[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]« ... نام آذربايجان معرب آتروپاتكان (مكان آتروپات) است. ريشه نام به سردار پارسي هخامنشيان، آترپات برمي گردد. آتروپات ساتراپ (والي) ايراني بود كه بخشهاي شمال ايران را در زمان حمله اسكندر از اشغال حفظ كرد. در قرن اخير پس از ظهور اتحاد جماهير شوروي، واژه « آذربايجان جنوبي » نيز بعضاً استفاده شده است. البته عدهاي معتقدند كه اين واژه غلط و داراي بار سياسي است ...»
[FONT=Vazir,helvetica,sans-serif]
جواب:
درپروسه آسيميلاسيون مردم اين خطه، بسياري از مطالب تاريخي و فرهنگي مورد تحريفات مضحك قرار گرفته اند و البته كه بسياري فراموش شده اند!
آري آذربايجان كلمه اي معرب است، ولي نه معرب آتورپاتكان (جعلي!)، زيرا اگر قرار بوده كه آتورپاتكان بصورت عربي تلفظ شود، تنها حرفي كه در اين كلمه، معادل عربي ندارد حرف «پ» مي باشد، كه آن هم بصورت معمول به «ب» ابدال مي شده است! و در نتيجه بايستي امروزه نام آزربايجان «آتورباتكان (عربي!)» مي بود!
در نتيجه «آزربايجان» معرب كلمه «آزربايگان» نه فارسي! بلكه تركي است. زيرا فارس ها حرف «گ» را مانند «ق» اعراب تلفظ مي كنند. در اين حالت از نظر آوا شناسي اگر فرض كنيم «كلمه آزربايگان» فارسي بوده است، بايستي معرب آن «آزربايقان!» مي شده است، كه مي بينيم اينگونه نيست!
از نظر آواشناسي نزديك ترين تلفظ به حرف «ج» عربي، حرف «گ» تركي مي باشد! و مي بينيم كه اگر حرف «گ» معرب شود، چاره اي جز ابدال به «ج» عربي موجود نمي باشد. پس در نتيجه نام اين مكان نيز (حداقل تا قبل از آمدن اعراب)، تركي بوده است! (متأسفانه تلفظ حروف "ك" و "گ" اصيل تركي، در تركيه و كشورآزربايجان به دلايلي مضحك (قابل فهم و قابل تلفظ بودن براي اروپائيان!) تغيير داده شد، بدتر از آن در تركيه امروزي علاوه بر تغيير تلفظ اين دو حرف، حروف «اَ ، ق ، غ ، خ» از دايره حروف تركي حذف شدند كه ضربه بسيار كوبنده اي بر قامت زبان تركي در اين منطقه بود.)
جالب است اين را هم در نظر بگيريم كه كلمه «آزربايگان»، از نظر گرامر تركي نيز، كلمه اي كامل و با معني است! اين كلمه از 4 بخش مجزا تشكيل شده است. بخش اول كلمه «آز (آس)» مي باشد كه نام اقوام آس ساكن در منطقه وسيعي از آسيا بخصوص آزربايجان كنوني است! در زبان توركي به دليل تبديل حروف «ز» و «س» به يكديگر هر دو صورت ؛ «آز» و «آس/هاس» به يك معني و در حكم واحد است .
دوم كلمه «ار» كه بمعني انسان و مرد مي باشد و همچنين در كتاب «ديوان لغات الترك» محمود كاشغري نيز به كرّات آمده است.
سومين قسمت كلمه «باي» بمعني حاكم مي باشد، كه اين كلمه را مي توان در نام قديم شهر پكن نيز بصورت «بايليق» در كلمه “خان بايليق” بمعني «حكومت خان» و بايليق، خود به تنهايي بمعني «حكومت» يافت!
و قسمت آخر و چهارم كه «گان» مي باشد. و آن پسوند مكان ساز در تركي است، عمده پسوند هاي مكانساز در تركي عبارتند از «اُو، آوا، ان، گان، ايستان و ...»، پسوند گان چندين بار در نامهاي شهر ها و روستا هاي ايران بكار برده شده است، كه بعضي از آنها عبارتند از: گوگان، گرگان، كرينگان، كرگان و ... مي توان از تركيب دو كلمه باي،گان همانند بايليق، معناي حكومت را استخراج نمود! نتيجتاً نام آذربايجان، همان آزربايگان تركي است و دركل بمعني، «محل حكومت مردان آز»(حكومت آزها) مي باشد.
