• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

.:: هانیبــال و نبــرد پو نیــــک ...

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
مقدمه:


دولت شهر کارتاژ در شمال قاره آفریقا و در سواحل جنوبی دریای مدیترانه توسط بازرگانان فینیقی ساخته شد. کارتاژی ها مردمان بسیار پر تلاش و فعالی بودند که از کار شبانه روزی سیر نمی شدند و کار تمام زندگی و تفریح و هدف آنها را در برداشت. آنان با استفاده از راه بازرگانی و تجارت به قدرت و ثروت زیاد دست یافته بودند و در حدود۳۰۰ ق.م قویترین نیروی دریایی را در دریای مدیترانه به وجود آوردند نفوذ کارتاژ ها به مرور زمان در ممالک مجاور روز به روز زیادتر می شد و عاقبت کار به جایی رسید که قسمت اعظم سواحل آفریقا و اسپانیا و حتی برخی از نواحی فرانسه و بیشتر جزایر هم چون سیسل و ساردنی ظمیمة خاک کارتاژ شدند. در شمال کارتاژ(سواحل شمالی مدیترانه) دولت روم وجود داشت که دست به کشورگشایی و توسعة اراضی خود کرده بودند و در سال ۲۶۵ ق.م با کارتاژ وارد جنگ شدند. نبردهای بین روم و کارتاژ که در سه دوره انجام شد به جنگ های پونیک معروف هستند که مهمترین آن نبرد پونیک دوم به فرماندهی هانیبال بود و از سهم ناکترین نبردهای تاریخ بشر است، که بنده در چند صفحه به جزئیات و بررسی چگونگی این رویداد مهم می پردازم.




نبردهای پونیک:


نخستین جنگ پونیک که مدت ۲۳ سال (۲۶۴ تا ۲۴۱ ق- م)طول کشید بر سر جزیره حاصل خیز سیسیل به وجود آمد که هر دو طرف را تقریباً فرسوده کرد که عاقبت با بی میلی تن به صلح دادند.درهمین جنگ بود که روم برای نخستین بار به توسعة نیروی دریایی توجه کرد تا بتواند با ناوگان های بزرگ کارتاژی مقابله کند. هامیلکار بارکا (بارسا) سردار و فرمانروای معروف کارتاژ که سالها با رومیان جنگید و بارها آنان را درهم شکست . پس از جنگ پونیک که اولین جنگ میان کارتاژ و روم بود و منجر به تسلیم کردن سیسیل و ساردنی به روم خاتمه یافت، هامیلکار معتقد بود که بین کارتاژ و روم نبردهای دیگری رخ خواهد داد ، لذا به تقویت قوای نظامی کارتاژ پرداخت و برای این کار لازم دید که اسپانیا را فتح کند. زیرا گذشته از اینکه نقره و مس و آهن از آنجا به دست می آمد، سربازان خوب و ورزیده نیز داشت . چند سالی بیش طول نکشید که هامیلکار، اسپانیا را تا رود ابر(ابرو) تسخیر کرد و آن را به صورت کارتاژ دیگری درآورد و فرمانروائی آنجا را شخصاً عهده دار گشت . وی در سال ۲۲۹ق م وفات یافت.



