مادر بزرگ دوست داشتنی من رابطه نوهها و مادربزرگها از جهات مختلف، بسیار مهم، و در عین حال از نظر تربیتی حساس است. در بیشتر موارد، چگونگی ارتباط «مادربزرگ» با «نوه» نقش تعیین کنندهای در تکوین و شکلگیری شخصیّت کودک دارد.
بهطور کلّی مادربزرگها با توجه به موقعیت، شرایط و امکانات فردی و خانوادگی با نوههای خود رابطه برقرار کرده و نقشهای متفاوتی در ارتباط با آنها ایفا میکنند. در اینجا به چند نمونه از نقش مادربزرگها اشاره میشود.
● نقش رسمی
بعضی از مادربزرگها به لحاظ ویژگیهایی که در شخصیّت آنان مشهود است و با توجه به نگرششان نسبت به خانواده، رابطهای کاملاً رسمی و جدی با نوهها دارند. در این وضع، مادربزرگها با نوهها رفتاری بسیار مؤدبانه، محترمانه و مهربانانه دارند و کاملاً مراقب هستند که مبادا کلامی بگویند یا رفتاری از خود نشان دهند که موجب رنجش خاطر نوه خود شوند. بدیهی است که اینگونه رابطهها بسیار محدود و منحصربه موقعیّتهای خاص خواهد بود و طبعاً چنین رابطهای برای نوههای خردسال، آنچنان خوشایند و دوستداشتنی نیست.
● نقش غیررسمی
در این نوع ارتباط، مادربزرگها به لحاظ احساس صمیمیّت و نزدیکی هر چه بیشتر، به دور از هر گونه تکلّف و رفتارهای کلیشهای و با نهایت خلوص و احساس تلاش میکنند رابطه کاملاً صمیمانهای با نوهها داشته باشند و همه توان خود را برای ایجاد رابطهای دوست داشتنی و مملو از نشاط و سرزندگی مبذول دارند.
در این نوع رابطه، مادربزرگها در نقش یک همبازی رام و مطیع ظاهر میشوند و در واقع بازی با بچهها و گذراندن لحظات و اوقاتی خوش با آنها، هدف اصلی آنها در این نقش است.
● نقش جانشینی
گاه مادربزرگ بنا به دلایلی عملاً جانشین مادر میشود و اغلب روزها و گاهی شبها را با نوه عزیزش سپری میکند. در واقع مادربزرگ مسئولیت نگهداری، مراقبت، تنظیم امور و رسیدگی به نیازهای اساسی کودک را عهدهدار میشود.
این نقش مادربزرگ در غیاب مادر، فوقالعاده حساس و از نظر روانشناسی تربیتی تعیینکننده است. جانشینی مادربزرگ به جای مادر ممکن است شرایط گوناگون صورت پذیرد و صرفاً محدود به زمان اشتغال مادر خارج از خانه نیست؛ مثل بیماری، سفر و فوت.
البته گاهی نیز مادربزرگ در کنار یا همراه خانواده فرزند خود زندگی میکند و با شخصیّت نافذ، مقتدر و حاکم خود، فرصت اظهارنظر تربیتی و اعمال شیوههای فرزندپروری را به مادر نوهاش نمیدهد و عملاً با این که مادر در خانه حضور دارد، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، تربیت و هدایت بچه را عهدهدار میشود. بدیهی است که این رابطه از نظر تربیتی چندان مورد تأیید نیست.
● نقش معلّمی
گاهی رابطه «مادربزرگها» و «نوهها» را درهالهای از صمیمیّت و معنویّت و در بستری از مبانی اخلاقی و تعلیم و تربیت در مییابیم. در این گونه رابطهها و پیوندهای عاطفی میان مادربزرگها و نوهها، ضمن وجود صمیمیّت متقابل و نشاط و سرزندگی در روابط، مادربزرگها عمدتاً در جایگاه فردی بصیر، عاقل و حکیم قرار دارند و نقش اصلیشان، ارائه اطلاعات و دانش عمومی، آموزش مهارتهای کلامی، حسی و حرکتی و پرورش رفتارهای مطلوب در فضایی سرشار از عطوفت و مهربانی نسبت به نوه یا نوههاست.
