• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.

کلاس درس زبان انگلیسی

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و پنجم : آشنایی با زمان گذشته استمراری ( Past Continuous Tense ) ( قسمت دوم )

کاربرد زمان گذشته استمراری :



1. بیان کاری که در زمان یا دوره معینی در گذشته ادامه داشته است. مثال :

He was swimming at 3 o'clock yesterday.

او دیروز ساعت 3 در حال شنا کردن بود.

We were taking our exams all last week.

ما تمام هفته گذشته در حال امتحان دادن بودیم.




2. بیان کاری که در گزشته ادامه داشته و کار دیگری با آن تلاقی می کند. در این حالت کار دوم را که زمان کوتاه تری به طول می انجامد ، با گذشته ساده بیان می کنیم. مثال :
I was walking in the street when it started to rain.

ما در حال پیاده روی در خیابان بودیم که باران شروع به باریدن کرد.




3. بیان کارهایی که همزمان با هم در گذشته مدتی ادامه داشته اند. مثال :
My father was reading a newspaper while my mother was washing the dishes.

پدرم روزنامه می خواند در حالی که مادرم مشغول شستن ظرف ها بود.




4. بیان پیشرفت تدریجی کاری در گذشته بدون ذکر قید زمان. مثال :
It was getting dark.

هوا کم کم تاریک می شد.




5. بیان توصیفات در داستان ها. ( اما برای شرح وقایع و اعمال در داستان ها ، گذشته ساده به کار می رود ). مثال :
The sun was shining. People were sitting under the trees or walking around the park. Suddenly a car drove into the park.


خورشید می درخشید. مردم زیر درختان نشسته بودند یا اطراف پارک قدم می زدند. ناگهان اتومبیلی وارد پارک شد.



6. بیان کارها و وضعیت های موقتی در زمان گذشته. برای وضعیت های پایدارتر معمولا از گذشته ساده استفاده می نماییم. ) مثال :
It happened while I was living in Paris last year.

پارسال که در پاریس زندگی می کردم آن واقعه رخ داد.

I lived in Paris for ten years when I was a child.

هنگامی که من یک بچه بودم به مدت ده سال در پاریس زندگی کردم.



نکات مهم




نکته 1 : افعال غیر حرکتی ( مانند want و know ) در زمان گذشته استمراری به کار برده نمی شوند. در عوض از زمان گذشته ساده استفاده می شود. مثال :
We were good friends. We knew each other well.

ما دوستان خوبی بودیم. ما یکدیگر را به خوبی می شناختیم. ( were knowing نادرست است. )

I was enjoying the party, but Chris wanted to go home.

من از مهمانی لذت می بردم اما کریس می خواست به خانه برود. ( were wanting نادرست است. )



نکته 2 : جملات زیر را با هم مقایسه کنید :
He was cooking the dinner when they arrived.
او مشغول پختن شام بود که آنها رسیدند.
He cooked the dinner when they arrived.
موقعی که آنها رسیدند او شام را پخت.
در جمله اول او پختن شام را قبل از ورود آنها شروع کرده بود و هنگام ورود آنها عمل پختن شام همچنان ادامه داشت. در جمله دوم آنها رسیدند و سپس او شام را پخت.

نکته 3 : می توان قبل از فعل گذشته استمراری از حروف ربط when ، while یا as استفاده نمود. مثال :
I met her when / while / as we were working for the same company.
من او را موقعی ملاقات کردم که ما برای یک شرکت کار می کردیم.

اما قبل از گذشته ساده تنها while را می توان به کار برد. مثال :
When I met her, we were working for the same company.
نکته 4 : برای ابراز گله مندی از یک عمل تکراری ، قید تکرار always را بین was / were و فعل دارای ing قرار می دهند. مثال :
He was always leaving his dirty clothes on the floor.
او همیشه لباس های کثیفش را روی زمین رها می کرد.

