مهمترین و مشهورترین اثر باستانی در محوطه کوه بیستون، نقش برجسته و کتیبه داریوش بزرگ می باشد که به نخستین سال فرمانروایی داریوش بزرگ از زبان خود او می پردازد. با آشنا شدن با این اثر باستانی می توانیم خط میخی پارسی باستان را بشناسیم و در مورد پوشاک، طرز آرایش سر و صورت، اسلحه شناسی و اعتقادات مذهبی مردمان 2500 سال پیش در امپراطوری هخامنشیان، اطلاعات ارزنده ای بدست آوریم.
نقش برجسته و کتیبه بیستون
سنگ نبشته سه زبانه بیستون، به نخستین سال فرمانروایی داریوش بزرگ از زبان خود او می پردازد. سالی که داریوش، سراسر آن را در جنگ با شاهان دروغزن سپری کرد. پس از کشته شدن بردیا و افتادن حکومت به دست داریوش، در سراسر امپراطوری هخامنشی 19 شورش بزرگ و کوچک اتفاق افتاد. داریوش بزرگ پس از اینکه این شورش ها را فرونشاند تصمیم گرفت که مردم امپراطوریش را (و جهان پس از خود را) در جریان چگونگی به دست گرفتن قدرت و نخستین سال فرمانروایش قرار دهد. او این بنای یادبود و بیانیه مهم را در بیستون بر سر یک راه کهن به ثبت رساند.
راهی پر رفت و آمد که محل عبور کاروانها و نظامیان از بابل و بغداد به سوی کوههای زاگرس و همدان بود و به علت جایگاه ویژه اش که از دیر باز سرزمین خدایان (بغستانَ) نامیده می شد، شهرت داشت. این نقش برجسته -نگاره داریوش و اسیران- در سطحی عمودی به بلندی 3 متر و در پهنای 5/5 متر قرار دارد.
داریوش لباس پارسی بر تن کرده، ریشی آشوری دارد و افسری کنگره دار بر سر گذاشته است و در سمت چپ مجلس بیستون قرار دارد. اندازه داریوش در مقایسه با اسیران برای نشان دادن شکوه و عظمت این مجلس، بزرگ تر می باشد. بلندی قامت اسیران 17/1 و بلندی قامت داریوش72/1 متر می باشد. دو تن از یاران داریوش (هفت تنان)، شامل ویندَفْرَناه کمان دار و گئوبَروَه (گوبریاس) نیزه دار، پشت سر او ایستاده اند.
داریوش که در دست چپش کمانی دارد، پای چپ خود را بر سینه نخستین دشمنش، گئوماتَ مُغْ گذاشته است و گئوماتَ دست هایش را به حالت التماس به بالا دراز کرده است. پشت سر گئوماتَ 8 تن اسیر قرار دارد. که به ترتیب نام های آنها آثرین، ندئیتَ بَ ئیرَ، فِرَورتیش، مَرتی یَ، چیسن تَخمه، وَه یَزداتَ، اَرخ و فرادَ می باشند. گردن های این اسیران را با طناب به یکدیگر و دست هایشان را از پشت سر بسته اند.
بعدها اسیر نهم یعنی سکونخای سکایی با خُود تیز به جمع اسیران اضافه گردید. بر فراز سر اسیران، رو به روی داریوش، نگاره فَرَوهر قرار دارد و داریوش دست راست خود را به نشانه نیایش اهورامزدا به بالا بلند کرده است.
امروزه از سنگ نبشته بیستون 4 متن در دست داریم:
متن پارسی باستان، متن عیلامی، متن بابلی و متن ترجمه آرامی متن پارسی باستان که ظاهرا به صورت بخشنامه برای آگاهی ساتراپی های گوناگون به جاهای دور و نزدیک فرستاده شده است که نسخه ای از آن در اِلِفانتین مصر به دست باستان شناسان افتاده و در بابل هم قطعه ای از نگاره بیستون به دست آمده است.
