در مورد نزول قرآن، دو نوع لفظ در قرآن به کار برده شده است که عبارتند از:
1. انزال؛ «انا انزلناه».1
2. تنزیل؛ «ننزّله على قلبک».
بعضى از اهل ادب، درباره تفاوت این دو لفظ چنین گفته اند: تنزیل در مواردى گفته مى شود که چیزى تدریجاً نازل شود؛ در حالى که انزال، معناى عامى دارد که هم نزول تدریجى و هم نزول یک مرتبه اى را شامل مى شود. برخى دیگر این دو را در مقابل یکدیگر دانسته اند و معتقدند که تنزیل فقط نزول تدریجى و انزال فقط نزول دفعى و یک مرتبه اى مى باشد2 و در نتیجه، قرآن داراى دو نزول مى باشد؛ نزول دفعى و تدریجى.
در ابتدا باید گفت که مراد از نزول در ماه رمضان نزول تدریجى قرآن نیست؛ زیرا این با تاریخ مسلم شیعه، که مى گوید، آغاز بعثت در 27 رجب مى باشد و بعثت هم با نزول اولین سوره قرآن - یعنى سوره علق - شروع شده است، سازگارى ندارد؛ چنان که یکى از مورخین معاصر مى گوید «دانشمندان شیعه به پیروى از اهل بیت علیهم السلام، تقریباً متفقند که پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در بیست و هفتم ماه «رجب» مبعوث گردید و نبوت او، از همان روز شروع شد؛ ولى مشهور میان دانشمندان سنى این است که در ماه رمضان مبعوث شده است...»3 و اگر مراد نزول دفعى باشد، شیعیان هم قبول دارند که قرآن در ماه رمضان نازل شده است؛ چنان که در قرآن آمده است: ماه رمضان، همان ماهى است که قرآن در آن نازل شده است4 و در آیه اى دیگر آمده است: «ما آن را در شب مبارکى نازل کردیم»5 و در آیه دیگرى، آن شب، شب قدر معرفى کرده است؛ اما این که چرا در ماه رمضان نازل شده است، چند دلیل و حکمت مى توان براى آن برشمرد:
1. کتاب هاى آسمانى دیگر نیز در ماه رمضان نازل شده اند و هماهنگى بین ادیان و کتاب هاى آسمانى مى طلبد که تقارن نزول داشته باشند؛ چنان که امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: ««تورات» در ششم ماه مبارک رمضان و «انجیل» در دوازدهم و «زبور» در هیجدهم و «قرآن مجید» در شب قدر نازل گردیده اند».6
2. ماه رمضان، ماه تربیت است و تربیت و پرورش، بدون تعلیم و آموزش صحیح، ممکن نیست؛ از این رو مناسب است که برنامه تربیتى روزه نیز با آگاهى هر چه بیشتر و عمیق تر از تعلیمات آسمانى هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمى را از آلودگى گناه شست وشو دهد و به این دلیل، همواره ماه رمضان، ماه نزول کتاب هاى بزرگ آسمانى و به ویژه قرآن بوده است.7
3. ماه رمضان، ماه باعظمتى است؛ چنان که خود قرآن، شب قدر آن را این گونه توصیف مى کند: «و تو چه دانى شب قدر چیست؟ شب قدر، بهتر از هزار ماه است»؛8 از این رو، مناسب است که قرآن با عظمت، در ماه با عظمت و براى امت پیامبرى که داراى خلق عظیم است، نازل گردد.
از مطالب گذشته استفاده مى شود که قرآن در ماه رمضان - آن هم در شب قدر - نازل شده است و از آن جا که در شب قدر، سرنوشت انسان ها براى یک سال، برطبق لیاقت ها و شایستگى هاى آنان تعیین مى شود، مناسب است که قرآن، که یک کتاب سرنوشت ساز و هدایت گر است، در شب قدر، یعنى در شب تعیین سرنوشت ها نازل گردد و چه زیباست رابطه میان «قرآن» و «شب قدر» و چه پرمعنى است پیوند این دو با یکدیگر.9
بنابراین، به این علت که کتاب هاى آسمانى دیگر، در ماه رمضان نازل شده اند، قرآن نیز در این ماه نازل شده است و همچنین عظمت ماه رمضان و شب قدر و... مى طلبد که قرآن به عنوان یک کتاب سرنوشت ساز، در شب قدر نازل شود.
1. محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن (دفتر نشر الکتاب، دوم، 1404) ص 488.
2. ر.ک، آیت الله مکارم شیرازى و همکاران، تفسیر نمونه (تهران: دارالکتب الاسلامیه)، نهم، 1370، ج19، ص 370، به نقل از تفسیر فخررازى.
3. جعفر سبحانى، فروغ ابدیت (قم: نشر عمار، نهم، 1370، ج19، ص 370، به نقل از تفسیر فخررازى.
4. سوره بقره، آیه 185.
5. سوره دخان، آیه 3.
6. سوره قدر، آیه 1.
7. برگرفته از تفسیر نمونه (پیشین) ج 1، ص 635.
8. سوره قدر، آیه 3-2.
9. تفسیر نمونه (پیشین) ج 27، ص 192.
منبع : tamishe.ir
1. انزال؛ «انا انزلناه».1
2. تنزیل؛ «ننزّله على قلبک».