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و ششم : آشنایی با اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش

اسم ها

اسم‌ها گسترده‌ترين اقسام کلمات را تشکيل مي‌دهند. بطور کلی‌ در زبان انگليسی‌ مي‌توان اسامی‌ را در دو دسته طبقه‌بندی‌ کرد: اسامی‌ قابل شمارش و اسامی‌ غير قابل شمارش:
اسامی‌ قابل شمارش آن دسته از اسامی‌ هستند که می‌توانند شمرده شوند. اين بدين معنی‌ است که مي‌تواند بيش از يکی‌ از آنها وجود داشته باشد.
اسامی‌ غير قابل شمارش اسامی‌ هستند که قابل شمردن نيستند (مانند water يا آب). اين اسامی‌ تنها بصورت مفرد بکار می‌روند و حالت جمع ندارند.

چند مثال
1- اسامی‌ قابل شمارش:

جمع

[TD="align: center"]مفرد[/TD]

[TR]
[TD="align: center"]the boys[/TD]
[TD="align: center"]the boy[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]some answers[/TD]
[TD="align: center"]an answer[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]those cars[/TD]
[TD="align: center"]that car[/TD]
[/TR]

2- اسامی‌ غير قابل شمارش:

paper, wood, coal, silk, wool, cotton

[TD="align: right"]بسياری‌ از مواد و مصالح[/TD]

[TR]
[TD="align: left"]gold, iron, silver, steel[/TD]
[TD="align: right"]فلزات[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: left"]fish, fruit, sugar, meat, cheese, bread[/TD]
[TD="align: right"]مواد غذايی‌[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: left"]water, oil, milk, tea, air, steam, oxygen[/TD]
[TD="align: right"]مايعات و گازها[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: left"]money, music, noise, land, hair, ice, snow [/TD]
[TD="align: right"]چيزهای‌ ديگر[/TD]
[/TR]


ويژگيهای‌ اسامی‌ قابل شمارش و غير قابل شمارش
اسمهای‌ قابل شمارش:
1- مي‌توانند به دنبال an، a يا one بيايند.
2- مي‌توانند به دنبال these، few، many و those بيايند.
3- مي‌توانند به دنبال يک عدد (مثلاً two ،three و ...) بيايند.
مثال:

غير قابل شمارش

[TD="align: center"]قابل شمارش[/TD]

[TR]
[TD="align: center"](not: ... a good work.)[/TD]
[TD="align: center"]I have a good job.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"](not: ... Those foods.)[/TD]
[TD="align: center"]Those meals were delicious.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"](not: ... two breads.)[/TD]
[TD="align: center"]I bought two loaves.[/TD]
[/TR]


اسمهای‌ غير قابل شمارش:
1- نمي‌توانند با حروف تعريف نامعين (a و an) بکار روند، بلکه بايد با some مورد استفاده قرار بگيرند.
2- مي‌توانند به دنبال much و little بيايند.
3- به راحتی‌ می‌توانند به دنبال اصطلاحاتی‌ از قبيل most of the، all of the، all the و half the بيايند.
مثال:

قابل شمارش

[TD="align: center"]غير قابل شمارش[/TD]

[TR]
[TD="align: center"](not: ... made of trees.)[/TD]
[TD="align: center"]It's made of wood.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"](not: ... too much vehicle.)[/TD]
[TD="align: center"]There's too much traffic.[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"](not: ... all the table.)[/TD]
[TD="align: center"]I sold all the furniture.[/TD]
[/TR]



cup_coffee.png

چند نکته


[TR]
[TD]1- می تـوان بسيـاری‌ از اسم های غير قابل شمارش را بـا استفـاده از بعضی کلمات و عبارات، به قابل شمارش تبديل کرد. از جمله می‌توان به
a piece of، a bit of ، a little bit of،‌ pieces of و bits of اشاره کرد:

  • I bought a piece of furniture at the market.
    [*]I want to give you two bits of advice.

2- لغت news مانند يک اسم جمع به نظر مي‌رسد، ولی در حقيقت يک اسم مفرد غير قابل شمارش است:

  • There is no important news in the newspapers.