داریوش در بیستون (ستون4 بند15) می گوید: تو که پس از این، این نبشته و نگاره را می بینی، مبادا به آنها آسیب بزنی. تا می توانی آنها را همان گونه که می بینی، نگهداری کن. ولی گذر زمان و فرسایش های ناشی از باران و باد تمام سنگ نبشته ها را و مخصوصا سنگ نبشته به زبان بابلی را دچار آسیب های فراوانی کرده است. ولی بیشترین خسارت در همین قرن اخیر اتفاق افتاده است. زمانی که سربازانی که در جنگ جهانی دوم در پایین جاده بیستون گشت زنی می کردند، نگارها و کتیبه با ارزش بیستون را هدف گرفتند و آسیب های جبران ناپذیری را به این اثر تاریخی وارد نمودند. ولی ما باید از داریوش بزرگ سپاسگزاری کنیم بخاطر اینکه بعد از اتمام کار بنای یادبود بیستون، فرمان داد که زیر این بنای یادبود را بتراشند و همین عمل باعث شد که تا قرنها دست بشر این اثر با ارزش تاریخی را لمس نکند و از آسیب های ناشی از خوی زشت انسانها دور نگهداشته شود.
نکته جالبی که در مورد این نقش برجسته وجود دارد شباهت زیاد آن با نگاره شاه لولوبی ها، آنوبنی نی است که در 140 کیلومتری بیستون در سرپل ذهاب قرار دارد. در این نگاره هم آنوبنی نی (آنوبانینی) کمانی در دست چپ و تبرزینی در دست راست خود دارد و پای خود را بر سینه دشمنی که بر زمین افتاده، نهاده است و الهه ایشتار در حال دادن حلقه حکومت به اوست. شش اسیر در زیر پای آنوبنی نی نقش بسته اند. دو اسیر هم رو به روی آنوبنی نی در حالیکه دستهایشان از پشت، بسته شده و طنابی به گردن یکی از آنها آویخته شده. این احتمال وجود دارد که داریوش پیش از فرمان حجاری ها در بیستون، نگاره آنوبنی نی را دیده بوده است و یا شاید هم این شباهت فقط یک تصادف باشد.
بیشترین خسارت در همین قرن اخیر اتفاق افتاده است. زمانی که سربازانی که در جنگ جهانی دوم در پایین جاده بیستون گشت زنی می کردند، نگارها و کتیبه با ارزش بیستون را هدف گرفتند و آسیب های جبران ناپذیری را به این اثر تاریخی وارد نمودند
نبشتن كتیبهای تاریخی در چنین بلندای دست ناپذیری كه از پایین كوه نیز به هیچوجه قابل خواندن نیست، نشاندهندة اینست كه داریوش این متن را نه برای مردمان روزگار خود، بلكه منحصراً برای آیندگان نوشته بوده است. آثار حجاری شده در بیستون از نگرگاه فنآوری و سازوكار ساخت، از بهترین نمونههای هنر هخامنشی است. ما از ابزارها و شیوههای ساخت و پرداخت چنین نگارههایی بر روی سنگ آهك كه هنوز پس از 2500 سال بسیار صیقلی و براق هستند، اطلاعی در دست نیست.
با توجه به رنگ لعابگونة و قهوهای مانندی كه پس از همراه شدن با ذرات اكسیده شدة عناصر آمیختة سنگ آهك، در سراسر نمای كتیبه به چشم میخورد و نیز با توجه به اینكه در داخل حروف چند سطرِ نخست متن پـارسی باستان، بقایای سرب دیده شده است. به نظر میرسد كه پس از پایان نوشتن متون، داخل آنها را برای پایداری بیشتر با سرب، و تمام نمای كتیبه را با اندودی كه برای ما ناشناخته است، پوشانده بودهاند. در حین ساخت، هر كجا كه به دلیلی سطح سنگ تخریب میشد، قطعه سنگ دیگری را به اندازة محل تخریب شده میتراشیده و در جای آن نصب میكردهاند. نمونة این وصلهها در قوس كمان داریوش و سردارِ همراه او و نیز در كلاه و دستِ “گوی بالدار” (نشان ملی ایران باستان و نماد خورشید و اهورامزدا) دیده میشود.
بخش هنری تبیان
منابع:
آنوبانی نی
کتیبه داریوش بزرگ، رضا مرادی غیاث آبادی