بعضى از اهل ادب، درباره تفاوت این دو لفظ چنین گفته اند: تنزیل در مواردى گفته مى شود که چیزى تدریجاً نازل شود؛ در حالى که انزال، معناى عامى دارد که هم نزول تدریجى و هم نزول یک مرتبه اى را شامل مى شود. برخى دیگر این دو را در مقابل یکدیگر دانسته اند و معتقدند که تنزیل فقط نزول تدریجى و انزال فقط نزول دفعى و یک مرتبه اى مى باشد2 و در نتیجه، قرآن داراى دو نزول مى باشد؛ نزول دفعى و تدریجى.
در ابتدا باید گفت که مراد از نزول در ماه رمضان نزول تدریجى قرآن نیست؛ زیرا این با تاریخ مسلم شیعه، که مى گوید، آغاز بعثت در 27 رجب مى باشد و بعثت هم با نزول اولین سوره قرآن - یعنى سوره علق - شروع شده است، سازگارى ندارد؛ چنان که یکى از مورخین معاصر مى گوید «دانشمندان شیعه به پیروى از اهل بیت علیهم السلام، تقریباً متفقند که پیامبر اسلام صلى الله علیه وآله در بیست و هفتم ماه «رجب» مبعوث گردید و نبوت او، از همان روز شروع شد؛ ولى مشهور میان دانشمندان سنى این است که در ماه رمضان مبعوث شده است...»3 و اگر مراد نزول دفعى باشد، شیعیان هم قبول دارند که قرآن در ماه رمضان نازل شده است؛ چنان که در قرآن آمده است: ماه رمضان، همان ماهى است که قرآن در آن نازل شده است4 و در آیه اى دیگر آمده است: «ما آن را در شب مبارکى نازل کردیم»5 و در آیه دیگرى، آن شب، شب قدر معرفى کرده است؛ اما این که چرا در ماه رمضان نازل شده است، چند دلیل و حکمت مى توان براى آن برشمرد:
1. کتاب هاى آسمانى دیگر نیز در ماه رمضان نازل شده اند و هماهنگى بین ادیان و کتاب هاى آسمانى مى طلبد که تقارن نزول داشته باشند؛ چنان که امام صادق علیه السلام در این باره فرمود: ««تورات» در ششم ماه مبارک رمضان و «انجیل» در دوازدهم و «زبور» در هیجدهم و «قرآن مجید» در شب قدر نازل گردیده اند».6
2. ماه رمضان، ماه تربیت است و تربیت و پرورش، بدون تعلیم و آموزش صحیح، ممکن نیست؛ از این رو مناسب است که برنامه تربیتى روزه نیز با آگاهى هر چه بیشتر و عمیق تر از تعلیمات آسمانى هماهنگ گردد، تا جسم و جان آدمى را از آلودگى گناه شست وشو دهد و به این دلیل، همواره ماه رمضان، ماه نزول کتاب هاى بزرگ آسمانى و به ویژه قرآن بوده است.7
3. ماه رمضان، ماه باعظمتى است؛ چنان که خود قرآن، شب قدر آن را این گونه توصیف مى کند: «و تو چه دانى شب قدر چیست؟ شب قدر، بهتر از هزار ماه است»؛8 از این رو، مناسب است که قرآن با عظمت، در ماه با عظمت و براى امت پیامبرى که داراى خلق عظیم است، نازل گردد.
از مطالب گذشته استفاده مى شود که قرآن در ماه رمضان - آن هم در شب قدر - نازل شده است و از آن جا که در شب قدر، سرنوشت انسان ها براى یک سال، برطبق لیاقت ها و شایستگى هاى آنان تعیین مى شود، مناسب است که قرآن، که یک کتاب سرنوشت ساز و هدایت گر است، در شب قدر، یعنى در شب تعیین سرنوشت ها نازل گردد و چه زیباست رابطه میان «قرآن» و «شب قدر» و چه پرمعنى است پیوند این دو با یکدیگر.9
بنابراین، به این علت که کتاب هاى آسمانى دیگر، در ماه رمضان نازل شده اند، قرآن نیز در این ماه نازل شده است و همچنین عظمت ماه رمضان و شب قدر و... مى طلبد که قرآن به عنوان یک کتاب سرنوشت ساز، در شب قدر نازل شود.
1. محمد راغب اصفهانى، المفردات فى غریب القرآن (دفتر نشر الکتاب، دوم، 1404) ص 488.
2. ر.ک، آیت الله مکارم شیرازى و همکاران، تفسیر نمونه (تهران: دارالکتب الاسلامیه)، نهم، 1370، ج19، ص 370، به نقل از تفسیر فخررازى.
3. جعفر سبحانى، فروغ ابدیت (قم: نشر عمار، نهم، 1370، ج19، ص 370، به نقل از تفسیر فخررازى.
4. سوره بقره، آیه 185.
5. سوره دخان، آیه 3.
6. سوره قدر، آیه 1.
7. برگرفته از تفسیر نمونه (پیشین) ج 1، ص 635.
8. سوره قدر، آیه 3-2.
9. تفسیر نمونه (پیشین) ج 27، ص 192.
منبع : tamishe.ir
آخرین ویرایش: