:ناراحت:
شبی سیاه سرم در خیال لولوهاست
خدا کجای زمین جای بچه آهوهاست
دوچشم قهوه ای تیره ی من از وحشت
به جستجوی شکست طلسم جادوهاست
تورمزواشدن این دریچه ی گنگی
لبت تداعی خوب شکوه کندوهاست
هبوط سایه ی تو روی قلب دیوار است
دو پای خسته ی من لابه لای شبوهاست
تودیر آمده ای سمت کشته ی عشقت
وعشق حاصل تاخیر نوشداروهاست
نگو که رفتن من بچگی ست شاید هست
که این دلیل بزرگ تمام ترسو هاست