هشتم فوریه سال 1627 بانو «نورجهان» همسر ایرانی جهانگیرشاه امپراتور گوركانی هند كودتای ژنرال محبت خان فرمانده پادگان دهلی را برضد شوهرش سركوب و توطئه گران را به بند كشید. هنگام كودتا، جهانگیرشاه در بستر بیماری بود و ژنرال محبت خان در نظر داشت كه پس از پیروزی كودتا، «خرّم» پسر نابینای شاه را بر تخت بنشاند و خود، عملا صاحب اختیار هند شود؛ حال آن كه «اورنگ زیب» پسر دیگر جهانگیرشاه شایستگی بیشتری داشت و با فساد و خودسری دولتمردان مخالف بود.
جهانگیرشاه بسال 1605 پس از درگذشت پدرش اكبرشاه بر جای او نشسته بود و چهار پسر به نام های خرّم، خسرو ، دارا شكوه ، و اورنگ زیب داشت. نورجهان كه نام او قبلا «نورالنساء» بود همسر دوم جهانگیرشاه بود. از علاقه جهانگیر شاه نسبت به همسر ایرانی اش با وجود دو شكست نظامی از ایران در دهه 1620 در منطقه قندهار كاسته نشده بود و پدر او را هم به وزارت منصوب و از كمك به گسترش فرهنگ، هنر و ادب ایرانی در هند فرو گزار نكرده بود.
جهانگیر شاه كه از اواخر سال 1626 میلادی بیمار و بستری شده بود 28 اكتبر 1627 درگذشت. پیش از بیماری او هم، امور كشور عملا در دست نورجهان بود، زیرا جهانگیرشاه به علم و هنر و ادب بیش از سیاست علاقه داشت.
توماس رو Thomas Roe» انگلیسی در خاطرات خود از اقامت در هند نوشته است كه به سبب بی علاقگی جهانگیرشاه به امور سیاست، در بیشتر سالهای سلطنت او، زمام امور هند عملا در دست همسرش بانو «نورجهان» دختر اعتمادالدوله ایرانی بود كه زنی باهوش و جسور بود و اطلاعات منطقه ای و تاریخی فراوان داشت. به نوشته توماس رو ، جهانگیرشاه پژوهشهای علمی و بحث و همنشینی با دانشمندان و ادیبان را بر كار سیاست ترجیح می داد. یك نمایشگاه بزرگ مینیاتور و یك هزار و 400 نقاشی ترسیم شده بر پرده داشت.
زبان دربار او «فارسی» بود و شاعران فارسی گو بیش از شاعران هندی به آنجا رفت و آمد داشتند. نورجهان تعمدا از داخل حرمسرا حكومت می كرد؛ زیراکه نمی خواست مقامات اداری به او دسترسی داشته باشند، چاپلوسی کنند، دروغ بگویند و نظر اورا تغییر دهند .
او حتی احكام اعدام را از جانب شوهرش امضاء می كرد. نورجهان از همان نخستین روز ازدواج با جهانگیرشاه، کار اندرزدادن به او را آغاز كرده بود.
جهانگیرشاه بسال 1605 پس از درگذشت پدرش اكبرشاه بر جای او نشسته بود و چهار پسر به نام های خرّم، خسرو ، دارا شكوه ، و اورنگ زیب داشت. نورجهان كه نام او قبلا «نورالنساء» بود همسر دوم جهانگیرشاه بود. از علاقه جهانگیر شاه نسبت به همسر ایرانی اش با وجود دو شكست نظامی از ایران در دهه 1620 در منطقه قندهار كاسته نشده بود و پدر او را هم به وزارت منصوب و از كمك به گسترش فرهنگ، هنر و ادب ایرانی در هند فرو گزار نكرده بود.
جهانگیر شاه كه از اواخر سال 1626 میلادی بیمار و بستری شده بود 28 اكتبر 1627 درگذشت. پیش از بیماری او هم، امور كشور عملا در دست نورجهان بود، زیرا جهانگیرشاه به علم و هنر و ادب بیش از سیاست علاقه داشت.
توماس رو Thomas Roe» انگلیسی در خاطرات خود از اقامت در هند نوشته است كه به سبب بی علاقگی جهانگیرشاه به امور سیاست، در بیشتر سالهای سلطنت او، زمام امور هند عملا در دست همسرش بانو «نورجهان» دختر اعتمادالدوله ایرانی بود كه زنی باهوش و جسور بود و اطلاعات منطقه ای و تاریخی فراوان داشت. به نوشته توماس رو ، جهانگیرشاه پژوهشهای علمی و بحث و همنشینی با دانشمندان و ادیبان را بر كار سیاست ترجیح می داد. یك نمایشگاه بزرگ مینیاتور و یك هزار و 400 نقاشی ترسیم شده بر پرده داشت.
زبان دربار او «فارسی» بود و شاعران فارسی گو بیش از شاعران هندی به آنجا رفت و آمد داشتند. نورجهان تعمدا از داخل حرمسرا حكومت می كرد؛ زیراکه نمی خواست مقامات اداری به او دسترسی داشته باشند، چاپلوسی کنند، دروغ بگویند و نظر اورا تغییر دهند .
او حتی احكام اعدام را از جانب شوهرش امضاء می كرد. نورجهان از همان نخستین روز ازدواج با جهانگیرشاه، کار اندرزدادن به او را آغاز كرده بود.