• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

معرفی و نقد فیلم پرنده باز آلکاتراز | Birdman of Alcatraz

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
کارگردانان:John Frankenheimer-Charles Crichton
نویسندگان:Guy Trosper ( فیلم نامه نویس) - Thomas E. Gaddis ( نویسنده کتاب )
بازیگران:Burt Lancaster-Karl Malden-Thelma Ritter
جوایز: نامزد 4 جایزه اسکار- برنده 7 جایزه بین المللی و 5 نامزدی دیگر


تولدی دیگر


سوالی که همیشه ذهن من را درگیر کرده است.تاثیر محدودیت ها بر روی زندگی انسانها می باشد , ایا این محدودیت ها می تواند مانند یک مسیر باشد که انسان را از جهالت به دانایی راهنمایی کند.
حال اگر انسانی که محکوم به زندان است و زندان محدودیت هایی برای او ایجاد کرده است.
ایا این زندانی توانایی این را دارد که از این محدودیت های ایجاد شده استفاده کند و خود را به مرحله تعالی و رستگاری برساند.
فیلم پرنده باز الکاتراز بر مبنای یک کتاب می باشد و داستان یک محکوم (رابرت استراد) را روایت می کند که محکوم به 9 سال حبس شده است ولی بر اثر درگیری در زندان دست به قتل یکی از مامور ها می زند و محکومیت او تبدیل به اعدام می گردد ولی با تلاش های مادرش از طناب دار می گریزد ولی به مجازاتی به مراتب بدتر از اعدام محکوم میگردد و ان بخش D می باشد . بخشی که شخص تا پایان عمرش هیچ ارتباطی با دیگران ندارد و محروم از ساده ترین حقوق خود می باشد به گونه ای شخص را مانند یک حیوان درند ه از دیگران جدا می سازند.
ولی رابرت از این محدودیت ایجاد شده به نفع خود استفاده می کند. دست به کاری بزرگ می زند که او را به تعالی و رستگاری هدایت می کند.
رابرت به صورت اتفاقی پرنده ای را پیدا می کند و دست به اموزش او می زند و به این کار علاقه مند می شود و این کار او را تبدیل به یک پرنده باز می کند و پرنده گان حکم فرزندان او را پیدا می کنند.
رابرت تحقیقاتی بر روی انان انجام می دهد و اولین کتاب خود را در مورد پرندگان چاپ میکند.
اولین نکته ای که فیلم بر روی ان تاکید دارد این است که مکان هایی مانند زندان هیچ گاه نمی تواند برای انسان ایجاد محدودیت کند و انسان در این محدودیت ایجاد شده می تواند دست به شکوفایی استعداد های خود بزند.
یکی از زیبا ترین سکانس های فیلم زمانی می باشد که یکی از پرندگان استراد از تخم سر بر می اورد . این سکانس اشاره ی مستقیمی به رابرت دارد.
رابرت همان پرنده تازه متولد شده است و تخم همان زندان می باشد که توانسته در این زندان تولدی دیگر پیدا کند و استعداد های کشف نشده خود را به مرحله ظهور برساند.
دومین نکته فیلم در مورد نظام فاسد زندانها میباشد . سوالی در این باره مطرح می کند این است.
دلیل بازگشت یک مجرم ازاد شده به زندان چیست؟
و این گونه پاسخ می دهد. این نظام فاسد شخصیت زندانی را به عنوان یک انسان از بین میبرد و او را تبدیل به یک حیوان میکند و حال انسانی که فاقد شخصیت انسانی می باشد.
وقتی این شخص از زندان ازاد می گردد. ایا این شخص شبه انسان می تواند با دیگران ارتباط بر قرار کند و شخصی سازنده برای جامعه باشد؟
جواب منفی است . این شخص دوباره دست به سرقت و جنایت میزند و باز به زندان بر میگردد و باز تبدیل به موجودی بی هویت تر از قبل می گردد و این دور تسلسل تا ابد ادامه پیدا می کند و این زندانیان در این نظام فاسد محکوم به تباهی و نابودی هستند.
هیچ نوری از تاریکی نمایان نمی گردد تا به این زندانیان امیدی به زندگی تازه و جدید دهد.
در پایان فیلم چیزی از سرنوشت رابرت نمی دانیم تنها چیزی که در پایان فیلم گفته می شود این است( رابرت هر ساله در خواست تجدید نظر در مورد حکم خود می کند و 23 در خواست از طرف دادگاه رد میگردد.)
فیلم به تمام معنا خوب می باشد زیرا توانسته است فرم و محتوا را با یکدیگر تلفیق کند.
فیلم برداریهای فیلم هم خوب است به خصوص صحنه تولد پرنده که نشان دهنده دقت فیلم بردار در نشان دادن جزئیات فراوان می باشد.
کادربندی دوربین و موسیقی فیلم هم خوب است.
تنها نکته منفی فیلم کند بودن فیلم در بعضی از سکانسها می باشد.
با گذشت 5 دهه از سا خت فیلم همچنان فیلم ارزش نگاه کردن و لذت بردن را دارد.


عليرضا رزم پا
كافه نقد
 
بالا