هانیبال و نبرد با روم

هانیبال بارکا سیاستمدار و فرماندۀ نظامی و ژنرال کارتاژی بود وی حرکت بزرگ ارتشش از اسپانیابه روم پس از رد شدن از کوههای صعب العبورآلپ آغاز کرد.هانیبال،که در آن زمان بیست و شش سال داشت، به فرماندهی رسید. پیش از ترک کارتاژ، در سن نه سالگی، پدرش (هامیلکار) وی را وادار کرد تا سوگند بخورد که همیشه به کارتاژ وفادار بماند و دشمن روم باشد و روزی کین میهن خویش را از روم برآورد هانیبال سوگند و تا آخرین روز حیاتش در سال ۱۸۳ ق.م وفادار ماند.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
هانیبال در سن بیست و هشت ساله در اوج کمال بود. سربازان کارتاژی او را دوست داشتند، چون با حضور او سردار کهنسال خود هامیلکار را میدیدند که جوانیش را بازیافته است سربازان تازه کار به او مهر میورزیدند، چون هیچ گاه جامهای که نشانة برتری او بر دیگران باشد به تن نمیکرد و تا نیازهای
سپاهیانش را برنمی آورد آرام نمی نشست و در رنج و شادی با ایشان شریک بود. رومیان او را به آزمندی، درندهخویی، و عذر متهم میکردند، زیرا در به چنگ آوردن ساز و برگ برای سپاهیانش از هیچ چیز پروا نداشت. با این وصف، او را همیشه بخشنده و جوانمرد می گفتند. رومیان او را، به سبب آنکه جنگ ها را بیشتر به نیروی اندیشهاش میبرد تا با جانبازی سربازانش هیچ گاه نمیبخشودند. فریب هایی که به زیان رومیان میانگیخت، و مهارتش در جاسوسی و باریک بینیش در استراتژی و غافلگیری تاکتیک هایش تا زمان ویرانی کارتاژ، از حوصلة فهم رومیان بیرون بود.در سال ۲۱۹ قم دست نشاندههای روم در ساگونتوم کودتایی به راه انداختند و دولتی را بر سرکار آوردند که از سر میهنپرستی با کارتاژ مخالف بود. هنگامی که مردم ساگونتوم به آزار قبایل دوستار هانیبال پرداختند، هانیبال پس از بیست سال از پیمان متارکة اولین چنگ کارتاژی آماده نبرد شد و بلافاصله به ساگونتوم حمله برد و آنجا را محاصره کرد و روم دوباره به جنگ برخاست و دومین جنگ پونیک بی آنکه بدانند به یکی از سهم ناکترین جنگهای عالم بدل می شود شروع شد.

