[h=2]پارافیلیا و انواع آن
اين انحرافات عبارتند از :
بچه بازي ، نمايشگري ، ساديسم جنسي ، مازوخيسم جنسي ، تماشاگري جنسي ، يادگار پرستي همراه با مبدل پوشي ، مالش دوستي ، يادگار پرستي .
همانطور که معمولا توصيف مي شود ، انحرافات جنسي بجز مازوخيسم بطور عمده بيماري مردها است.
يادگار پرستي تقريبا هميشه در مردها ديده مي شود . در بيش از 50% موارد پارافيلياها قبل از 18 سالگي شروع مي شود . پارافيلياک ها غالبا بطور همزمان يا در زمان هاي مختلف به 3 تا 5 نوع پارافيليا مبتلا هستند . رفتارهاي پارافيليايي بين 15 تا 25 سالگي به اوج رسيده و پس از آن فرو مي نشينند ، در مردهاي بالاي 50 سال اعمال پارافيليايي جنايي نادر است مگر رفتارهايي که در تنهايي و انزوا يا با شريک جنسي موافق ظاهر مي گردد .
در مدل روانکاوي کلاسيک ، منحرفين جنسي کساني هستند که نتوانسته اند فرايند رشد طبيعي به سمت سازگاري با جنس مخالف را تکميل کنند ، ولي برخي رويکردهاي روانکاوي جديد ، اين مدل را تعديل کرده اند . وجه افتراق فرد منحرف جنسي از ديگران ، روشي است که اين فرد براي مدارا با اضطراب ناشي از تهديد اختگي از سوي پدرو جدايي از مادر انتخاب مي کنند . حل نشدن بحران اوديپي با همانند سازي با پدر پرخاشگر ( براي پسرها ) يا مادر پرخاشگر ( براي دخترها ) به همانند سازي نامناسب با والد جنس مخالف يا انتخاب نامناسب يک موضوع براي نيرو گذاري رواني ليبيدو منجر خواهد شد .
بر طبق نظريه روانکاوي کلاسيک ، مبدل پوشي و يادگارخواهي همراه با مبدل پوشي ، اختلال محسوب مي شوند چون نشاندهنده ي همانند سازي با والد جنس مخالف هستند تا والد جنس مخالف . مثلا مردي که لباس زنانه مي پوشد در واقع با مادر خود همانند سازي مي کند . نمايشگري و تماشاگري جنسي ممکن است کوششي براي تسکين اضطراب اختگي باشد . مبتلايان به بچه بازي و آزار گري جنسي براي جبران احساس درماندگي و ناتواني در خلال بحران اوديپي نياز به تسلط و کنترل بر قرباني خود دارند . برخي نظريه پردازان معتقدند که انتخاب بچه به عنوان شي محبوب ، ناشي از خود شيفتگي است .آزار خواهان جنسي با تظاهر به اينکه نسبت به آسيب مقاومند ، بر ترس خود از آسيب ديدن و احساس درماندگي فائق مي آيند . نظريه ي ديگري در اين زمينه وجود دارد که معتقد است شخص آزارخواه ، پرخاشگري ذاتي همه انحرافات جنسي را متوجه خود مي سازد .
شروع اعمال انحرافي ، ممکن است ناشي از سرمشق گيري از رفتار افرادي که به چنين اعمالي دست زده اند يا تقليد رفتارهاي جنسي که در وسايل ارتباطات جمعي منعکس مي شود و يا يادآوري رويدادهاي داراي بار هيجاني از گذشته خود شخص ، نظير آزار هاي جنسي باشد . بنا بر نظريه يادگيري ، چون تصور علايق انحرافي در سنين پايين شروع مي شود و چون تصورات و افکار شخصي با کسي در ميان گذاشته نمي شود ( که مي تواند اين افکار و علايق را وقفه داده يا تضعيف کند ) استفاده و سوء استفاده از خيالات و اميال انحرافي ، بدون وقفه و مهار تا بزرگسالي ادامه مي يابد . در همين دوره است که شخص در مي يابد که چنين علايم و اميال انحرافي با موازين اخلاقي اجتماع ناسازگار است . متاسفانه در چنين زماني ، کاربرد مکرر چنين تخيلاتي به صورت ريشه دار درآمده و افکار و رفتارهاي جنسي با تخيلات انحرافي يا شرطي مربوط شده است .
انحراف خود نمايي(Exhibitionism):
عبارت است از حالتي که افراد متبلا به اين انحراف، با نماياندن قسمتي از بدن خود به ساير افراد ترضية اميال جنسي خود را فراهم ميکنند.
