• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

موسیقی

eliza

متخصص بخش
آموزش ساخت ويولن > قسمت نهم


h1cb9bt33a1wc698mlos.jpg

امروز قصد داريم نحوه ي كنده كاري مارپيچ بر روي قطعه ي دسته (گردن) ويولن را آموزش دهيم . قبلا بر روي پشت مارپيچ و جعبه گوشي را دقيقا علامت زده بوديم .


17asqg74fftys3g2r1rv.jpg

توسط يك اره ي برش از عرض و گوشه ها، جعبه گوشي را علامت ميزنيم . اين برش ها بايد به دقت صورت بگيرند و از برش اضافي چوب و همچنين به جا ماندن علامت بر روي مارپيچ در مرحله ي آخر اجتناب شود .

rhk468krgqmqajl354.jpg


ptf3pnmeejrzk9iknx.jpg

اره ي برش ( شكل چپ ) كمك زيادي در جدا سازي راحت تر تكه هاي اضافي چوب به ما مي كند. ابتدا بخش فوقاني يكطرف از مارپيچ را شكل دهي مي كنيم.


1tzdork449ku8t2lonvl.jpg

سپس چوب ها ي اضافي طرفين جعبه گوشي را توسط يك قلم اسكنه جدا ميكنيم.



1cbkffu6gpk82d822q5e.jpg

پس از ادامه كند ه كاري توسط اسكنه شكل مارپيچ نمايان ميگردد . شكل بيروني جعبه گوشي آماده گرديده و فقط نياز به اتمام نهايي كار دارد ابتدا شكل پيچش مارپيچ شروع خواهد شد.


5ksnhzpohs7ht3z8e9j3.jpg



7fh9e1aw3hu3qy9bxt5v.jpg

حالا كار بر روي پيچش دوم مارپيچ شروع مي شود . ابتدا برش هاي جديدي را بر روي حلقه ي قبل ايجاد مي كنيم و سپس با جدا سازي قسمت هاي اضافي حلقه به سمت دايره مركزي ( چشم ) مارپيچ مي رسيم . بخش مركزي توسط يك اسكنه كوچك كنده كاري مي شود.


yedk3ggtr9phbrgehgoj.jpg



caw3xtzmgq0dxkjhhc.jpg



كار بر روي مارپيچ شامل چشم و حلقه كمي سخت ميباشد و در شكل هاي فوق دو روش برش توسط اسكنه را نمايش مي دهد. در شكل سمت چپ اسكنه از بالاي دسته آن بصورت عمودي به تقطيع پرداخته و اين روش جهت برش عمودي چرخش در مارپيچ ها استفاده ميگردد. در شكل سمت راست اسكنه از تيغه ي آن در دست قرار گرفته ، كه جهت تقطيع لبه هاي مارپيچ استفاده مي شود كه به سمت داخل حلقه شيب پيدا مي كنند . به اين روش زيرين برش گويند .

__________________
 

eliza

متخصص بخش
آموزش ساخت ويولن > قسمت دهم

75qfnfi0mokorhw9xoto.jpg


امروز قصد داريم تا مارپيچ را كه در روزهاي قبل تراشيده بوديم به اتمام برسانيم . در ابتدا توسط يك اسكنه ي قلم درز(مغار) به خالي كردن جعبه گوشي مي پردازيم .

6lxn4volp4pi84q0dr8j.jpg


سپس با استفاده از يك اسكنه كه داراي تيغه مورب است به تراش لبه ي سطح صاف داخل جعبه گوشي مي پردازيم . در شكل اول مي تونيد دو نوع اسكنه ي مورب چپ و راست را مشاهده كنيد . هركدام براي يكي از لبه هاي جعبه گوشي استفاده مي گردد.



xiyvipjclqxg4j0ehylr.jpg

bfc0f834bxw3e6behpr.jpg


در شكل هاي فوق از يك چاقو و يك سوهان جهت كج بري و گرفتگي تيزي لبه ها استفاده مي شود.اين مرحله ي نهايي شكل دهي برش عمودي مارپيچ مي باشد.


egl4w20qsglz8nicsd2t.jpg

sl3bn27kyj1cna9g9yfc.jpg

دو شيار بيروني دربخش خارجي مارپيچ و بالا و پايين پشت جعبه گوشي ايجاد مي شود . همانگونه كه در شكل مشخص است اين عمل توسط يك اسكنه كوچك انجام مي گيرد.


