یه روز تو زندگی تو یه خوب یه همدرد شدم
امروز بی تو با همه غریبه و سرد شدم
تازه گلهای عشقمون اگه برات عزیز نیست
عاقبت باغچه ی ما فصلی به جز پاییز نیست
***
اگه تو بارونی و من زیر چترت نیستم
اگه توی این شهر شلوغ مرهم دردت نیستم
من می پذیرم عشقمون چیزی به جز بن بست نیست
آیا هنوز توی دلت جایی واسه من هست ؟! نیست
***
اگه چشات از دیدنم یه روزی دل میکنه
می پذیرم چون میدونم تنهایی سهم منه
بی تو اگر این روزگار به جونم زخم میزنه
سعی می کنم بجنگم با نبودنت یک تنه
اگه در مسر ما هیچ چراغ روشنی نیست
می پذیرم این شکستو چون همیشه خواستنی ها داشتنی نیست
***
اگه تو بارونی و من زیر چترت نیستم
اگه توی این شهر شلوغ مرهم دردت نیستم
من می پذیرم عشقمون چیزی به جز بن بست نیست
آیا هنوز توی دلت جایی واسه من هست ؟! نیست