مادرها کیمیاگرند...
آیا زنان به صرف توانایی بارداری و وضع حمل، مادرانی قابل تقدیر می شوند یا عوامل دیگری نیز در این میان دخیل است؟ آیا فقط در زندگی فرزندانشان نقش دارند یا اینکه قادر به تحول در زندگی آنها هستند؟
و آیا تغییرات را صرفاً در زندگی فرزندان ایجاد می کنند یا اینکه زندگی خودشان نیز پس از مادرشدن تغییر می کند؟ آیا فرد دیگری نیز می تواند مانند مادر عمل کند یا اینکه برخی ویژگی ها اختصاص به مادران دارد؟
برخی افراد تصور می کنند که مادرشدن به معنای پایان خواب راحت، گذرانیدن تعطیلات آرام و دست کشیدن از علایق است.در پاسخ به این افراد باید گفت شما هرگز از مادرشدن پشیمان نخواهید شد. زیرا چنان لذتی از نگاه کردن به فرزندان و بزرگ شدن آنها می برید که حاضر نیستند دنیا را با همه زرق و برقها و دلفریبیهایش با یک لحظه دوری فرزندان عوض کنید. اما مادران به راستی از چه لذت می برند؟
باید گفت همه چیز پس از ورود کودک به این جهان برای مادر تغییر می کند. حتی رابطه مادر و پدر تغییر می کند. اگر زن و شوهر تا به حال به یکدیگر علاقه مند بودند حالا مادر به این خاطر که همسرش اینقدر به کودکش علاقه دارد نیز او را دوست دارد و به سبب دغدغه آینده فرزند برای پدر، علاقه او به شوهرش نه تنها کاهش نمی یابد بلکه دوچندان شده و احساس محبت بیشتری ایجاد می شود.
نخستین باری که کودک می نشیند، می ایستد، نخستین دندانی که در می آورد، نخستین کلمه ای که بر زبان می آورد، دنیای مادر را متحول می سازد. هر زخمی پس از مدتی بهبودی می یابد اما مادرشدن مانند زخمی دلپذیر است که همیشه تازه و حساس است!
همه افراد صفحه حوادث روزنامه را می خوانند اما فقط مادر است که با خود فکر می کند «اگر این اتفاق برای فرزند من بیفتد؟»
[h=2]ویژگی های خاص اثبات شده در مادر ثابت شده که ذهن و حافظه مادران نه تنها نسبت به قبل از مادرشدن تحلیل نمی رود بلکه با تغییرات مغزی و هورمونی تقویت نیز می شود.
[h=2]درک حالات چهره مادرانی که دارای کودک هستند بهتر از دیگران قادر به درک حالات چهره و قدرت ذهن خوانی می باشند. آگاهی از کوچکترین تغییرات جسمی و روحی فرزندان فکر را برای همدلی و همدردی موثر در دیگر زمینه ها نیز آماده تر می کند.
[h=2]توانایی انجام چند کار در یک زمان در زمان بارداری و مدتی پس از زایمان مغز استروژن بیشتری ترشح می کند و این کار با یک سلسله ارتباطات هوشیاری مادر را افزایش می دهد.
مشخص شده که مادران نسبت به سایر زنان قدرت بیشتری در انجام چند کار دارند. برای مثال در حال آشپزی یا تمیز کردن یخچال می توانند در ذهن خود به یافتن راه حل برای یک مسئله پرداخته و در عین حال به صحبتهای فرد دیگری نیز گوش بدهند.
افزایش شهامت: افراد پس از مادرشدن شهامت و شجاعت بیشتری در برخورد با هیجانات دارندو حتی قدرت ریسک پذیری بیشتری پیدا می کنند.
مادرانی که همیشه از شنا کردن می ترسیده اند برای حفاظت از کودکانشان در آب به همراه آنها شنا کرده و حتی برای نجات آنها بی پروا به اعماق آب می روند.
[h=2]روحیه مادر حاکم بر نگرش فرزندان با تولد کودک رابطه مادر و فرزندی ایجاد می شود که زمینه حالات و جهت گیریهای بعدی فرزند را نسبت به جهان پیرامون تعیین می کند. پس باید توجه خاصی به وضعیت روحی مادران داشت.
نکته اینجاست که مادران ناراضی و آنهایی که حس مثبتی نسبت به مسائل به ویژه مسائل خانوادگی ندارند این حس را به فرزندان به ویژه پسران خود منتقل می کنند. البته این تاثیر بر دختران نیز وجود دارد فقط مسئله اینجاست که دختران این تاثیرات را در زمان حال و با دریافت آن بروز می دهند اما پسران ممکن است در زمان حال واکنشی نشان ندهند اما در زمان بلوغ و بزرگسالی آثار این نارضایتی خفته را از خود نشان داده و نسبت به زندگی زناشویی بدبین تر شوند. [h=2]محبت از آنجایی که مادر نخستین شخص آشنای فرزند و الگوی او برای توقع از دیگران است نحوه برخورد مادر معیاری برای پیش بینی احساس سایرین نسبت به کودک است. یکی از راههای اولیه مادر برای ابراز علاقه خود در آغوش گرفتن فرزند است. صمیمیت مادر موجب می شود طفل به سایرین نیز علاقه مند شود. حتماً تاکنون با افرادی برخورد کرده اید که نمی توانند محبت خود را به دیگران ابراز نمایند. چنین افرادی اینکار را از مادر نیاموخته اند.
[h=2]مادر آرام، فرزند شاد آرامش برای فرزند به معنای امنیت خاطر است و اضطراب و تشویش مادر موجب بی قراری فرزند می شود. پس این مادر است که می تواند با تدبیر خود این شادی و رضایت را به فرزند بدهد. یکی از راههای تشخیص آرامش مادر خنده کودک است. زیرا حالات و دید فرزند از دوران نوزادی نسبت به دنیا طبق احساسات مادر ترسیم می شود و امنیتی که او از مادرش دریافت می کند تمایل به برقراری رابطه با دیگران را نیز در وی تقویت می کند.
[h=2]کمال گرایی بسیاری از فرزندان موفقیتهای خود را مرهون رفتار والدین به ویژه مادر می دانند. مادر با تشویق فرزندان می تواند موجب تقویت اعتماد به نفس در آنها شود اما باید توجه داشت که توقع زیاد و ایده آلی موجب احساس ضعف و کمبود در فرزند می شود. به تدریج رفتار دیگران را نیز کامل و شایسته ستایش و تحسین نمی بیند. بدین ترتیب نمی تواند به طور صادقانه به افراد محبت بورزد و از زندگی لذت ببرد و امکان دارد منزوی شود.
در مقابل مادرانی که می پذیرند همه افراد نکات ضعف و قوت دارند و فرندانشان نیز از این مورد مستثنی نیستند عموماً فرزندانی منطقی-عادل و منصف خواهند داشت که در روابط اجتماعی نیز افرادی موفق و فعال بوده و از بودن با افراد گوناگون با خصوصیات متفاوت لذت می برند. [h=2]
گذشت مادر با گذشت و ایثار خود و پرداختن به آنچه مصلحت خانواده و فرزندان است به بهترین شکل معنی ایثار و گذشت را نشان می دهد. فرزندان درمی یابند که گذشتن از خود به خاطر دیگران بسیار زیباست و مادر اینکار را به بهترین نحو انجام می دهد.
از طرف دیگر فرزندان باگذشت مادر ارزش بخشش را درمی یابند و در ضمن اینکه کینه توز نخواهند شد اشتباهات خود را نیز مانند دیگران می بخشند و احساس گناه نمی کنند تا این احساس را به دیگران هم منتقل کنند. آنها می آموزند که مسائل دیگران نیز به اندازه مسائل آنها مهم است و می توان برای لذت بردن از شادی دیگران از برخی خواسته های خود گذشت.
فرآوری: نسرین صفری
آنروزهایی که فهمیدم قرارست مادر بشوم، هیچ نمیدانستم که چه بر من خواهد گذشت. توی خیالم همان نوزاد ظریف و نحیف دست و پا بلوری پوسترها را تصور میکردم و از فکر بوییدنش لذت میبردم.
گاهی هم گیج میشدم که چطور من بزرگش خواهم کرد یا دوستش خواهم داشت، برایش بی خوابی خواهم کشید و از خودم خواهم گذشت، من که نمیشناختمش، ندیده بودمش.
گاهی هم گیج میشدم که چطور من بزرگش خواهم کرد یا دوستش خواهم داشت، برایش بی خوابی خواهم کشید و از خودم خواهم گذشت، من که نمیشناختمش، ندیده بودمش.
