الهه خورشید
متخصص بخش خانه و خانواده
هنگامی که شما از یک حالت روانی متعادل برخوردار باشید آن چنان که ذهنتان در آرامش اندیشه کند و رفتارتان آرام کننده افکار خسته دیگران باشد، نوعی از لحظات شاد و متنوع را برای خود و دیگران فراهم ساخته اید. لحظاتی که عاری از هرگونه استرس، اضطراب و دلهره و نگرانی است.
وقتی آدمها بی دغدغه اوقات خود را سپری کنند راحتتر میتوانند افکار خود را به سمت موضوعات شاد و سرگرم کننده سوق دهند. هنگامی که فکر و ذهن انسان درگیر مسایل استرس زا و بازدارنده میشود، ناخودآگاه در هالهای از غم و اندوه قرار میگیرد که با دنیای شاد و متنوع در جنگ و تضاد است.
برای رهایی از این حالتهای ناخوشایند باید تغییراتی در رفتارمان اعمال کنیم تا افکار بازدارنده را در ذهنمان محدود و افکار شادی زا را افزایش دهد.
1 - بخشش
ما آدمها عادت داریم قوانینی در ذهنمان تدوین میکنیم و هرکسی از آنها سرپیچی کرد، ناراحت میشویم و او را نمیبخشیم. ما فکر میکنیم که با نبخشیدن او را تنبیه میکنیم و موجب سرزنش و ملامت وی میشویم. اما بهتر است بدانیم با نبخشیدن دیگران، بیشترین فشار روانی را به خود وارد میکنیم نه به او، زیرا تا زمانی که به این موضوع خاتمه ندادهایم ذهن ما همین طور درگیر آن موضوع ناراحت کننده است و مدام آن اتفاق را مرور میکند و موجب رنجش خود میشود.
با دیدن فرد مورد نظر دچار استرس میشویم و تمام رفتارهای او برای ما آزار دهنده و تحریک کننده میشود. حتی بعضی مواقع بیجهت از دیگران دلخور میشویم که چرا به او محبت یا مدارا کردهاند. علاوه بر این هنوز معلوم نیست که فرد مورد نظر از این که ما از او دلخور و ناراحتیم و او را نبخشیدهایم نادم و پشیمان است یانه؟! به هر حال چه پشیمان باشد چه نباشد، نبخشیدن دیگران بیش از هر چیزی به خود ما ضربه میزند و باعث دور شدن از لحظات شاد و سرزنده میشود.
2 - محبت
ما به دیگران محبت میکنیم تا به آنها ثابت کنیم دوستشان داریم، محبت ما موجب خوشحالی آنها میشود که در نتیجه خوشحالی آنها ما هم احساس رضایت و خرسندی میکنیم. به همین ترتیب لحضات شاد و زیبایی برای ما و شخصی که مورد محبت ما قرار گرفته است رقم میخورد. هرچه محبت و مهربانی ما به دیگران بیشتر باشد تاثیرشان در شاد زیستن ما بیشتر است. یادمان باشد که محبت به دیگران همیشه حس خوشایندی را در ما بهوجود میآورد.
3 - عدم بدگویی
بد گفتن از دیگران ذهن را در حالت دفاعی قرار میدهد و موجب درگیری ذهنی ما با خودمان میشود. در واقع با بدگویی از دیگران، مجددا رفتار ناراحت کننده او را در ذهن تکرار میکنیم و موجب عصبانیت و آزار خود میشویم. بهتر است رفتارها و اتفاقهای بد را در همان لحظه تولدشان، از بین ببریم و نگذاریم تا با افزایش طول عمرشان بیشتر باعث ناراحتی و خشم ما شوند.
4 - از رنج به فلاکت نرسیم
درد و رنج به انسان تحمیل میشود ولی فلاکت را خود او انتخاب میکند! بعضی از اتفاقات در زندگی غیرقابل کنترل است مانند مرگ، بلایای طبیعی و بیماری. احتمال این که هرکدام از این اتفاقات در زندگی ما رخ دهد کم نیست و هر لحظه امکان وقوع آن وجود دارد، اما چگونگی پذیرفتن آنها موضوعی است که بین آدمهای مختلف متفاوت است و نتایج سرنوشت سازی را در پی دارد.