هانیبال هشت ماه به سرکوب مردم ساگونتوم پرداخت. وی در سال ۲۱۸ سپاهی مرکب از پنجاه هزار سرباز پیاده و نههزار سوار و پنچاه و هشت فیل جنگی را آماده کرد و راه آلپ را در پیش گرفت. عبور از رشته کوه صعب العبورآلپ کار بسیار دشواری بود آن هم با فیل که یکی از شاهکار تاریخ جنگ بشر است. اما ناگهانی تر از آن، مقاومت سرسختانة برخی قبایل گل(فرانسوی ها) بود. هانیبال سراسر تابستان را جنگید تا توانست به رود رن برسد و پس از یک جنگ بزرگ، از آن بگذرد. هنوز از کرانههای رودخانه نگذشته بود که یک سپاه رومی به دهانة رودخانه رسید. هانیبال سپاهیان خود را به شمال، به سمت وین، برد و سپس از سمت خاور رو به کوه های آلپ نهاد. پس از حدود سه هفته راه رفتن در آلپ، به دشت رسیدند. هنگام گذشتن از کوهها، بسیاری از سربازان و اسب ها بر اثر بهمن ، سرما و لغزنده بودن راه تلف شده بودند و به همین دلیل شمار سپاهیان به ۲۶۰۰۰ تن رسیده بود.
سنای روم که وجود روم را در خطر میدید، همة نیروهای خود را بسیج کرد و همة حکومتهای ایتالیایی را فرا خواند تا برای دفاع از سرزمین خود متحد شوند. روم، به یاری این حکومتها، سپاهی مرکب از ۳۰۰,۰۰۰ پیاده و ۱۴,۰۰۰ سوار فراهم آورد. دستهای از این سپاهیان با فرماندهی وسکیپیو کنار تیچینو رودخانهای کوچک که در پاویا به پو میریزد به هانیبال برخوردند. و جنگ در گرفت سواره نظام هانیبال رومیان را با تاکتیک های جنگی خود را به عقب راندند و فرمانده وسکیپیو به دست هانیبال زخمی شد که با دخالت دلیرانة پسرش نجات یافت. در دریاچة ترازیمنه هانیبال با سی هزار تن دیگر از سپاهیان رومی به سرداری تریبون کایوس فلامینیوس برخورد. هانیبال با بخشی از قوای خود این سپاه را به درون دشتی محصور از تپه و جنگل کشاند سپس به یک علامت سپاهیانی که در این تپه ها و جنگلها پنهان شده بودند از هر سو از نهانگاههای خود بیرون آمدند و همة رومیان، و از جمله خود فلامینیوس را کشتند.
هانیبال اکنون سراسر شمال ایتالیا را فتح کرده بود اما میدانست که هنوز ارتشش یک دهم دشمن هم نیست. تنها امیدش آن بود که برخی از ایالتهای ایتالیا را به شورش بر ضد روم وا دارد. هانیبال از میان اتروریای سیل زده جایی که تا چهار روز تکه زمین خشکی برای چادر زدن یافت نمیشد گذشت؛و پس از عبور از آپنن به آدریاتیک رسید. هانیبال از حکومت کارتاژ خواست تا از راه یکی از بنادر آدریاتیک برایش نیروی جنگی ، تجهیزات جنگی و خواروبار بفرستد اما حکومت کارتاژ به او پشت کرد.یک سال بعد پاولوس فرماندهی سپاهیان رومی را به عهده گرفتند. پاولوس با کارتاژ وارد جنگ شد و در کانال واقع در آپولیا در شانزده کیلومتری کرانة آدریاتیک به آنان برخورد کرد. رومیان هشتاد هزار پیاده داشتند و شش هزار سواره هانیبال نوزده هزار سرباز کار آزموده داشت، شانزده هزار گلی که قابل اعتماد نبودند، و ده هزار اسب. هانیبال چون ترس داشت که گلها فرار کنند آنان را در مرکز سپاه قرار داد. و هنگامی که رومیان در تعقیب کارتاژ به درون دشت آمدند جنگ در گرفت، هانیبالکه خود در گرماگرم نبرد بود، به سربازانش فرمان داد تا راه را بر دو جناح رومیان ببندند و آنگاه به سواره نظامان دستور داد تا صف سواران دشمن را در هم شکنند و از پشت سر بر لژیونرها حمله کنند. سپاه روم در محاصره افتاد، امکانی برای جنگ و گریز نیافت، و نابود شد. بیش از چهل هزار تن از آنان از بین رفتند، از جمله خود پاولوس و هشتاد سناتوری که به سربازی آمده بودند. ده هزار تن به کانوسیوم گریختند. هانیبال شش هزار سپاهی از دست داد، که دو سوم ایشان از مردم گل بودند. این جنگ نمونهای عالی از سپهسالاری به جا نهاد که در تاریخ برتر از آن نمیتوان یافت. به روزهای اتکای روم بر سپاه پیاده پایان داد و تا دو هزار سال، مبانی و اصول فن سپاهیگری را معین کرد.
 

Sea Girl

متخصص بخش تاریخ
با این پیروزی شگفت آور فیلیپ پنجم مقدونی، که از گسترش تسلط روم از راه ایلیریا به خاور بیمناک بود، با هانیبال متحد شد و بر ضد روم اعلان جنگ کرد و بسیاری از قبایل رومی با هانیبال همدست شدند.

