ملکه نفر تي تي بعد از کلئوپاترا
نفرتي تي القاب متعددي داشته است، در شهر باستاني كارناك كتيبه هايي وجود دارد كه او را وارثه، بزرگ نيكوكاران، صاحب دلربايي، مظهر خوشبختي، بانوي ملاحت، عزيز و بانوي دو مملكت خطاب كرده اند.
خانواده
در باره اصل و نسب نفرتي تي عقيده محكمي وجود ندارد، اما نظريه اي كه عموميت بيشتري دارد او را دختر آي (Ay) كه بعدها به مقام فرعون رسيد، ميداند. يك نظريه ديگر كه حاميان متعددي يافته است، نفرتي تي را شاهزاده خانمي از اهالي بين النهرين ميدانند و همچنين عده اي او را دختر يا خويشاوند آمنهوتپ سوم Amenhotep III يا از يك خانواده اشرافي اهل تيبس يونان ميدانند.
تاريخ دقيق ازدواج نفر تي تي با آمنهوتپ چهارم و به تخت نشستن او به عنوان ملكه چندان دقيق نيست اما ميدانيم كه اين دو شش دختر داشته اند كه تاريخ تولدشان ثبت شده است.
نماي ديگري از مجسمه مشهور نفرتي تي در موزه آلتس برلين
آمنهوتپ چهارم در سال چهارم سلطنت خود (1346 ق.م.) به پرستش آتون (Aton خداي خورشيد) پرداخت. او انقلابي مذهبي به وجود آورد كه ملكه نفرتي تي در آن نقشي برجسته داشت. اين عقيده وجود دارد كه اين سال آغاز بنا نهادن پايتختي جديد نيز بوده كه آختاتن (Akhetaten) نام داشته و در محلي كه امروز العمارنه (al-‘am?rn?) ناميده ميشود قرار داشته است.
در سال پنجم سلطنت، آمنهوتپ چهارم براي نشان دادن مذهب خود، نامش را به طور رسمي به اخناتن تغيير ميدهد. در سال ششم، هرچند ساخت و ساز شهر هنوز تا دو سال ادامه داشته، اما پايتخت رسما از تيبس به العمارنه منتقل ميشود. اين شهر جديد به مذهب جديد اين زوج تقديم شده بود و اعتقاد بر اين است كه مجسمه نيم تنه مشهور ملكه در همين دوران ساخته شده باشد.
قدرتمندترين زن جهان
نفرتي تي در طي دوران سلطنت اخناتن و شايد بعد از آن، از قدرتي بي مانند برخوردار بود و شايد قدرتمندترين زن در سراسر جهان به شمار ميرفت. گاهي او در دوران سلطنت شوهرش از قدرتي برابر با شاه برخوردار بود و آنها به طور مشترك به سلطنت ميپرداختند.
تصاوير نفرتي تي بر ديوارهاي معبد در اندازه هاي تصوير فرعون نقش شده است كه همين امر نشان دهنده اهميت اوست. تصاوير ديگري از نفرتي تي وجود دارد كه او را به تنهايي در حال پرستش آتون نشان ميدهد و همچنين نقش برجسته اي كه وي را با گرز و در حال مغلوب ساختن دشمني خارجي در برابر آتون نمايش ميدهد. چنين مضاميني همواره مختص به فراعنه بوده و با اين حال نفرتي تي نيز در آنها به تصوير كشيده شده است.
مرگ
در حدود سال 14 سلطنت (1336 ق.م.) به بعد ديگر در اسناد تاريخي نامي از نفرتي تي به ميان نيامده است. اعتقاد بر اين است كه او در اثر شيوع يك بيماري مانند طاعون يا به دلايل طبيعي درگذشته باشد.
يك موميايي دردره پادشاهان كه آنرا به نفرتي تي نسبت مي دهند.
