• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

مردم چیست؟

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
مَردم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
60879_wha%5B1%5D.gif

برای مَردم خیلی مهمه که تو ...
چی میپوشی؟
کجا میری؟
چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا اومدی؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟ حشیش کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره.
مَردم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده،
روت قضاوت میکنه،
حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردم همیشه از یه چیزی میترسه،
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو

:غش2:


 

rahnama

پدر ایران انجمن
من توجه ای به گفته های مردم ندارم.آنچه را که فکر میکنم درسته انجام می دهم ولی برایشان احترام قائلم.
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


توجّه کنیم که مردم یعنی خود ما! مراقب خودمون باشیم. :چشمک::دوست:
منظورم اینه که از بیرون به قضیه نگاه نکنیم. وقتی می گیم مردم، ما هم جزئی از مردمیم.:گل:
 
آخرین ویرایش:

Maryam

متخصص بخش ادبیات
اما مَردم همیشه از یه چیزی میترسه،
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شو


من کاملا با این حرف موافقم :18:

توجّه کنیم که مردم یعنی خود ما! مراقب خودمون باشیم. :چشمک::دوست:
منظورم اینه که از بیرون به قضیه نگاه نکنیم. وقتی می گیم مردم، ما هم جزئی از مردمیم.:گل:


بارون دوستم متوجه منظورت نشدم !
 

چاووش

متخصص بخش ادبیات
البته میشه گفت مردم رو به چهار قسمت میشه تقسیم کرد:
1- اونایی که بیشتر میفهمند
2- اوناییکه میفهمند
3- اونایی که نمیفهمند
4- اونایی که اصلا نمیفهمند

حالا باید دید سئوالاتی که برای این مردم مهم هستند از کدام دسته از این چهار گروهند
که باید به اونا عمل کنیم ویا بهشون توجه داشته باشیم

یا بقولی : اونایی که بیشتر از ما میدانند
اونایی که در داشته هاشون هم سطح خود ماست
و اونایی که از ما کمتر میدانند
باید دید منطق ما در مقابل ذهنیت آنها چه عکس العملی نشان میده
بعد از تجزیه و تحلیل آنها میشود تصمیم گرفت که آیا خواسته های آنها مطابق تفکرات ما هست یا نه

آن موقع خواهیم دانست آنچه ما در زندگی داریم و میخواهیم درست است یا آنچه که آنها در باره ما قضاوت میکنند منطقی است
(آن وقت برای ما مهم میشود که مردمی که ما جزیی از آنها هستیم : انسانند - آدمند و یا بشر ...)


البته این سئوال هم برایم پیش آمده که معمولا کلمه سئوالی (چیست) در جاهایی بکار میرود که از جسم بی جانی صحبت میشود حال چرا اینجا بجای (کیست . چیست )بکار رفته نمیدانم چون تا جایی که میدانم مردم از نوع جانداران هستند نه جسمی بی جان.
 
آخرین ویرایش:

پارسا مرزبان

متخصص بخش ادبیات
درود بر نرگس نازنین و همه-ی یاران


مردم در نزد نیاکان ما خوشه-ی همه-ی ماست و خود خداست. برای اینکه بتوانند بر مردم چیره شوند، خدایگونگی مردم را گرفتند و خدا را برون از مردم ساختند. بت یا خدای مرده! مردم خود خداست و نمی تواند بد باشد. آنهایی که از مردم بیزار هستند می خواهند بگویند که مردم بد هستند. گرچه مردم گاهی بد می کنند بد می گویند و بد می پندارند، ولی این نشان از بد بودن مردم نیست. نهاد مردم خداست و نیک است. مردمی که از نهاد خویش جدا شود
، از خدا جدا شود، دیگر خود را پاسخگوی کارها و اندیشه-ها و گفته-هایش نخواهد دانست و دیگر خود را خدا نخواهد دانست و بد می کند و بد می گوید و بد می اندیشد. مردم همان سیمرغ است، همان خدای دایه است. ما مردم خود خدا هستیم!

پارسا مرزبان
 

baroon

متخصص بخش ادبیات


توجّه کنیم که مردم یعنی خود ما! مراقب خودمون باشیم. :چشمک::دوست:
منظورم اینه که از بیرون به قضیه نگاه نکنیم. وقتی می گیم مردم، ما هم جزئی از مردمیم.:گل:


بارون دوستم متوجه منظورت نشدم !


احساس کردم که صحبتم واضح نیست جمله ی دوم رو اضافه کردم. ببخش من گاهی یه چیزایی می گم برای خودم معنی شو فقط خودم می فهمم! :خنده2:
حتماً دیدی آدمایی رو که از دروغ، بی وفایی، هتک حرمت و... و... و... در یک کلام از عملکرد بد مردم می رنجن امّا خودشونم دقیقاً همین کارو باهات می کنن! یا برای مثال؛ دیدی آدمایی رو که میگن مردم باید اعتصاب کنن! حتی من کسی رو می شناسم که همیشه از اینکه مردم توی محیط زباله می ریزن انتقاد می کنه، امّا خودش هم دقیقاً همین کارو انجام میده! :تعجب: (این دیگه خیلی محسوسه:52:)
خب من می خوام بهشون بگم آیا شمایی که از مردم شکوه دارید، خودتون جزئی از این مردم نیستید؟ از اونها سوایید؟!!

