• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

نقد و بررسی سریال زمانه

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
96175252568648123183616811115626502052.jpg


ناگزیری داوری های انسان ، به نسبی بودن شرایط ، تقریبا در تمام پدیده ها قابل تعمیم است . اما در برخی موارد این شیوه ی بررسی و در کلام رادیکال حکم گرایانه ، این قضاوت و البته نسبی بودن غرض مورد استناد، بیشتر مورد توجه قرار می گیرد .

زمانه هم از این نوع تحلیل مستثنی نیست . شاید در بادی امر ، سریالی مثل زمانه ، یک داستان متداول باشد ، که شبیه آن را خوانده ایم ، از زبان دیگران شنیده ایم و یا در قالب یک نمایش صحنه ای یا تصویری دیده باشیم . داستان متداولی که با تعبیر منقش تکراری نباید دچار غلط شود . اما در واقع زمانه یک نمونه ی قابل ارجاع از مفهوم نگارش متن نمایشی در تعریف کارگاهی آن است .

وقتی معلمی اوراق دانش آموزان نه چندان علاقه مند به درس را تصحیح می کند ، ناگزیر از دلزدگی چند برگه ی تعطیل ، این حس مردد را به برگه ی دانش آموز ساعی هم تسری خواهد داد و دانش آموز درس خوان هم باید چوب هم رنگی با بقیه ی دانش آموزان را در نگاه مسخ شده ی مصحح تحمل کند . البته نا گفته مشخص است که در مثال مناقشه نیست و قراری هم به نمره دادن در قالب مکتب سنتی در یک یادداشت نیست . با این وجود ، با این که ، سریال های این روزهای تلویزیون و شاید بهتر است بگوییم این چند ساله ی اخیر ، چنگی به دل نمی زند ، اما نمی توان همه ی تولیدات سیما را با یک چوب نواخت و از این میان نمونه های قابل اعتنایی می توان یافت . با آن که زمانه در زمان مصروف شده ی تولید و اسباب و لوازم صحنه با سریال های قبلی حسن فتحی تفاوت دارد ، اما در نگاه روایی از کارهای قبلی بهتر عمل می کند . حتی میوه ی ممنوعه که بیشتر به جهت زمان پخش تاثیررسانه ای در تماشاچی داشت ، به میزان زمانه در پیروی از اصول درام موفق نبوده است .
شاید توضیح این برتری برای زمانه نیازمند مقدمه ای مفصل در سبک های دیالوگ نویسی فارسی در سینمای ایران باشد . آن چه که به اشتباه از نمایش نامه نویسی به فیلم نامه ها منتقل شده و در ارائه ی سواد نویسنده ، به غلط به نام شخصیت ها سند می خورد . همه ی آدمی های یک فیلم فیلسوف و شاعر و عارف و جامعه شناس می شوند و بیانیه های عقده شده برای کارگردان و نویسنده ، لقمه های کله گربه ای دهان سکته زده یشان می شود .

اولین خصیصه ی زمانه متن نمایشی درست آن است . تلاشی برای تفاخر و تمایز متن نمایشی نسبت به نمونه های دیگر وجود ندارد ، با این حال تمام ارکان درام در جایگاه درستشان قرار دارند . درگاه های ورود به هر شخصیت در درام مثل نقب موسیقیدان از دستگاهی به دستگاه دیگر است . در روایت زمانه نیز این نکته رعایت شده است . نکته ای که مفهوم تدوین را که تقریبا در آثار تلویزیونی تا حد یک مونتاژ ساده تنزل می یابد ، برای زمانه قابل تعریف می کند . وقتی در یک سریال تعداد اشخاص بازی زیاد است و حتی نقش های سه و چهار در پیش رفت داستان موثرند ، پرداختن به همه طوری که خط اصلی داستان از دست نرود کار سختی است . علاوه بر این در این دنبال کردن موازی نباید به هر نقش بیش از آن چیزی که نیاز تاثیر دراماتیک است میدان داد و این نکته در زمانه لحاظ شده است .

اما آن چه متن نمایشی (فیلم نامه ) زمانه را نسبت به دیگر مجموعه های تلویزیونی متمایز می کند ، دیالوگ نویسی متن است .
زمانه

شاید توضیح این برتری برای زمانه نیازمند مقدمه ای مفصل در سبک های دیالوگ نویسی فارسی در سینمای ایران باشد . آن چه که به اشتباه از نمایش نامه نویسی به فیلم نامه ها منتقل شده و در ارائه ی سواد نویسنده ، به غلط به نام شخصیت ها سند می خورد . همه ی آدمی های یک فیلم فیلسوف و شاعر و عارف و جامعه شناس می شوند و بیانیه های عقده شده برای کارگردان و نویسنده ، لقمه های کله گربه ای دهان سکته زده یشان می شود . اما در زمانه خبری از فلاسفه و جامعه شناسان و مصلحان نیست . هر شخصیت به دنبال خواسته های دنیای واقعی اش است . هر چند که عمق مفهوم هر نیت ، به خوبی در کلام شخصیت ها مشخص است .

فتحی با توجه به همان شخصیت پردازی که در فیلم نامه پیش بینی ، و متناسب با دیالوگ هایی که برای هر شخص بازی انتخاب شده است ، اکت های بازیگران را در میزانسن ها معین می کند . اتفاقا در زمانه از تصویربرداری مفاخره آمیز خبری نیست . تصویربرداری که بیش از مسیر داستان به چشم بیاید . نورپردازی زمانه با توجه به ظرفیت های یک تصویربرداری تلویزیونی صورت می گیرد و سعی بر فضا سازی شبه سینمایی ندارد . مهم داستان است و همراه کردن تماشاچی با داستان . حتی اگر قصد زمانه سرگرمی باشد ، در این هدف موفق عمل می کند. سرگرمی برای معمایی که چند سال بود در تلویزیون ایران این طور کلاف سردرگمش، حس کنجکاویمان را غلغلک نداده بود.