نظريه اي كه سابق بر اين وجود داشت و مبني بر سقوط ملكه از اوج قدرت و رسوايي او بود، اكنون مردود اعلام شده است زيرا پاك شدن عامدانه تصاوير يك ملكه اخناتن در واقع مربوط به ملكه اي به نام كيا (Kiya) بوده است. در هر صورت، اطلاعات قابل تحقيق و بررسي از اين دوره در طي تاريخ به كلي از ميان رفته اند.
با در نظر گرفتن نظريات موجود، اين احتمال وجود دارد كه نفرتي تي مسئول جدايي از مذهب آتون بوده است. او پايتخت را مجددا به تيبس بازگرداند، تا موجب رضايت مردم و كاهنان اعظم معبد آمون شود. نفرتي تي آماده پذيرش مرگ خود بود. اكنون زمان به سلطنت رسيدن توتانخاتن (Tutankhaten) ناپسري وي بود كه با دختر نفرتي تي، آنخسن پاتن (Ankhesenpaaten) ازدواج كرده بود.
اين زوج سلطنتي بسيار جوان و بي تجربه بودند. نظرياتي مبني بر زنده بودن نفرتي تي در اين دوران وجود دارد كه او را راهنماي اين زوج ميداند. در صورت صحت اين نظريات، در سال سوم سلطنت توتانخاتن، نفرتيتي درگذشته و يا سلطه خود را بر امور سلطنت از دست داده است. در همين سال توتانخاتن نام خود را به توتانخامون تغيير ميدهد تا بر پرستش آمون تاكيد نمايد.
تدفين
سالهاست كه محل دفن نفرتي تي در هاله اي از شك و ابهام فرو رفته است اما برخي باستان شناسان دره پادشاهان را محل دفن او مي دانند.
بانوي جوانتر
در روز 9 ژوئن سال 2003، باستان شناسي به نام جوآن فلچر (Joann Fletcher) متخصص موهاي باستاني از دانشگاه يورك انگلستان، اعلام كرد كه ممكن است موميايي نفرتي تي يكي از موميايي هاي ناشناسي كه در مقبره KV35 واقع در دره شاهان يافته شده و به نام "بانوي جوانتر" شهرت يافته است، باشد.
البته در سال 1999 نيز يك محقق مصرشناس به نام ماريان لوبان (Marianne Luban) به چنين نتيجه اي دست يافته بود و نتيجه تحقيق خود را در مطلبي با عنوان "آيا موميايي نفرتي تي در دست ماست؟" در اينترنت قرار داده است. دلايل ادعاي اين دو محقق شباهت فراواني با يكديگر دارد.
تيم تحقيقاتي بر روي موميايي مذكور اعلام كرده اند كه اين موميايي طوري آسيب ديده است كه به نظر ميرسد در همان دوران باستان مورد بي حرمتي قرار گرفته باشد. شيوه موميايي اين جسد كه در آن از مايع موميايي استفاده شده و همچنين مغز جسد دست نخورده باقي مانده، نشان دهنده نوع موميايي سلطنتي سلسله هجدهم فراعنه است.
نكات ديگر موجود در اين موميايي يكي سن بدن و وجود گردنبندهايي ساخته شده از مهره هاييست كه اصلا به نام نفر (nefer) شهرت يافته و مختص ملكه بوده اند و همچنين كلاه گيسي با مدلي بسيار نادر كه توسط نفرتي تي به كار ميرفته، هستند. بنا به نظر اين گروه، بازوي موميايي در اصل به شكل خميده و در وضعيتي مختص با فرعون قرار داده شده بوده كه بعدها از بدن جسد جدا شده و به جاي آن بازوي ديگري در وضعيت عادي قرار داده شده است.
با اين حال بسياري از مصرشناسان ادعاي فلچر را رد ميكنند. بنا به گفته آنان نسبت دادن يك موميايي باستاني به يك شخص خاص كه هيچ اطلاعات DNA از او در دسترس نيست تقريبا غير ممكن است و از آنجايي كه والدين و فرزندان او هرگز شناسايي نشده اند، تشخيص جسد نفرتي تي نيز امكان ندارد. هرگونه سند اتفاقي مانند مدل مو و طرز قرار گرفتن بازو براي تشخيص يك موميايي از يك شخصيت تاريخي به اندازه كافي مداركي محكم به شمار نمي آيند.
