معنی اسمت؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

[mitra mehr]

​

 

[mitra mehr]

معنی میترا یعنی مهرومحبت
اسم یکی از فرشتگان خدا هم هست:گل:

 

[admin]

فکر کنم معنی علی میشه بزرگ و بلند مرتبه...

 

[Silver Star]

سولماز یک اسم ترکی دخترانه به معنای همیشه سرسبز، گل همیشه بهاروگل همیشه زیبااست. سولماز از دو بخش تشکیل شده بخش اول یعنی «سول»برگرفته از مصدر«سولمک» به معنای پژمردن و بخش دوم «ماز» به معنای نشدن. یعنی کسی که همیشه شاد وخندان است.:18:
الحق که واسه خودمه این اسم! :نیش:

 

[amininho]

امین یک کلمه عربی و قرآنی که لقب حضرت محمد (ص) بوده است.
معادل امین به فارسی امانت دار است.
همچنین معنی درستکار و راستگو رو هم میده

 

[Silver Sky]

سامان یعنی:
۱- سرزمین، ناحیه، محل، مکان؛
۲- ‌ترتیب و روش چیزی یا کاری، ثروت، دارایی، قوت، توانایی؛
۳- (در قدیم) صبر، آرام و قرار؛
۴- (اَعلام) ۱) جدِ خاندان سامانی که او را «سامان خدات» می‌گفتند؛ ۲) نام شهری در شهرستان شهرکرد، در استان چهارمحال و بختیاری.
تازه هر کی زن میگیره بهش میگن سر و سامان گرفتی :نیش:

 

[sasan]

ساسان یعنی :سوال کنندهرئیس معبد آناهید استخر که خاندان ساسانیان به او منسوبند....یه جائی دیگه هم نوشته بود یعنی گدا و بی چیز

 

[laptapiran.com]

من مهرداد کیانی هستم

مهرداد (لاتین : Mehrdad)

مِهرداد یکی از نام‌های ایرانی برای افراد است.این نام یک اسم مردانه‌است و از نام‌های اصیل پارسی می‌باشد. مهرداد از نام‌های شاهان قدیمی ایران است.
مهرداد متشکل از مهر، به معنای خورشید و نیز داد، به معنای عدالت است. مهرداد را خورشید عدالت میدانند.

برخی نیز مهرداد را به هدیه خورشید (لاتین : Sun Gift) تفسیر نمودند.
مِهرداد برگرفته از پارسی میانه Mihrdat، معنی نام theophoric "داده شده توسط مهر است." 'مهر' به نوبه خود مشتق از اوستایی میترا، الهیات زرتشتی و حالت تعلیق از عهد است. در ایران امروزی، نام مهرداد نیز عطف به ماسبق را به چندین شخصیت های تاریخی که در ادبیات غرب به عنوان Mithridates، فرم hellenized یا هواخواه یونان از نام قدیم ایران به نظر می رسد استفاده شود.

کیانیان، نام دومین سلسله پادشاهی اساطیر ایرانی
کیانی . [ ک َ ] (ص نسبی ) منسوب به کیان که جمع کی باشد، پس کیانی به معنی چیزی که لایق شاهان عظیم الشأن باشد. (غیاث ) (آنندراج ). منسوب به کیان ، یعنی پادشاهی . (ناظم الاطباء). منسوب به کیان . شاهی . سلطنتی : تاج کیانی . کمربندکیانی . کلاه کیانی . (فرهنگ فارسی معین )

زشیر شتر خوردن و سوسمار / عرب را به جایی رسیده است کار
که تاج کیانی کند ارزو / تفو بر تو ای چرخ گردون تفو

به زور کیانی بیازید دست / جهانسوز مار از جهانجو بجست

 

[Maryam]

مریم نام دخترانه عِبْری / در باره معنی مریم هم اندیشی و هم سخنی نیست. مریم به احتمال بسیار معنی « دریای تلخ » دارد . امّا مـریَـم را غالباً زن پارسا معنی می کنند .

معنی مریم در کتاب منتهی الارب : هر زن پارسا که حدیث مردان را دوست دارد .
در فرهنگ لغت عربی المحیط نیز همان گفتار بالا آمده است . و المَرْیَمُ : التی تُحِبُّ حدیثَ الرجالِ ، ولا تَفْجُر .

مریم در زبانهای گوناگون به این شکلها تلفظ شده است : ماری ، مِری ، میریام ، ماریا ، ماریانا

﴿ و اذ قالت الملائِکة یا مریم انّ اﷲ اصطفیک ِ و طهّرک و اصطفیک علی نساء العالمین ﴾ (قرآن 42/3).
و آنگاه که فرشتگان گفتند ای مریم بی گمان خداوند تو را برگزیده و پاکیزه ساخته و در زنان جهان برگزیده است .


____________

ممنونم از میترا که با این تاپیک باعث شد من در مورد معنی اسمم چیزهای بیشتری رو بدونم:1:

مریم در زبانهای گوناگون به این شکلها تلفظ شده است : ماری ، مِری ، میریام ، ماریا ، ماریانا ​

​

از همه این اسما خوشم میاد :14:
و تا به حال توی نت با این اسم ها ثبت نام کردم :12:

منبع: http://www.ashkboos.com

 

[محمد]

محمد.[ م َ م ِ ] (ع مص ) حمد. مَحمَد. مَحمِدَة. مَحَمدَة.ستودن . || راضی شدن . || شکر کردن . || ادای حق کسی کردن . (منتهی الارب ).