برنارد شاو میگه: مصلح واقعی کسی هست که اصلاح رو از خودش شروع کنه.:گل:

امیدوارم منم با این انتقادات از قاعده مستثنا نباشم.:فرار:
 

Topaz

متخصص بخش تلفن همراه
مَردُم به موجودی گفته میشه !!!

مَردُم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟
کجا میری؟
... چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا اومدی؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟ حشیش کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره.
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده،
روت قضاوت میکنه،
حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه،
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شومی خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! مادرم گفت: چرا؟... پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه ی سر کوچه ی مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می گویند؟!...با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟... خواهرم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟... آنها گفتند: مردم چه می گویند؟!...می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!... گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. همسرم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در یک زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می گویند؟!...بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟... زنم گفت: مردم چه می گویند؟!...مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نبود: مردم چه می گویند؟!...مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، حالا حتی لحظه ای هم نگران من نیستند !!!
 

baroon

متخصص بخش ادبیات
مَردُم به موجودی گفته میشه که از بدو تولد همراهیت میکنه و تا روز مرگت مجبوری که برای اون زندگی کنی.
برای مَردُم خیلی مهمه که تو چی میپوشی؟
کجا میری؟
... چند سالته؟
بابات چیکارس؟
ناهار چی خوردی؟
چند روز یه بار حموم میری؟
چرا حالت خوب نیست؟
چرا میخندی؟
چرا ساکتی؟
چرا نیستی؟
چرا اومدی؟
چرا اینطوری نوشتی؟ عاشق شدی؟
چرا اونطوری نوشتی؟ فارغ شدی؟
چرا چشات قرمزه؟ حشیش کشیدی؟
چرا لاغر شدی؟ شکست عاطفی خوردی؟
چرا چاق شدی؟ زندگی بهت ساخته؟
و چراهای بسیاری که تا جوابش رو بدست نیاره دست از سرت ور نمیداره.
مَردُم ذاتا قاضی به دنیا میاد.
بدون ِ اینکه خودت خبر داشته باشی، جلسه دادگاه برات تشکیل میده،
روت قضاوت میکنه،
حکم برات صادر میکنه و در نهایت محکوم میشی.
مَردُم قابلیت اینو داره که همه جا باشه، هرجا بری میتونی ببینیش، حتی تو خواب.
اما مَردُم همیشه از یه چیزی میترسه،
از اینکه تو بهش بی توجهی کنی، محلش نذاری، حرفاش رو نشنوی و کاراش رو نبینی.
پس دستت رو بذار رو گوشت، چشمات رو ببند و بی توجه بهش از کنارش عبور کن و مشغول کار خودت شومی خواستم به دنیا بیایم، در یک زایشگاه عمومی؛ پدر بزرگم به مادرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! مادرم گفت: چرا؟... پدر بزرگم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم به مدرسه بروم، همان مدرسه ی سر کوچه ی مان؛ مادرم گفت: فقط مدرسه ی غیر انتفاعی! پدرم گفت: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...به رشته ی انسانی علاقه داشتم. پدرم گفت: فقط ریاضی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می گویند؟!...با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم. خواهرم گفت: مگر من بمیرم. گفتم: چرا؟... خواهرم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم. پدر و مادرم گفتند: مگر از روی نعش ما رد شوی. گفتم: چرا؟... آنها گفتند: مردم چه می گویند؟!...می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای در پایین شهر اجاره کنم. مادرم گفت: وای بر من. گفتم: چرا؟... مادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...اولین مهمانی بعد از عروسیمان بود. می خواستم ساده باشد و صمیمی. همسرم گفت: شکست، به همین زودی؟!... گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم، در حد وسعم، تا عصای دستم باشد. همسرم گفت: خدا مرگم دهد. گفتم: چرا؟... همسرم گفت: مردم چه می گویند؟!...بچه ام می خواست به دنیا بیاید، در یک زایشگاه عمومی. پدرم گفت: فقط بیمارستان خصوصی! گفتم: چرا؟... پدرم گفت: مردم چه می گویند؟!...بچه ام می خواست به مدرسه برود، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند، ازدواج کند... می خواستم بمیرم. بر سر قبرم بحث شد. پسرم گفت: پایین قبرستان. زنم جیغ کشید. دخترم گفت: چه شده؟... زنم گفت: مردم چه می گویند؟!...مُردم. برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای در نظر گرفت. خواهرم اشک ریخت و گفت: مردم چه می گویند؟!...از طرف قبرستان سنگ قبر ساده ای بر سر مزارم گذاشتند. اما برادرم گفت: مردم چه می گویند؟!...خودش سنگ قبری برایم سفارش داد که عکسم را رویش حک کردند. حالا من در اینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نبود: مردم چه می گویند؟!...مردمی که عمری نگران حرفهایشان بودم، حالا حتی لحظه ای هم نگران من نیستند !!!


مطلب شما با تاپیک مشابه ادغام شد دوست ایران انجمنی. :1::دوست:
 
بالا