اين انحراف را از لحاظ شدت و ضعف ميتوان به سه دسته طبقهبندي کرد:
1.خود نمايي ضعيف:
اين افراد با پوشيدن لباسهاي عجيب و غريب يا رنگهاي تند و زننده، توجه ديگران را جلب ميکنند و در اين راه جنس موفق و مخالف فرقي برايشان نميکند.
2.خود نمايي متوسط:
دسته دوم افرادي که با بيرون گذاشتن قسمتي از بدن خود از قبيل سينه، پستان و غيره خود را در معرض تماشا و نظارة ديگران قرار داده و ضمن اينکه وسائل تحريک جنسي خود را فراهم ميکنند، ديگران را تحريک مي کنند.
3.منحرفين واقعي:
اين افراد در حضور جمع برهنه شده و به نمايش اعضاي تناسلي خود ميپردازند.
انحراف همجنس بازي(Homosexual):
همجنس خواهي به اين معناست که ميل جنسي خود را در ارتباط با انسان ديگري از جنس خود ارضاء نمايد، و داراي دو نوع ميباشد: ارتباط مرد با مرد 2- و ارتباط زن با زن.
انحراف چشم چراني(Inspectionism):
شخصي كه از تماشا و نظاره كردن بدن برهنة و اعمال جنسي ديگران لذت ميبرد، دچار انحراف چشم چراني است.
انحراف بتپرستي( Fetishism):
افراد مبتلا به انحراف «فتي شيسم» بجاي تماس عادي جنسي با جنس مخالف، به يکي از اعضاي بدن يا متعلقات او ( مانند لباس و ...) دل ميبندند و بدينوسيله رضايت خاطر ميل جنسي خود را تأمين ميکنند.
انحراف عشق و شهوت نسبت به اطفال( Pedophilia):
انحراف «پدوفيليا» و يا عشق و شهوت نسبت که کودکان، يک نوع ناراحتي رواني است که فرد مبتلاي به اين انحراف بحاي عمل جنسي عادي با جنس مخالف مشروع خود، بچهها و افراد جوان را اعم از مذکر و مؤنث براي اطفاء شهوت انتخاب و به اين وسيله غريزة جنسي خود را ارضاء ميکند
بچه بازي ، نمايشگري ، ساديسم جنسي ، مازوخيسم جنسي ، تماشاگري جنسي ، يادگار پرستي همراه با مبدل پوشي ، مالش دوستي ، يادگار پرستي .
همانطور که معمولا توصيف مي شود ، انحرافات جنسي بجز مازوخيسم بطور عمده بيماري مردها است.
يادگار پرستي تقريبا هميشه در مردها ديده مي شود . در بيش از 50% موارد پارافيلياها قبل از 18 سالگي شروع مي شود . پارافيلياک ها غالبا بطور همزمان يا در زمان هاي مختلف به 3 تا 5 نوع پارافيليا مبتلا هستند . رفتارهاي پارافيليايي بين 15 تا 25 سالگي به اوج رسيده و پس از آن فرو مي نشينند ، در مردهاي بالاي 50 سال اعمال پارافيليايي جنايي نادر است مگر رفتارهايي که در تنهايي و انزوا يا با شريک جنسي موافق ظاهر مي گردد .
در مدل روانکاوي کلاسيک ، منحرفين جنسي کساني هستند که نتوانسته اند فرايند رشد طبيعي به سمت سازگاري با جنس مخالف را تکميل کنند ، ولي برخي رويکردهاي روانکاوي جديد ، اين مدل را تعديل کرده اند . وجه افتراق فرد منحرف جنسي از ديگران ، روشي است که اين فرد براي مدارا با اضطراب ناشي از تهديد اختگي از سوي پدرو جدايي از مادر انتخاب مي کنند . حل نشدن بحران اوديپي با همانند سازي با پدر پرخاشگر ( براي پسرها ) يا مادر پرخاشگر ( براي دخترها ) به همانند سازي نامناسب با والد جنس مخالف يا انتخاب نامناسب يک موضوع براي نيرو گذاري رواني ليبيدو منجر خواهد شد .