به گفته آنان، دليل آيب ديدگي موميايي تنها موردي است كه ميتواند مورد بررسي قرار بگيرد و البته اين آسيب كه گفته ميشود براي انتقام گيري ايجاد شده است، نيز خود محل شك و ابهام است. برخلاف نظر فلچر، بازوهاي خميده نيز حالتي تنها مختص به فرعون نبوده است و براي اعضاي ديگر خانواده سلطنتي مورد استفاده قرار ميگرفته است.
كلاه گيس يافته شده در نزديك جسد نيز از منشائي ناشناس برخوردار است و لزوما به اين بدن بخصوص مرتبط نيست. در نهايت، سلسله هجدهم، يكي از بزرگترين و مرفه ترين سلسله هاي پادشاهي مصر باستان بوده است كه به مدت 200 سال برقرار بوده و اين جسد موميامي مونث ميتواند به هر يك از صدها همسر سلطنتي يا دختران آنها تعلق داشته باشد.
هنگامي كه در سال 2006 قبري حاوي تابوت در ورودي مقبره توتانخامون كشف شد، خبرگذاريهاي متعددي درباره امكان يافته شدن جسد نفرتي تي قلمفرسايي كردند. اما اين تابوت خالي و تنها محتوي بالشتكهايي بود و بس.
جاودانگي
با وجود تمام مجادلات و مباحثات پيرامون جسد موميايي شده نفرتي تي، جايگاه مستحكم اين ملكه به عنوان يك نماد يا شمايل محبوب فرهنگي در جهان همچنان برقرار است. او شخصيتي محبوب و مشهور و پس از كلئوپاترا، مشهورترين ملكه مصر باستان بوده و تصاوير او در ميان هواداران اروپايي موجب تغيير استانداردهاي زيبايي در قرن بيستم شده است
نفرتي تي القاب متعددي داشته است، در شهر باستاني كارناك كتيبه هايي وجود دارد كه او را وارثه، بزرگ نيكوكاران، صاحب دلربايي، مظهر خوشبختي، بانوي ملاحت، عزيز و بانوي دو مملكت خطاب كرده اند.
خانواده
در باره اصل و نسب نفرتي تي عقيده محكمي وجود ندارد، اما نظريه اي كه عموميت بيشتري دارد او را دختر آي (Ay) كه بعدها به مقام فرعون رسيد، ميداند. يك نظريه ديگر كه حاميان متعددي يافته است، نفرتي تي را شاهزاده خانمي از اهالي بين النهرين ميدانند و همچنين عده اي او را دختر يا خويشاوند آمنهوتپ سوم Amenhotep III يا از يك خانواده اشرافي اهل تيبس يونان ميدانند.
تاريخ دقيق ازدواج نفر تي تي با آمنهوتپ چهارم و به تخت نشستن او به عنوان ملكه چندان دقيق نيست اما ميدانيم كه اين دو شش دختر داشته اند كه تاريخ تولدشان ثبت شده است.
نماي ديگري از مجسمه مشهور نفرتي تي در موزه آلتس برلين
آمنهوتپ چهارم در سال چهارم سلطنت خود (1346 ق.م.) به پرستش آتون (Aton خداي خورشيد) پرداخت. او انقلابي مذهبي به وجود آورد كه ملكه نفرتي تي در آن نقشي برجسته داشت. اين عقيده وجود دارد كه اين سال آغاز بنا نهادن پايتختي جديد نيز بوده كه آختاتن (Akhetaten) نام داشته و در محلي كه امروز العمارنه (al-‘am?rn?) ناميده ميشود قرار داشته است.
