• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

معرفی و نقد فيلم استراتژی حلزونی | La estrategia del caracol

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
استراتژی حلزونی La estrategia del caracolکارگردان : سرجیو کابرا
La%20estrategia%20del%20caracol.jpg

نویسنده : هامبرتو دورادو

بازیگران : فاوست کا برا، فرانک رامیرز، دلفینا گویدو
محصول : کلمبیا ۱۹۹۳


استراتژی حلزونی تقدیسی از تلاشهای انسانی برای حفظ مفهوم زندگیست.زندگی در یک مکان اغاز میشود،دران شکل می گیرد و در ان به پایان میرسد . انسان دور از خانه هیچوقت خود را در ارامش نخواهید دید.تمام تلاش های ادیسه برای بازگشت به خانه است .به جایی که تعلق به او دارد و بخشی از تعریف اوست؛البته این در مورد تمام ادمها صدق می کند یعنی تمام انها جغرافیا و خانه خویشتن را بخشی از وجود خود می دانند ولی انچه که ادیسه و مردمان مستاجر فیلم استراتژی حلزونی را برتری می بخشد تلاش انها برای حفظ این مفهوم و تعریف زندگی است.نبرد واقعی در این میان بین دو گروه است .گروه اول ثروتمندان نوکیسه ای که بر شانه های فرهنگ کهنسال خود فرهنگ وارداتی جهانی را پی ریزی می کنند،بر خرابه های شهرهای خود که خود تاریخ یک زندگی اند بنگاهها و فروشگاههای بی ریشه مد روز را پدید می اورند و مفاهیم انسانی را به پول و سرمایه که ارزشهای جهان نوینند می فروشند و در مقابل گروه دوم که هیچ چیز به جز اعتقادی راستین به زندگی و جغرافیای خود و دستهایی خا لی ولی قلب های پر اراداه در این مبارزه ندارند. انها نه قوانین را پشتیبان خود می بینند ،نه تکنولوژی را ونه پلیس و حکومت را ؛مفاهیمی که هرسه انها طنازانه مورد طعنه کارگردان قرار می گیرند؛پلیس ها فقط می دانند که باید در حالی که اژیر می کشند در شهر به این سو و ان سو بروند و اوامر ثروتمندان را به اجرا در بیاورند (حتی دراین میان کوچه ها را گم کرده و سرگردان می شوند)؛تکنولوژی به وسیله شوخی با مانیتور کنترلی که وارث ملک حتی در شرایط حضور وکیلش در نزد خود از ان استفاده می کند به مسخره گرفته میشود و در نهایت حفره های قانون نیزبا عیب های دم دستی که وکیل مستاجرین از ان میگیرد به چالش کشیده میشود وحتی این انتقاد به ان از نحوه قرائت حکم توسط نماینده دادگستری و ماشین تحریری که هر بار برای ثبت وقایع در محل حاضر میشود پیداست. البته ضرباهنگ فیلم بیشتر از انکه لحنی تراژیک یا منفی نگر باشد حالتی سرخوشانه دارد؛شخصیت های منفی از وکیل گرفته تا وارث دارکولاهایی شیطان صفت نیستند بلکه ادمهایی اند که در عین دسیسه گربودن بی دست و پا هستند ومدام رودست می خورند ،لحظه مرگ مرد بیمار در خوش بینانه ترین تصویری که میتوان بیان کرد(ریختن پرهای متکا روی صورت زن)نشان داده میشود و حتی در لحظه مرگ کودک اهنگی که کمی طنز به نظر میرسد قطع نمیشود و صورت کودک هم از نزدیک نشان داده نمیشود.این ضرباهنگ و لحن شاد و تراژدی گریز از این یقین ناشی میشود که زندگی چیزی جذاب است و نمی توان با دسیسه ان را تسخیر کرد وتمامی ما به عنوان تماشاگر نیز هم دوست داریم و هم ایمان داریم که در اخر زندگی پیروز خواهد شد و نوکیسه هایی که با تسخیر و تسلط در تلاش برای به دست اوردن جذبه انند از ان بی بهره خواهند بود بلکه زندگی خواه و ناخواه متعلق به کسانیست که به ان ایمان دارند و به ان عشق می ورزند


ميلاد اصغر زاده
كافه نقد
 
بالا