هر چه هدف معنوی آدمی والاتر و ارزشمندتر باشد آدمی برای دوری از موانع و آفات، مراقبت بیشتری می کند.

روشن است که وقتی هدف آدمی در هر کاری، دور دست تر باشد و البته معقول، خود به خود آدمی همت بیشتری را به صحنه عمل می آورد.
و توان بیشتری را صرف می کند از سوی دیگر هر چه هدف معنوی آدمی والاتر و ارزشمندتر باشد آدمی برای دوری از موانع و آفات، مراقبت بیشتری می کند. حاصل این دو مساله یعنی آنکه بین فعالیت های ایجابی و سلبی آدمی با علوّ درجه هدف وی، یک نسبت مستقیم برقرار است. مثلاً آدمی که هدفش را تنها رسیدن به بهشت عمومی اخروی که شاید اطفال و مجانین نیز در آن خواهند بود، قرار داده است، گونه ای عمل می کند که بسیار متفاوت است. با کسی که هدف خود و امتداد افق خود را بهشت رضوان الهی یا مقام لقاء الله تعالی قرار داده است.
اما اصل مقاله: حقیقت آن است که در میان آموزه های دین به ما فرموده اند: هدفی بسیار بالاتر را نیز در نظر داشته باشیم.
این مطلب را از میان ادعیه بخوبی می توان دریافت که کماً و کیفاً، به ما فرموده اند چه حدّی و چه کیفیتی را از خداوند بخواهیم و از سوی دیگر در میان احادیث نورانی اهل بیت (علیهم السلام) نسبت به در جا زدن تا چه رسد به عقبگرد، هشدارهای شدیدی داده شده است که ان شاء الله در پایان مقاله، عرض خواهد شد.
به نظر می رسد این دعای فراگیر و کوتاه و البته تکرار کردنی در طول شبانه روز به خوبی ادعای ما را ثابت می کند. یعنی افق دید آدمی را بسیار دوردست، معرفی می کند.
جالب آنکه در جانب دوری از آفات و مفاسد نیز چنین افقی را ترسیم می کند که البته موضوع اصلی ما نیست. مشابه این دعای شریف را در ادعیه ماه رجب نیز می توان مشاهده کرد. امام صادق (علیه السلام) فرموده اند: در صبح و شام بعد از نماز، آدمی به خداوند متعال و در ضمن دعا عرضه بدارد: «... اعطنی بمسألتی ایاک جمیع خیر الدنیا و جمیع خیر الآخرة و اصرف عنی بمسألتی ایاک جمیع شر الدنیا و شر الآخرة...» [2] ؛ خداوند با این درخواست من تمامی خیر دنیا و همه خیر آخرت را به من ارزانی فرما و با این تقاضای من تمامی شرّ دنیا و آخرت را از من رویگردان بفرما.
این دو دعای مبارک به خوبی نشان می دهند که کمیت درخواست آدمی به لحاظ اخروی باید چه اندازه باشد و چه افقی را برای خود ترسیم نماید.

آدمی باید خواسته اش بهره مندی از همه کارهای خوب باشد. فردی و اجتماعی، ظاهری و باطنی شاید بتوان گفت: منظور این درخواست پر پیمان چیزی غیر از ظاهر اولیه آن باشد. و مثلاً شامل رضایت به کارهای نیک دیگران نیز باشد چون در معارف اسلام داریم که انسان راضی از فعل یک گروه، مانند انجام دهندگان آن کار می باشد.
از حضرت امام امیرالمومنین (علیه السلام) منقولست که فرموده اند: الراضی بفعل قوم کالداخل فیه معهم.[4] خشنود از عمل یک گروه از انسان ها، همانند کسی است که در انجام آن کار با آن گروه، همکار بوده است. آری مراد از این دعا هر چه که باشد، اما در این نمی توان تشکیک کرد.
در این دعای شریف درخواست معنوی بسیار بزرگ و وسیعی از خداوند متعال، انجام پذیرفته است و این همان مدّعای این مقاله است. شاهد گراهای این مقاله، فرازهایی از دعای نورانی و پر عظمت کمیل می باشد. قبل از ذکر جملات مورد نظر، مناسب است نکته ای پر اهمیت را تذکّر بدهیم. هر چند باعث کمی فاصله از غرض مقاله بوده باشد. ببینید!متاسفانه چندین سال است که ما یاد گرفته ایم- مثلاً- دعای کمیل را باید در طول یکی دو ساعت بخوانیم و ضرر این تفکر نادرست آنست که نوع ما - متاسفانه - محروم از خواندن آن شده ایم. دعایی که هم حاوی معارف بسیار بلند توحیدی و اخلاقی و عرفانی است و هم ثواب فراوان دارد - ان شاءالله- این دعای نه چندان کوتاه را می توان در عرض- مثلاً 20 دقیقه نیز، قرائت نمود. البته اگر کسی واقعاً اهل دعا و مناجات باشد، چه بهتر و خوشا به حالش که مدت بسیار بیشتری را صرف این دعای شریف بنماید. ولی این نباید باعث محرومیت ما بوده باشد.
اصولاً ما در خیلی از اعمال و رفتارمان نیازمند بازگشت به اصل کتاب و سنت هستیم که توضیح آن، مقالات دیگری می طلبد.
بر گردیم به مقاله و فرازهای از دعای کمیل بن زیاد (رحمه الله علیه): در اواخر این دعای بسیار نورانی جملات خیر کننده ای وجود دارد از جمله آنکه: به خداوند سبحان عرضه می شود: فأسألک ... ان توفّر خطّی من کلّ خیر أنزلته (تنزله) او احسان فضّلته (تعضله) او برّ نشرته (تنشره) او رزق بسطته (تبسطه) پس از تو می خواهم بهره و نصیب مرا از هر خیری که فرو فرستاده ای (فرو می فرستی) یا احسان و عطائی که تفضّل کرده ای (تفضل می کنی) یا عمل نیکویی که آن را در میان خلائق پخش کرده ای (پخش می کنی) یا ررقی که آن را گسترانیده ای (می گسترانی)، فراوان فرمایی. ملاحظه می کنید که چقدر تعابیر، عمومی و به قول معروف، پر پیمانه است! شاید پر تاکیدتر و عجیب تر فرازهای پایانی دعای کمیل باشد که عرض می شود: واجعلنی من احسن عبیدک نصیباً عندک و اقربهم منزلة منک و اخقهم زلفه لدیک: و مرا قرار بده از آن دسته از بندگانت که نیکوترین بهره در نزد تو را دارند و نزدیک ترین منزلت را در پیشگاهت دارا هستند و از مخصوصین مقامات درگاه قدس تو هستند.
به نظر می رسد معنای روایت، واضح و البته تکان دهنده است و صد البته که باید به درگاه خداوند متعال و اولیاء او ابتهال و تصرع نمود و واقعاً سائل و ملتمس بود.
پی نوشت ها:
[1] - الکافی، ج 3، ص 343
[2] - مفاتیح الجنان، اعمال ما ؟؟؟ اقبال الاعمال، ج3، ص 211
[3] - مفاتیح الجنان، تعقیب نماز ظهر- فلاح السائل، ص 172
[4] - نهج البلاغه حکمت 154
[5] - وسائل الشیعه، ج 16، ص 94
سید علی محمد هاشمی رضوانی
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان