تعریف هنر درمانی:
از دیدگاه فیلیپ ویلیامزانجام فعالیتهای خلاق با استفاده از مواد و روشهای (هنری - دیداری -شنیداری) را هنردرمانی گویند. هدف از فعالیتهای هنر درمانگرانه رشد هویت، شخصیت و نیزبرانگیختن احساس موفقیت درکودکان ازطریق ابزارهای ابتکاری خودمحور است.
سایمون معتقد است که هنر در مانی یا روان در مانی هنری مستلزم توجه به نیازهای روانی بیماران، نظیر نیاز به آزادی، اظهار وجود و آرامش است وبر همین اساس نیازمند توجه به جزئیات مهارتهای هنری نیست و فعالیتها و تولیدات هنری را نه به خاطر رویکرد زیبایی شناسانه آنها بلکه به دلیل نقش روانکاوانه و درمانگرشان مورد توجه قرار میدهد [SUP].[/SUP].
هنر درمانی نوعی روش درمان است که در آن درمان از طریق فعالیت هنری انجام می پذیرد .امروزه از هنر درمانی میتواند به صورت فعالیت گروهی یا انفرادی انجام پذیرد.با استفاده از تمرینات درهنر درمانی درمانگر میتواند بر درمان مشکلات روحی و جسمی افراد موثر باشد.
عبارت معروفی وجود دارد که میگوید: "اگر مطلبی را به من بگویی، من آن را فراموش میکنم؛ اگر مطلبی را به من نشان دهی، من آن را به یاد میآورم و اگر مرا در یادگیری درگیر کنی، مطلب را میفهمم". هنردرمانی شامل گسترهای از کاربردهای درمانی عناصر هنر بصری است که در یک سوی این طیف هنر به عنوان وسیلهای برای ارتباط غیرکلامی مورد تأیید است. هنردرمانی از معدود اشکال پویا و فعال درمان است که افراد در آن به شیوهای غیرکلامی افکار و احساسات خود و نگرانیهایشان درباره بیماری و مشکلات، دردها و تصویر بدنیشان را به طریقی بسیار راحت و بسیار امن بیان میکنند (انجمن هنردرمانی آمریکا،1997).
منظور از هنردرمانی، درمانهای روحی- روانی است.
این نوع درمان، میتواند برای افرادی که خیلی درمانده شدهاند یا برای کسانی که مشکل سلامت ذهنی دارند و همچنین برای کسانی که احساس خوبی نسبت به درمانهای به شکل گفتوگو مانند مشاوره یا رواندرمانی ندارند، مفید باشد.
اگر شما در تشخیص یا بیان احساستان بهطورشفاهی مشکلاتی دارید و یا نسبت به پاسخ دادن به سؤالاتی درمورد خودتان بیعلاقه هستید، ممکن است واکنش خوبی در برابر هنردرمانی داشته باشید. شمار مختلفی از هنرهای درمانی وجود دارد؛ از جمله میتوان به موسیقی درمانی و تئاتر درمانی اشاره کرد.
هنردرمانیها درگذشته به درمانهای خلاق تعبیر میشدند. این نوع درمانها باید با آموزشهای خاص و درمانهای هنری معتبر شکل گرفته و ایجاد شوند.
این درمانها با انواع هنر؛ تئاتر، موسیقی و یا حرکتهای موزون که توسط افراد حرفهای مدیریت میشوند، فرق دارند. اگرچه این گروهها اغلب تجربیات آرامش بخش و غنی دارند و میتوانند به اعتماد بهنفس افراد کمک کنند اما کار آنها درمانهای روانشناختی محسوب نمیشوند.زیرا کار این گروهها تلاشی برای کمک به افراد در جهت فهمیدن احساس عمیقترشان یا پیدا کردن راههایی برای مقابله مؤثرتر با مشکلاتشان به شمار نمیآید.
هنرها به صورت مستقیم با روحیات و احساسات شخص در ارتباط میباشند. یک کودک میتواند احساسات و عواطف درونی خود را که نمیتواند به زبان بیاورد در غالبهای مختلف هنری بیان کند. در دوران دبستان ، كودكان هنر را بيشتر با نقاشي كردن تجربه مي كنند. کرامرهنرمند و آموزگاری است که نخستین بار با کودکان با اختلالهای هیجانی به کار نقاشی درمانی پرداخت. وی هدف هنردرمانی را ایجاد موقعیتی برای انتخاب و تغییر رفتارها میداند.
کرامر میگوید: این طور نیست که هنر در درمانگری استفاده میشود، بلکه هنر خود فرآیند درمان است، هنر یک ابزار نیست، بلکه یک عمل خلاقانه است که اقتدار روانی و سازماندهی فکری را در فرد پرورش میدهد. کودکان رابطه خاصی با هنرهای تجسمی از جمله نقاشی دارند، وظیفه درمانگر حمایت و تأیید کودک در خلق آثار هنری است
منابع:
ویکی پدیا
موسسه خیریه ریحانه
همشهری
از دیدگاه فیلیپ ویلیامزانجام فعالیتهای خلاق با استفاده از مواد و روشهای (هنری - دیداری -شنیداری) را هنردرمانی گویند. هدف از فعالیتهای هنر درمانگرانه رشد هویت، شخصیت و نیزبرانگیختن احساس موفقیت درکودکان ازطریق ابزارهای ابتکاری خودمحور است.