[/TD]
[/TR]


جمع
بيشتر اسمها قابل شمارش هستند و می‌توانند به صورت جمع درآيند. معمولاً برای‌ اينکه يک اسم مفرد به صورت جمع درآيد، يک -s به انتهای‌ آن اضافه می‌کنيم:
cat, cats
face, faces
boy, boys
ولی‌ آن دسته از اسامی‌ که به ch، x، z، s يا sh ختم می‌شوند، -es می‌گيرند:
bus, buses
box, boxes
brush, brushes
watch, watches
در ضمن اسمهايی‌ کـه به يک حرف بي‌صدا و y ختم می‌شوند، y را حذف کرده و به جای‌ آن ies می‌گذاريم:
baby, babies
country, countries
fly, flies
try, tries
اسامی‌ جمع بی‌قاعده
1- بعضی‌ از اسمها را با تغيير حروف صدادار آنها، به حالت جمع در می‌آوريم:
geese.jpg


مفرد

[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]جمع[/TD]
[TD="align: center"]
[/TD]

[TR]
[TD="align: center"]man[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]men[/TD]
[TD="align: left"]مرد(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]woman[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]women[/TD]
[TD="align: left"]زن‌(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]mouse[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]mice[/TD]
[TD="align: left"]موش(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]foot[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]feet[/TD]
[TD="align: left"]پا(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]tooth[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]teeth[/TD]
[TD="align: left"]دندان(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]goose[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]geese[/TD]
[TD="align: left"]غاز(ها)[/TD]
[/TR]

2- بسياری‌ از اسمهايی‌ که به -f يا -fe ختم می‌شوند، هنگام جمع اين -f يا -fe به -ves تبديل می‌شود:
wolves.jpg

calf

[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]calves[/TD]
[TD="align: left"]گوساله(ها)[/TD]

[TR]
[TD="align: center"]half[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]halves[/TD]
[TD="align: left"]نيمه‌(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]knife[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]knives[/TD]
[TD="align: left"]چاقو(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]leaf[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]leaves[/TD]
[TD="align: left"]برگ(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]life[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]lives[/TD]
[TD="align: left"]جان(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]loaf[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]loaves[/TD]
[TD="align: left"]قرص(های‌) نان[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]shelf[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]shelves[/TD]
[TD="align: left"]قفسه(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]thief[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]thieves[/TD]
[TD="align: left"]دزد(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]wife[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]wives[/TD]
[TD="align: left"]همسر(ها)[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]wolf[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]wolves[/TD]
[TD="align: left"]گرگ(ها)[/TD]
[/TR]

3- اسم بعضی‌ از حيوانات در حالت جمع هيچ تغييری‌ نمی‌کند:
deer آهو(ها)
sheep گوسفند(ها)
fish ماهی‌(ها)
و نيز آن دسته از اسامی‌ مليتها که به -ese يا -ss ختم می‌شوند:

a Chinese

[TD="align: center"]يک چينی‌[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]two Chinese[/TD]
[TD="align: left"]دو چينی‌[/TD]

[TR]
[TD="align: center"]one Swiss[/TD]
[TD="align: center"]يک سوييسی‌[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: center"]some Swiss[/TD]
[TD="align: left"]چند سوييسی‌[/TD]
[/TR]

همچنين آن دسته از اسامی‌ که به اعداد و مقياسها اشاره مي‌کنند، هنگاميکه بعد از يک عدد و ... واقع می‌شوند:
two hundred
three dozen
4- بسياری‌ از اسمهايی‌ که ريشه خارجی‌ دارند (مثلاً لاتين، فرانسه يا يونانی‌)، گاهی‌ حالت جمع خود را حفظ می‌کنند:

cactus

[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]cacti/cactuses[/TD]

[TR]
[TD="align: center"]octopus[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]octopi/octopuses[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]syllabus[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]syllabi/syllabuses[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]alga[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]algae[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]larva[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]larvae[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]nebula[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]nebulae[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]index[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]indices/indexes[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]analysis[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]analyses[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]thesis[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]theses[/TD]
[/TR]
[TR]
[TD="align: center"]phenomenon[/TD]
[TD="align: center"][/TD]
[TD="align: left"]phenomena[/TD]
[/TR]