u8m24yx5mjjwfvxhnks.jpg


در انتها كليه ي سطوح توسط يك رنده ي فلزي به دقت تراشيده و پرداخت مي دهند . سازندگان ويولن پرداخت نهايي كار توسط يك رنده ي فلزي را بر استفاده از يك سمباده كاغذي ترجيح مي دهند. رنده ها كمتر از سمباده هاي كاغذي به فيبر سطح چوب آسيب مي رسانند.
مزيت اين عمل در آن است كه پس از استفاده از لاك در سطح چوب شكل و ظاهر بسيار زيباتري نمايان ميگردد.


i75faqxmchf1t9f1ks.jpg

تنها كار باقيمانده گشاد كردن سوراخ هاي گوشي است كه در آخرين مرحله صورت مي گيرد.

__________________
 

eliza

متخصص بخش
آموزش ساخت ويولن > قسمت يازدهم


6tbv25w225zpl90lh4bu.jpg


امروز قصد داريم تا كليت طرح ويولن را به اتمام برسانيم . ابتدا ميبايست صفحات رو و زيرين ويولن با يكديگر و نوار دور كلاف تراز بندي شود .

7bkfx1z9vgtsl233h2u8.jpg


در پشت ويولن دو سوراخ كوچك براي قرارگرفتن دو پين كوچك چوبي در بالا و پايين ايجاد مي كنيم . اين پين ها محل قرار گيري دقيق صفحات رو و زيرين بر روي ساختار زوار(كلاف) دور ساز را مشخص مي نمايد

5kprbi3mlgdjhykscn5e.jpg


9phzojfwdciq86dss6.jpg



در اشكال فوق شكل صحيح قرار گيري صفحات را مشاهده مي كنيد. صفحات زير و بالاي ويولن با مقداري حاشيه ، برآمدگي بر روي ساختار كلاف را تشكيل مي دهند . با استفاده از صفحه ي پين خورده ميزان حاشيه دقيقا تنظيم ميگردد.


koqmmb7mgl16mneegkk.jpg



توسط پين ها ميتوان صفجات را از يكديگر جدا نموده و مجددا حاشيه هاي لبه صفحات را تنظيم و يا تغيير مكان داد.


pnl9cymszsoxh1cf8d80.jpg



در اينجا صفحه پشتي از ساختمان كلاف جهت سمباده خوردن لبه هاي اضافي جدا ميگردد . در اين حالت تنظيمات نهايي نهايي لبه ساز صورت ميگيرد. تسطيح كامل سطح بيروني لبه ها از داخل و خارج صفحه و اطمينان از انحناي دقيق مجموعه ي صفحه در اين بخش صورت مي گيرد.


5a1khagqepolmacyur.jpg



در اين شكل ، سازنده لبه هاي خارجي و انحناي C را تسطح مي نمايد . دقت در حاشيه ها جهت چگونگي قرار گيري سطوح بر روي يكديگر و آرايش حاشيه بسيار حائز اهميت مي باشد.

__________________
 

eliza

متخصص بخش
آموزش ساخت ويولن > قسمت دوازدهم


1.jpg


امروز مي خواهيم به آرايش حاشيه ويولن بپردازيم . همانگونه كه در شكل مشاهده مي فرماييد براي اين كار از يك نشانگر خاتم كاري و يك آلت تيز جهت كندن و دو نوار باريك خاتم كاري استفاده مي كنيم

2.jpg



ابتدا توسط اين ابزار كه حاشيه خارجي آن لبه دار است و در كناره ي خارجي صفحه ويولن قرار ميگيرد و تيغه ي موازي آن فاصله ي ثابتي از حاشيه دارد ، خطي موازي با با لبه ي صفحه را نشانه گذاري مي كنيم .
3.jpg



سپس توسط يك چاقو خط ايجاد شده را عميق مي كنيم .

4.jpg


خرده چوب هاي ميان شكاف توسط يك خلال خاتم كاري خارج مي شود . اين ابزار يك اسكنه تيغه اي بلند است.

5.jpg



در اين شكل تفاوت شياري كه توسط يك خلال خاتم كاري تخليه شده و صفحه اي كه اين كار بر روي آن انجام نپذيرفته را مشاهده مي كنيد . صفحه ي سمت راست آماده براي نوار باريك خاتم كاري است . در اينجا سازنده از دو نوار خاتم كاري استفاده خواهد كرد.

6.jpg



خميدگي لازم براي نوار توسط هيتري كه قبلا جهت تهيه ي زوارها معرفي شده بود ايجاد ميگردد.

