حرف از رژیمهای لاغری که میشود همه به یاد گرسنگی و ضعف و بیحالی میافتند! درحالی که متخصصان علم تغذیه معتقدند رژیمهای لاغری نباید هرگز باعث ذرهای گرسنگی شوند. در اصل رژیمهای سختی که با گرسنگی همراه هستند اکثرا نتیجه عکس میدهند چراکه بالاخره یک روز فرد تحملش تمام میشود و بیشتر از قبل میخورد و وزن اضافه میکند! در اینجا دکتر محمدرضا وفا، متخصص تغذيه و رژيم درماني شما را با راهکارهای صحیح لاغر شدن آشنا میكنند.
در رژیمهای کاهش وزن انتخاب وعدهها، مقدار خوراک و بهخصوص نوع خوراک باید به گونهای باشد که کالری دریافتی از آنها طی روز کمتر از نیاز بدن باشد و در عین حال باعث احساس سیری شوند. بنابراین باید از خوراکیهایی استفاده کرد که حجم قابل توجهی دارند و به اصطلاح معده را پر میکنند اما کالری زیادی به بدن نمیرسانند. با رعایت این رژیم فرد میتواند 3 وعده اصلی و 3 میان وعده هم از خوراکیهای مختلف داشته باشد و در عین حال لاغر شود. اگر قرار بود هر کسی فقط به خودش گرسنگی بدهد و رژیمهای سخت روزهداری بگیرد که دیگر رژیمدرمانی کاربردی نداشت! اگرچه ممکن است یک فرد با اراده، کنترل و گرسنگی شدید برای مدتی وزنش را کم کند اما این باعث ایجاد ولع و حرص زیاد در آن فرد خواهد شد که به محض شکسته شدن تحملش منجر به اضافه وزن شدید میشود. معمولا در افرادی که اینگونه رژیم میگیرند بعد از اینکه رژیمشان شکسته میشود وزنی که بهدست میآورند از وزن اولیهشان خیلی بیشتر خواهد بود.
کدام خوراکیها ورزش را بيحاصل ميکنند؟
در رژیم درمانی علاوه بر مقدار غذا، نوع آن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مثال اگر یک شخص گرسنه حدود 50 گرم چیپس سیبزمینی مصرف کند حدود 400 کیلوکالری انرژی دریافت کرده است اما اینکه یک مسافت 1 کیلومتری را پیادهروی کند فقط حدود 110 کیلوکالری میسوزاند. بنابراین در مسابقهای که بین ورزش و خوراکی پرکالری وجود دارد همیشه خوراکی پرکالری برنده است! ضمن اینکه این خوراکیها به دلیل ماهیت شیمیاییشان خیلی زود باعث گرسنگی مجدد میشوند. به بیان سادهتر50 گرم چیپس ممکن است در عرض يك ساعت احساس سیری خفیف بدهد اما بلافاصله بعد از آن منجر به گرسنگی شدید میشود. در نتیجه این خوراکیها نهتنها کالری خیلی زیادی را در حجم کم به بدن میرسانند بلکه فراوانی گرسنگی را هم طی روز زیاد میکنند. این گرسنگی باعث میشود فرد زیادتر بخورد و تجمع این کالریها در 24 ساعت فوقالعاده بیشتر از نیاز روزانه او خواهد بود.
گرسنگی با اشتها فرق دارد
فردی که میخواهد با رژیم وزنش را کم کند نباید احساس گرسنگی پیدا کند. درواقع حس گرسنگی و اشتها با یکدیگر متفاوت هستند. گرسنگی یک مسئله فیزیولوژیک و طبیعی است و هرکسی گرسنه میشود، باید غذا بخورد. برای مثال اگر کسی چند ساعت غذا نخورده باشد و قند خونش پایین افتاده باشد و احساس سرگیجه و تمایل شدید به غذا خوردن داشته باشد، میگوییم گرسنه است. اما اشتها یک مسئله روانی است یعنی ممکن است فرد برای مثال ناهار خورده و کاملا سیر باشد اما همان لحظه شخص دیگری بیاید و به او یک کاسه بستنی یا یک لیوان آب میوه تعارف کند. در این حالت گرچه فرد سیر است اما بدش نمیآید کمی بستنی یا آب میوه هم بخورد. این احساس، اشتها یا تمایل به خوردن غذا نام دارد. درمورد اشتها هم حتی در رژیمهای کاهش وزن نباید با آن جنگید بلکه باید با آن مدارا کرد. یعنی نه صددرصد اشتها را نفی میکنیم و نه کاملا آزادش میگذاریم. برای مثال در صورت سیر بودن بهتر است فقط 2 تا 3 قاشق چایخوری بستنی بخوریم یا فقط یکپنجم آبمیوه را بنوشیم.
