با اسم کاربری نفر قبلیت شعر بگو ...

[Maryam]

من تمنا کردم​

​

که تو با من باشی​

​

وتوپاسخ دادی​

​

هرگز هرگز​

​

پاسخی سخت و درشت​

​

و مرا غصه این هرگز کشت...​

​

 

[baroon]

تمنّا آمدی ، قدری نبودی
ولیکن آمدی سایلنت بودی
خودم دیشب کشفیدم تورا خوب:49:
نگفتی آمدی مسکوت بودی

:50::زبون:

ویرایش:
به به به افتخار ورود دوباره ی شما دو تا شعر تراویدیم :نیش:
​

​

 

[mahdis]

بارونو دوس دارم هنوز......چون اونو یادم میاره....حس میکنم پیش منه...وقتی که بارون میباررررررره...:نیش:

 

[baroon]

یاد باد آن نیمه شب هایی که با این دختر شیرین زبان

جعبه ی چت منفجر می کردیم و اشک در چشم می گفتیم مهدیس الأمان​

:شاد:​

 

[South Boy]

باز باران با ترانه با گوهرای فراوان میخورد

بر درو دیوار میشکند دست و پایی

میزند بر ایوان خوانه
-----------------------------------------------------

ادامش نمیاد شاعریم برا خودم :نیش:
​

 

[تاوان]

ز طرح روی امضای تو پیداست
به ورزش مسلک و آیینه داری
مگر از بازیه دنیا چه دیدی
که اینگونه سگر اندیشه داری

 

[تاوان]

هر کی نام کاربری منو به فلاکس تشبیه بنه خودش بدونه عواقب بدی داره :غش2:

 

[amininho]

شیلاکس دیجیتالی
تو امضات [ ιι ]داری؟

 

[South Boy]

ای امین هو کمبود آواتر بود

که رفتی بر خود چنین جانوری گزین کردی

ای هو:نیش:
​

 

[Mahdi Askari]

بابا نام کاربری نیست که اگه خود حافظ هم بودی این نام رو می دیدی حس شعرت می پرید
:غش:

 

[یاسی جون]

من گفتم بیام یه کمکی بهتون بکنم شعر خوب بگین (لفطا)

 

[BLaDe]

یاسی جون غمو چشم انتظاری یاسی همدم من
فقط این مونده از تو یادگاری یاسی همدم من ... :نیش:
​

 

[ahmad reza]

مهسا تو را من چشم در راهم :غش2::غش2:
شباهنگام كه ميگرند در خواب نشانه تو را من چشم در راهم:غش2:

 

[BLaDe]

احمد رضا تو چه کردی با خود ؟؟؟
که اگر می بودی دنیا گلستان میشد...:نیش:

ای مرد حذر کن تا به کی دوری
کمی هم مدارا کن بر این غم صبوری

به به باید شاعر میشدم من ...:غش2:
​

 

[amininho]

ای مهسای زبان دان
با زبان می خوای بری انگلستان؟


​

 

[تاوان]

امین آواتارت کرده مرا کیش
چرا داری کمی تا قسمتی ریش
بدان تیغ است و زیلت در مغازه
بزن جانم دلم را کرده ای ریش
:نیش:

 

[baroon]

بسی تاپیکمان را حال دادین
فلاکس گل، انجمن را چای دادین؟​

​

:10:​

 

[تاوان]

بوی بارون بوی کاه گلای دیوار
صدای زیرو زیر در صدای زیوار
شنیدم گفته ای من رو نگفتم
بیخی بردار قندت را تو این بار

 

[پارسا مرزبان]

ز باران چون شنیدی این ترانه
بریز آن چای شیلاکس جان بی بهانه
:دوست:

​

 

[تاوان]

پارسا ل بهار دسته جمعی رفته بودیم زیارت
ادمین نگار و بارون نیومدند خوش گذشت
صدای این دختره مخ منو میبره
بارون که دیگه هیچی از همشون بدتره