هانیبال در فصل زمستان سپاهیانش را در کاپوا مستقرکرد. این دلپذیرترین نقطهای بود که هانیبال میتوانست برگزیند. زیرا این دومین شهر ایتالیا که در نوزده کیلومتری شمال ناپل قرار داشت هانیبال در کاپوا سربازانش را برای مدت زیادی از جنگ دور نمود و این باعث تضعیف نیروهایش شد. و دیگر از آن سربازان شکستناپذیر وجنگجویی که در کورة نبردهای بیشمار آزموده و از سرشت استاد خویش الهام گرفته بودند، نشانی نماند. در همان روزهایی که چنین آسوده و سرگرم بودند، رومیان کاپوا را محاصره کردند. هانیبال کوشید تا با هجوم به حوالی روم، خط محاصره را بشکند رومیان بیست و پنچ لژیونر جدید، یعنی دویست هزار مرد فراهم آوردند و هانیبال که هنوز نیرویش به چهل هزار تن محدود بود به سمت جنوب عقب نشست. در سال ۲۱۱ کاپوا به دست رومیان افتاد. یک سال بعد، مارکلوس سیراکوز را گرفت و یک سال پس از آن آگریگنتوم به روم تسلیم شد.

هانیبال و سپاهش با کمی آذوقه روبهرو شدند و از کارتاژ یاریخواستند، کارتاژ صد کشتی گرانبار از مرد جنگی و خواربار برای هانیبال فرستاد اما طوفان کشتی ها را به ساردنی راند ناوگان رومی هشتاد کشتی را از آن میان غرق کردند یا به تصرف درآوردند و باقی راه گریز در پیش گرفتند. و از این رو سپاه هانیبال روبه کمی نهاد. سرانجام سیپیو (سیپیو آفریقایی) سردار رومی در ۲۰۲ (پیش از میلاد) توانست در زاما کارتاژیها را به سختی شکستدهد. هانیبال به سوی صور(لبنان کنونی) عقب نشینی کرد. و به آسیای صغیر رفت و کوشید تا مقدونیه و سوریه را با خود همپیمان سازد، ولی در این کار ناکام ماند و روم بخش دریای اژهای کارتاژ را نیز به چنگآورد. هانیبال به ناچار دست به صلحی ننگین با روم زد و خود نیز در سال ۱۸۳ (پیش از میلاد) با خوردن زهر خودکشیکرد. از آن پس کارتاژ ناچارشد سالها وامگذار روم باشد. چهل سال پس از آن روم به کارتاژ لشکرکشید. کارتاژ سهسال پایداری نمود ولی سرانجام تسلیمشد. رومیها بازمانده مردم کارتاژ را به بند کشیدند و به بردگی فروختند و شهر را به آتشکشیدند و با خاک یکسانکردند. این رویداد در ۱۴۶ (پیش از میلاد) رخداد.




سخن آخر:


نبرد های پونیک بخصوص نبرد پونیک دوم یکی از سهم ناکترین نبردهای تاریخ بشر بود، که به شدت به سرنوشت دو حکومتِ روم و کارتاژ بستگی داشت، زیرا اگر هانیبال در این نبرد پیروز می شد، حکومت روم که هنوز امپراطوری نشده بود از بین می رفت و امپراطوری روم که چندین قرن حکومت کرد و غربی ها بهش می بالند، هرگز به وجود نمی آمد و جای خود را به یک حکومت شرقی(کارتاژ) می داد، ولی نتیجه به نفع روم تمام شد. اما با اینکه هانیبال از روم شکست خورد او شاهکاری کرده بود که هنوز هم پس از گذشت بیش از ۲۲۰۰ سال درتاریخ نظامی جهان عبور ارتش بزرگ هانیبال با فیل های جنگی از گردنه های خطرناک و دره های پرشیب آلپ آن هم در اواسط زمستان و حمله هانیبال به قلب قلمرو روم جزو شاهکارهای نظامی جهان محسوب می شود. تاکتیک ها و روش های استراتژی جنگی هانیبال و سربازانش به حدی دقیق و برنامه ریزی شده بود که با کمترین نیرو بیشترین موفقیت را بدست می آوردند که این کار در نوع خود بی نظیر بوده. با اینکه طول عمر کارتاژ کم بوده ولی آثار فرهنگی و تمدنی زیادی را به جهان تقدیم کرده است. پس از نابودی کارتاژ عربها دوباره آن را آباد کردند و اسم آن را تونس گذاشتند.
 
بالا