منبع پيدايش جادو و جادوگري
در خط هيروگليف يعني خطي كه مصريا باستان از تصاوير براي نگارش استفاده مي كردند نشان داده شده است كه دين و جادو با هم رابطه اي نزديك داشتند.الهه هاي مصر بر خلاف خدايان فرهنگهاي ديگر خرد و دانش جادويي را به بشر سپردند.(براي مقايسه مي نوانيم به اسطوره هاي يونان باستان اشاره كنيم.بر اساس اين اسطوره ها قهرماني به نام پرومتيوس مجبور شد خدايان را فريب دهد تا اسرار توليد آتش را كه نماد ظهور حكمت و دانش است به وي بياموزند.)
بر اساس دين مصريان باستان كمي پس از ايجاد جهان جادو به شكل الهه اي به نام "هكا" ايجاد شد.نام هكا بعد ها عملا تبديل به واژه اي شد كه معناي"جادو"مي دهد.يعني ابتدا اين واژه وارد زبان يوناني شد.در زبان يوناني تلفظ و املاي آن زبان زا پذيرفت و تبديل به واژه "ماگه يا" شد كه امروزه واژه انگليسي "مجيك" به معناي جادو از همان واژه "ما گه يا"گرفته شده است.
الهه ي مصري ديگري به نام "توت" حتي بيشتر از هكا با جادو عجين و مرتبط است. اين الهه علاوه بر نجوم و رياضيات بر هنر هاي مداوا نيز فرمانروايي مي كرد كه در فرهنگهاي همواره با جادوگري در ارتباط بوده است.معمولا در نقاشيها او را در حالي كه قلمي در دست داشت به تصوير مي كشيدند.مردم مصر باستان عقيده داشتند او كتابهاي پنهاني و محرمانه اي نوشته و در آنها راز و رمز كيمياگري و علوم را افشا نموده است. آنها عقيده داشتند يكي از اين كتابها در جعبه اي زرين قرار گرفته مهر و موم شده و در معبدي مخفي نگهداري مي شود.
افسونهاي مصري
مصريها شديدا بر افسون و طلسم اتكا مي كردند.مردم مي گفتند اگر در باره عملي صحبت شود افسون و طلسم موجب انجام آن كار مي شود.جادوگري به نام وبا آنر در دربار تنديس كوچكي از تمساح را به تمساح زنده تبديل كرد.سپس اين حيوان وحشي يكي از عاشقان ملكه را به قتل رسانده و دوباره توسط جادوگر به وضعيت اوليه بازگشته است.يكي از پادشاهان جادوگر تصوير ناوگان دشمنانش را در آب غرق كرد و با اين كار او كشتيهاي حقيقي دشمنانش را غرق كرد.
در خط هيروگليف يعني خطي كه مصريا باستان از تصاوير براي نگارش استفاده مي كردند نشان داده شده است كه دين و جادو با هم رابطه اي نزديك داشتند.الهه هاي مصر بر خلاف خدايان فرهنگهاي ديگر خرد و دانش جادويي را به بشر سپردند.(براي مقايسه مي نوانيم به اسطوره هاي يونان باستان اشاره كنيم.بر اساس اين اسطوره ها قهرماني به نام پرومتيوس مجبور شد خدايان را فريب دهد تا اسرار توليد آتش را كه نماد ظهور حكمت و دانش است به وي بياموزند.)
بر اساس دين مصريان باستان كمي پس از ايجاد جهان جادو به شكل الهه اي به نام "هكا" ايجاد شد.نام هكا بعد ها عملا تبديل به واژه اي شد كه معناي"جادو"مي دهد.يعني ابتدا اين واژه وارد زبان يوناني شد.در زبان يوناني تلفظ و املاي آن زبان زا پذيرفت و تبديل به واژه "ماگه يا" شد كه امروزه واژه انگليسي "مجيك" به معناي جادو از همان واژه "ما گه يا"گرفته شده است.
الهه ي مصري ديگري به نام "توت" حتي بيشتر از هكا با جادو عجين و مرتبط است. اين الهه علاوه بر نجوم و رياضيات بر هنر هاي مداوا نيز فرمانروايي مي كرد كه در فرهنگهاي همواره با جادوگري در ارتباط بوده است.معمولا در نقاشيها او را در حالي كه قلمي در دست داشت به تصوير مي كشيدند.مردم مصر باستان عقيده داشتند او كتابهاي پنهاني و محرمانه اي نوشته و در آنها راز و رمز كيمياگري و علوم را افشا نموده است. آنها عقيده داشتند يكي از اين كتابها در جعبه اي زرين قرار گرفته مهر و موم شده و در معبدي مخفي نگهداري مي شود.
افسونهاي مصري
مصريها شديدا بر افسون و طلسم اتكا مي كردند.مردم مي گفتند اگر در باره عملي صحبت شود افسون و طلسم موجب انجام آن كار مي شود.جادوگري به نام وبا آنر در دربار تنديس كوچكي از تمساح را به تمساح زنده تبديل كرد.سپس اين حيوان وحشي يكي از عاشقان ملكه را به قتل رسانده و دوباره توسط جادوگر به وضعيت اوليه بازگشته است.يكي از پادشاهان جادوگر تصوير ناوگان دشمنانش را در آب غرق كرد و با اين كار او كشتيهاي حقيقي دشمنانش را غرق كرد.