چه کنيم که برابر رژیم شکست نخوريم؟
در رژیمهای کاهش وزن انتخاب وعدهها، مقدار خوراک و بهخصوص نوع خوراک باید به گونهای باشد که کالری دریافتی از آنها طی روز کمتر از نیاز بدن باشد و در عین حال باعث احساس سیری شوند. بنابراین باید از خوراکیهایی استفاده کرد که حجم قابل توجهی دارند و به اصطلاح معده را پر میکنند اما کالری زیادی به بدن نمیرسانند. با رعایت این رژیم فرد میتواند 3 وعده اصلی و 3 میان وعده هم از خوراکیهای مختلف داشته باشد و در عین حال لاغر شود. اگر قرار بود هر کسی فقط به خودش گرسنگی بدهد و رژیمهای سخت روزهداری بگیرد که دیگر رژیمدرمانی کاربردی نداشت! اگرچه ممکن است یک فرد با اراده، کنترل و گرسنگی شدید برای مدتی وزنش را کم کند اما این باعث ایجاد ولع و حرص زیاد در آن فرد خواهد شد که به محض شکسته شدن تحملش منجر به اضافه وزن شدید میشود. معمولا در افرادی که اینگونه رژیم میگیرند بعد از اینکه رژیمشان شکسته میشود وزنی که بهدست میآورند از وزن اولیهشان خیلی بیشتر خواهد بود.
کدام خوراکیها ورزش را بيحاصل ميکنند؟
در رژیم درمانی علاوه بر مقدار غذا، نوع آن نیز از اهمیت زیادی برخوردار است. برای مثال اگر یک شخص گرسنه حدود 50 گرم چیپس سیبزمینی مصرف کند حدود 400 کیلوکالری انرژی دریافت کرده است اما اینکه یک مسافت 1 کیلومتری را پیادهروی کند فقط حدود 110 کیلوکالری میسوزاند. بنابراین در مسابقهای که بین ورزش و خوراکی پرکالری وجود دارد همیشه خوراکی پرکالری برنده است! ضمن اینکه این خوراکیها به دلیل ماهیت شیمیاییشان خیلی زود باعث گرسنگی مجدد میشوند. به بیان سادهتر50 گرم چیپس ممکن است در عرض يك ساعت احساس سیری خفیف بدهد اما بلافاصله بعد از آن منجر به گرسنگی شدید میشود. در نتیجه این خوراکیها نهتنها کالری خیلی زیادی را در حجم کم به بدن میرسانند بلکه فراوانی گرسنگی را هم طی روز زیاد میکنند. این گرسنگی باعث میشود فرد زیادتر بخورد و تجمع این کالریها در 24 ساعت فوقالعاده بیشتر از نیاز روزانه او خواهد بود.
گرسنگی با اشتها فرق دارد
فردی که میخواهد با رژیم وزنش را کم کند نباید احساس گرسنگی پیدا کند. درواقع حس گرسنگی و اشتها با یکدیگر متفاوت هستند. گرسنگی یک مسئله فیزیولوژیک و طبیعی است و هرکسی گرسنه میشود، باید غذا بخورد. برای مثال اگر کسی چند ساعت غذا نخورده باشد و قند خونش پایین افتاده باشد و احساس سرگیجه و تمایل شدید به غذا خوردن داشته باشد، میگوییم گرسنه است. اما اشتها یک مسئله روانی است یعنی ممکن است فرد برای مثال ناهار خورده و کاملا سیر باشد اما همان لحظه شخص دیگری بیاید و به او یک کاسه بستنی یا یک لیوان آب میوه تعارف کند. در این حالت گرچه فرد سیر است اما بدش نمیآید کمی بستنی یا آب میوه هم بخورد. این احساس، اشتها یا تمایل به خوردن غذا نام دارد. درمورد اشتها هم حتی در رژیمهای کاهش وزن نباید با آن جنگید بلکه باید با آن مدارا کرد. یعنی نه صددرصد اشتها را نفی میکنیم و نه کاملا آزادش میگذاریم. برای مثال در صورت سیر بودن بهتر است فقط 2 تا 3 قاشق چایخوری بستنی بخوریم یا فقط یکپنجم آبمیوه را بنوشیم.