آیا زنان به صرف توانایی بارداری و وضع حمل، مادرانی قابل تقدیر می شوند یا عوامل دیگری نیز در این میان دخیل است؟ آیا فقط در زندگی فرزندانشان نقش دارند یا اینکه قادر به تحول در زندگی آنها هستند؟
و آیا تغییرات را صرفاً در زندگی فرزندان ایجاد می کنند یا اینکه زندگی خودشان نیز پس از مادرشدن تغییر می کند؟ آیا فرد دیگری نیز می تواند مانند مادر عمل کند یا اینکه برخی ویژگی ها اختصاص به مادران دارد؟
برخی افراد تصور می کنند که مادرشدن به معنای پایان خواب راحت، گذرانیدن تعطیلات آرام و دست کشیدن از علایق است.در پاسخ به این افراد باید گفت شما هرگز از مادرشدن پشیمان نخواهید شد. زیرا چنان لذتی از نگاه کردن به فرزندان و بزرگ شدن آنها می برید که حاضر نیستند دنیا را با همه زرق و برقها و دلفریبیهایش با یک لحظه دوری فرزندان عوض کنید. اما مادران به راستی از چه لذت می برند؟
باید گفت همه چیز پس از ورود کودک به این جهان برای مادر تغییر می کند. حتی رابطه مادر و پدر تغییر می کند. اگر زن و شوهر تا به حال به یکدیگر علاقه مند بودند حالا مادر به این خاطر که همسرش اینقدر به کودکش علاقه دارد نیز او را دوست دارد و به سبب دغدغه آینده فرزند برای پدر، علاقه او به شوهرش نه تنها کاهش نمی یابد بلکه دوچندان شده و احساس محبت بیشتری ایجاد می شود.
مادر به جای پرداختن به آرزوهای خود تمام سعی خود را برای رسیدن فرزندان به آرزوهایشان به عمل می آورد. و به عبارت دیگر با کمال میل نردبانی برای ترقی فرزندان می شود
نخستین باری که کودک می نشیند، می ایستد، نخستین دندانی که در می آورد، نخستین کلمه ای که بر زبان می آورد، دنیای مادر را متحول می سازد. هر زخمی پس از مدتی بهبودی می یابد اما مادرشدن مانند زخمی دلپذیر است که همیشه تازه و حساس است!
همه افراد صفحه حوادث روزنامه را می خوانند اما فقط مادر است که با خود فکر می کند «اگر این اتفاق برای فرزند من بیفتد؟»
[h=2]ویژگی های خاص اثبات شده در مادر ثابت شده که ذهن و حافظه مادران نه تنها نسبت به قبل از مادرشدن تحلیل نمی رود بلکه با تغییرات مغزی و هورمونی تقویت نیز می شود.
[h=2]درک حالات چهره مادرانی که دارای کودک هستند بهتر از دیگران قادر به درک حالات چهره و قدرت ذهن خوانی می باشند. آگاهی از کوچکترین تغییرات جسمی و روحی فرزندان فکر را برای همدلی و همدردی موثر در دیگر زمینه ها نیز آماده تر می کند.
[h=2]توانایی انجام چند کار در یک زمان در زمان بارداری و مدتی پس از زایمان مغز استروژن بیشتری ترشح می کند و این کار با یک سلسله ارتباطات هوشیاری مادر را افزایش می دهد.
مشخص شده که مادران نسبت به سایر زنان قدرت بیشتری در انجام چند کار دارند. برای مثال در حال آشپزی یا تمیز کردن یخچال می توانند در ذهن خود به یافتن راه حل برای یک مسئله پرداخته و در عین حال به صحبتهای فرد دیگری نیز گوش بدهند.
افزایش شهامت: افراد پس از مادرشدن شهامت و شجاعت بیشتری در برخورد با هیجانات دارندو حتی قدرت ریسک پذیری بیشتری پیدا می کنند.
مادرانی که همیشه از شنا کردن می ترسیده اند برای حفاظت از کودکانشان در آب به همراه آنها شنا کرده و حتی برای نجات آنها بی پروا به اعماق آب می روند.
[h=2]روحیه مادر حاکم بر نگرش فرزندان با تولد کودک رابطه مادر و فرزندی ایجاد می شود که زمینه حالات و جهت گیریهای بعدی فرزند را نسبت به جهان پیرامون تعیین می کند. پس باید توجه خاصی به وضعیت روحی مادران داشت.
