• توجه: در صورتی که از کاربران قدیمی ایران انجمن هستید و امکان ورود به سایت را ندارید، میتوانید با آیدی altin_admin@ در تلگرام تماس حاصل نمایید.
دختر مهتاب
امتیاز کسب شده
6

ارسال های پروفایل آخرین فعالیت ارسال ها درباره

  • منم خوبم
    اوه اوه ول کن بابا بیکاری مگه دنبال دردسر میگردی؟ :نیش:
    ما خودمون فراری هستیم از این چیزا تو میگی دوست داری؟
    این چیزا همون چند روز اولش خوبه بعدش دیگه کابوس میشه برات :نیش:
    سلام :گل:
    بودم پادگان :بله:
    چی شده در چه موردی مشورت میخواستی؟ :فکر:
    خواهش میکنم من که کاری نکردم :چشمک:
    پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد.باران گرفت.مادرم گفت :چه بارانی می آید. پدرم گفت :بهار است.و ما نمی دانستیم باران و بهار نام دیگر آن پیامبر است.
    پیامبری از کنار خانه ما رد شد.لباسهای ما خاکی بود .او خاک روی لباسهایمان را به اشارتی تکانید.لباس ما از جنس ابریشم و نور شد و ما قلبهامان را از زیر لباسمان دیدیم.
    پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد.آسمان حیاط ما پر از عادت و دود بود.پیامبر کنارشان زد.خورشید را نشانمان داد و تکه ای از آن را توی دستهایمان گذاشت.
    پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد و ناگهان هزار گنجشک عاشق از سرانگشتهای درخت کوچک باغچه روییدند و هزار آوازی را که در گلویشان جا مانده بود به ما بخشیدند و ما به یاد آوردیم که با درخت و پرنده نسبت داریم.
    پیامبری از کنار خانه ی ما رد شد.ما هزار درِ بسته داشتیم و هزار قفل بی کلید.پیامبر کلیدی برایمان آورد .اما نام او را که بردیم قفل ها بی رخصت کلید باز شدند.
    من به خدا گفتم :امروز پیامبری از کنار خانه ما رد شد.
    امروز انگار اینجا بهشت است.
    خدا گفت :کاش می دانستی هر روز پیامبری از کنار خانه تان می گذرد و کاش می دانستی بهشت همان قلب توست.
    سلام ريحانه جون :parastu:
    عزيزم از عكس ومتنت ممنونم :1::14:
    عيدتم مباركككككككككككككككككككككككككك :84::8:
    من از هفت سنگ میترسم


    میترسم انقدر سنگ روی سنگ بچینم


    که دیواری مارا ازهم بگیرد


    بیا لی لی بازی کنیم


    که در هر رفتی


    دوباره برگردیم.........
    کیو شهید میکنه:خنده2:
    نه نه من شیطون نمیشم:نیش2:
    شیطون بودم:10:
    آممممممممممم:بدجنس:
    لشکر مخلص فدات شه:غش2:
    قربوست:141::بغل::بغل::بغل::بغل:
    آری خیلی کم پیدایی نازنینم:ناراحت:
    من که همیشه آنم:10:
    آبجــــــــــــــــــــی دلم خیلی برات تنگیده بود:بغل:

    سلاااااااااااااااام اجی:8:
    خوبی؟
    چه خبرا؟:بدجنس:
    شادو سرحالی ایشالا؟
    سلامتی؟
    عیدت مبارک عززززززززززیزززززززززم:39::39:
    ممنون بابت متن و عکس زیبات:13::14:
    دوست دارم عزیزم:بغل::بغل:
    امتحانت تموم شدن؟؟ چطور بود؟؟:فکر:
    سائــل درمـــانــده نـــاامیـــد نـگردد
    گـــر کــه بکوبــد در سرای مـحمــد(ص)
    ای که ندای" اذان" رسید به گوشت
    هان که به گوشت رسد ندای محمد(ص)
    این جشن پیامبری بر شما مبارک
    خواهش دارممم:39: زحمتی نیست. عزیزی ریحانه جان. تا فردا تاپیکت در حضورته گلم. :بغل::12:
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
  • بارگذاری…
بالا