و ان دعیت بخلد و صرت ناقض عهدخب خب خب! من باز آمدم اینجا
به یاد پست های گذشتم در آنجا
آنجا استعاره است از صفحه ی اول همین تاپیک پست 6 و 8
اونوقت این چه نوع شعری هستش:تعجب2:
شاعرش هم امیدخان هستش:تعجب2:
"ش" بده
و ان دعیت بخلد و صرت ناقض عهد
فما تطیب نفسی و ما استطاب منامی:گل:
*********************************
ژ
امیداین که ژنداشت:تعجب2:"ژ" را گذاشتی که چی؟
من شعر میگم با هرچی
مثل بریدن کاغذ با قیچی
یا رسوندن نامه با پستچی
قافیه هارو حال کنین
بله که شاعرش خودمم
"گ" بده
امیداین که ژنداشت:تعجب2:
گفتم غم تودارم گفتاغمت سراید
گفتم که ماه من شو گفتااگربراید:گل:
ث
ثریا جان؟ نه ببخشید ریحانه جان؟!!
تو اون ژ رو ندیدی که بین " هان؟!!
"ق" بده