به سخن دیگر در این قبیل رابطهها، مادربزرگها اساساً رسالت معلّمی را عهدهدار هستند و هرگز درصدد جانشینی مادر نیستند. البته آنها در این نقش، همواره معلّمی خوش اخلاق، مهربان، متبسّم و پرحوصله هستند. در واقع بسیاری از مادربزرگهایی که در زندگی خانوادگی خود چنین نقشی برعهده دارند، از بهترین معلّمان و مربّیان کودکان خردسال و بچههای پیشدبستانی محسوب میشوند.
● نقش میهمان
گاهی اوقات به دلایل گوناگون اخلاقی، روانی، اجتماعی و فرهنگی رابطه مادربزرگها با «نوهها» از صمیمیّت مورد انتظار برخوردار نیست و جایگاه مادربزرگ با حضور دیگر آشنایان و همسایگان تفاوت چندانی ندارد، بلکه گاه رابطه «نوه» با همسایهها و آشنا یان بسیار صمیمیتر از رابطهاش با مادربزرگ است.
بدیهی است که علت اصلی این امر را میتوان در چگونگی ارتباط و نحوه رابطه میان مادربزرگها و فرزندان، دامادها و عروسها جستوجو کرد. در این نوع رابطه، مادربزرگها فقط در مواقع خاص که زمینه مناسبی فراهم شود و فرصتی پیش بیاید، به دیدن نوه خود میروند و یا نوه را در خانه خود ملاقات میکنند.
وجود مادربزرگها در کنار نوهها به معنای حضور سه نسل ارزشمند و سه حلقه عطوفت در کنار یکدیگر، قابل توجه است. این حضور میتواند با اندکی دوراندیشی، صبوری و سرزندگی، حضوری موفق و پربرکت باشد.
پیوند عاطفی و رابطه پویا، پرثمر و تعالیبخش نوهها و مادربزرگها، بستگی به شرایط و عوامل گوناگونی دارد که توجه به این عوامل میتواند تضمین کننده پایدارترین و متعالیترین پیوندهای عاطفی و اخلاقی باشد. نوآوران فناوری اطلاعات
بهطور کلّی مادربزرگها با توجه به موقعیت، شرایط و امکانات فردی و خانوادگی با نوههای خود رابطه برقرار کرده و نقشهای متفاوتی در ارتباط با آنها ایفا میکنند. در اینجا به چند نمونه از نقش مادربزرگها اشاره میشود.
● نقش رسمی
بعضی از مادربزرگها به لحاظ ویژگیهایی که در شخصیّت آنان مشهود است و با توجه به نگرششان نسبت به خانواده، رابطهای کاملاً رسمی و جدی با نوهها دارند. در این وضع، مادربزرگها با نوهها رفتاری بسیار مؤدبانه، محترمانه و مهربانانه دارند و کاملاً مراقب هستند که مبادا کلامی بگویند یا رفتاری از خود نشان دهند که موجب رنجش خاطر نوه خود شوند. بدیهی است که اینگونه رابطهها بسیار محدود و منحصربه موقعیّتهای خاص خواهد بود و طبعاً چنین رابطهای برای نوههای خردسال، آنچنان خوشایند و دوستداشتنی نیست.
● نقش غیررسمی
در این نوع ارتباط، مادربزرگها به لحاظ احساس صمیمیّت و نزدیکی هر چه بیشتر، به دور از هر گونه تکلّف و رفتارهای کلیشهای و با نهایت خلوص و احساس تلاش میکنند رابطه کاملاً صمیمانهای با نوهها داشته باشند و همه توان خود را برای ایجاد رابطهای دوست داشتنی و مملو از نشاط و سرزندگی مبذول دارند.
در این نوع رابطه، مادربزرگها در نقش یک همبازی رام و مطیع ظاهر میشوند و در واقع بازی با بچهها و گذراندن لحظات و اوقاتی خوش با آنها، هدف اصلی آنها در این نقش است.
