B a R a N
مدير ارشد تالار
در فاصله 33 کيلومتري از کانال سوئز در مصر قدري به سمت غربي ترعه اي يافته شد که بسيار مهم است . کتيبه از 12 سطر تشکيل شده و بخط فارسي باستان است . در زير آن کتيبه ، به خط و زبان عيلامي هم کنده شده است . پشت آن به خط قديم مصريان همان مضمون کتيبه بطرز مفصلتري بيان گرديده . اين کتيبه راجع به حفر ترعه بين دو رود نيل و بحر احمر است .
لازم بذکر است که دومين فرعون سلسله بيست و ششم مصر به نام نخو ( 659 - 594 ق . م ) کندن ترعه بين رود نيل و بحر احمر را شروع کرد ولي به اتمام نرسانيد . داريوش بزرگ ( 521 - 486 ق . م ) تکميل اين کار را دستور داد و کار انجام گرفت و کندن ترعه به پايان رسيد . ترعه به اندازه اي پهن بود که دو کشتي بزرگ با سه رديف پاروزن مي تواستند از کنار هم رد شوند و در عرض چهار روز طي طزيق مي نمودند .
ترجمه کتيبه به فارسي به نقل از « فرمانهاي شاهنشاهان هخامنشي ، رلف نارمن شارپ »
بند 1 - خداي بزرگي ( است ) اهورمزدا که آن آسمان را آفريد . که اين زمين را آفريد ، که مردم را آفريد ، که شادي مردم را قرار داد ( آفريد ) ، که داريوش را شاه کرد ، که به داريوش شاه شهرياري را که بزرگ ( و ) داراي اسبان خوب و مردان خوب است ارزاني فرمود .
بند 2 - من داريوش شاه بزرگ ( هستم ) ، شاه شاهان ، شاه کشورهاي داراي همه گونه مردم ، شاه در اين زمين بزرگ و دور و دراز ، پسر ويشتاسپ ، هخامنشي .
بند 3 - داريوش شاه گويد : من پارسي هستم . از پارس مصر را گرفتم . فرمان کندن اين ترعه را دادم ، از رودخانه ( اي ) به نام نيل که در مصر جاري است تا دريايي که از پارس مي رود ، پس از آن اين ترعه کنده شد چنانکه فرمان دادم و کشتيها از مصر از وسط اين ترعه بسوي پارس روانه شدند چنانکه مرا ميل بود .
لازم بذکر است که دومين فرعون سلسله بيست و ششم مصر به نام نخو ( 659 - 594 ق . م ) کندن ترعه بين رود نيل و بحر احمر را شروع کرد ولي به اتمام نرسانيد . داريوش بزرگ ( 521 - 486 ق . م ) تکميل اين کار را دستور داد و کار انجام گرفت و کندن ترعه به پايان رسيد . ترعه به اندازه اي پهن بود که دو کشتي بزرگ با سه رديف پاروزن مي تواستند از کنار هم رد شوند و در عرض چهار روز طي طزيق مي نمودند .
ترجمه کتيبه به فارسي به نقل از « فرمانهاي شاهنشاهان هخامنشي ، رلف نارمن شارپ »
بند 1 - خداي بزرگي ( است ) اهورمزدا که آن آسمان را آفريد . که اين زمين را آفريد ، که مردم را آفريد ، که شادي مردم را قرار داد ( آفريد ) ، که داريوش را شاه کرد ، که به داريوش شاه شهرياري را که بزرگ ( و ) داراي اسبان خوب و مردان خوب است ارزاني فرمود .
بند 2 - من داريوش شاه بزرگ ( هستم ) ، شاه شاهان ، شاه کشورهاي داراي همه گونه مردم ، شاه در اين زمين بزرگ و دور و دراز ، پسر ويشتاسپ ، هخامنشي .
بند 3 - داريوش شاه گويد : من پارسي هستم . از پارس مصر را گرفتم . فرمان کندن اين ترعه را دادم ، از رودخانه ( اي ) به نام نيل که در مصر جاري است تا دريايي که از پارس مي رود ، پس از آن اين ترعه کنده شد چنانکه فرمان دادم و کشتيها از مصر از وسط اين ترعه بسوي پارس روانه شدند چنانکه مرا ميل بود .