سایمون معتقد است که هنر در مانی یا روان در مانی هنری مستلزم توجه به نیازهای روانی بیماران، نظیر نیاز به آزادی، اظهار وجود و آرامش است وبر همین اساس نیازمند توجه به جزئیات مهارتهای هنری نیست و فعالیتها و تولیدات هنری را نه به خاطر رویکرد زیبایی شناسانه آنها بلکه به دلیل نقش روانکاوانه و درمانگرشان مورد توجه قرار میدهد [SUP].[/SUP].
هنر درمانی نوعی روش درمان است که در آن درمان از طریق فعالیت هنری انجام می پذیرد .امروزه از هنر درمانی میتواند به صورت فعالیت گروهی یا انفرادی انجام پذیرد.با استفاده از تمرینات درهنر درمانی درمانگر میتواند بر درمان مشکلات روحی و جسمی افراد موثر باشد.
عبارت معروفی وجود دارد که میگوید: "اگر مطلبی را به من بگویی، من آن را فراموش میکنم؛ اگر مطلبی را به من نشان دهی، من آن را به یاد میآورم و اگر مرا در یادگیری درگیر کنی، مطلب را میفهمم". هنردرمانی شامل گسترهای از کاربردهای درمانی عناصر هنر بصری است که در یک سوی این طیف هنر به عنوان وسیلهای برای ارتباط غیرکلامی مورد تأیید است. هنردرمانی از معدود اشکال پویا و فعال درمان است که افراد در آن به شیوهای غیرکلامی افکار و احساسات خود و نگرانیهایشان درباره بیماری و مشکلات، دردها و تصویر بدنیشان را به طریقی بسیار راحت و بسیار امن بیان میکنند (انجمن هنردرمانی آمریکا،1997).
منظور از هنردرمانی، درمانهای روحی- روانی است.
این نوع درمان، میتواند برای افرادی که خیلی درمانده شدهاند یا برای کسانی که مشکل سلامت ذهنی دارند و همچنین برای کسانی که احساس خوبی نسبت به درمانهای به شکل گفتوگو مانند مشاوره یا رواندرمانی ندارند، مفید باشد.
اگر شما در تشخیص یا بیان احساستان بهطورشفاهی مشکلاتی دارید و یا نسبت به پاسخ دادن به سؤالاتی درمورد خودتان بیعلاقه هستید، ممکن است واکنش خوبی در برابر هنردرمانی داشته باشید. شمار مختلفی از هنرهای درمانی وجود دارد؛ از جمله میتوان به موسیقی درمانی و تئاتر درمانی اشاره کرد.
هنردرمانیها درگذشته به درمانهای خلاق تعبیر میشدند. این نوع درمانها باید با آموزشهای خاص و درمانهای هنری معتبر شکل گرفته و ایجاد شوند.
این درمانها با انواع هنر؛ تئاتر، موسیقی و یا حرکتهای موزون که توسط افراد حرفهای مدیریت میشوند، فرق دارند. اگرچه این گروهها اغلب تجربیات آرامش بخش و غنی دارند و میتوانند به اعتماد بهنفس افراد کمک کنند اما کار آنها درمانهای روانشناختی محسوب نمیشوند.زیرا کار این گروهها تلاشی برای کمک به افراد در جهت فهمیدن احساس عمیقترشان یا پیدا کردن راههایی برای مقابله مؤثرتر با مشکلاتشان به شمار نمیآید.
هنرها به صورت مستقیم با روحیات و احساسات شخص در ارتباط میباشند. یک کودک میتواند احساسات و عواطف درونی خود را که نمیتواند به زبان بیاورد در غالبهای مختلف هنری بیان کند. در دوران دبستان ، كودكان هنر را بيشتر با نقاشي كردن تجربه مي كنند. کرامرهنرمند و آموزگاری است که نخستین بار با کودکان با اختلالهای هیجانی به کار نقاشی درمانی پرداخت. وی هدف هنردرمانی را ایجاد موقعیتی برای انتخاب و تغییر رفتارها میداند.
کرامر میگوید: این طور نیست که هنر در درمانگری استفاده میشود، بلکه هنر خود فرآیند درمان است، هنر یک ابزار نیست، بلکه یک عمل خلاقانه است که اقتدار روانی و سازماندهی فکری را در فرد پرورش میدهد. کودکان رابطه خاصی با هنرهای تجسمی از جمله نقاشی دارند، وظیفه درمانگر حمایت و تأیید کودک در خلق آثار هنری است
منابع:
ویکی پدیا
موسسه خیریه ریحانه
همشهری