وقتی در شهری زلزله میآید و یک نفر تمام اعضای خانوادهاش را از دست میدهد و تنها خودش زنده میماند، راههای متفاوتی برای ادامه زندگیاش پیش رو دارد. میتواند تا آخر عمر یک گوشه بنشیند و به گریه و زاری بپردازد و ... . میتواند غم و غصه از دست دادن عزیزان را به این دلیل که دیگر کاری از او ساخته نیست، رها کند و با تمام قوا به ادامه زندگی خود بپردازد و با این کار موجب خوشبختی و خود و افتخار از دست رفتگان شود. در واقع به جای اینکه از مشکل پیش آمده خود را به فلاکت و بدبختی برساند، آن را رها کرده و برای بقا و تداوم خوشبختی خود تلاش میکند.
5 - دوست داشتن خود
قبل از اینکه از دیگران توقع داشته باشیم ما را دوست بدارند، خودمان، دوستدار خود باشیم. خیلیها از این که خود را دوست بدارند احساس رضایت نمیکنند اما تا ما خودمان را باور نکنیم و نپذیریم، نمیتوانیم ذهن پویایی داشته باشیم. باید هرچه هستیم را بپذیریم چه خوب چه بد، برای خوب بودن همیشه میشود تلاش کرد و مهم این است که خودمان را دوست داشته باشیم تا برای خوب بودنمان تلاش کنیم. نقصهای خود را ببخشیم و بدانیم که دیگران هم به گونه ای خودکار آنها را نادیده میگیرند. همان طور که دیگران هم کاستیهایی دارند و برای ما خیلی ناراحت کننده نیستند، پس بهتر است با خود آشتی کنیم و به جای شرم و تاسف از آن چه نتوانستهایم، برای رسیدن به آن تا آخرین توان تلاش کنیم.
6 - با افکار و سخنان بیهوده موجب آزار خود و دیگران نشویم
سخنانی که موجب تنش و استرس میشود گفتنشان روا نیست. بهتر است هر مطلب و گله و شکایتی را به زبان نیاوریم. کمی گذشت در چنین مواقعی باعث جلوگیری از جروبحثهای بیهوده و اوقات تلخیهای کسل کننده میشود.
7 - با کودکان بازی کنیم
رفتن به دنیای کودکان خالی از لطف نیست. یادآوری دوران کودکی لحظات زیبای را برای آدمها رقم میزند، ضمن این که دنیای کودکان دنیای شاد و زیبایی است و بد نیست گاه گاهی به آن سری بزنیم.
وقتی آدمها بی دغدغه اوقات خود را سپری کنند راحتتر میتوانند افکار خود را به سمت موضوعات شاد و سرگرم کننده سوق دهند. هنگامی که فکر و ذهن انسان درگیر مسایل استرس زا و بازدارنده میشود، ناخودآگاه در هالهای از غم و اندوه قرار میگیرد که با دنیای شاد و متنوع در جنگ و تضاد است.
برای رهایی از این حالتهای ناخوشایند باید تغییراتی در رفتارمان اعمال کنیم تا افکار بازدارنده را در ذهنمان محدود و افکار شادی زا را افزایش دهد.
1 - بخشش
ما آدمها عادت داریم قوانینی در ذهنمان تدوین میکنیم و هرکسی از آنها سرپیچی کرد، ناراحت میشویم و او را نمیبخشیم. ما فکر میکنیم که با نبخشیدن او را تنبیه میکنیم و موجب سرزنش و ملامت وی میشویم. اما بهتر است بدانیم با نبخشیدن دیگران، بیشترین فشار روانی را به خود وارد میکنیم نه به او، زیرا تا زمانی که به این موضوع خاتمه ندادهایم ذهن ما همین طور درگیر آن موضوع ناراحت کننده است و مدام آن اتفاق را مرور میکند و موجب رنجش خود میشود.
با دیدن فرد مورد نظر دچار استرس میشویم و تمام رفتارهای او برای ما آزار دهنده و تحریک کننده میشود. حتی بعضی مواقع بیجهت از دیگران دلخور میشویم که چرا به او محبت یا مدارا کردهاند. علاوه بر این هنوز معلوم نیست که فرد مورد نظر از این که ما از او دلخور و ناراحتیم و او را نبخشیدهایم نادم و پشیمان است یانه؟! به هر حال چه پشیمان باشد چه نباشد، نبخشیدن دیگران بیش از هر چیزی به خود ما ضربه میزند و باعث دور شدن از لحظات شاد و سرزنده میشود.