7.jpg


نوار خميده درون شيار ايجاد شده قرار مي گيرد. در صورت لزوم تنظيمات عمقي و عرضي لازم توسط يك چاقو به راحتي جاگرفتن صحيح رشته دردرون شيار كمك خواهد كرد.

8.jpg


سخت ترين بخش قرار دادن رشته مربوط به فارسي بر مي باشد جاييكه دو رشته نوار در كناره هاي ساز بايد به يكديگر اتصال يابند.

9.jpg


فارسي بر نقطه ي نهايت ظرافت است كه آنرا نيش زنبور مي نامند. آراستگي آرايش حاشيه و بخصوص نيش زنبور دو عنصر مهم در طراحي زيباي ساختمان يك ويولن محسوب مي شوند.

10.jpg



يك اسكنه ي تيز جهت شكل دهي نوار براي نقطه ي نيش زنبور لازم است . مهارت سازنده در اينجا نمايان خواهد شد.

11.jpg


براي ثابت نگاهداشتن رشته، با فشار دادن رشته به داخل شيار از چسب داغ شده ي حيواني توسط يك قلم مو استفاده ميشود.

12.jpg



در نهايت بوسيله چكشي سبك و با وارد كردن ضربه هاي آرام به رشته ، از قرار گيري صحيح رشته در شيار و خروج چسب اضافي شيار مطمئن مي شويم.



__________________
 

eliza

متخصص بخش
كلاسيسم و نئوكلاسيسم

در عرف و زبان موسيقيدانان آماتور يا غيرحرفه‌اي، «موسيقي كلاسيك» معمولاً به موسيقي عمومي، همگاني و يا مردم‌پسند رايج اطلاق مي‌شود.در واژگان موسيقي، كلاسيسم با معناي بسيار محدودتري به كار گرفته مي‌شود. به عبارت ديگر واژه «كلاسيسم1» آثار موسيقيدانان دوران كلاسيك يا كهن چون هايدن، موتسارت و آثار اوليه بتهوون و تا اندازه‌اي شوبرت را دربرمي‌گيرد.
در مقابل سبك و شيوه رمانتيك قرن 19 موسيقي كلاسيك در كل با محدوديت وجودگرايانه احساساتي و فورماليسم3 (شكل‌گرايي) و سادگي مشخص و متمايز مي‌شود. شيوه كلاسيسم از زمان تولد هايدن (1732) و بتهوون و مرگ شوبرت (1827) برحسب تقدم و تأخر از 1750 تا 1820 ادامه پيدا مي‌كند.
از اين رو منطقي است كه ما به اين دوره نام «كلاسيك» بدهيم. چراكه شاهكارهاي موسيقي از همين عصر تا به امروز عرضه شده و پا برجا مانده است. آثار برجسته‌اي در اين زمينه، به تساوي توسط آهنگسازان اوليه خلق شده است، همانند آثار باخ و پالسترينا.
اصطلاح كلاسيك غالباً به آثار اين آهنگسازان نيز اطلاق شده است. با اين همه بهتر آن است كه اين اصطلاح را به عنوان عبارتي ستايش‌آميز در ذهن خود نياوريم، بلكه دقيقاً به آن نام وقايع‌نگاري4 يا ترتيب زماني بدهيم.
به طور كلي اصطلاح كلاسيك به سبكي از موسيقي اطلاق مي‌شود كه تقريباً بين سال‌هاي 1785 و 1820 توسط هايدن، موتسارت و بتهوون پديد آمده است. برخي از موسيقي‌شناسان، موسيقي شوبرت را نيز به آن افزوده‌اند، درحالي‌كه ديگران آثار پس از بتهوون را كه بيشتر به سبك رمانتيسم نزديك است، موسيقي كلاسيك خوانده‌اند. خصيصه اصلي كلاسيسم در موسيقي، محدوديت آن در بيان احساسات فردي آهنگساز است كه با موسيقي رمانتيك ارتباط پيدا مي‌كند.
در كل، موسيقي «‌سازي» از موسيقي آوازي دوران كلاسيك اهميت بيشتري پيدا مي‌كند كه فرم‌هاي مطلوب، اورتور، دايور تيمنتو5، (نوعي موسيقي‌سازي در چند بخش) تم و وارسيون‌ها و انواع موسيقي در اجراي سونات، كنسرتو، سنفني و انواع موسيقي مجلسي (تريو، كوارتت، كوئينتت و غيره) بودند. اصطلاح موسيقي كلاسيك6 گاه براي تميز دادن موسيقي جدي از موسيقي همگاني، عمومي و رايج به كار گرفته مي‌شود.
اين وجه تمايز كاملاً قراردادي و اختياري است و اصطلاح موسيقي كلاسيك بسيار گنگ و نامفهوم به نظر مي‌آيد. از اين رو اصطلاح كلاسيسم را معمولاً كلامي مبهم مي‌پندارند، ام‍ّا در واقع سه قلمرو براي معناي آن قايل گشته‌اند:
1. موسيقي كهن 2. موسيقي ويژه‌اي مخالف و مغاير با موسيقي رمانتيك و احساساتي 3. نوعي از موسيقي كه به سبك هايدن، موتسارت و بتهوون وابسته باشد. (1809-1732)
در دوران كلاسيك چهار آهنگساز برجسته خودنمايي مي‌كنند: كريستوف گلوك7 (1787-1714)