حالت ملكی‌
اسمها دارای‌ يك حالت ملكی‌ می‌باشند كه در آن به اسمهای‌ مفرد (و نيز اسامی‌ جمعی‌ كه به s ختم نمي‌شوند) 's و به اسامی‌ جمع -' (يک آپاستروف) اضافه می‌شود:

  • my daughter's room اتاق دخترم
    my daughters' room اتاق دخترهايم

    [*]men's clothes لباسهای‌ مردانه
    [*]your friend's new car ماشين جديد دوستتان
    [*]the boy's teacher معلم آن پسر
    [*]the students' hostel خوابگاه دانشجويان

حالت ملکی‌ را اغلب به صورت ديگری‌ هم می‌توان بيان کرد: (قاعده: X's Y= the Y of X)
my daughters' room = the room of my daughters
the ship's side = the side of the ship
اما بهتر است آنجا که صحبت از انسان، گروههای‌ انسانی‌ (مانند دولتها، کميته‌ها، هيئتها و...)، کشورها، حيوانات و... به ميان می‌آيد از همان ساختار X's Y استفاده شود.

 

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و ششم : آشنایی با اسامی قابل شمارش و غیر قابل شمارش ( قسمت دوم )

اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش :

اسامي شمارشي به اسامي گفته مي شود که قابل شمارش هستند. مانند کتاب ، ميز و ... اسم جمع اين اسامي با s (و يا es) همراه مي باشد. مانند: books , tables
اسامي غير شمارشي به اسامي گفته مي شود که قابل شمارش نيستند. مانند آب، نمک، حبوبات و ...
اسامي غير شمارشي بصورت مفرد در جمله ظاهر مي شوند و هنگامي که بخواهيم اسامي غير شمارشي را بصورت جمع در جمله بکار ببريم از عبارتهايي نظير قطعه ، ليوان ، کيلو و ... بسته به نوع اسم استفاده مي کنيم.
مثال :
two glasses of water دو ليوان آب
two kilos of rice دو کيلو برنج
three pieces of bread سه تکه نان

توجه: فعل اسامي غير قابل شمارشي، بصورت مفرد در جملات بکار مي رود. مثال:
Fat isn’t good for you.
چربي براي شما خوب نيست
Mathematics is my favorite subject.
رياضيات موضوع مورد علاقه من است


توجه: ماقبل اسامي غير قابل شمارش از a, an استفاده نمي شود. ولي مي توان از the هنگامي که به اشياي خاصي اشاره مي شود استفاده نمود. مانند: the water


کاربرد Quantifier ها :

quantifiers (لغاتي که بيانگر کميت و تعداد مي باشند) به کلماتي اطلاق مي شود که قبل از اسم (شمارشي يا غير شمارشي) آمده و کميت آنرا مشخص مي کند. پرکاربردترين quantifier ها عبارتند از:all(100%), most(90%), a lot of(80%), lots of(80%), many(80%), much(80%), some(70%), any(70%), a few(30%), a little(30%), few(10%), little(10%), none(0%)
به مثالهاي زير توجه نماييد:All of us will die one day.
يک روز همه ما خواهيم مرد
Most people say that they will get married.
بيشتر مردم مي گويند که آنها ازدواج خواهند کرد
Many people will learn how to drive a car.
اغلب مردم رانندگي را خواهند آموخت
Some people will have large family.
بعضي از مردم خانواده بزرگ خواهند داشت
A few people will not get married.
تعداد کمي از مردم ازدواج نخواهند کرد
Few people are going to have ten children.
بسيار اندکند کساني که مي خواهند ده فرزند داشته باشند
No one can live without water.
هيچکس بدون آب زنده نخواهد ماند

quantifier هاي زير فقط براي اسامي شمارشي بکار مي روند :many, a few, few
quantifier هاي زير فقط براي اسامي غير قابل شمارشي بکار مي روند :much, a little, little
کاربرد a few, few :

a few به معني (تعداد خيلي کم) تنها قبل از اسامي شمارشي بکار مي رود. مانند few books (تعداد کمي کتاب) a little به معني (مقدار خيلي کم) تنها قبل از اسامي غير شمارشي بکار مي رود. مانند a little water (مقدار خيلي کمي آب) مثال :I have a few apples. من تعداد کمي سيب دارم
I have a little water. من مقدار کمي آب دارم