● نقش جانشینی
گاه مادربزرگ بنا به دلایلی عملاً جانشین مادر میشود و اغلب روزها و گاهی شبها را با نوه عزیزش سپری میکند. در واقع مادربزرگ مسئولیت نگهداری، مراقبت، تنظیم امور و رسیدگی به نیازهای اساسی کودک را عهدهدار میشود.
این نقش مادربزرگ در غیاب مادر، فوقالعاده حساس و از نظر روانشناسی تربیتی تعیینکننده است. جانشینی مادربزرگ به جای مادر ممکن است شرایط گوناگون صورت پذیرد و صرفاً محدود به زمان اشتغال مادر خارج از خانه نیست؛ مثل بیماری، سفر و فوت.
البته گاهی نیز مادربزرگ در کنار یا همراه خانواده فرزند خود زندگی میکند و با شخصیّت نافذ، مقتدر و حاکم خود، فرصت اظهارنظر تربیتی و اعمال شیوههای فرزندپروری را به مادر نوهاش نمیدهد و عملاً با این که مادر در خانه حضور دارد، بهطور مستقیم و غیرمستقیم، تربیت و هدایت بچه را عهدهدار میشود. بدیهی است که این رابطه از نظر تربیتی چندان مورد تأیید نیست.
● نقش معلّمی
گاهی رابطه «مادربزرگها» و «نوهها» را درهالهای از صمیمیّت و معنویّت و در بستری از مبانی اخلاقی و تعلیم و تربیت در مییابیم. در این گونه رابطهها و پیوندهای عاطفی میان مادربزرگها و نوهها، ضمن وجود صمیمیّت متقابل و نشاط و سرزندگی در روابط، مادربزرگها عمدتاً در جایگاه فردی بصیر، عاقل و حکیم قرار دارند و نقش اصلیشان، ارائه اطلاعات و دانش عمومی، آموزش مهارتهای کلامی، حسی و حرکتی و پرورش رفتارهای مطلوب در فضایی سرشار از عطوفت و مهربانی نسبت به نوه یا نوههاست.
به سخن دیگر در این قبیل رابطهها، مادربزرگها اساساً رسالت معلّمی را عهدهدار هستند و هرگز درصدد جانشینی مادر نیستند. البته آنها در این نقش، همواره معلّمی خوش اخلاق، مهربان، متبسّم و پرحوصله هستند. در واقع بسیاری از مادربزرگهایی که در زندگی خانوادگی خود چنین نقشی برعهده دارند، از بهترین معلّمان و مربّیان کودکان خردسال و بچههای پیشدبستانی محسوب میشوند.
● نقش میهمان
گاهی اوقات به دلایل گوناگون اخلاقی، روانی، اجتماعی و فرهنگی رابطه مادربزرگها با «نوهها» از صمیمیّت مورد انتظار برخوردار نیست و جایگاه مادربزرگ با حضور دیگر آشنایان و همسایگان تفاوت چندانی ندارد، بلکه گاه رابطه «نوه» با همسایهها و آشنا یان بسیار صمیمیتر از رابطهاش با مادربزرگ است.
بدیهی است که علت اصلی این امر را میتوان در چگونگی ارتباط و نحوه رابطه میان مادربزرگها و فرزندان، دامادها و عروسها جستوجو کرد. در این نوع رابطه، مادربزرگها فقط در مواقع خاص که زمینه مناسبی فراهم شود و فرصتی پیش بیاید، به دیدن نوه خود میروند و یا نوه را در خانه خود ملاقات میکنند.
وجود مادربزرگها در کنار نوهها به معنای حضور سه نسل ارزشمند و سه حلقه عطوفت در کنار یکدیگر، قابل توجه است. این حضور میتواند با اندکی دوراندیشی، صبوری و سرزندگی، حضوری موفق و پربرکت باشد.
پیوند عاطفی و رابطه پویا، پرثمر و تعالیبخش نوهها و مادربزرگها، بستگی به شرایط و عوامل گوناگونی دارد که توجه به این عوامل میتواند تضمین کننده پایدارترین و متعالیترین پیوندهای عاطفی و اخلاقی باشد. نوآوران فناوری اطلاعات