Maryam
متخصص بخش ادبیات
نیازهای ابتدایی کودک بتدریج تحت نفوذ قوانین و مقررات اجتماعی تغییر شکل می یابند و در این تغییر، والدین نقش بسزایی دارند. کودک باید از قوانین اجتماعی که در آن قرار دارند تبعیت کند زیرا در غیر اینصورت تنبیه خواهد شد.
اجتماعی شدن، تابع اصل یادگیری است و تقویت، به خصوص از جانب مادر، سبب بروز این کیفیت می شود .
طفل در ابتدا موجودی بی پناه و فاقد هرگونه توانایی است پس جهت رفع نیازهای اولیه خود به همکاری و مراقبت مادر احتیاج دارد. هیچ فرد دیگری مانند مادر برای کودک اهمیت ندارد.
تماس او با مادر یک محرک دائمی است و از این طریق تماسهای متعدد با سایر محرکهای محیطی برقرارمی کند و بتدریج، زمینه برای اجتماعی شدن او آماده می شود.
تربیت اولیه طفل توسط مادر در شخصیت و رفتار او تاثیر بسزایی دارد. ماحصل تحقیقات فراوان نشان می دهد، تمایل و علاقمندی به مادر حین شیر دادن، در ثبات شخصیت او موثر است و این به تاثیر عمیق رفتار مادر در شکل گیری شخصیت کودک از ابتدای تولد اشاره دارد.
مادرانی که به اطفال خود بیش از حد معمول توجه می کنند، فرزندانی متکی به دیگران و با اعتماد به نفس ضعیف پرورش خواهند داد.
عکس این قضیه هم صادق است، بدین معنی که محصول بی علاقگی و بی توجهی به کودک از جانب مادر، فردی مضطرب، پرخاشگر و بی عاطفه خواهد بود بنابراین اصل تعادل بهترین روش در تربیت کودک است.
پذیرش کودک برای او همواره مطبوع و لذتبخش است. مفهوم پذیرش اینست که والدین، موجودیت طفل را قبول کنند و به او اجازه ابراز احساسات و تمایلات را بدهند. این امر سبب ظهور استقلال و اتکا به نفس در طفل می شود.
چنانچه مادری، نوزادش را طرد کنداحتمال وقوع نوعی پریشانی روانی در او وجود خواهد داشت و گاهی حتی بواسطه نداشتن مهر مادری ممکم است بمیرد. مادرانی که علاقمند نیستند کودک خود را شیر دهند و او را با بی میلی و نارضایتی در آغوش می گیرند، منجر به در خود فرورفتگی، بی حسی عصبی یا حتی صرع و تشنج در کودک می شوند. گاه نیز بدین علت کودک به شدت گریه می کند یا حرکات تکراری بدنی از خود نشان می دهد. سایر مطالعات نشان می دهد که کلیه حرکات عصبی در کودکان، نتیجه حالات و رفتار مادران است.
گویی طفل شخصیت مادرش را منعکس ساخته و آنچه احساس می کند، نمایان خواهد کرد.محدودیت و تحریک، هر دو در کیفیت اجتماعی شدن کودک موثرند.
آثار فقدان مادر با تاثیر طرد شدن کودک از سوی مادر کاملا متفاوت است. در طرد شدن، طفل خصومت مادر را حس و تصور می کند که او را نمی خواهند و تحمیلی است. در صورت فقدان مادر، کودک چنانچه در سنین پایین باشد، به سرعت با سایر افراد، روابط عاطفی برقرار می کند و البته هر چه بزرگتر می شود تحمل فقدان مادر برای او و برقراری ارتباط عاطفی با دیگران سخت تر خواهد شد.
«جان بالبی» بر اساس بررسی های مختلف چنین نتیجه می گیرد که عامل اصلی سلامت روان کودک، ارتباط گرم و دائمی او با مادر یا جانشین اوست.
تحقیقات همچنین نشان می دهد، ادامه رفتار مادرانه در طول زندگی اولیه کودک در جهت رشد مناسب شخصیت او اهمیت اساسی دارد.