کاربرد some, any :

some به معني چندتايي و مقداري ماقبل اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش در جملات مثبت بکار مي رود. مثال:
I’ve got some oranges.
من تعدادي پرتقال دارم
I’ve got some water.
من مقداري آب دارم


از آنجاييکه some تنها در جملات مثبت بکار مي رود، بجاي آن در جملات منفي و سوالي از any استفاده مي شود. مثال:
I haven’t got any apples.
من هيچ سيبي ندارم
Have you got any bread?
آيا مقداري نان داريد؟


توجه: همانگونه که ذکر شد، some و any ماقبل اسامي غير قابل شمارش و همچنين اسامي قابل شمارش جمع بکار برده مي شوند.
کاربرد much, many, a lot of :

much به معني مقدار زياد ماقبل اسامي غير قابل شمارش و در جملات منفي و سوالي بکار مي رود. مثال:ل:
How much water is there?
There isn’t much water.


many به معني تعداد زياد ماقبل اسامي قابل شمارش جمع و در جملات منفي و سوالي بکار مي رود. مثال:
How many oranges are there?
There aren’t many eggs.


a lot of به معني تعداد و مقدار زياد بجاي much و many ماقبل اسامي قابل شمارش و غير قابل شمارش و در جملات مثبت بکار مي رود. مثال:
There are a lot of oranges.
There is a lot of water.


 

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و هفتم : آشنایی با زمان گذشته کامل ( Past Perfect Tense ) ( قسمت اول )

ساختار :


…+ had + p.p+ فاعل

مثال :

I had gone= I'd gone رفته بودم
You had gone= You'd gone رفته بودی
He had gone=He'd goneرفته بود
She had gone=She'd goneرفته بود
It had gone=It'd goneرفته بود
We had gone=We'd goneرفته بودیم
You had gone=You'd gone رفته بودید
They had gone=They'd goneرفته بودند



طرز سوالی کردن :

? ...+ p.p + فاعل + Had

برای سوالی کردن جملi گذشته کامل ، فعل کمکی had را به ابتدای جمله منتقل می نماییم. مثال :





  • [*=center]We had visited that place before.


ما قبلا از آن مکان دیدن کرده بودیم.

?
Had we visited that place beforeآیا ما قبلا از آن مکان دیدن کرده بودیم.



طرز منفی کردن :

....+ had not / hadn't + p.p +
فاعل



برای منفی کردن جملات گذشته کامل ، کافی است که بعد از had ، not بیاوریم یا از فرم مخفف یعنی hadn't استفاده کنیم. مثال :

He had spoken to several people
او با افراد زیادی صحبت کرده بود.

He had not / hadn't spoken to several people

او با افراد زیادی صحبت نکرده بود.


 

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و هفتم : آشنایی با زمان گذشته کامل ( Past Perfect Tense ) ( قسمت دوم )

طرز سوالی منفی کردن :
?... +p.p + فاعل +Hadn't

?... +not + p.p+ فاعل +Had



.She'd tried to solve the problem
او تلاش کرده بود آن مسئله را حل کند.
?Hadn't she tried to solve the problem
آیا او تلاش نکرده بود آن مسئله را حل کند ؟
?Had she not tried to solve the problem
آیا او تلاش نکرده بود آن مسئله را حل کند ؟

طرز پاسخ دادن : به مثال های زیر توجه کنید :



1. ?Had you done your homework before 8
.Yes,I had. I had done it before 8
.No,I hadn't. I hadn't done it before 8



2. ?Had they walked home when you arrived
.Yes,they had. they had walked home when I arrived

.No,they hadn't. they hadn't walked home when I arrived

کاربرد زمان گذشته کامل ( ماضی بعید ) :

1. بیان کاری که قبل از عمل یا زمانی در گذشته انجام شده باشد. مثال :


.When he came into the class, the teacher had begun the lesson
وقتی او وارد کلاس شد ، معلم درس را شروع کرده بود.