آهنگساز آلماني كه به خاطر ايجاد اصطلاحاتي در ا‌ُپرا شهرت دارد.
هايدن8 (1809-1732)
آهنگساز اتريشي سازندة سنفوني‌ها و اوراتوريها و سوناتها.
موتسارت9 (1791-1956)
آهنگساز اتريشي، خالق سنفوني‌هاي بزرگ، موسيقي مجلسي و اپرا.
بتهوون10 (1827-1770)
آهنگساز آلماني، سازندة سنفوني‌ها، موسيقي مجلسي، موسيقي براي پيانو، م‍ِس، اپرا، اوراتوريو.

فرهنگ موسيقي هارپر11 تأليف كريستين امر12 درباره كلاسيسم مي‌نويسد:‌ «كلاسيسم اصطلاحي است كلي براي سبكي از موسيقي كه تقريباً بين سال‌هاي 1785 و 1820 به موسيقي هايدن، موتسارت و بتهوون و ديگران از جمله شوبرت اطلاق مي‌شد، ام‍ّا به اعتقاد برخي سبك رمانتيسم نيز از خصيصه كلاسيسم بي‌بهره نمانده است.
__________________
 

eliza

متخصص بخش
كلاسيسم و نئوكلاسيسم

زيبايي، ظرافت، ملاحت و بازداري و ممانعت آن از بيان احساسات فردي كه با موسيقي رمانتيك سر سازگاري دارد، از خصيصه كلاسيسم به شمار آمده است.
در كل، موسيقي ‌سازي بيشتر از موسيقي آوازي در دوران كلاسيسم اهميت پيدا مي‌كند. اشكال مطلوب و به‌خواسته در موسيقي كلاسيك (اورتور، دايورتيمونتو، تم و وارياسيون‌ها و اشكال گونه‌گون موسيقي) با سونات، كنسرتو و موسيقي مجلسي (تريو، توارنت، كوئينتت و غيره) پيوند مي‌خورند.

سازها براي بيشتر بخش‌ها متعلق به دوران كلاسيك پيشين بودند و به طور وسيعي مكتب مانهايم13 را پذيرا شدند.
و فرهنگ موسيقي تأليف ارتور جكوبز A.Jacobs مي‌نويسد: «اصطلاح كلاسيسم معمولاً با خصيصه‌اي بسيار مهم در كار گرفته مي‌شود، ام‍ّا با سه معناي اصلي و كلي
(1. متمايز از موسيقي عامه‌پسند و همگاني 2. مخالفت با موسيقي رمانتيك 3. موسيقي كلاسيك ديني).

در عمل اصطلاح كلاسيسم كلاً به موسيقي قرن 18 و اوايل قرن 19 محدود مي‌شود كه حاكمان آن هايدن، موتسارت و بتهوون بودند. البته برخي از موسيقي‌شناسان موسيقي شوبرت را هم به موسيقي هايدن، موتسارت و بتهوون افزودند.
نئوكلاسيسم
نهضتي از قرن بيستم كه اساساً بازتابي است بر ضد ا‌ِموسيوناليسم14)عاطفه‌گر� �يي) مهارنشده اواخر نهضت رمانتيسم كه با آرمان‌هاي زيبايي‌شناختي و اشكال و يا روش‌هايي كه از موسيقي اوليه آهنگسازان، به‌ويژه از آهنگسازان قرن 18 چون باخ، مندل، پرگولزي، موتسارت و غيره ريشه گرفته باشند.