2 - محبت
ما به دیگران محبت میکنیم تا به آنها ثابت کنیم دوستشان داریم، محبت ما موجب خوشحالی آنها میشود که در نتیجه خوشحالی آنها ما هم احساس رضایت و خرسندی میکنیم. به همین ترتیب لحضات شاد و زیبایی برای ما و شخصی که مورد محبت ما قرار گرفته است رقم میخورد. هرچه محبت و مهربانی ما به دیگران بیشتر باشد تاثیرشان در شاد زیستن ما بیشتر است. یادمان باشد که محبت به دیگران همیشه حس خوشایندی را در ما بهوجود میآورد.
3 - عدم بدگویی
بد گفتن از دیگران ذهن را در حالت دفاعی قرار میدهد و موجب درگیری ذهنی ما با خودمان میشود. در واقع با بدگویی از دیگران، مجددا رفتار ناراحت کننده او را در ذهن تکرار میکنیم و موجب عصبانیت و آزار خود میشویم. بهتر است رفتارها و اتفاقهای بد را در همان لحظه تولدشان، از بین ببریم و نگذاریم تا با افزایش طول عمرشان بیشتر باعث ناراحتی و خشم ما شوند.
4 - از رنج به فلاکت نرسیم
درد و رنج به انسان تحمیل میشود ولی فلاکت را خود او انتخاب میکند! بعضی از اتفاقات در زندگی غیرقابل کنترل است مانند مرگ، بلایای طبیعی و بیماری. احتمال این که هرکدام از این اتفاقات در زندگی ما رخ دهد کم نیست و هر لحظه امکان وقوع آن وجود دارد، اما چگونگی پذیرفتن آنها موضوعی است که بین آدمهای مختلف متفاوت است و نتایج سرنوشت سازی را در پی دارد.
وقتی در شهری زلزله میآید و یک نفر تمام اعضای خانوادهاش را از دست میدهد و تنها خودش زنده میماند، راههای متفاوتی برای ادامه زندگیاش پیش رو دارد. میتواند تا آخر عمر یک گوشه بنشیند و به گریه و زاری بپردازد و ... . میتواند غم و غصه از دست دادن عزیزان را به این دلیل که دیگر کاری از او ساخته نیست، رها کند و با تمام قوا به ادامه زندگی خود بپردازد و با این کار موجب خوشبختی و خود و افتخار از دست رفتگان شود. در واقع به جای اینکه از مشکل پیش آمده خود را به فلاکت و بدبختی برساند، آن را رها کرده و برای بقا و تداوم خوشبختی خود تلاش میکند.
5 - دوست داشتن خود
قبل از اینکه از دیگران توقع داشته باشیم ما را دوست بدارند، خودمان، دوستدار خود باشیم. خیلیها از این که خود را دوست بدارند احساس رضایت نمیکنند اما تا ما خودمان را باور نکنیم و نپذیریم، نمیتوانیم ذهن پویایی داشته باشیم. باید هرچه هستیم را بپذیریم چه خوب چه بد، برای خوب بودن همیشه میشود تلاش کرد و مهم این است که خودمان را دوست داشته باشیم تا برای خوب بودنمان تلاش کنیم. نقصهای خود را ببخشیم و بدانیم که دیگران هم به گونه ای خودکار آنها را نادیده میگیرند. همان طور که دیگران هم کاستیهایی دارند و برای ما خیلی ناراحت کننده نیستند، پس بهتر است با خود آشتی کنیم و به جای شرم و تاسف از آن چه نتوانستهایم، برای رسیدن به آن تا آخرین توان تلاش کنیم.
6 - با افکار و سخنان بیهوده موجب آزار خود و دیگران نشویم
سخنانی که موجب تنش و استرس میشود گفتنشان روا نیست. بهتر است هر مطلب و گله و شکایتی را به زبان نیاوریم. کمی گذشت در چنین مواقعی باعث جلوگیری از جروبحثهای بیهوده و اوقات تلخیهای کسل کننده میشود.
7 - با کودکان بازی کنیم
رفتن به دنیای کودکان خالی از لطف نیست. یادآوری دوران کودکی لحظات زیبای را برای آدمها رقم میزند، ضمن این که دنیای کودکان دنیای شاد و زیبایی است و بد نیست گاه گاهی به آن سری بزنیم.