.My mother had washed the dishes before 10 PM
مادرم قبل از ساعت 10 شب ظرفها را شسته بود.


2. در جملات شرطی نوع سوم ( گذشته غیر واقعی ) بعد از if یا unless . مثال :


If I had known you were at home, I would have called you.

اگر میدانستم که در خانه بودی ، به تو تلفن میکردم.

3. در جملات آرزو ( I wish ) چنانچه مربوط به زمان گذشته باشند. مثال :

.I wish he had found my book yesterday

ای کاش او دیروز کتابم را پیدا کرده بود.


4. بعد از would rather و ساختار It was the first / second / ... time


.I would rather you had told her the truth
بهتر بود حقیقت را به او می گفتید.

.
It was the second time he had made the same mistake
این دومین باری بود که همان اشتباه را مرتکب می شد.

 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و هفتم : آشنایی با زمان گذشته کامل ( Past Perfect Tense ) ( قسمت آخر )

نکات مهم :

نکته 1 : نشانه های زمان گذشته کامل در جمله عبارتند از :

1 »
فعل گذشته ساده + فاعل + When

When I got to the station, the train had left
وقتی به ایستگاه رسیدم ، قطار آنجا را ترک کرده بود.


2 »

فعل گذشته ساده + فاعل , ............ When / as soon as

When I had read the letter, I started to cry
وقتی نامه را خواندم ، شروع به گریستن کردم.


3 »
فعل گذشته ساده + فاعل , ............ After

After we had watched the news on TV,we had dinner
پس از اینکه اخبار را از تلویزیون تماشا کردیم ، شام خوردیم.


در این حالت می توان از فعل گذشته ساده نیز استفاده کرد. مثال :


After we watched the news on TV, we had dinner
پس از اینکه اخبار را از تلویزیون تماشا کردیم ، شام خوردیم.


4 »

فعل گذشته ساده + فاعل + before

He had lived there for many years before I met him
پیش از آنکه او را ملاقات کنم ، سالها بود که در آنجا زندگی کرده بود.


5 »



........... because + فعل گذشته ساده + فاعل

She didn't go to the cinema, because she'd already seen the film
او به سینما نرفت. چون قبلا آن فیلم را دیده بود.

6 »

........... until / till + فعل گذشته ساده + فاعل

The secretary did not leave until she had typed the letters
منشی تا موقعی که نامه ها را تایپ نکرده بود آنجا را ترک نکرد.


7 »


قید گذشته + by
فعل گذشته + فاعل + by the time


I
had read the whole book by 11 yesterday
دیروز تا ساعت 1 من کل کتاب را خوانده بودم.

By the time we
got there, she had swept out the rooms
پیش از آنکه به آنجا برسیم ، اتاق ها را جارو کرده بود.


نکته 2 : دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید :


I am sure that I have been there before
I was sure that I
had been there before

وجود before در انتهای جمله می تواند نشانه زمان ماضی نقلی یا ماضی بعید باشد. حال اگر before در ارتباط با زمان حال به کار رود ( I am sure ) ، قبل از آن فعل ماضی نقلی به کار می رود و چنانچه before در رابطه با زمان گذشته استفاده شود ( I was sure ) ، قبل از آن فعل ماضی بعید خواهد بود.
 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و هشتم : آشنایی با زمان گذشته کامل استمراری ( Past Perfect Continuous Tense ) ( قسمت اول )


ساختار :


….... + ing فعل + had + been + فاعل

مثال :

I had been working کار می کردم / کار کرده بودم
You had
been workingکار می کردی / کار کرده بودی
He had
been working کار می کرد / کار کرده بود
She had
been workingکار می کرد / کار کرده بود
It had
been workingکار می کرد / کار کرده بود
We had
been workingکار می کردیم / کار کرده بودیم
You had
been workingکار می کردید / کار کرده بودید
They had
been working کار می کردند / کار کرده بودند


طرز سوالی کردن ، منفی کردن و سوالی منفی کردن :

.
She had been teaching English in Tehran
او در تهران انگلیسی تدریس می کرد ( تدریس کرده بود ).

