• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

معرفی و نقد فیلم دو روز، یک شب | Two Days, One Night

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
کارگردانان : Jean-Pierre Dardenne, Luc Dardenne

نویسندگان : Jean-Pierre Dardenne, Luc Dardenne


خلاصه داستان : ساندرا یک زن متاهل با چند فرزند است که پس از وقفهای به کارش در کارخانه تولید صفحات خورشیدی بازمیگردد و میبیند که مدیریت بدون در نظر گرفتن شرایط سختش او را قربانی باقی کارکنان کرده است...

nf-twodaysonenight-poster.jpg

منتقد: پیتر برادشاو (گاردین)-امتیاز ۱۰ از ۱۰ (۵ از ۵)




شرایط شدید دراماتیک و بازی ماهرانه و باشکوه ماریون کوتیار فیلم جدید برادران داردن را به اثری برجسته، مهیّج، تکاندهنده و به یک «دوازده مرد خشمگین» قرن بیست و یکمی بدل کرده است. کوتیار در نقش ساندرا ظاهر میشود که یک زن متاهل با چند فرزند است. ساندرا پس از وقفهای به کارش در کارخانه تولید صفحات خورشیدی بازمیگردد و میبیند که مدیریت بدون در نظر گرفتن شرایط سختش او را قربانی باقی کارکنان کرده است.
وقتی ساندرا آنجا نبوده، مدیریت به این نتیجه رسیده اند که کار بدون او هم ممکن است. بنابراین، اکنون تصمیم گرفتهاند که او را اخراج کنند و باقی کارکنان با کمی کار بیشتر نبودش را جبران و در عوض ۱۰۰۰ یورو پاداش دریافت نمایند. ساندرا با ناامیدی جین مارک (با حضور افتخاری اولیویه گورمی، بازیگر همیشگی فیلمهای برادران داردِن)، نمایندهی دورو و فریبکار کارکنان، را وادار میکند تا این تصمیم را در میان کارکنان به رای بگذارد که از بین جایزهشان و همکارشان ساندرا یکی را انتخاب نمایند. زمان رایگیری صبح دوشنبه است. بنابراین ساندرا باید آخرهفته را به سر زدن خانه به خانه و جمعآوری آراء بگذارند و مصیبتِ سختِ التماس به همکارانش، که نیاز مبرمی به این جایزه دارند، را برای بازگرفتن شغلش تحمل نماید. ساندرا اگر بتواند نُه رای از شانزده رای را به خود اختصاص دهد موفق شده است و به عبارتی به همان شغل بحثبرانگیز و ازدست رفتهاش که این کابوس را برایش بوجود آورده است بازمیگردد. او چیزی جز بیچارگی اش ندارد تا به دوستان و همسایگانش ارائه کند. هرچه اضطراب این کار بیشتر بر او مستولی میشود، نشانههای افسردگی از جمله تنفس سریع، تنگی نفس و اعتیاد نگران کنندهاش به مسکّن زاناکس هم بیشتر نمایان میشود. دراینجا چیزی بیش از شغلش در معرض خطر است.
تمام آنچه باید در «دو روز، یک شب» به آن توجه کرد در عنوان فیلم نهفته است: "آخر هفته". آخر هفته برای همه زمان گرانبهای استراحت است. زمانی که مردم آن را با خانواده می گذرانند و یا خانهشان را مرتب میکنند، کارهای خانه را انجام میدهد، یا با فرزندشان به تفریح و ورزش میپردازند. در واقع علت کار در طول هفته همین است: این زندگیشان است. و ساندرا متوجه میشود که با این کار دارد در زندگی آنها ایجاد مزاحمت میکند و این حس تلخ را با پوست و استخوان درک میکند. همه خانوادهها از ملاقات با او احساس ناراحتی میکنند و احساس میکنند آرامششان به هم خورده است. ساندرا از آنها میخواهد به درد او گوش کنند، خانوادهها از او میخواهند که او به درد آنها گوش کند. این کشمکش موجبات اختلاف و نگرانی طرفین را فراهم میآورد. ساندرا به تسلیم شدن در برابر شکست عادت دارد: از مشاجره، بحثهای زناشویی یا دعواهای مهمانی طفره میرود؛ اما با همه این اوصاف، این کار را باید برای بقا انجام دهد.
برادران داردِن درامی اجتماعی درخشان و واقع گرانایهای ساخته اند که تنش روایی واقعی آن درکارشان بی سابقه است. این فیلم در واقع «نان و رزها/Bread and Roses» ساختهی کِن لوچ در سال ۲۰۰۰ را یاد آوری میکند، که در آن آدرین بِرودی در نقش یک نامزد انتخابات اتحادیه ظاهر میشود، که در میان کارگران وحشت زده میچرخد تا آنها را به پیوستن به اتحادیه متقاعد کند. حضور او نیز (حداقل در ابتدا) ناراحت کننده است. در این کارخانهی صفحههای خورشیدی هم اتحادیهای وجود دارد که قرار است این مساله را به رای بگذارد و مدیریت از نتیجه آن پیروی نماید. اما این "اتحادیه" به معنی کلمه است که میتواند بر تصمیمات بالادستیها نظارت و مدیریت نماید و چیزی که واضح است این است که آنها برای فیصله دادن به کشمکش ساندرا/پاداش به اندازه کافی اتحاد ندارند. به طرز تاثیرگذاری این فیلم در مورد یکدلی است؛ چنانکه سندرا دلش را که در جریان انتخابات هر تکهاش به سویی رفته است باید یکدله کند.
در «دو روز، یک شب» باز هم شاهد نمایشی عالی از ماریون کوتیار هستیم، که علی رغم برجستگیاش، در دنیای بی آلایش برادران داردن ناهمگون به نظر نمیرسد. بازی کوتیار مهار شده و باوقار است و دوباره ثابت کرد که از لحاظ فنی چه بازیگر توانایی است، به طوری که ریزترین جزئیات و ظرافتها را میتوان از چهرهاش خواند. کوتیار همانند «دو روز، یک شب» گیرا و تکاندهنده است.
اختصاصی منبع: نقد فارسی
مترجم: محمدرضا سیلاوی
 
بالا