لازم بذکر است کودکانی که تحت سرپرستی مادر رشد می کنند آسانتنر می توانند با افراد دیگر، ارتباط اجتماعی بر قرار کنند و در محیطهای غریبه نیز احساس راحتی بیشتری می کنند
اجتماعی شدن، تابع اصل یادگیری است و تقویت، به خصوص از جانب مادر، سبب بروز این کیفیت می شود .
طفل در ابتدا موجودی بی پناه و فاقد هرگونه توانایی است پس جهت رفع نیازهای اولیه خود به همکاری و مراقبت مادر احتیاج دارد. هیچ فرد دیگری مانند مادر برای کودک اهمیت ندارد.
تماس او با مادر یک محرک دائمی است و از این طریق تماسهای متعدد با سایر محرکهای محیطی برقرارمی کند و بتدریج، زمینه برای اجتماعی شدن او آماده می شود.
تربیت اولیه طفل توسط مادر در شخصیت و رفتار او تاثیر بسزایی دارد. ماحصل تحقیقات فراوان نشان می دهد، تمایل و علاقمندی به مادر حین شیر دادن، در ثبات شخصیت او موثر است و این به تاثیر عمیق رفتار مادر در شکل گیری شخصیت کودک از ابتدای تولد اشاره دارد.
مادرانی که به اطفال خود بیش از حد معمول توجه می کنند، فرزندانی متکی به دیگران و با اعتماد به نفس ضعیف پرورش خواهند داد.
عکس این قضیه هم صادق است، بدین معنی که محصول بی علاقگی و بی توجهی به کودک از جانب مادر، فردی مضطرب، پرخاشگر و بی عاطفه خواهد بود بنابراین اصل تعادل بهترین روش در تربیت کودک است.
پذیرش کودک برای او همواره مطبوع و لذتبخش است. مفهوم پذیرش اینست که والدین، موجودیت طفل را قبول کنند و به او اجازه ابراز احساسات و تمایلات را بدهند. این امر سبب ظهور استقلال و اتکا به نفس در طفل می شود.
چنانچه مادری، نوزادش را طرد کنداحتمال وقوع نوعی پریشانی روانی در او وجود خواهد داشت و گاهی حتی بواسطه نداشتن مهر مادری ممکم است بمیرد. مادرانی که علاقمند نیستند کودک خود را شیر دهند و او را با بی میلی و نارضایتی در آغوش می گیرند، منجر به در خود فرورفتگی، بی حسی عصبی یا حتی صرع و تشنج در کودک می شوند. گاه نیز بدین علت کودک به شدت گریه می کند یا حرکات تکراری بدنی از خود نشان می دهد. سایر مطالعات نشان می دهد که کلیه حرکات عصبی در کودکان، نتیجه حالات و رفتار مادران است.
گویی طفل شخصیت مادرش را منعکس ساخته و آنچه احساس می کند، نمایان خواهد کرد.محدودیت و تحریک، هر دو در کیفیت اجتماعی شدن کودک موثرند.
آثار فقدان مادر با تاثیر طرد شدن کودک از سوی مادر کاملا متفاوت است. در طرد شدن، طفل خصومت مادر را حس و تصور می کند که او را نمی خواهند و تحمیلی است. در صورت فقدان مادر، کودک چنانچه در سنین پایین باشد، به سرعت با سایر افراد، روابط عاطفی برقرار می کند و البته هر چه بزرگتر می شود تحمل فقدان مادر برای او و برقراری ارتباط عاطفی با دیگران سخت تر خواهد شد.
«جان بالبی» بر اساس بررسی های مختلف چنین نتیجه می گیرد که عامل اصلی سلامت روان کودک، ارتباط گرم و دائمی او با مادر یا جانشین اوست.
تحقیقات همچنین نشان می دهد، ادامه رفتار مادرانه در طول زندگی اولیه کودک در جهت رشد مناسب شخصیت او اهمیت اساسی دارد.
لازم بذکر است کودکانی که تحت سرپرستی مادر رشد می کنند آسانتنر می توانند با افراد دیگر، ارتباط اجتماعی بر قرار کنند و در محیطهای غریبه نیز احساس راحتی بیشتری می کنند