سوالی :
? Had she been teaching English in Tehran
آیا او در تهران انگلیسی تدریس می کرد ؟

منفی :
.She hadnot / 'd not / hadn't been teaching English in Tehran
او در تهران انگلیسی تدریس نمی کرد.

سوالی منفی :

? Hadn't she been teaching English in Tehran
آیا او در تهران انگلیسی تدریس نمی کرد ؟
? Had she not been teaching English in Tehran
آیا او در تهران انگلیسی تدریس نمی کرد ؟

طرز پاسخ دادن :
به مثال زیر توجه کنید :

?
Had you been playing football when I came
Yes, we had. We'd been playing football when you came
No, we hadn't. We hadn't been playing football when you came


 

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و هشتم : آشنایی با زمان گذشته کامل استمراری ( Past Perfect Continuous Tense ) ( قسمت دوم )

کاربرد زمان گذشته کامل استمراری :

1. بیان کاری که قبل از عمل یا زمانی در گذشته مدتی ادامه داشته است. به طور کلی این زمان بر استمرار عمل تأکید دارد. مثال :

.They had been living in Shiraz before 1365
آنها قبل از سال 1365 در شیراز زندگی می کردند.

.I'd been waiting for 20 minutes before the bus came
من قبل از آمدن اتوبوس به مدت 20 دقیقه منتظر شده بودم.


2. بیان کاری که در گذشته مدتی ادامه داشته اما عمل دیگری در گذته آن را قطع می کند. مثال :


Everybody had just ben talking about him when he suddenly appeared.
همه داشتند درباره او گفتگو میکردند که ناگهان ظاهر شد.

3. بیان کاری که به طور مکرر در ماضی بعید انجام می شود. مثال :


He had been trying to pass his driving test.
او سعی میکرد در امتحان رانندگیش قبول شود. ( چند بار سعی کرده بود )

 

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و هشتم : آشنایی با زمان گذشته کامل استمراری ( Past Perfect Continuous Tense ) ( قسمت آخر )

نکات مهم

نکته 1 : دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید :

.I am very tired. I have been working all day
من خیلی خسته ام. تمام روز کار کرده ام.
.I was very tired. I had been working all day
من خیلی خسته بودم. تمام روز کار کرده بودم.

به طور کلی ماضی نقلی استمراری ( جمله اول ) به زمان حال ارتباط دارد ، در صورتی که ماضی بعید استمراری ( جمله دوم ) مربوط به زمان گذشته است.

نکته 2 : دو جمله زیر را با هم مقایسه کنید :


It was raining when we went out
وقتی بیرون رفتیم باران می بارید.
It
had been raining when we went out
وقتی بیرون رفتیم باران باریده بود.

در حمله اول باران همچنان می بارید اما در جمله دوم باران قطع شده بود. بعبارت دیگر زمان گذشته کامل استمراری بر اتمام عمل پیش از عمل دیگر در گذشته تأکید دارد.

نکته 3 : همانطور که قبلا اشاره کردیم ، افعال غیر حرکتی در زمان های استمراری به کار نمی روند. در اینجا به جای زمان ماضی بعید استمراری باید از زمان ماضی بعید استفاده نماییم. مثال :

.We were good friends. We had known each other for years
ما دوستان خوبی بودیم. سال ها بود که یکدیگر را می شناختیم.
 
آخرین ویرایش:

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و نهم : آشنایی با زمان آینده ساده ( Simple Future Tense ) ( قسمت اول )

ساختار :


فاعل + will / shall + مصدر بدون to + ...