اين تأثير تأكيد آشكاري است بر ساختار كنترپواني و تكيه بر احياي اشكال كهن موسيقي چون توكاتا15 (آهنگي با فرم آزاد) و پاساكاگليا16 (يك قطعه‌سازي به ويژه يك رقص) فوگ17 (آهنگي كه از كانون18 مشتق مي‌شود و در آن ظاهراً تم اصلي به هنگام بسط، از تم‌هاي فرعي مي‌گريزد) اوستيناتو (نمودار يا ريتمي در موسيقي كه مصرانه تكرار شود) كنسرتو گروسو19 (كنسرتي كه براي سه ساز به سبك سوناتر ساخته شده باشد) ريچركاره20 (نوعي كمپوزيسيون كنترپواني‌سازي رايج در قرن 16 و 18 به‌ويژه با روش تقليدي) موتت21 (يك قطعه آواز چندصدايي كه بر اساس يكي از فصول انجيل ساخته مي‌شود) با كاهش و تقليل رنگ‌هاي اركستري، طنين و رسايي‌ها و رها كردن موسيقي برنامه‌اي و تمايل كلي به سبكي بروني و عيني و مستقل، كه غالباً ضد احساسات رمانتيك برمي‌خيزد.
بازگشت به باخ (يا ديگر آهنگسازان اوليه) الزاماً به معناي برگشت به زبان موسيقايي زمان او نيست.
نئوكلاسيسم بيش از پيش ناموزون‌تر و از لحاظ ريتم پيچيده‌تر مي‌شود، چراكه خطوط فرعي رخصت پيدا مي‌كنند تا طبق عملكرد ملوديك خود و بدون توجه به تركيبات هارمونيك، به حركت درمي‌آيند.

پس از موارد استثنايي چون سونات در ديم ناتي ويتاتيس كريست22 اثر بوسوني23 نوازندة پيانو و آهنگساز ايتاليايي (1924ـ1866) و سنفني كلاسيك اثر پروكوفيف24 آهنگساز روسي (1953ـ1891) رواج يافت و تقريباً در 1920 با روندي برجسته (نوعي موسيقي كه خصيصه ممتاز آن تكرار متناوب تم اصلي است) عرضه گشت.
سونات براي پيانو فورته (1922) و اوكتت25 آهنگي براي هشت ساز زهي يا بادي اثر استراوينسكي26 آهنگساز روسي (1971ـ1882) در ميان نمونه‌هاي مشخص نئوكلاسيسم وضوح بيشتري دارند.
در ميان‌ آهنگسازاني كه برداشت‌هاي نئوكلاسيسم خود را بسط و گسترش دادند، بايد از بارتوك27 آهنگساز مجارستاني (1945ـ 1881) هيندميت28 آهنگساز آلماني (1963ـ 1895) كاسه‌لا آهنگساز ايتاليايي (1947ـ 1883) ماليپيرو29 آهنگساز ايتاليايي، پيستون piston و ديگران را نام برد.
به هر تقدير پس از مرگ بوسوني، اصطلاح نئو‌كلاسيسم نظر بسياري از آهنگسازان را به خود جلب كرد و به عنوان نهضتي متعالي از 1930 تا 1940 برجاي ماند.
در ميان آهنگسازاني كه به نئو‌كلاسيسم توجه ويژه‌اي مبذول داشتند، بايد از ايگور استراوينسكي نام برد كه كنسرتوي پيانوي او ا‌ُديپوس ركس30 يا شاه اوديپوس و سنفني پژوم31 (1930) حاكي از اين تمايل ويژه او به نئوكلاسيسم در موسيقي است.
هيندميت در نخستين ورسيون چرخه آوازي خود با نام «زندگي مريم مقدس» به اين نهضت روي مي‌آورد.

آلبر روسل32 (1937ـ 1869) آهنگساز فرانسوي آلفردو كاسه‌لا33 (1947ـ 1883) آهنگساز ايتاليايي ماليپيرو (1973ـ1882) آهنگساز ايتاليايي، ماكس رگر34 (1916ـ1873) آهنگساز آلماني و والتر پيستون35 آهنگساز آمريكايي (1976ـ1891) پروكوفيف36 آهنگساز روسي (1953ـ1891) به ويژه آثار هينديت عناصر ديگرساني كلاسيسم را در سبك مدرن به تصوير مي‌كشند.
هيندميت در بسياري از كمپوزيسيون‌هاي خود كنتريوان باروك را در كار مي‌گيرد. ام‍ّا هارموني‌هاي او به قرن بيستم سر مي‌كشند كه گستره كروماتيسيزم37 (فواصل نيم‌پرده) در آن‌ها كاملاً مشهود است
__________________
 
بالا