محمد. [ م ُ ح َم ْ م َ ] (ع ص ) ستوده .(نصاب ). به غایت ستوده . ستایش شده . || آنکه خصال پسندیده ٔ وی بسیار است . (از اقرب الموارد).

 

[maksemos]

یکی معنی اسم منو هم بگه دیگه :34:

 

[آسمان دریایی]

نسرین:

۱- (در گیاهی) گل‌های زرد یا سفید خوشه‌ای معطر که یکی از گونه‌های نرگس است؛ ۲- گیاه این گل که علفی، پایا، زینتی و از خانواده‌ی نرگس است و برگ‌های بلند و مخطط دارد؛ ۳- (در قدیم) (به مجاز) صورتِ معشوق.

نسرین: گلی سفید و پر برگ

Gender : girl
origin : Persian
Meaning : wild rose, sweetberier


​

 

[آسمان دریایی]

یکی معنی اسم منو هم بگه دیگه :34:

یوسُف یل یوسِف یک نام پسرانه دارای ریشه عبری است . این نام به صورت ژوزف ، جوزف ، یوزیپ و ... در زبان های دیگر نیز وارد شده است . در باره معنی آن هم اندیشی و یکسانی دیدگاه نیست .
یوسف به معنی او می افزاید می باشد . ( خداوند پسری دیگر به من می بخشد )
برخی یوسف را به معنی تأسف خورنده می دانند .
وقال الفراء: یوسُف ویوسِف ویؤسِف؛ ثلاث لغات، وحكى فیه الهمز أیضاً، وقرأ طلحة بن مصرف: (لقد كانَ فی یُؤْسِفَ) بالهمز وكسر السین. و تأسف: أی تلهف، وقال أحمد بن جواس: كان أبن المبارك یتأسَّف على سفیان الثوری ویقول: لِمَ لم أطرح نفسی بین یدی سفیان؛ ما كنت أصنع بفلانٍ وفلانٍ. والتركیب یدل على الفوت والتلهف وما أشبههما.
در قرآن به صورت یوسُف به کار رفته است .{یُوسُفُ أعْرِضْ عن هذا}

 

[Mehdi]

من که نمیدونم این توضیحات مفصل معنی اسم ها رو از کجا میارید :نیش: اما مهدی به معنی هدایت کننده هست:18:

باشد که رستگار شوید:نیش:

 

[Sea Girl]

نرگس : گلی خوشبو و زیبا :5:

همچنین به معنی چشمان خمار:سوت:
یک دسته گل همواره می تواند روحیه هرکس را بهتر کند اما، گلهای نرگس تأثیراتی بیشتر دارند آنها می توانند کلیدی برای درمان افسردگی تلقی شوند.:نیش:

ایناهاش:بدجنس:

 

[majnooneleyli]

مرضیه: یعنی آن که خداوند پیوسته از او و کردارش راضی است. امام صادق علیه السلام می فرماید: جبرئیل بر پیامبر نازل شد و گفت: خداوند فرزندی به شما خواهد داد که امتت پس از شما او را خواهند کشت… پس از آن پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به فاطمه سلام الله علیها خبر داد که امامت و وراثت باید از طریق همین فرزند منتقل گردد. فاطمه زهرا سلام الله علیها به پدر گفت: راضی به رضای خداوند هستم (اگر او چنین می‌خواهد من حرفی ندارم) پس فاطمهٔ زهرا سلام الله علیها به امام حسین علیه السلام باردار گردید و بعد از شش ماه امام حسین علیه السلام به دنیا آمد (هیچ نوزادی شش ماهه زنده نمانده مگر امام حسین علیه السلام و حضرت عیسی علی نبینا و علی آله و علیه الصلوات و السلام) – بحارالانوار، ج ۲۵، ص ۲۵۴

 

[آسمان دریایی]

نسرین : نام گلی است معروف و آن سفید و کوچک و صد برگ می باشد . آن دو نوع است :یکی را گل مشکین می گویند و دیگری را گل نسرین. و نام جزیره ای هم هست در میان دریا که عنبر از آن جزیره می آورند.

منبع : فرهنگ لغت برهان قاطع

:شاد:​

 

[سپیده جون]

سپیده : ۱- روشنی کم رنگ آسمان در افق مشرق قبل از طلوع آفتاب؛ ۲- (در قدیم) سفیداب؛ ذره و براده‌ی قلع.

 

[Mans0ur]

[MENTION=8829]آسمان دریایی[/MENTION]

نسرین بانو ؟

معنی اسم من چی میشه ؟

 

[معصومه بانو]

معصومه : (عربی) (مؤنث معصوم) ۱- (در قدیم) زن بی‌گناه و پاک. + ( معصوم. ۱- ؛ ۲- (اَعلام) لقب حضرت فاطمه (معصومه) خواهر گرامی امام رضا(ع).