مثال :

I shall come = I'll come خواهم آمد
You will come = You'll come خواهی آمد
He will come = He'll come خواهد آمد
She will come = She'll come خواهد آمد
It will come = It'll come خواهد آمد
We shall come = We'll come خواهیم آمد
You will come = You'll come خواهی آمد
They will come = They'll come خواهند آمد


نکته :
Shall برای اول شخص (I / We) و will برای سایر اشخاص به کار می رود. اما در گرامر امروزی will را می توان برای همه اشخاص به کار برد.

طرز سوالی کردن ، منفی کردن و سوالی منفی کردن :

1. They will work on the project next week

آنها هفته آینده بر روی پروژه کار خواهند کرد.

سوالی :
?Will they work on the project next week
آیا آنها هفته آینده بر روی پروژه کار خواهند کرد ؟

منفی :
They will not / 'll not / won't work on the project next week
آنها هفته آینده بر روی پروژه کار نخواهند کرد.

سوالی منفی :

?Won't they work on the project next week
آیا آنها هفته آینده بر روی پروژه کار نخواهند کرد ؟

?Will they not work on the project next week
آیا آنها هفته آینده بر روی پروژه کار نخواهند کرد ؟

*****************
2. We shall speak to him tomorrow
ما فردا با او صحبت خواهیم کرد.

سوالی :
?
Shall we speak to him tomorrow
آیا فردا با او صحبت خواهیم کرد ؟

منفی :
We shall not / 'll not / shan't speak to him tomorrow
ما فردا با او صحبت نخواهیم کرد.

سوالی منفی :
? Shan't we speak to him tomorrow
آیا فردا با او صحبت نخواهیم کرد ؟

?Shall we not speak to him tomorrow

آیا فردا با او صحبت نخواهیم کرد ؟

طرز پاسخ دادن :
به مثال زیر توجه کنید :

?
Will you be here next Monday

.Yes, I will. I'll be here next Monday
بله خواهم بود. دوشنبه آینده اینحا خواهم بود.

.
No, I won't. I won't be here next Monday
خیر نخواهم بود. دوشنبه آینده اینحا نخواهم بود

 

BLaDe

متخصص بخش زبان
درس پنجاه و نهم : آشنایی با زمان آینده ساده ( Simple Future Tense ) ( قسمت دوم )

کاربرد زمان آینده ساده :

1. بیان کاری که در زمان معینی در آینده انجام خواهد شد. مثال :

They will hold the meeting tomorrow.
آنها فردا جلسه را برگزار خواهند کرد.


2. بیان امیدها ، تردیدها ، انتظارات و افکار مربوط به آینده. در این حالت بعد از افعال زیر به کار می رود :

believe اعتقاد داشتن
hope امیدوار بودن
be sure مطمئن بودن
doubt تردید داشتن
suppose گمان کردن
be afraid متاسف بودن
expect
انتظار داشتن
think فکر کردن

همچنین با قیودی که بیانگر احتمال باشند ، استفاده می شود :

perhaps شاید
possibly احتمالا
probably احتمالا
definitely
قطعا

مثال :

I expect they'll be here soon.
انتظار دارم که آنها به زودی اینجا باشند.

Perhaps she
'll call.
شاید او تلفن کند.

3. پیشگویی در مورد آینده. مثال :


Tonight's program
will be very interesting.
برنامه امشب خیلی حالب خواهد بود.

Tom
won't pass the exam.
تام در امتحان قبول نخواهد شد.


4. در جملات شرطی نوع اول و بندهای زمان. مثال :


If he's late again, I'll be very angry.
اگر او دوباره دیر کند ، خیلی عصبانی خواهم شد.

I
'll phone you when I get there.
وقتی به آنجا برسم به تو تلفن خواهم کرد.
 
آخرین ویرایش:

شکرانه

New member
سلام مهسا جون خدا خیرت بده من امروز متوجه شدم کلی عقبم ولی با این تفاوت باز هم ممنون او متشکرم
 
بالا