بر طبق نظريه روانکاوي کلاسيک ، مبدل پوشي و يادگارخواهي همراه با مبدل پوشي ، اختلال محسوب مي شوند چون نشاندهنده ي همانند سازي با والد جنس مخالف هستند تا والد جنس مخالف . مثلا مردي که لباس زنانه مي پوشد در واقع با مادر خود همانند سازي مي کند . نمايشگري و تماشاگري جنسي ممکن است کوششي براي تسکين اضطراب اختگي باشد . مبتلايان به بچه بازي و آزار گري جنسي براي جبران احساس درماندگي و ناتواني در خلال بحران اوديپي نياز به تسلط و کنترل بر قرباني خود دارند . برخي نظريه پردازان معتقدند که انتخاب بچه به عنوان شي محبوب ، ناشي از خود شيفتگي است .آزار خواهان جنسي با تظاهر به اينکه نسبت به آسيب مقاومند ، بر ترس خود از آسيب ديدن و احساس درماندگي فائق مي آيند . نظريه ي ديگري در اين زمينه وجود دارد که معتقد است شخص آزارخواه ، پرخاشگري ذاتي همه انحرافات جنسي را متوجه خود مي سازد .
شروع اعمال انحرافي ، ممکن است ناشي از سرمشق گيري از رفتار افرادي که به چنين اعمالي دست زده اند يا تقليد رفتارهاي جنسي که در وسايل ارتباطات جمعي منعکس مي شود و يا يادآوري رويدادهاي داراي بار هيجاني از گذشته خود شخص ، نظير آزار هاي جنسي باشد . بنا بر نظريه يادگيري ، چون تصور علايق انحرافي در سنين پايين شروع مي شود و چون تصورات و افکار شخصي با کسي در ميان گذاشته نمي شود ( که مي تواند اين افکار و علايق را وقفه داده يا تضعيف کند ) استفاده و سوء استفاده از خيالات و اميال انحرافي ، بدون وقفه و مهار تا بزرگسالي ادامه مي يابد . در همين دوره است که شخص در مي يابد که چنين علايم و اميال انحرافي با موازين اخلاقي اجتماع ناسازگار است . متاسفانه در چنين زماني ، کاربرد مکرر چنين تخيلاتي به صورت ريشه دار درآمده و افکار و رفتارهاي جنسي با تخيلات انحرافي يا شرطي مربوط شده است .
انحراف خود نمايي(Exhibitionism):
عبارت است از حالتي که افراد متبلا به اين انحراف، با نماياندن قسمتي از بدن خود به ساير افراد ترضية اميال جنسي خود را فراهم ميکنند.
اين انحراف را از لحاظ شدت و ضعف ميتوان به سه دسته طبقهبندي کرد:
1.خود نمايي ضعيف:
اين افراد با پوشيدن لباسهاي عجيب و غريب يا رنگهاي تند و زننده، توجه ديگران را جلب ميکنند و در اين راه جنس موفق و مخالف فرقي برايشان نميکند.
2.خود نمايي متوسط:
دسته دوم افرادي که با بيرون گذاشتن قسمتي از بدن خود از قبيل سينه، پستان و غيره خود را در معرض تماشا و نظارة ديگران قرار داده و ضمن اينکه وسائل تحريک جنسي خود را فراهم ميکنند، ديگران را تحريک مي کنند.
3.منحرفين واقعي:
اين افراد در حضور جمع برهنه شده و به نمايش اعضاي تناسلي خود ميپردازند.
انحراف همجنس بازي(Homosexual):
همجنس خواهي به اين معناست که ميل جنسي خود را در ارتباط با انسان ديگري از جنس خود ارضاء نمايد، و داراي دو نوع ميباشد: ارتباط مرد با مرد 2- و ارتباط زن با زن.
انحراف چشم چراني(Inspectionism):
شخصي كه از تماشا و نظاره كردن بدن برهنة و اعمال جنسي ديگران لذت ميبرد، دچار انحراف چشم چراني است.
انحراف بتپرستي( Fetishism):
افراد مبتلا به انحراف «فتي شيسم» بجاي تماس عادي جنسي با جنس مخالف، به يکي از اعضاي بدن يا متعلقات او ( مانند لباس و ...) دل ميبندند و بدينوسيله رضايت خاطر ميل جنسي خود را تأمين ميکنند.
انحراف عشق و شهوت نسبت به اطفال( Pedophilia):
انحراف «پدوفيليا» و يا عشق و شهوت نسبت که کودکان، يک نوع ناراحتي رواني است که فرد مبتلاي به اين انحراف بحاي عمل جنسي عادي با جنس مخالف مشروع خود، بچهها و افراد جوان را اعم از مذکر و مؤنث براي اطفاء شهوت انتخاب و به اين وسيله غريزة جنسي خود را ارضاء ميکند