بسیاری از فرزندان موفقیتهای خود را مرهون رفتار والدین به ویژه مادر می دانند. مادر با تشویق فرزندان می تواند موجب تقویت اعتماد به نفس در آنها شود اما باید توجه داشت که توقع زیاد و ایده آلی موجب احساس ضعف و کمبود در فرزند می شود
نکته اینجاست که مادران ناراضی و آنهایی که حس مثبتی نسبت به مسائل به ویژه مسائل خانوادگی ندارند این حس را به فرزندان به ویژه پسران خود منتقل می کنند. البته این تاثیر بر دختران نیز وجود دارد فقط مسئله اینجاست که دختران این تاثیرات را در زمان حال و با دریافت آن بروز می دهند اما پسران ممکن است در زمان حال واکنشی نشان ندهند اما در زمان بلوغ و بزرگسالی آثار این نارضایتی خفته را از خود نشان داده و نسبت به زندگی زناشویی بدبین تر شوند. [h=2]محبت از آنجایی که مادر نخستین شخص آشنای فرزند و الگوی او برای توقع از دیگران است نحوه برخورد مادر معیاری برای پیش بینی احساس سایرین نسبت به کودک است. یکی از راههای اولیه مادر برای ابراز علاقه خود در آغوش گرفتن فرزند است. صمیمیت مادر موجب می شود طفل به سایرین نیز علاقه مند شود. حتماً تاکنون با افرادی برخورد کرده اید که نمی توانند محبت خود را به دیگران ابراز نمایند. چنین افرادی اینکار را از مادر نیاموخته اند.
[h=2]مادر آرام، فرزند شاد آرامش برای فرزند به معنای امنیت خاطر است و اضطراب و تشویش مادر موجب بی قراری فرزند می شود. پس این مادر است که می تواند با تدبیر خود این شادی و رضایت را به فرزند بدهد. یکی از راههای تشخیص آرامش مادر خنده کودک است. زیرا حالات و دید فرزند از دوران نوزادی نسبت به دنیا طبق احساسات مادر ترسیم می شود و امنیتی که او از مادرش دریافت می کند تمایل به برقراری رابطه با دیگران را نیز در وی تقویت می کند.
[h=2]کمال گرایی بسیاری از فرزندان موفقیتهای خود را مرهون رفتار والدین به ویژه مادر می دانند. مادر با تشویق فرزندان می تواند موجب تقویت اعتماد به نفس در آنها شود اما باید توجه داشت که توقع زیاد و ایده آلی موجب احساس ضعف و کمبود در فرزند می شود. به تدریج رفتار دیگران را نیز کامل و شایسته ستایش و تحسین نمی بیند. بدین ترتیب نمی تواند به طور صادقانه به افراد محبت بورزد و از زندگی لذت ببرد و امکان دارد منزوی شود.
در مقابل مادرانی که می پذیرند همه افراد نکات ضعف و قوت دارند و فرندانشان نیز از این مورد مستثنی نیستند عموماً فرزندانی منطقی-عادل و منصف خواهند داشت که در روابط اجتماعی نیز افرادی موفق و فعال بوده و از بودن با افراد گوناگون با خصوصیات متفاوت لذت می برند. [h=2]
فرزندان باگذشت مادر ارزش بخشش را درمی یابند و در ضمن اینکه کینه توز نخواهند شد اشتباهات خود را نیز مانند دیگران می بخشند و احساس گناه نمی کنند تا این احساس را به دیگران هم منتقل کنند
گذشت مادر با گذشت و ایثار خود و پرداختن به آنچه مصلحت خانواده و فرزندان است به بهترین شکل معنی ایثار و گذشت را نشان می دهد. فرزندان درمی یابند که گذشتن از خود به خاطر دیگران بسیار زیباست و مادر اینکار را به بهترین نحو انجام می دهد.
از طرف دیگر فرزندان باگذشت مادر ارزش بخشش را درمی یابند و در ضمن اینکه کینه توز نخواهند شد اشتباهات خود را نیز مانند دیگران می بخشند و احساس گناه نمی کنند تا این احساس را به دیگران هم منتقل کنند. آنها می آموزند که مسائل دیگران نیز به اندازه مسائل آنها مهم است و می توان برای لذت بردن از شادی دیگران از برخی خواسته های خود گذشت.
حالا خودتان بگویید به جز مادر چه کسی این درسهای ارزشمند زندگی را به این زیبایی به انسان می دهد؟ آیا این مادر شایسته تحسین و قدردانی نیست؟
فرآوری: نسرین صفری