مجتبی شاعری
بخش سینما و تلویزیون تبیان

 

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد
شما با مجتبی شاعری چی کار داری خودت بشین نقد کن استادی:giggle:
 

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد


:غش2:
شما از کجا فهمیدید که دارم نقد مینویسم؟ :giggle:
گفتم واسه شروع یه نقد از منتقد دیگه بذارم بعد خودم شروع کنم :50:

والا این پیگیری که شما داشتی معلوم بود کمک می خوای من مجری بشم؟:غش2:
آقای محمد رضا شریفی نظرتون درباره سریال زمانه چیه؟ مقوایی نیست؟:37:
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
والا این پیگیری که شما داشتی معلوم بود کمک می خوای من مجری بشم؟
ماشاالله پتانسیل مجری شدن رو دارید:دست:


آقای محمد رضا شریفی نظرتون درباره سریال زمانه چیه؟ مقوایی نیست؟
هه شبیه برنامه زنده تلویزیونی شده که یک منتقد دعوت میکنن و نظرشو میخوان:ذوق زده:

سریال خوبی بود اصلا هم مقوایی نبود :بدجنس:
البته خیلی کلی گفتم دیگه :هنگ:
 

laklak

Banned
سریالی فوق العاده بی خودی. سریالی با موضوع تکراری .چند ساله تلویزیون ایران داره فیلم های ابکی میسازه.کجاست ان فیلم های جمشید هاشم پور و امثالهم.
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
سریالی فوق العاده بی خودی. سریالی با موضوع تکراری .چند ساله تلویزیون ایران داره فیلم های ابکی میسازه.کجاست ان فیلم های جمشید هاشم پور و امثالهم.
سلام محمد جان:گل:

زمانه موضوعش تکراری بود؟ :فکر:
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
زمانه یه خوبی داشت این بود که با وجود اینکه نسبت به سریال های دیگه طولانی تر بود ولی فیلمنامه خوبی داشت و مخاطب رو با خودش همراه میکرد .کاری که خیلی از سریال های دیگه نمیکنن .
یک نقطه قوت دیگه هم بازی خوب بازیگرانش بود .
بازیگرای حرفه ای دور هم جمع شده بودن .


البته این نظرا منه و اصلا هم قصد قانع کردن کسی رو ندارم :نه:
 

laklak

Banned
سلام. آدم برفی عزیز.مرسی :گل:.داستان فیلم زیاد تکراری نبود ولی سبک فیلم مثل همون فیلمای قبلی عشق و عاشقی بود.آخرش مثل هم تموم میشه.وقت مردم هم تلف میکنند.
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
سلام. آدم برفی عزیز.مرسی .داستان فیلم زیاد تکراری نبود ولی سبک فیلم مثل همون فیلمای قبلی عشق و عاشقی بود.آخرش مثل هم تموم میشه.وقت مردم هم تلف میکنند.
موافقم.
موضوعش تکراری نبود و همین یه نکته مثبت فیلمه .
راجع به سبک فیلم هم آخه اگه درام توی یک فیلم نباشه که مخاطب جذب نمیکنه .
اما آخرش واقعا بد تموم شد :18:
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
اما آخر فیلم به شدت بد تموم شد :سوت:
جدیدا قانونی هست که فیلم ها نباید تلخ تموم بشن :راز:
مثل فیلم تا ثریا که به دلیل اینکه فیلمنامه ش تلخ بود کلا قسمت های آخر سریال از نو فیمنامش نوشته شد :50:
سریال زمانه هم همین بلا سرش اومده ظاهرا.
به نظر من بعضی از تلخی ها از شیرینی هم بهتره.مثل سیلی که بچه از دست مادرپدرش میخوره تا مثلا دزدی نکنه .
سریال ها هم که مسئله اجتماعی رو نمایش میدن باید نسبت به نتیجه ی کار هم حساس باشن و تاثیراتی که ممکنه روی مخاطب بذار فکر کنن.
الان این برداشت میشه که آدم هرکار دلش میخواد بکنه بره اختلاس کنه و وام میلیاردی بگیره آخرش هم ختم بخیر میشه یا اینکه دختری مثل ارغوان انتقامشو بگیره بعد بگه میبخشم؟!! وقتی انتقام گرفتی که دیگه نیازی به بخشش نیست:نه:
و ...
 

Reza Sharifi

مدير ارشد تالار
ولی اگه توی نوشتن قسمت آخر سریال بیشتر دقت میشد هر چند هم تلخ تموم میشد بلاخره توی ذهن ببینده یه چیزی باقی میموند .
و حداقل بخاطر اختلاسی که کرده بودن دادگاه که میرفتن دیگه:سوت:
و دیالوگ های آخر سریال که بین بهزاد و ارغوان زده شد از همه مسخره تر بود و کلا سریال رو خراب کرد:50:
 

nafasss

کاربر ويژه
خوب بود روهم رفته و کلی
ولی هم جنبه های منفی داشت هم مثبت
البته این فقط نظر منه
 

Darya

متخصص بخش گفتگوی آزاد
آقا رضا تعادل داشته باش چرا سریالو یه دفعه تخریب کردی:غش2:
 
بالا