همشهری آنلاین:
یکی از عناصر تزیینی معماری که در زیبا ساختن بناهای ایرانی به خصوص مساجد و مقبره ها نقش مهمی دارد مقرنس کاری است.
مقرنس ها که شباهت زیادی به لانه زنبور دارند، در بناها به شکل طبقاتی که روی هم ساخته شده برای آرایش دادن ساختمان ها و یا برای آنکه به تدریج از یک شکل هندسی به شکل هندسی دیگری تبدیل شود،به کار می روند.
این مقرنس ها را می توان ازجمله وسایل موثر ساختن گنبد ها دانست که بعدها محتوای نظری اولیه را از دست داده و بیشتر برای تزیین به کار رفت.
برخی معماران ایرانی نیز که این مقرنس ها را در جبهه ساختمان ها به کار می برده اند در ساختن آنها مهارت را به حدی رساندند که نمی گذاشتند موجب سنگینی ساختمان شود و بر اصل و پایه فشار آورد.
با مشاهده شکل های طبیعی قندیل های یخی و آهکی درون غارها در می یابیم که به احتمال زیاد هنرمندان نخستین این فن از همان قندیل ها برداشتی هنرمندانه کرده اند و عینا آن را در سطوح داخلی و خارجی بناها با استفاده از آجر گچ و یا سیمان به کار گرفته اند.
مقرنس ها معمولا در سطوح فرو رفته گوشه های زیر سقف ایجاد می شود. اما محل قرار گیری این عنصر تزیینی می تواند در بالای دیوارها،سقف ها گوشه ها سردرها و ... باشد.
مقرنس ها از لحاظ شکل به 4 دسته تقسیم می شوند:
1- مقرنس های جلو آمده: به مقرنس هایی می گویند که مصالح آن از خود بناست و در نهایت سادگی و بدون هیچگونه پیرایه ای به صورت آجر یا گچی ،انتهای سطوح خارجی نمای بیرون ساختمان را آرایش می دهند و استحکام آنها زیاد است.
2- مقرنس های روی هم قرار گرفته: علاوه بر مصالح به کار رفته اصلی بنا مانند گچ و آجر وسنگ، در سطوح داخل و خارج بنا به کار می روند و غالبا در چند ردیف (دو تا پنج یا بیشتر) روی هم قرار دارند و دارای ثبات متوسطی است.
3- مقرنس های معلق: شبیه همان منشورهای آهکی آویزان در غارهاست که اصطلاحا استلاکتیت نامیده می شوند و غالبا از چسباندن مواد مختلف چون گچ، سفال ،کاشی و ... به سطوح مقعر داخل بنا صورت می گیرند که آویزان به نظر می رسند و دارای ثبات کمی هستند.
4- مقرنس های لانه زنبوری: چنانکه از تام این دسته از مقرنس ها پیداست، شبیه لانه زنبور و در مجموع کندوهای کوچک بر روی هم قرار گرفته اند. این دسته از نظر شکل ظاهری شبیه به مقرنس های معلق اند.
مقرنس در دو قرن پنجم و ششم هجری قمری و یا به عبارتی در دوره سلجوقیان در مرحله تحول سریع قرار گرفت در اکثر بناهای این دوره مقرنس های زیبایی دیده می شوند.
آشکار ترین نمونه معماری عهد سلجوقی مسجد جامع اصفهان است که گنبد مقرنس کاری شده آن از شاهکارهای معماری اسلامی به شمار می رود.
مُقَرنَس (به عربی: مقرنص) یکی از عناصر تزئینی معماری اسلامی و ایرانی است. که گونهای تاقچهبندی آذینی در زیر گنبدها یا نیمگنبدهای روی ایوانها و درگاهها، با آجر یا گچ و کاشی است که در آن هر رده از تاقچهها از رده زیرین خود پیش مینشیند تا درگاه به هم آید. در طاقچهها برجستگیها و تورفتگیهایی همراه با نگارههای گوناگون درآورده میشود.
مقرنس یکی از عناصر تزیینی معماری است که در زیباسازی بناهای ایرانی به ویژه مساجد و آرامگاهها نقش مهمی دارد. مقرنسها به شکل طبقاتی که روی هم ساخته شده برای آرایش دادن بناها و یا برای آنکه به تدریج از یک شکل هندسی به شکل هندسی دیگری تبدیل شود، به کار میروند. مقرنسها را میتوان ازجمله عناصر موثر در ساختن گنبدها دانست، که بعدها کاربرد اولیه را از دست داده و بیشتر برای تزیین به کار رفته است. مقرنسها معمولاً در سطوح فرو رفتهٔ گوشههای زیر سقف کار میشوند اما محل قرار گیری این عنصر تزیینی میتواند در بالای دیوارها، سقفها گوشهها سردرها و مانند آنها باشد. برخی معماران مقرنسها را در جبهه ساختمانها نیز به کار بردهاند و در ساختن آن مهارت را به حدی رساندهاند که نمیگذاردند موجب سنگینی ساختمان شود و بر اصل و پایه فشار آورد.
مقرنس نوعی تزئین است با فرورفتگیها و برجستگیهایی از روی نظم و قاعده که در بعضی موارد به شکل استالاکتیت آویزان است و در حقیقت این نوع تزئین معماری نوعی تزئین حجم پردازی شدهاست. درواقع مقرنس نوعی تجسم سهبعدی و برجسته نقشهای هندسی و گرهچینیهای معماری و هنر اسلامی است.
به کارگیری مقرنس به طور عمده در معماری اسلامی در ایران و کشورهای اسلامی و عربی رشد کرد.
مقرنسها را از لحاظ شکل میتوتن به ۴ دسته تقسیم کرد:
۱- مقرنسهای جلو آمده: مقرنسهایی را میگویند که مصالح آن از خود بناست. و در نهایت سادگی و بدون هیچ پیرایهای به صورت آجر یا گچی، انتهای سطوح خارجی نمای بیرون ساختمان را آرایش میدهند و استحکام آنها زیاد است.
۲- مقرنسهای روی هم قرار گرفته: این مقرنسها افزونبر مصالح به کار رفته اصلی بنا از مصالحی مانند گچ و آجر و سنگ که به بنا الحاق و اضافه شده ساخته میشوند و در سطوح داخل و خارج بنا به کار میروند. این مقرنسها بیشتر در چند ردیف (دو تا پنج یا بیشتر) روی هم قرار دارند و دارای ثبات متوسطی هستند.
۳- مقرنسهای معلق: شبیه همان منشورهای آهکی آویزان در غارها یا استلاکتیت بوده و بیشتر از چسباندن مواد مختلف چون گچ، سفال، کاشی و مانند آنها به سطوح مقعر داخل بنا شکل میگیرند. این نوع مقرنس آویزان به نظر میرسند و دارای ثبات کمی میباشند.
۴- مقرنسهای لانه زنبوری: چنانکه از نام آن پیداست، شبیه لانه زنبور هستند و در مجموع مانند کندوهای کوچک بر روی هم قرار گرفته دیده میشوند. این دسته از مقرنسها تاحدی شبیه به مقرنسهای معلق هستند.
مقرنسها به دو سبک اجرا میشوند در هر مقرنس از پایین به بالا عناصر ریزتر و کوچکتر میشوند. مقرنس در نقاط مختلفی در سرستونها و گلوئیها و کتیبهها و چشمهطاقها کار میشود.
نامگذاری مقرنس بر اساس محل ساخت آن است، مثل مقرنس چشمهطاق گلوئی، کتیبه و مقرنس سرستون. در مورد چشمهطاق چون در قوسها و طاقیها کار میشود، مقرنس قوس هم دارد بهر حال آنچه در همهٔ این انواع مشترک است، عناصر سازندهٔ آن است که بنا بر اصطلاح سنتی آلت مینامند که مهمترین آنها عبارت اند از: شاپرک، طاس، تخته، شمسه عرقچین، شمسه تخته قطارتی، چهار لنگهٔ منتظم و...
آلات نامبرده جزء آلات مشترکند ولی بعضی از انواع وجود دارند که فقط با مصالح گچ یا آینه یا آجر بهکار میروند و استفاده از آنها با مصالح دیگر مجاز نیست. این آلات همگی هنگام کار روی یک نقشه پیاده گردند و مهمترین و کاربردیترین آنها ترکیب طاسهٔ نیم شش (شش ضلعی) با دو شاپرک است.
برای مرحلهٔ ساخت باید ابتدا آن را در خارج بنا بصورت تخته تخته درست کرد تا هم در وقت و زمان اجرای کار صرفهجویی شود و هم خطر ریزش آن کمتر گردد، پس از نسب هر تخته و محکم نمودن آنها با پشت کار تختهٔ دیگری نصب و برای تیغه ارتفاع بین دو تخته باید از تخته گچی نازک که قبلاً آماده میگردد استفاده کرد.
برای بستن تختهها باید از طنابی محکم ولی نسبتاً نازک بهنام طناب موئی که قلاب نامیده میشود استفاده کرد و پس از پوشیده شدن با گچ حکم ستون معلقی را برای جلوگیری از ریزش کار دارد و سپس کار اجرا میشود.
در لغتنامه دهخدا با استناد به فرهنگ لغتهای قدیمی توضیحات مختلفی در باره واژه مقرنس آمده: «در کنزالغة عربی، بنایی که آن را، نقاشی کردهاند، بنائی که طاق و اطراف آن پایه و دارای اضلاع است و به ان به فارسی، آهو پای میگویند. مأخوذ از تازی، بنای بلند مدور و ایوان آراسته و تزئین شده با صورتها و نقوش که بر آن پایه و راه زینه روند، قسمتی از زینت که در اطاقها و ایوانها به شکلهای گوناگون گچبری کنند، گچبریهای برجسته بر آستانه خانه چون پای آهو چیز رنگارنگ و نوعی کلاه» و همچنین برای اصطلاح مقرنس کاری آمدهاست «ایجاد گچبریهای برجسته و آویخته بر سقف خانه. آسمانه ٔخانه را با گچبریهائی زینت دادن.»
در دایرةالمعارف مصاحب، ذیل «مقرنس» شرح داده: نوعی تزیینات بنّایی. نوعی تزیینات بنّایی برجسته که از مشخصات معماری اسلامی شمرده میشود و در تزیین قسمت فوقانی دیوارها یا برای مخفی کردن زاویه در انتقال از یک سطح به سطح مجاور آن به کار میرفتهاست. کلمهٔ مقرنس مأخوذ از کلمهٔ یونانی کورونیس به معنی خمیدهاست و اصطلاح قرنیز، که در بنایی مصطلح است، نیز از همان کلمهٔ یونانی مشتق شده. قدیمیترین شکل مقرنس در بناهای ساسانی دیده میشود که برای پوشاندن فضاهای مکعبی شکل یا گنبد مدور در گوشههای آن با قوسهایی برآمدگیهایی میساختند که وسط آن فرو میماند و دیوارهای آن شکل مثلث کروی پیدا میکرد. با ساختن چند ردیف از این قوسها روی یکدیگر، چهار دیوار رفتهرفته به طرف مرکز فضا نزدیک میشد و در بالا صورت دایره پیدا میکرد، و بر آن گنبد کروی میساختند. بعدها تعداد این فرو رفتگیها را در مقصورهها و محرابها زیادتر کرده و اضافات آویختهٔ معماری بر آنها افزودند. با پوشاندن فرورفتگیها و برجستگیها با کاشیهای رنگین با تزیینات نقاشی و گچبُری، آن را بهصورتِ زیبایی در آوردند. مقصورهٔ مسجد جامع اصفهان از نمونههای قدیم و مقرنسکاری زیبای سَردَر مسجد شاه این شهر از نمونههای جدیدتر آن است.
فرهنگ سخن، ذیل «مقرنس» آپرده است: نوعی گچبُری در سقف اتاقها و ایوانها بهصورتِ پلهپله و به شکل آویزههای قندیل مانند. ویژگی سقف یا ایوانی که دارای چنین گچبُری است.
فرهنگ معین، ذیل «مقرنس» آورده: آنچه به شکل نردبان و پلهپله ساخته شده. بنای بلند مدوّر و ایوان آراسته و مزیّن با صورتها و نقوش که بر آن با نردبان پایه روند. قسمی زینت که در اتاقها و ایوانها به شکلهای گوناگون گچبُری کنند. کنگرهدار. قرنیزدار.
همچنین در شرح واژه مقرنس نکات توضیحی مختلفی آمده ازجمله: کلمه مقرنس با قر و قرناس و قرنیس و قرنیز خویشاوند است و میتوانیم بگوئیم چیزی قرنیسدار شدهاست و این معنی با شکل عنصر تزئینی مورد نظر ما که از تعداد کم و بیش سطوح بر آمده و فرو رفته صورت میگیرد موافق است. یا «کوههایی که طبقه طبقه و زیز آنها خالی شده و طبقات آن افقی باشد را مقرنس مینامند».
«مقرنس موتیف تزئینی است که فرم آن استالاکتیتها را به یاد میآورد Protencyd نام فرانسه استلاکتیت که آنرا در شرق مقرنس مینامند و در غرب مکربس مینامند.»