در سال پنجم سلطنت، آمنهوتپ چهارم براي نشان دادن مذهب خود، نامش را به طور رسمي به اخناتن تغيير ميدهد. در سال ششم، هرچند ساخت و ساز شهر هنوز تا دو سال ادامه داشته، اما پايتخت رسما از تيبس به العمارنه منتقل ميشود. اين شهر جديد به مذهب جديد اين زوج تقديم شده بود و اعتقاد بر اين است كه مجسمه نيم تنه مشهور ملكه در همين دوران ساخته شده باشد.
قدرتمندترين زن جهان
نفرتي تي در طي دوران سلطنت اخناتن و شايد بعد از آن، از قدرتي بي مانند برخوردار بود و شايد قدرتمندترين زن در سراسر جهان به شمار ميرفت. گاهي او در دوران سلطنت شوهرش از قدرتي برابر با شاه برخوردار بود و آنها به طور مشترك به سلطنت ميپرداختند.
تصاوير نفرتي تي بر ديوارهاي معبد در اندازه هاي تصوير فرعون نقش شده است كه همين امر نشان دهنده اهميت اوست. تصاوير ديگري از نفرتي تي وجود دارد كه او را به تنهايي در حال پرستش آتون نشان ميدهد و همچنين نقش برجسته اي كه وي را با گرز و در حال مغلوب ساختن دشمني خارجي در برابر آتون نمايش ميدهد. چنين مضاميني همواره مختص به فراعنه بوده و با اين حال نفرتي تي نيز در آنها به تصوير كشيده شده است.
مرگ
در حدود سال 14 سلطنت (1336 ق.م.) به بعد ديگر در اسناد تاريخي نامي از نفرتي تي به ميان نيامده است. اعتقاد بر اين است كه او در اثر شيوع يك بيماري مانند طاعون يا به دلايل طبيعي درگذشته باشد.
يك موميايي دردره پادشاهان كه آنرا به نفرتي تي نسبت مي دهند.
نظريه اي كه سابق بر اين وجود داشت و مبني بر سقوط ملكه از اوج قدرت و رسوايي او بود، اكنون مردود اعلام شده است زيرا پاك شدن عامدانه تصاوير يك ملكه اخناتن در واقع مربوط به ملكه اي به نام كيا (Kiya) بوده است. در هر صورت، اطلاعات قابل تحقيق و بررسي از اين دوره در طي تاريخ به كلي از ميان رفته اند.
با در نظر گرفتن نظريات موجود، اين احتمال وجود دارد كه نفرتي تي مسئول جدايي از مذهب آتون بوده است. او پايتخت را مجددا به تيبس بازگرداند، تا موجب رضايت مردم و كاهنان اعظم معبد آمون شود. نفرتي تي آماده پذيرش مرگ خود بود. اكنون زمان به سلطنت رسيدن توتانخاتن (Tutankhaten) ناپسري وي بود كه با دختر نفرتي تي، آنخسن پاتن (Ankhesenpaaten) ازدواج كرده بود.
اين زوج سلطنتي بسيار جوان و بي تجربه بودند. نظرياتي مبني بر زنده بودن نفرتي تي در اين دوران وجود دارد كه او را راهنماي اين زوج ميداند. در صورت صحت اين نظريات، در سال سوم سلطنت توتانخاتن، نفرتيتي درگذشته و يا سلطه خود را بر امور سلطنت از دست داده است. در همين سال توتانخاتن نام خود را به توتانخامون تغيير ميدهد تا بر پرستش آمون تاكيد نمايد.
تدفين
سالهاست كه محل دفن نفرتي تي در هاله اي از شك و ابهام فرو رفته است اما برخي باستان شناسان دره پادشاهان را محل دفن او مي دانند.
بانوي جوانتر
در روز 9 ژوئن سال 2003، باستان شناسي به نام جوآن فلچر (Joann Fletcher) متخصص موهاي باستاني از دانشگاه يورك انگلستان، اعلام كرد كه ممكن است موميايي نفرتي تي يكي از موميايي هاي ناشناسي كه در مقبره KV35 واقع در دره شاهان يافته شده و به نام "بانوي جوانتر" شهرت يافته است، باشد.
