مرا به لبخند تو احتیاجی است
مرا به نگاه تو احتیاجی است
آنگونه که من و چشمانم
به گودی چانه ات
به پریشانی زلفانت
به خمیدگی مژگانت
بسی محتاجیم ، بسی مدهوشیم
حال که دست بر گونه ات می نهی
خیره می شوی
گویی آغوش می طلبی
حلقه می کنی
دستان ملتمسانه ی چشمانم را
به پیچ و تاب زلفانت
و عشق آغاز می شود .
مرا به نگاه تو احتیاجی است
آنگونه که من و چشمانم
به گودی چانه ات
به پریشانی زلفانت
به خمیدگی مژگانت
بسی محتاجیم ، بسی مدهوشیم
حال که دست بر گونه ات می نهی
خیره می شوی
گویی آغوش می طلبی
حلقه می کنی
دستان ملتمسانه ی چشمانم را
به پیچ و تاب زلفانت
و عشق آغاز می شود .
رضا"رهگذر غریب"