هيچ وقت همه خوبيها و راحتيها را به يك نفر نميدهد. با بروز نشانههاي خطر <كلي> روانه بيمارستان شد و ملاقات با پزشكان مختلف يكي پس از ديگري آغاز شد.
تست اختصاصي براي تشخيص بيماري پاركينسون وجود نداشته. پزشك براساس تاريخچه پزشكي و علايمي كه برايش بازگو ميكرد، بيماري را تشخيص داد. براي رسيدن به تشخيص، معاينات گوناگون و معاينات عصبي روي كلي انجام شد.
يكي از مشكلات تشخيص پاركينسون در سالمندان اين است كه گاهي علايم اين بيماري به پاي ضعف معمولي ناشي از كهولت سن گذاشته ميشود.
در اين شرايط، تشخيص بيماري به عقب ميافتد و در آينده ممكن است با علايم شديدتري، تشخيص داده شود ولي اي كاش، كلي قهرمان در زمان مناسب به اين علايم دقت ميكرد.
دارو و درمان
پاركينسون بيماري كشندهاي نيست. بنابراين از اين بابت نگران نباشيد. شايد نتوان آن را به صورت كامل درمان كرد ولي ميتوان نشانهها و عوارض آن را كنترل نمود. هدف اصلي در درمان بيماران، افزودن به كيفيت زندگي افراد مبتلا است، مشابه كاري كه پزشكان براي قهرمان قصه ما انجام دادند.
پزشكان دارودرماني، فيزيوتراپي و يا جراحي را به او پيشنهاد كردند. بسياري از علايم و عوارض اين بيماري بهوسيله مصرف داروها قابل كنترل خواهند بود.
كلي براي انجام درمانهاي فيزيوتراپي به يكي از مراكز فيزيوتراپي معرفي شد. فيزيوتراپيست تلاش كرد تواناييهاي حركتي او را بهبود بخشيده و دامنه حركات او را گسترش دهد. جراحي در درمان اين بيماري چندان رايج نيست.
داروهايي كه براي درمان پاركينسون تجويز ميشوند عوارض خاص خود را دارند. گيجي، فرسودگي، كوفتگي عضلاني و كاهش فشارخون ازجمله عوارض اين داروها هستند.
علایم پارکینسون
* بدخط شدن: دست خط ممكن است درهم و شلوغ شود و ديگر آن ظرافت و زيبايي سابق را نداشته باشد.
* از بين رفتن حالتهاي صورت: زبان بدن شامل بخشي از حالاتي ميشود كه هنگام صحبتكردن به چهره خود ميدهيم. حالاتي كه در غم، شادي، عصبانيت و تعجب به چهره خود ميدهيم، بخش مهمي از ارتباط ما را با ديگران تشكيل ميدهند. حالات چهره به وسيله "عضلات حالتدهنده" صورت ايجاد ميشوند. يك سر اين عضلات به پوست صورت متصل است و با انقباض اين عضلات ميتوانيم حالات چهره خود را دگرگون كنيم. در افراد مبتلا به پاركينسون، عضلات حالتدهنده صورت به درستي عمل نميكنند.
* آهستهتر صحبتكردن: كاهش بلندي صدا هنگام صحبت كردن يكي ديگر از علايمي است كه بهتر بود به آن توجه ميكرد.
* افسردگي و اضطراب
* كشيدن پا روي صورت در سمت مبتلا: اين نشانه ممكن است در مبتلايان به پاركينسون بهصورت بسيار خفيف ديده شود.
* افزايش شوره سر و چربشدن پوست