البته در سال 1999 نيز يك محقق مصرشناس به نام ماريان لوبان (Marianne Luban) به چنين نتيجه اي دست يافته بود و نتيجه تحقيق خود را در مطلبي با عنوان "آيا موميايي نفرتي تي در دست ماست؟" در اينترنت قرار داده است. دلايل ادعاي اين دو محقق شباهت فراواني با يكديگر دارد.
تيم تحقيقاتي بر روي موميايي مذكور اعلام كرده اند كه اين موميايي طوري آسيب ديده است كه به نظر ميرسد در همان دوران باستان مورد بي حرمتي قرار گرفته باشد. شيوه موميايي اين جسد كه در آن از مايع موميايي استفاده شده و همچنين مغز جسد دست نخورده باقي مانده، نشان دهنده نوع موميايي سلطنتي سلسله هجدهم فراعنه است.
نكات ديگر موجود در اين موميايي يكي سن بدن و وجود گردنبندهايي ساخته شده از مهره هاييست كه اصلا به نام نفر (nefer) شهرت يافته و مختص ملكه بوده اند و همچنين كلاه گيسي با مدلي بسيار نادر كه توسط نفرتي تي به كار ميرفته، هستند. بنا به نظر اين گروه، بازوي موميايي در اصل به شكل خميده و در وضعيتي مختص با فرعون قرار داده شده بوده كه بعدها از بدن جسد جدا شده و به جاي آن بازوي ديگري در وضعيت عادي قرار داده شده است.
با اين حال بسياري از مصرشناسان ادعاي فلچر را رد ميكنند. بنا به گفته آنان نسبت دادن يك موميايي باستاني به يك شخص خاص كه هيچ اطلاعات DNA از او در دسترس نيست تقريبا غير ممكن است و از آنجايي كه والدين و فرزندان او هرگز شناسايي نشده اند، تشخيص جسد نفرتي تي نيز امكان ندارد. هرگونه سند اتفاقي مانند مدل مو و طرز قرار گرفتن بازو براي تشخيص يك موميايي از يك شخصيت تاريخي به اندازه كافي مداركي محكم به شمار نمي آيند.
به گفته آنان، دليل آيب ديدگي موميايي تنها موردي است كه ميتواند مورد بررسي قرار بگيرد و البته اين آسيب كه گفته ميشود براي انتقام گيري ايجاد شده است، نيز خود محل شك و ابهام است. برخلاف نظر فلچر، بازوهاي خميده نيز حالتي تنها مختص به فرعون نبوده است و براي اعضاي ديگر خانواده سلطنتي مورد استفاده قرار ميگرفته است.
كلاه گيس يافته شده در نزديك جسد نيز از منشائي ناشناس برخوردار است و لزوما به اين بدن بخصوص مرتبط نيست. در نهايت، سلسله هجدهم، يكي از بزرگترين و مرفه ترين سلسله هاي پادشاهي مصر باستان بوده است كه به مدت 200 سال برقرار بوده و اين جسد موميامي مونث ميتواند به هر يك از صدها همسر سلطنتي يا دختران آنها تعلق داشته باشد.
هنگامي كه در سال 2006 قبري حاوي تابوت در ورودي مقبره توتانخامون كشف شد، خبرگذاريهاي متعددي درباره امكان يافته شدن جسد نفرتي تي قلمفرسايي كردند. اما اين تابوت خالي و تنها محتوي بالشتكهايي بود و بس.
جاودانگي
با وجود تمام مجادلات و مباحثات پيرامون جسد موميايي شده نفرتي تي، جايگاه مستحكم اين ملكه به عنوان يك نماد يا شمايل محبوب فرهنگي در جهان همچنان برقرار است. او شخصيتي محبوب و مشهور و پس از كلئوپاترا، مشهورترين ملكه مصر باستان بوده و تصاوير او در ميان هواداران اروپايي موجب تغيير استانداردهاي زيبايي در قرن بيستم شده است