جواب:
درپروسه آسيميلاسيون مردم اين خطه، بسياري از مطالب تاريخي و فرهنگي مورد تحريفات مضحك قرار گرفته اند و البته كه بسياري فراموش شده اند!
آري آذربايجان كلمه اي معرب است، ولي نه معرب آتورپاتكان (جعلي!)، زيرا اگر قرار بوده كه آتورپاتكان بصورت عربي تلفظ شود، تنها حرفي كه در اين كلمه، معادل عربي ندارد حرف «پ» مي باشد، كه آن هم بصورت معمول به «ب» ابدال مي شده است! و در نتيجه بايستي امروزه نام آزربايجان «آتورباتكان (عربي!)» مي بود!
در نتيجه «آزربايجان» معرب كلمه «آزربايگان» نه فارسي! بلكه تركي است. زيرا فارس ها حرف «گ» را مانند «ق» اعراب تلفظ مي كنند. در اين حالت از نظر آوا شناسي اگر فرض كنيم «كلمه آزربايگان» فارسي بوده است، بايستي معرب آن «آزربايقان!» مي شده است، كه مي بينيم اينگونه نيست!
از نظر آواشناسي نزديك ترين تلفظ به حرف «ج» عربي، حرف «گ» تركي مي باشد! و مي بينيم كه اگر حرف «گ» معرب شود، چاره اي جز ابدال به «ج» عربي موجود نمي باشد. پس در نتيجه نام اين مكان نيز (حداقل تا قبل از آمدن اعراب)، تركي بوده است! (متأسفانه تلفظ حروف "ك" و "گ" اصيل تركي، در تركيه و كشورآزربايجان به دلايلي مضحك (قابل فهم و قابل تلفظ بودن براي اروپائيان!) تغيير داده شد، بدتر از آن در تركيه امروزي علاوه بر تغيير تلفظ اين دو حرف، حروف «اَ ، ق ، غ ، خ» از دايره حروف تركي حذف شدند كه ضربه بسيار كوبنده اي بر قامت زبان تركي در اين منطقه بود.)
جالب است اين را هم در نظر بگيريم كه كلمه «آزربايگان»، از نظر گرامر تركي نيز، كلمه اي كامل و با معني است! اين كلمه از 4 بخش مجزا تشكيل شده است. بخش اول كلمه «آز (آس)» مي باشد كه نام اقوام آس ساكن در منطقه وسيعي از آسيا بخصوص آزربايجان كنوني است! در زبان توركي به دليل تبديل حروف «ز» و «س» به يكديگر هر دو صورت ؛ «آز» و «آس/هاس» به يك معني و در حكم واحد است .
دوم كلمه «ار» كه بمعني انسان و مرد مي باشد و همچنين در كتاب «ديوان لغات الترك» محمود كاشغري نيز به كرّات آمده است.
سومين قسمت كلمه «باي» بمعني حاكم مي باشد، كه اين كلمه را مي توان در نام قديم شهر پكن نيز بصورت «بايليق» در كلمه “خان بايليق” بمعني «حكومت خان» و بايليق، خود به تنهايي بمعني «حكومت» يافت!
و قسمت آخر و چهارم كه «گان» مي باشد. و آن پسوند مكان ساز در تركي است، عمده پسوند هاي مكانساز در تركي عبارتند از «اُو، آوا، ان، گان، ايستان و ...»، پسوند گان چندين بار در نامهاي شهر ها و روستا هاي ايران بكار برده شده است، كه بعضي از آنها عبارتند از: گوگان، گرگان، كرينگان، كرگان و ... مي توان از تركيب دو كلمه باي،گان همانند بايليق، معناي حكومت را استخراج نمود! نتيجتاً نام آذربايجان، همان آزربايگان تركي است و دركل بمعني، «محل حكومت مردان آز»(حكومت آزها) مي باشد.