اصن انگار خدا یکیو مامور کرده بوده اینو واسه من کپی کنه ، منم کپی کنم برا شما
--------
مروزی که تمام می شود شاید روز تولد تو بوده باشد یا سالگرد ازدواج بغل دستی ات
یا حتی همان چهارشنبه ای که تمام هفته از آن می ترسیدی اما آمد و گذشت و دیدی که هیچ نبود.
روزها را من و تو هستیم که خاص می کنیم.
تقویم را بگذار روی میز تا خاک بخورد. چه فرقی می کند امروز چند شنبه باشد یا کدام شماره از اسفند ماه را به نامش زده باشند؟ امروز می تواند در دفترچه ی خاطرات شخصی تو به شکل کاملاً رسمی، مهم باشد. می توانی اسم خودت را به عنوان قهرمانی بنویسی که قرار است نامش در تاریخ ماندگار باشد. تاریخ مگر چیزی غیر از داستان روزگار توست؟ بگذار شخصیت اول همه ی قصه های هر روزت تنها خودت باشی و این ماجرا فقط اراده ی تو را اوج و فرود بدهد. تو می توانی